سوت بزن تا ببینم چی میگی و زبانی تنها با 3 حرف!
خراسان/ روز جهاني زبان مادري فرصتي شد براي آشنايي با پيچيدهترين، نايابترين والبته پر طرفدارترين زبانهاي مادري در دنيا به همراه مشهورترين زبانهاي ساختگي فيلم و سريالها.
زبان، وسيلهاي براي برقراري ارتباط با ديگران است و با پيوند خوردن آن با هويت ملي، فرهنگي، اجتماعي و جغرافيايي، نقش مهمي در زندگيمان ايفا ميکند. در همين زمينه توجه به گوناگوني زباني همواره مورد توجه سازمان يونسکو بوده تا جايي که در پي يک رويداد تاريخي در سال 1952 که دانشجويان شهر داکا در تلاش براي ملي کردن زبان بنگالي بهعنوان دومين زبان پاکستان در کنار زبان اردو تظاهراتي آرام به راه انداختند، 21 فوريه هر سال برابر با دوم اسفند را «روز جهاني زبان مادري» نامگذاري کردهاند که هدفش افزايش آگاهيهاي عمومي درباره زبان شناسي، تنوع فرهنگي و زباني و تاکيد بر حفظ زبان مادري است. امسال هم يونسکو اين روز را با پيام «اهميت زبان مادري بر توسعه، ايجاد صلح و آشتي» جشن ميگيرد. به گزارش اين سازمان در جهان بيش از هفتهزار زبان وجود دارد که به طور ميانگين در هر دو هفته، يک زبان از جهان محو ميشود که همراه با آن در واقع ميراث فرهنگي و فکري مربوط به آن زبان هم از بين ميرود! به همين مناسبت و در پرونده امروز زندگي سلام، نگاهي به چند واقعيت جذاب درباره زبانها و آمار پرکاربردترين و سختترين زبانهاي دنيا خواهيم انداخت.
از زبان سوتي تا زبان سخت جنگليها!
نايابترين و سختترين زبانهاي دنيا، ويژگيهاي عجيب و غريبي دارند که کمتر دربارهشان صحبت شده است
در گوشه و کنار اين کره خاکي، زبانهايي وجود دارد که شايد توسط تعداد کمي از افراد استفاده شود اما نکات جالب و باورنکردني زيادي درباره آنها وجود دارد که در اين مطلب به تعدادي از آنها اشاره خواهد شد.
سوت بزن تا ببينم چي ميگي!
سوت زدن هنوز هم يکي از راههاي ارتباطي مردم روستاي «گومرا» در جزيره قناري اسپانياست که ساکنان آن از ۴۰۰ سال قبل «سيلبوگومرو» يا سوت زدن را براي حرفزدن و ارتباط با هم انتخاب کردند، شايد چون مجبور بودند از فواصل زيادي با هم صحبت کنند. الفباي اين مردم دو حرف صدادار و چهار حرف بيصدا دارد. يکي به صورت بم و بلندتر و ديگري به صورت زير و نازکتر، به اين صورت که بهجاي هر حرف، شکل خاصي از سوت زدن وجود دارد و مردم سوتها را با جزئيات آن ميفهمند و با هم حرف ميزنند. اين زبان، درواقع شبيه به اسپانيايي بوده که با گذر زمان به شکل سوت درآمده است. يکي از ويژگيهاي مثبت اين زبان، امکان صحبت کردن از فاصله زياد است! اين زبان در سال 2009 به عنوان شاهکار ميراث شفاهي و ناملموس بشر در يونسکو به ثبت رسيد.
لطفا آشتي کن تا زبانمان منقرض نشده!
«آياپانيکو» زباني است که توانسته از ميان اتفاقات مختلف تاريخي تا قحطي و ديگر بلاياي طبيعي جان سالم به در ببرد و صدها سال در کشور مکزيک صحبت ميشود، اما دو سال پيش احتمال فراموشي اين زبان براي هميشه قطعي به نظر رسيد، آن هم فقط به يک دليل مضحک؛ در کشور مکزيک تنها دو نفر به اين زبان صحبت ميکنند، «مانوئل سگوويا» 83 ساله و «ايزيدروولازکيز» 77 ساله تنها ساکنان روستاي آياپا هستند که در 500 متري هم زندگي ميکنند. براي نجات اين زبان، در سال 2011 «موسسه ملي زبانهاي بومي» به مانوئل پيشنهاد کلاسهايي را داد تا جوانان علاقهمند، آياپانيکويي را ياد بگيرند. اين پيشنهاد با استقبال مواجه شد اما با گذشت زمان، از تعداد علاقه مندان کاسته شد و اين تلاش به بنبست رسيد. تا اين که در 2018 به کمک غول مخابراتي دنيا «ودافون» اين دو با يکديگر ملاقات کردند و برنامهريزيهايي براي نجات اين زبان و نوشتن لغت نامه آن در حال انجام است.
آرچي، سختترين زبان دنيا
«آرچيب» نام روستايي 1200 نفره در جنوب روسيه است. تنها نقطه جهان که مردمش به زبان آرچي سخن ميگويند، زباني که از زبان منطقههاي «لک» و «آوار» بهوجود آمده است. براي هر لغت نزديک به يک ميليون و 500 هزار ترکيب مختلف وجود دارد! مثلا اگر فعل «خواندن» در زبان فارسي به شش فرم صرف ميشود در زبان آرچي يک ميليون و 502 هزار و 839 شکل مختلف خواهد داشت! زبانشناسها، آرچي را با حدود 80 هجاي صامت و 26 هجاي مصوت، يکي از سختترين زبانهاي دنيا ميدانند و جان ميدهد براي جريمه کساني که با قواعد ساده زبانهايي چون فارسي و انگليسي کنار نميآيند.
با اين زبان با فضاييها حرف بزنيم!
سال 1960 بود که دکتر «هانس فرودنتال» کتابي بهنام «لينکاس: زبان طراحي شده براي ارتباطهاي کيهاني» را منتشر کرد. او در کتاب زباني را معرفي کرده بود که با يادگيري آن و از طريق ارتباط راديويي، امکان صحبت با بيگانهها فراهم ميشد. به گفته او، لينکاس زبان قابل درک فرازمينيهاست و البته شبيه هيچ زباني روي کره زمين نيست. در اين زبان اعداد در کنار پالسهاي تکراري و با فاصله قرار ميگيرند. اين زبان سالها مورد توجه قرار نگرفت و هيچ ارتباط راديويي با بيگانههاي فضايي صورت نگرفت و فقط در حد يک تئوري باقي ماند. بعد از مدتي دو کانادايي اخترشناس يک سيستم رمزگشايي ضد پارازيت ساختند تا بهتر بتوانند با بيگانگان فضايي ارتباط برقرار کنند و در 1999، اين دو پيامي را به زبان لينکاس به نزديکترين ستاره کهکشان مخابره کردند. سال 2003 اين آزمايش دوباره تکرار شد اما هنوز پاسخي از سوي فضا دريافت نشده است.
زبان سخت جنگليها!
بعد از آرچي به نظر ميرسد که سختترين زبان دنيا، «تويوکا» است؛ اين زبان را 500 تا 1000 نفر در کلمبيا و قبيلههايي در جنگلهاي آمازون برزيل صحبت ميکنند و در دنياي مدرن چندان صحبت نميشود. سختي اين زبان در اين است که در حاليکه بيشتر زبانهاي دنيا داراي چند پسوند محدود براي فعل هستند تا زمان يا جنسيت را براي فاعل تغيير دهند، اين زبان 50 تا 140 پسوند فعلي دارد که ميتواند يک معنا را بهطور کلي تغيير دهد. مثلا با يک پسوند معناي فعل، دانستن است و با يک پسوند معناي آن فرض کردن ميشود.
زباني تبعيضآميز با نقابي شاهانه!
در تايلند هنگام صحبت با پادشاه اين کشور، زبان خاصي بهکار ميرود، زباني که مردم عادي با آن صحبت نميکنند. نام اين زبان «راچاساب» و به معني «زبان سلطنتي» است که قدمتي 700 ساله دارد. اين زبان در سنت و فرهنگ تايلنديها ريشه عميقي دارد اما عده بسيار کمي قادر به صحبت کردن به آن هستند. در اخبار، برنامههاي تلويزيوني، روزنامهها و هرکجا که قصد صحبت کردن با پادشاه تايلند و اعضاي خانواده يا حتي موضوعي درباره آنها باشد از اين زبان استفاده ميکنند.
زباني با 3 حرف صدادار و بيعدد
«پيراها» آخرين زبان از دسته زبانهاي برزيل است که هنوز منقرض نشده است. اين زبان در نوع خود جالب و کوتاه است چرا که تنها سه حرف صدادار و هشت حرف بيصدا دارد و هيچ کاراکتر ديگري در زبان آنها نيست. در اين زبان هيچ کلمهاي براي تعريف رنگها يا اعداد انتخاب نشده است و تنها با دوکلمه تاريکي و نور تمام رنگها توصيف ميشود و تعداد هم با يکي از سه کلمه (چند، کمي بيشتر، زياد) مشخص ميشود. بعضي از بوميها قادر به برقراري ارتباط نيستند و با هوم يا سوت همديگر را متوجه منظور خود ميکنند و براي معاني متفاوت از بلندي صدا استفاده ميکنند. مثلا کلمه دوست و دشمن به يک شکل نوشته ميشود اما متفاوت تلفظ ميشود.
مشهورترين زبانهاي ساختگي در فيلم و سريالها
شايد برايتان جالب باشد که بدانيد بعضي از نويسندگان فيلمها و سريالها در دنيا براي خاصتر شدن فيلمشان، يک زبان توليد کردهاند! از فيلم آواتار بگيريد تا ارباب حلقهها و بازي تاجوتخت. در ادامه به تعدادي از آنها اشاره ميشود.
زبان ناوي در فيلم آواتار
در فيلم «آواتار» جيمز کامرون که در سال 2009 اکران شد، موجوداتي در سيارهاي به نام پاندورا با زبان غريبي زندگي ميکردند. کامرون براي اين فيلم به دنبال زباني بود که هيچ بشري تاکنون با آن حرف نزده باشد و ديگر اين که گرامر و اداي جملات براي هنرپيشگان فيلم آسان باشد. دنياي اين موجودات خيالي به حدي براي کامرون جدي بود که به خاطرش از دکتر «پول فورمر» زبان شناس خواست تا زباني براي آواتاريها ابداع کند. فورمر براي اين زبان آواشناسي، دستورزبان، نحوه خوانش و مترادفها را ايجاد کرد و بعد از اتمامش در سال 2005 نامش را «ناوي» گذاشت. اين زبان نزديک به هزار کلمه داشت و گرامرش را فقط دکتر فورمر ميدانست و بعد از اکران فورمر هزاران ايميل درخواست يادگيري اين زبان رادريافت کرد و به همين دليل گرامر و يادگيري زبان ناوي را در وب سايتش قرار داد.
زبان «دوثراکي» در سريال «بازي تاجوتخت»
وقتي که قرار شد شبکه «اچ.بي.او» کتاب «ترانه آتش و يخ» از «جرج آر. آر. مارتين» را در قالب سريال تاريخي و حماسي «بازي تاج و تخت» بازسازي کند، تهيهکنندگان زبان شناس مشهوري را به نام «ديويد جي. پترسون» استخدام کردند تا کلمات و عبارات مبهمي را که مارتين ساخته بود در قالب يک زبان متعلق به فرهنگ مردمي اسبسوار و کوچنشين و وحشي تنظيم کند. همانطور که در سريال ميبينيد، فرهنگ دوثراکي هيچ علاقهاي به اخلاق و استفاده از کلمات محترمانه ندارد و به همين دليل سه هزار کلمهاي که پترسون در قالب يک زبان کامل خلق کرد متناسب با سبک زندگي خشن اين قوم است. مثلا هيچ معادلي براي تشکر کردن وجود ندارد زيرا در اين فرهنگ کسي از ديگري تشکر نميکند. کامل بودن اين زبان در حدي است که قرار است در برخي دانشگاهها بهعنوان زبان دوم آموزش داده شود!
آهنگهاي اِلفها در فيلمهاي «ارباب حلقهها»
يکي از چيزهايي که باعث شد دنياي «ارباب حلقهها» تا اين حد واقعي باشد، تنوع زباني بود که «تالکين» در کتابهاي خود گنجانده است و توسط همه شخصيتها، درختان، جنها و کوتولهها صحبت ميشود. در اين ميان، دو زبان «خنيا» براي شعر، جادو و ديگر موضوعات مهم غيرروزمره و «سيندارين» براي ديگر موارد بيش از همه دقيق و پيچيده بودند و توسط «اِلفها» استفاده ميشوند. زبان خنيا ترکيبي از زبان کهن مناطق اسکانديناوي، ولزي، فنلاندي و گيليک بود و طرفداران اين زبان طي دههها پس از نوشتن کتابهاي تالکين به تشريح اين زبان پرداختهاند به نحوي که اکنون بخش زبانشناسي زبان الفها وجود دارد و سه مجله به اين زبان منتشر ميشود.
نويسنده : فاطمه قاسمي | خبرنگار