اگر با همسرتان اختلاف دارید این مطلب را از دست ندهید
همشهري/ هر چيزي که باعث شود شما حس خوبي نسبت به طرف مقابل، زندگي و بهطور کلي شرايطي که در آن قرار داريد نداشته باشيد ميتواند براي خود شما مشکل تلقي شود؛ درصورتي که شايد بهنظر ديگران و حتي همسرتان، موضوع مدنظر شما مشکل شناخته نشود. ولي چون باعث آزار شماست، طبعا او را هم درگير آن موضوع خواهد کرد؛ بنابراين با قرارگرفتن در چنين موقعيتي نخستين کاري که ميکنيد اين است که آنچه را ميخواهيد، در ذهنتان مرور کنيد. گاهي هنگام مرور کردن مشکل خودتان به جوابهاي جديدي ميرسيد. زمانش را پيدا کن زمان طرح مشکل، با توجه به نوع مشکل، شناخت شما از خودتان و طرف مقابل ميتواند متفاوت باشد؛ گاهي آنقدر عصباني هستيد که طرح هرگونه بحثي، مشکل را دوچندان ميکند. البته در بعضي شرايط هم مطرحنکردن به موقع يک مشکل، آن را حادتر ميکند. به علاوه نوع روحيات و خلقيات خودتان و طرف مقابلتان هم در تشخيص زمان طرح مشکل بسيار مهم است؛ مثلا بعضي افراد هنگام ناراحتي عصبي ميشوند و نميتوانند درست منظورشان را بيان کنند. همانطور که ممکن است طرف مقابل هم در بعضي شرايط آمادگي شنيدن ناراحتي، دلخوري يا مشکلات شما را نداشته باشد. غر بزنيم؟ اصلا! چگونگي بيان مشکلات و ناراحتي شما در ميزان تأثيرگذاري آنها در طرف مقابل بسيار مؤثر است؛ يعني اگر شما ميخواهيد همسرتان به حرفهاي شما گوش دهد بايد علاوه بر اينکه زمان مناسبي را براي طرح آنها درنظر ميگيريد، به نوع بيان خود هم توجه داشته باشيد. وقتي دائم از اين گله ميکنيد که «چرا نسبت به شما بيتوجهي ميشود، فقط اين شما هستيد که در خانه کار ميکنيد، اصلا از وضع موجود راضي نيستيد، ديگر تحملتان تمامشده و...» چطور توقع داريد کسي دوست داشته باشد به حرفهاي شما گوش دهد. دائم گلهداشتن و بهاصطلاح غرغرکردن باعث کاهش جذابيت افراد ميشود؛ يعني اگر نتوانيد زمان و لحن مناسبي براي طرح مشکل خود پيدا کنيد، نميتوانيد انتظار داشته باشيد طرف مقابلتان براي شنيدن حرفهاي شما مشتاق باشد. حساب اين مشکلات جداست در زندگي هر زوج لحظات تلخ و شيرين زيادي وجود دارد که هيچ گريزي هم از آنها نيست. اما واکنش شما هنگام قرار گرفتن در شرايط سخت چيست و چه توقعي از طرف مقابلتان داريد؛ دوست داريد به حرفهايتان به دقت گوش کند و راهحلي ارائه دهد يا همين که توجه نشان دهد برايتان کافي است؟ شايد هم دوست داشته باشيد وقتي مشکلي داريد با کسي حرف نزنيد و کسي هم کاري به شما نداشته باشد؟ فراموش نکنيد که در اين هنگام بايد با توجه به خواستههاي همسرتان و مطابق ميل خودش با او رفتار کنيد، نه آنطور که خودتان دوست داريد. مثلا زنها اغلب هنگامي که مشکلي پيش ميآيد دوست دارند دربارهاش صحبت کنند، درحاليکه مردها ترجيح ميدهند سکوت کنند و حرفي نزنند. ما و اين دنياهاي متفاوت معمولا بسياري از زوجها گله ميکنند که طرف مقابلشان نميتواند آنها را درک کند! اما واقعا منظورشان چيست؟ يکي از دلايلي که آنها مطرح ميکنند اين است که با آنها مطابق ميلشان رفتار نميشود. براي حل اين مشکل، چارهاي نيست جز اينکه از خواستههاي يگديگر و بهطور کليتر با دنياي يکديگر آشنا باشيم. البته بهترين کار هم اين است که خواستههايمان را بهطور مشخص و واضح بيان کنيم. اگر هيچ توضيحي درباره خواستههاي خود ندهيم، اما توقع داشته باشيم ديگران مطابق ميل ما عمل کنند، درست مانند اين است که به رستوران برويم و انتظار داشته باشيم خودشان غذاي مورد علاقهمان را حدس بزنند! معجزه گفتگو در برخورد با مشکلات بهترين گام، شناخت و باور آنهاست؛ اينکه، چون نميخواهيم دعوا شود، منکر مشکلات شويم، نهتنها کاري از پيش نميرود و مشکلي را حل نميکند بلکه در طولاني مدت باعث سردي روابط و بروز مشکلات بيشتر هم ميشود؛ در واقع بعضيها با کماهميت نشاندادن مشکلات در نهايت آنها را بزرگتر ميکنند و، چون شهامت و مهارت لازم را براي طرح و حل مشکل ندارند، ترجيح ميدهند سکوت کنند. براي اين کار بايد ببينيم در موارد مشابه، وقتي به جاي بيان مشکل و گفتگو درباره آن، بيتفاوت از کنارش عبور کردهايم چه فرصتهاي زيادي را از دست دادهايم، ميتوانيم تصميم بگيريم بهگونه ديگري رفتار کنيم. ضمن آنکه براي اينکه بتوانيم نتيجه بهتري بگيريم بايد از قبل آمادگي لازم را براي طرح مشکلاتمان داشته باشيم. فرار بيفراربعضي افراد، چون شهامت لازم را براي طرح مشکل خود ندارند از آن فرار ميکنند؛ به اين صورت که با قهر و سکوت خود، مشکل را چندين برابر ميکنند؛ در واقع قهر، شيوه تنبيهي براي طرف مقابل است که متأسفانه قبل از هر چيز ضعف و ترس خود ما را از رويارويي با مشکلات نشان ميدهد. لجبازي و پرخاشگري هم از واکنشهاي منفي ديگري است که به جاي حل مشکل، فقط بر بار آن ميافزايد، زيرا بهتدريج حرمت دوطرف و خانواده را از بين ميبرد و کمکم باعث تسليم يک طرف و نارضايتي بيشتر او ميشود. البته اينکه دوطرف بتوانند انعطاف داشته باشند و در بسياري موارد به خواست و علايق يکديگر توجه داشته باشند خيلي خوب و ضروري است، اما قرار نيست بعد از مدتي، بهدنبال سکوت و قهرهاي پي در پي، به ناچار تسليم شوند. زيرا احساس نارضايتي در طولاني مدت باعث بروز خشم و عصبانيت بيشتر ميشود. از زير بار مشکلات شانه خالي نکنيد متأسفانه در بعضي موارد وقتي مشکلي پيش ميآيد، يکي از زوجين، از زير بار مشکلات شانه خالي ميکند و طرف مقابل را مقصر ميداند. فراموش نکنيد در هر ارتباطي، وقتي مشکلي بهوجود ميآيد فقط يک نفر مقصر نيست؛ شايد سهم شما کمتر از طرف مقابلتان باشد، ولي اينکه فکر کنيد کاملا بيتقصير هستيد درست نيست، چون در غير اين صورت، مانع از بروز مشکل ميشديد؛ بنابراين علاوه بر اينکه سهم خود را در بهوجود آمدن مشکل پيدا ميکنيد، بايد ببينيد چگونه ميتوانيد آن را حل کنيد. البته کمک گرفتن از شخص سوم و بيطرفي که با روحيات دوطرف هم آشنايي داشته باشد ميتواند در حل مشکل و رسيدن به ديدي جديد مناسب باشد. حساب مسئله را برس اگر به جايي رسيدهايد که فکر ميکنيد مشکلات زيادي شما را احاطه کردهاند بايد قبل از هر چيز خود مشکل بهطور کامل براي دوطرف مشخص شود. در مرحله بعد بايد مشکلات را بهترتيب اولويت، تفکيک و منظم کنيد؛ مثلا اگر مشکلي داريد که به هر نوعي فرزندتان را هم درگير ميکند، آن را در مرتبه نخست قرار دهيد. توجه داشته باشيم در فرايند حل مشکل حتما به خواست و حرف دوطرف توجه داشته باشيم. براي اين کار هر شخص بايد راهحل خود را ارائه دهد؛ يعني اول علت بروز مشکل را مشخص کنيم که چه چيزي باعث بهوجود آمدن مشکل شده و تمام موارد را به دقت بررسي کنيم. بعد از آن انگيزه خود را از کاري که کردهايم مطرح کنيم؛ مثلا اگر مشکل بيتوجهي يک طرف نسبت به ديگري باشد، دقيقا بگوييم منظورمان از بيتوجهي چيست و کدام رفتار طرف مقابل بهنظر ما بيتوجهي است. طرف مقابل هم درباره علت رفتارش توضيح دهد. در بسياري موارد ما يک برداشت را از يک عمل نداريم و با دادن توضيح مناسب ميتوانيم سوءتفاهم را از بين ببريم. بعد از آن براي تکرار نشدن اين سوءتفاهم حتما تمام راهحلهاي موجود را بررسي کنيم و بعد از بررسي تکتک آنها به کمک هم و با توجه به خواست يکديگر به راهحل مناسبي براي طولانيمدت برسيم. براي اين کار بايد مشخص شود که بعد از اين، وظيفه هر کسي چيست و در واقع هر کسي کاملا بداند که براي حل مسئله چه کار بايد بکند. ضمن آنکه در عمل هم وظايف خود را انجام دهيم و براي حل مشکلات پيشرو وقت بگذاريم. گاهي نشاندادن کوچکترين کاري براي بهتر شدن رابطه ميتواند باعث دلگرمي طرف مقابل و تلاش بيشتر خود او شود. ضمن اينکه وقتي بتوانيم حسن نيتمان را به طرف مقابل نشان دهيم، قدم مهمي براي تقويت رابطه و حل مشکل برداشتهايم. درصورتي که اگر حل مشکلات پيشرو را هر روز به روز ديگري محول کنيم، گاهي مشکلات بسيار سختتر و در مواردي هم غيرقابل حل خواهند شد. يک دنيا نشانه با توجه به اينکه پيشگيري بهتر از درمان است، در زندگي زناشويي هم بهتر است قبل از اينکه مشکلي بهوجود بيايد، بعضي علائم و نشانهها را جدي بگيريم و با قرارگرفتن در آن موقعيتها، بيشتر براي ارتباطمان وقت بگذاريم، آنها را جدي بگيريم و به فکر راهحلي باشيم: وقتي متوجه شويم مدتهاست به يکديگر هديه ندادهايم، توجه خاصي به هم نداشتهايم يا حتي کلام مهرآميزي بهکار نبردهايم. وقتي حرف زيادي با يکديگر نداريم، يا حتي ترجيح ميدهيم مشکلاتمان را براي يکديگرمطرح نکنيم. زماني که کوچکترين مخالفتي، مشاجره بهدنبال دارد. خاطرات خوش گذشته را به سختي به ياد ميآوريم، اما مشکلات برايمان خيلي پررنگ هستند و آزارمان ميدهند. زماني که آنقدر خودمان را با کار و فعاليتهاي مختلف اجتماعي مشغول ميکنيم که حتي فرصتي براي گذراندن در خانواده نداريم. هنگامي که حوصله نداريم، از يکديگر ناراحتيم، بد رفتاري ميکنيم و دائم به فکر تلافي و انتقاميم! مشکلات را کم اهميت ندانيد در برخورد با مشکلات بهترين گام، شناخت و باور آنهاست؛ اينکه، چون نميخواهيم دعوا شود، منکر مشکلات شويم، نهتنها کاري از پيش نميرود و مشکلي را حل نميکند بلکه در طولاني مدت باعث سردي روابط و بروز مشکلات بيشتر هم ميشود؛ در واقع بعضيها با کماهميت نشاندادن مشکلات در نهايت آنها را بزرگتر ميکنند و، چون شهامت و مهارت لازم را براي طرح و حل مشکل ندارند، ترجيح ميدهند سکوت کنند.