برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

ریشه ضرب المثل/ فواره چون بلند شد، سرنگون شود

منبع
خراسان
بروزرسانی
ریشه ضرب المثل/ فواره چون بلند شد، سرنگون شود
خراسان/ خاندان برمک، خانداني ايراني و ذي نفوذ در دربار عباسيان بودند. جعفر برمکي نيز با هارون الرشيد دوستي فوق العاده نزديک داشت. روزي به باغي رفته بودند، هارون هوس سيب کرد و به جعفر گفت:«برايم سيب بچين.» جعفر دور و بر را نگاه کرد و چيزي که بتواند زير پايش بگذارد و از آن بالا برود پيدا نکرد. هارون گفت:«بيا پا روي شونه من بذار.» جعفر اين کار را کرد و سيبي چيد و با هارون خوردند و خوششان آمد. آن گاه هارون به باغبان گفت:«براي پرورش اين باغ زيبا از من چيزي بخواه.» باغبان که از برمکيان بود، گفت:«قربان مي خواهم که دستخطي به من بدهيد که من از خاندان برمک نيستم.» همه تعجب کردند، اما هارون اين دستخط را به باغبان داد. مدتي گذشت و هارون از نفوذ برمکيان در حکومتش ترسيد و دستور قلع و قمع برمکيان را صادر کرد. سربازانش همه را کشتند و براي کشتن باغبان رفتند. باغبان دستخط خليفه را نشان داد و گفت:«من برمکي نيستم.» خبر به گوش هارون رسيد و از باغبان پرسيد:«چطور آن روز چنين چيزي را پيش بيني کردي؟» باغبان گفت:«من در اين باغ چيزهاي مفيدي ياد گرفته ام، از جمله اين که مي بينم وقتي آبفشان را باز مي کنم، قطرات آب رو به بالا مي روند و وقتي به اوج خود مي رسند، سقوط مي کنند و به زمين مي افتند. وقتي ديدم جعفر پا روي شانه شما گذاشت، دانستم که او به اوج جايگاهش رسيده و دير نيست که سقوط کند. وقتي هم چيزي سقوط مي کند، هر چه بزرگ تر باشد، خسارت بيشتري وارد مي آورد و اگر جعفر سقوط کند ما را هم با خودش به نابودي مي کشاند.»
#باهم_شکستش_مي‌دهيم ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره