۷ نکته درباره طرز برخورد با افراد سوء استفاده گر عاطفی در رابطه
بازده/ احساس ميکنيد به شما توهين شده، زخمي بر روحتان وارد شده و درد ميکشيد؟ احساس ميکنيد مناسب کسي يا چيزي نيستيد؟ دائم مراقب رفتار يا گفتارتان هستيد؟ اگر اين جملات بيان کنندهي ويژگيهاي رابطهي شما هستند، احتمالا شما مورد اجحاف افراد سوء استفاده گر عاطفي در رابطه قرار گرفتهايد. بطور کلي، وقتي الگوي مداوم استفاده از کلام تهاجمي و رفتار ظالمانه در رابطهاي وجود دارد و اين رفتار و گفتار عزت نفس فرد را خدشهدار ميکند و سلامت روان او را از بين ميبرد، اين رابطه نوعي تجاوز يا سوءاستفادهي عاطفي به شمار ميرود. علاوه بر اين، سواستفادهي ذهني يا عاطفي که اکثراً در روابط متاهلي يا دوستي رايج است، در هر نوع رابطهاي اعم از رابطهي دوستانه، خانوادگي و همکاري رخ ميدهد. سوءاستفاده عاطفي يکي از شديدترين انواع سوءاستفاده و تجاوز در روابط به شمار ميرود. سوءاستفاده عاطفي ممکن است زيرکانه باشد يا موذيانه؛ علني باشد يا از روي حسابوکتاب. فرقي نميکند. آنچه مهم است اين است که سوءاستفاده عاطفي عزت نفس فرد را نشانه ميگيرد و واقعيت و درک او را به ترديد مياندازد. هدف اصلي سوء استفاده عاطفي اين است که با بيحيثيت کردن، منزوي کردن و خفه کردن قرباني، او تحت کنترل و سلطه قرار بگيرد. در آخر، قرباني احساس ميکند گير افتاده است. قرباني آنقدر زخم خورده است که ديگر نميتواند آن رابطه را تاب بياورد و از طرفي ميترسد رابطه را ترک کند. به اين ترتيب، اين چرخه آنقدر تکرار ميشود تا در نهايت اتفاقي بيفتد. ويژگي افراد سوء استفاده گر عاطفي افراد سوء استفاده گر عاطفي اوضاع را شلوغ کرده و سروصداي زيادي راه مياندازند. نمونههايي از آن به شرح زير است: فقط به خاطر اينکه دعوا به پا کنند، جار و جنجال راه مياندازند. حرفهايشان ضدونقيض است و شما را گيج ميکند( بعضي وقتها آدم از حرفهايشان ديوانه ميشود). علناً حال و احوالشان تغيير ميکند يا ناگهان مثل آتشفشان منفجر ميشوند. به لباسهاي شما، موهايتان، کارتان و هر چيزتان گير ميدهند. آنقدر رفتارهايشان غيرمنتظره و غير قابل پيشبيني است که احساس ميکنيد داريد روي لبهي تيغ راه ميرويد. افراد سوء استفاده گر عاطفي باج سبيل عاطفي هم ميگيرند. نمونههايي از آن به شرح زير است: در شما احساس گناه را به وجود ميآورند و به اين ترتيب شما را ديوانه و کنترل ميکنند. در انظار ديگران يا در خلوت خودتان شما را تمسخر ميکنند. از ترسها، ارزشها، دلسوزي يا ديگر نقطههاي حساس شما استفاده ميکنند تا شما يا موقعيتي را کنترل کنند. ايرادات شما را گنده ميکنند يا به آنها اشاره ميکنند تا حواستان را پرت کنند يا از پذيرفتن مسئوليت انتخابهاي نادرست يا اشتباهاتشان سر باز بزنند. ماجرايي که اتفاق افتاده است را حاشا ميکنند يا دربارهاش دروغ ميگويند. محبت خودشان را از شما دريغ ميکنند تا شما را تنبيه کنند. افراد سوء استفاده گر عاطفي خود را برتر از ديگران و محق بر آنها ميدانند. نمونههايي از آن به شرح زير است: با شما طوري رفتار ميکنند انگار زيردست آنها هستيد. براي اشتباهات و ايرادات خودشان، شما را سرزنش ميکنند. به هر چيزي که شما ميگوييد با ترديد نگاه ميکنند و سعي ميکنند ثابت کنند شما در اشتباهيد. شما را مسخره ميکنند و دستتان مياندازند. به شما ميگويند نظرات، عقايد، ارزشها و افکارتان احمقانه، غيرمنطقي يا نابخردانه است. به شما توهين يا شما را تحقير ميکنند. وقتي با شما حرف ميزنند از نيشوکنايه استفاده ميکنند. طوري رفتار ميکنند انگار هميشه حق با آنهاست و آنها بهترين را ميدانند و آنها باهوشترند. افراد سوء استفاده گر عاطفي سعي ميکنند شما را کنترل و منزوي کنند. نمونههايي از آن به شرح زير است: کنترل ميکند که با چه کساني وقت ميگذرانيد يا با چه کساني ديدار ميکنيد. تماسهاي تلفني، پيامها، شبکههاي اجتماعي و ايميلهاي شما را کنترل ميکند. شما را متهم ميکند به اينکه خيانت ميکنيد و حسود هستيد. سوئيچتان را ميگيرد يا آن را قايم ميکند. دائم ميخواهد بداند شما کجا هستيد يا هر جايي که ميرويد با جيپياس شما را کنترل ميکند. با شما طوري رفتار ميکند انگار شما ملک شخصي او هستيد يا او صاحبتان است. دوستان، خانواده و همکاران شما را نقد يا مسخره ميکند. از حسادت به عنوان نماد عشقش به شما استفاده ميکند تا شما را از ديگران دور کند. شما را به زور وادار ميکند تا همهي وقتتان را با هم بگذرانيد. حسابهاي ماليتان را چک ميکند. مطلب مرتبط: ۶ نشانه سوء استفاده عاطفي و راهکارهاي مقابله با آن طرز برخورد با افراد سوء استفاده گر عاطفي اولين قدم در برخورد با يک رابطهي مبتلا به سوءاستفادهي عاطفي اين است که بپذيريد در اين رابطه سوءاستفادهي عاطفي رخ ميدهد. اگر قادر باشيد هر شکلي از سوءاستفادهي عاطفي را در رابطهتان شناسايي کنيد، بايد در اولين قدم و قبل از هر کاري آن را به عنوان واقعيتِ رابطهتان قبول کنيد. وقتي با خودتان صادق باشيد و آنچه که تجربه ميکنيد را بپذيريد، بعد از آن ميتوانيد کنترل زندگيتان را دوباره در دست بگيريد. در ادامه شما را با هفت شيوه آشنا ميکنيم که با استفاده از آنها ميتوانيد دوباره بر زندگي خودتان حاکم شويد. ۱. سلامت جسمي و ذهنيتان را در اولويت قرار بدهيد. بعد از اين لطفا ديگر خوشحال کردن کسي که از شما سوءاستفاده ميکند دغدغهتان نباشد. به نيازهاي خودتان بپردازيد. کاري بکنيد که به شما آرامش بدهد. غذاي سالم براي خودتان تهيه کنيد و بخوريد. همين کارهاي خودمراقبتي ساده به شما کمک ميکند تا روز به روز بيشتر از قبل قادر باشيد استرسهاي ناشي از سوءاستفادهي عاطفي را مديريت کنيد. ۲. بين خودتان و کسي که از شما سوءاستفاده ميکند خط قرمز بگذاريد. با اقتداربه او بگوييد که بعد از اين حق ندارد سرتان داد بزند، اسم روي شما بگذارد، به شما توهين کند، به شما بيادبي کند. به او بگوييد در صورتي که چنين رفتاري را از او ببينيد، چه اتفاقي خواهد افتاد. مثلاً، بگوييد اگر رويتان اسم بگذارد يا به شما توهين کند، جوابش را نميدهيد و اتاق را ترک ميکنيد. راهحل ادامهي تعامل اين است که خط قرمزهاي شما را رعايت کند. خواهشاً خط قرمزهايي را مطرح نکنيد که خودتان قصد نداريد به آنها پايبند بمانيد. ۳. ديگر خودتان را سرزنش نکنيد اگر در رابطهاي هستيد که مبتلا به سوءاستفادهي عاطفي شده است، حتما گمان ميکنيد يک جاي کارتان ميلنگد و اينکه قطع به يقين شما ايرادي داريد. با خودتان فکر ميکنيد اگر شما ايرادي نداريد پس چرا کسي که ميگويد عاشقتان است بايد چنين رفتاري با شما داشته باشد؟ اما بايد بدانيد که مشکل شما نيستيد. سوءاستفاده يک انتخاب است. پس لطفا خودتان را بخاطر چيزي که هيچ کنترلي رويش نداريد، سرزنش نکنيد. ۴. درک کنيد که شما قادر نيستيد فرد سوءاستفادهگر را اصلاح کنيد. هر چقدر هم که تلاش کنيد کار متفاوتي بکنيد يا آدم ديگري باشيد باز هم هرگز قادر نيستيد فردي که از شما سوءاستفادهي عاطفي ميکند را تغيير بدهيد. اين فرد انتخاب ميکند که رفتاري اينچنيني داشته باشد. به خودتان يادآوري کنيد که شما قادر نيستيد کارهاي او را کنترل کنيد و شما قرار نيست بخاطر انتخابهاي او سرزنش شويد. تنها چيزي که ميتوانيد اصلاح يا کنترل کنيد پاسخ خودتان است. ۵. با کسي که از شما سوءاستفادهي عاطفي ميکند درگير نشويد به عبارت ديگر، اگر فرد سوءاستفادهگر ميخواهد با شما جروبحث راه بيندازد، به شما توهين کند، چيزي از شما بخواهد يا حسادت و خشمش را نثارتان کند، سعي نکنيد توضيحي بدهيد، او را آرام کنيد يا براي کاري که نکردهايد معذرتخواهي کنيد. اگر ميتوانيد آن موقعيت را ترک کنيد. درگير شدن با چنين فردي منجر به خشونت بيشتر و شکستن قلبتان ميشود. يادتان باشد شما هر چقدر هم سعي کنيد قادر نخواهيد بود اوضاع را پيش چشم او درست کنيد. ۶. از ديگران کمک بگيريد ديگر در برابر اينهمه سوءاستفادهاي که از شما ميشود سکوت نکنيد. با يکي از دوستان امين خودتان، يا يکي از افراد خانوادهتان يا يک مشاور دربارهي آنچه تجربه ميکنيد حرف بزنيد. هر چه ميتوانيد بيشتر از اين شخص فاصله بگيريد و با افرادي که دوستشان داريد و حاميتان هستند وقت بگذرانيد. شبکهاي از دوستان سالم و افراد مورد اعتماد به شما کمک ميکند احساس تنهايي و انزواي کمتري را تجربه کنيد. اين افراد ميتوانند حقيقت زندگيتان را نشانتان دهند و به شما کمک ميکنند اوضاع را روبراه کنيد. ۷. تصميم بگيريد از اين رابطه خارج شويد درصورتيکه همسر، دوست، خواهر يا برادرتان قصد تغيير ندارد يا روي انتخابهاي نادرستش کار نميکند، شما قادر نخواهيد بود تا ابد در يک رابطهي ظالمانه و خشونتبار باقي بمانيد. اين رابطه در نهايت تلفات جسمي و رواني برايتان به بار ميآورد. بسته به موقعيتي که در آن قرار داريد، بايد براي پايان دادن به اين رابطه قدم برداريد. هر موقعيتي به نوبهي خود خاص و متفاوت است. توصيه ميشود افکار و عقايدتان را با دوست، خويشاوند يا مشاوري مطمئن و امين در ميان بگذاريد.