ماجراهای مشترک جریان غدیر با داستان یوسف نبی (ع)
تسنيم/ همانطور که قبلاً اشاره شد يکي از معارف مربوط به جريان غدير، ارتباط بين عناصر و پيشينه آن با جريان انبياي الهي است که به عنوان نمونه به ارتباط جريان آدم عليهالسلام و ماجراي غدير اشاره شد.
حال با اين منظر ارتباطي بين عناصر ماجراي يوسف نبي عليهالسلام با ماجراي غدير برقرار است. همانگونه که قبلاً اشاره شد، خداوند خليفه خود را مجهز به علوم غيبي و يا علم لدنّي ميکند و آن را يکي از پيششرطهاي نبوت و رسالت قرار ميدهد، همچنان که در ماجراي آدم عليهالسلام به ايشان علمالأسماء آموخت. همين رويه را در ماجراي يوسف نبي عليهالسلام مشاهده ميکنيم، آنجا که خداوند از زبان يعقوب نبي خطاب به يوسف (ع) ميفرمايد: «وَ کَذلِکَ يَجْتَبيکَ رَبُّکَ وَ يُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْويلِ الْأَحاديثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْک وَ عَلى آلِ يَعْقُوب ..؛ و اين چنين پروردگارت تو را برمىگزيند و به تو از علم تأويل الاحاديث تعليم ميدهد و نعمتش را بر تو و بر آل يعقوب تمام مىکند.»
در ماجراي پيامبر و اميرالمؤمنين (ع) نيز شاهد اين اتفاق هستيم. پيامبر(ص) بارها در طول رسالت خويش و در روز غدير خبر از انتقال علم الهي به اميرالمؤمنين ميدادند؛ به عنوان نمونه حضرت در بخشي از اين خطبه فرمود: هيچ علمي نيست مگر اينکه خداوند آن را در من جمع کرده است و هر علمي که ميدانم، آن را به علي(ع) آموختم؛ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَ قَدْ أَحْصَاهُ اللَّهُ فِيَّ وَ کُلُّ عِلْمٍ عَلِمْتُهُ فَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّا.»
حسادت دشمنان، عنصر مشترک عداوت با خلفاي الهي
نکته ديگر اينکه در ماجراي يوسف عليهالسلام زماني که برادران وي متوجه شدند بناست او جانشين پدر و يا دقيقتر آنکه خليفه پروردگار در زمين شود، بنا را بر حسادت گذاشتند و به هر طريق ممکن از جمله ترور، سعي در از ميان برداشتن ايشان را داشتند. همچنان که اين اتفاق درباره حسد ابليس بر آدم عليهالسلام جلوه کرد. از اين جهت بود که پدر بزرگوارشان يعني يعقوب نبي به يوسف (ع) تأکيد داشتند رؤياي خود را به برادرانت نگو چرا که درباره تو دست به مکر و کيد ميزنند؛ چرا که شيطان نسبت به انسان دشمني آشکار است؛ قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياکَ عَلى إِخْوَتِکَ فَيَکيدُوا لَکَ کَيْداً إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبين.
جالب اينجاست که پيامبر اسلام (ص) در بخشي از خطبه غدير بر اين رمز اشاره کرده و فرمود
«اي مردم، به راستي که ابليس آدم را با حسادت از بهشت راند، مبادا شما به علي حسادت بورزيد که در اين صورت اعمالتان نابود و گامهايتان لغزان خواهدشد. آدم به خاطر يک اشتباه به زمين هبوط کرد و حال آن که برگزيده خداي عزّوجلّ بود. پس چگونه خواهيد بود شما و حال آن که شما شماييد و دشمنان خدا نيز از ميان شمايند؛ إِنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَي الْأَرضِ بِخَطيئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُالله عَزَّوَجَلَّ، وَکَيْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُالله.»