جمعههای انتظار؛ منتظر واقعی کیست؟
مهر/ تنها زماني ميتوانيم خود را منتظر امام عدالتگستر و پيرو او بدانيم که در زندگي فردي و اجتماعي خويش، راه و روش مورد نظر او را اجرا کنيم.
متن زير برشي از کتاب «معرفت امام زمان» اثر ابراهيم شفيعي سروستاني است که در ادامه ميخوانيد؛
در مورد وظايف و تکاليف شيعيان در دوران غيبت، بسيار سخن گفته شده است. حتي در بعضي کتابها، از جمله کتاب مکيال المکارم في فوايد الدعاء للقائم تا هشتاد وظيفه براي منتظران خاتم اوصيا حضرت بقيه اللّه ارواحنا له الفداء آمده است. از آنجا که تبيين همه وظايفي که شيعيان در عصر غيبت بر عهده دارند، در اين محدوده نميگنجد، به شماري از مهمترين وظايف اشاره ميکنيم:
الف) شناخت حجت خدا و امام عصر (ع)
اولين و مهمترين وظيفه اي که هر شيعه منتظر برعهده دارد، کسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام و حجت زمان خويش است. اين موضوع چنان اهميتي دارد که در روايات بسياري که شيعه و اهل سنّت از پيامبر گرامي اسلام و ائمه معصومين (ع) نقل کرده اند، چنين آمده است: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمامَ زَمانِهِ ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً؛ هر کس بميرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلي مرده است».
در روايت ديگري، کليني از امام محمد باقر (ع) چنين نقل ميکند: مَنْ ماتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمامٌ فَميتَتُهُ ميتَةً جاهِلِيَّةً، وَ مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لاِءِمامِهِ لَمْ يَضُرُّهُ، تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ، وَ مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لاِءِمامِهِ کانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقائِمِ فِي فُسْطاطِهِ.
هر کس در حالي که امامي نداشته باشد، بميرد، مردنش، مردن جاهليت است و هر آن که در حال شناختن امامش بميرد، پيش افتادن يا تأخير اين امر [دولت آل محمد (ع)]، او را زيان نرساند و هر کس بميرد در حالي که امامش را شناخته، همچون کسي است که در خيمه قائم [(ع)] با آن حضرت باشد. در مورد مفهوم، ضرورت و شاخصههاي معرفت امام پيش از اين، به تفصيل سخن گفتيم و در اينجا به همين مقدار بسنده ميکنيم.
ب) پيراستگي از بديها و آراستگي به خوبيها
وظيفه مهم ديگري که هر شيعه منتظر بر عهده دارد، پيراستن خود از ويژگيهاي ناپسند و آراستن خود به اخلاق نيکو است. در روايتي از امام صادق (ع) آمده است: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَکُونَ مِنْ أَصْحابِ الْقائِمِ، فَلْيَنْتَظِرْ، وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الْأَخْلاقِ، وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ.... هر کس دوست دارد از ياران حضرت قائم (ع) باشد، بايد منتظر باشد و در اين حال، به پرهيزکاري و اخلاق نيکو رفتار کند، در حالي که منتظر است.
امام عصر (ع) نيز با توجه به ناگهاني بودن امر ظهور، همه شيعيان را در زمان غيبت به انجام اعمال پسنديده و دوري از اعمال ناپسند فرا خوانده است: فَلْيَعْمَلْ کُلُّ امْرِيءٍ مِنْکُمْ بِما يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا وَ ليَتَجَنَّبْ (ليَجْتَنِبْ) ما يُدْنيهِ مِنْ کَرَاهَتِنا وَ سَخَطِنا، فَإِنَّ أَمْرَنا بَغْتَةٌ فُجاءَةٌ حينَ لاتَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لا يُنْجيهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلي حَوْبَةٍ.
پس هر يک از شما بايد آنچه را موجب دوستي ما ميشود، پيشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخشنودي ما ميگردد، دوري گزيند؛ زيرا فرمان ما به يکباره و ناگهاني فرا ميرسد و در آن زمان، توبه و بازگشت براي کسي سودي ندارد و پشيماني از گناه، کسي را از کيفر ما نجات نميبخشد.
تهذيب نفس و دوري گزيدن از گناهان و کردار ناشايست، به عنوان يکي از وظايف منتظران در عصر غيبت، چنان اهميتي دارد که در توقيع شريفي که از ناحيه مقدسه حضرت صاحب الامر خطاب به شيخ مفيد (ره) صادر گشته، کردار ناشايست و گناهاني که از شيعيان آن حضرت سر ميزند، يکي از اسباب يا تنها سبب طولاني شدن غيبت و دوري شيعيان از لقاي آن بدر منير شمرده شده است… فَما يَحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما يَتَّصِلُ بِنا مِمّا نُکْرِهُهُ وَ لانُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ. … پس تنها چيزي که ما را از آنان (شيعيان) پوشيده ميدارد، همانا چيزهاي ناخوشايندي است که از ايشان به ما ميرسد و خوشايند ما نيست و از آنان انتظار نميرود.
بايد توجه داشت تنها زماني ميتوانيم خود را منتظر امام عدالتگستر و پيرو او بدانيم که در زندگي فردي و اجتماعي خويش، راه و روش مورد نظر او را اجرا کنيم، چنانکه در نامه اميرمؤمنان علي (ع) خطاب به عثمان بن حنيف، فرماندار بصره آمده است: أَلا وَ إِنَّ لِکُلِّ مَأْمُومٍ إِماما يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ، أَلا وَ إنَّ إمامَکُمْ قَدِ اکْتَفي مِنْ دُنْياهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ. أَلا وَ إِنَّکُمْ لا تَقْدِرُونَ عَلي ذلِکَ، وَ لکِنْ أعِيُنُوني بِوَرَعٍ وَ اجْتِهادٍ، وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ.... آگاه باش که هر پيروي را پيشوايي است که پي وي را پويد و از نور دانش او روشني جويد. بدان که پيشواي شما از دنياي خود به دو جامه فرسوده بسنده کرده و دو قرص نان را خوردني خويش ساخته است. بدانيد که شما چنين نتوانيد کرد، ولي مرا به پارسايي و کوشيدن و پاکدامني و درستي ورزيدن ياري کنيد.
از همين روست که در دعاي ندبه ميخوانيم: اللّهُمَّ… وَ أَعِنّا عَلي تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ وَ الاْءِجْتِهادِ فِي طاعَتِهِ وَ اجْتِنابِ مَعْصِيَتِهِ وَ امْنُنْ عَلَيْنا بِرِضاهُ. خداوندا! … ما را در راه اداي حقوق او (امام مهدي (ع))، تلاش در پيروي از او و دوري از مخالفت او ياري کن و با خشنودي او بر ما منتگذار.
در اينجا ممکن است پرسيده شود: از کجا ميتوان فهميد که امام زمان (ع) از ما چه ميخواهد و چه کاري را ميپسندد؟ در پاسخ به اين پرسش بايد دو نکته را يادآور شويم:
يک: امام زمان (ع)، ادامه دهنده راه پيامبر اکرم (ص) و ائمه معصومين (ع)
به اعتقاد ما، همه امامان معصوم (ع)، مفسران کتاب خدا و بيانکنندگان سنّت رسول خدا (ص) هستند. رضايت و خشنودي امام زمان (ع) نيز در چيزي نيست جز آنچه در کتاب خدا آمده يا در سخنان رسول خدا (ص) و ديگر امامان معصوم (ع) به آن اشاره شده است. به بيان ديگر، اگر کسي به همه تکاليف و وظايفي که در قرآن و روايات معصومين (ع) به آنها امر شده است، عمل کند و از همه محرمات و گناهاني که در اين دو منبع الهي از آنها نهي شده است، دوري جويد، خواهد توانست رضايت امام عصر (ع) را چنان که بايد و شايد، به دست آورد. بنابراين، هيچ لزومي ندارد که ما حتماً از زبان امام زمان (ع) بشنويم که ايشان از چه رفتار و گفتاري، خشنود و از چه رفتار و گفتاري، ناخشنود ميشود. چنانکه پيش از اين گفته شد، با مراجعه به دعايي مانند «دعاي مکارم الاخلاق» که از امام سجاد (ع) نقل شده است، ميتوانيم پي ببريم که امام زمان (ع) از ما چه ميخواهد و چه کاري را ميپسندد.
دو: اشاره امام زمان (ع) به عوامل خرسندي و ناخرسندي خود
در احاديث، زيارتها و دعاهايي که در طول دوران غيبت صغري و پس از آن، به صورت توقيع يا صورتهاي ديگر از امام مهدي (ع) براي ما به يادگار مانده است، به صراحت تمام، آنچه موجب خرسندي يا ناخرسندي آن حضرت ميشود، بيان و چگونه عمل کردن، چگونه سخن گفتن و چگونه انديشيدن به ما آموخته شده است. از اين رو، با مراجعه به مجموعه ارزشمند يادگارهاي آن حضرت و تأمل و تدبّر در آنها ميتوان به راحتي هدايت را از گمراهي و صراط مستقيم را از راه کج باز شناخت. گفتني است مجموعه سخنان و رهنمودهاي امام عصر (ع) را برخي نويسندگان، جمع آوري و در قالب کتاب منتشر کرده اند.
براي روشنتر شدن موضوع، شايسته است که به يکي از اين يادگارهاي گرانقدر امام عصر (ع) نگاهي بيفکنيم؛ همان دعاي معروفي که با جمله «أَللّهُمَاَرْزُقنا تُوفيقَ الطّاعَةِ…» آغاز ميشود و در اوايل مفاتيحالجنان نيز آمده است. در اين دعاي کوتاه و مختصر، امام مهدي (ع) هر آنچه را شايسته است خود را بدانها آراسته يا از آنها پيراسته سازيم، در قالب درخواست از خدا بيان کرده و به صورت غيرمستقيم به ما فهمانده است که به عنوان حجت خدا، چه انتظاري از ما دارد و چگونه شيعهاي را براي خود ميپسندد.
با هم بخشهايي از اين دعا را ميخوانيم: أَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفيقَ الطاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ وَ صِدْقَ النيَّةِ وَ عِرْفانَ الْحُرمَةِ وَ أَکْرِمْنا بِالْهُدي والإِسْتِقامَةِ وَ سَدِّدْ أَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَ الحِکْمَةِ وَ املَأ قُلُوبَنا بِالْعِلمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَ طَهِّر بُطُونَنا عَنِ الْحَرامِ وَ الشُّبْهَةِ وَ اکفُفْ أَيْدِيَنا عَنِ الظُّلْمِ وَ السِّرقَةِ واغْضُضْ أَبْصارَنا عَنِ الفُجُورِ وَ الْخِيانَةِ وَاسْدُد أَسْماعَنا عَنِ اللَّغوِ وَالْغِيْبَةِ.
بار خدايا! توفيق فرمان برداري، دوري از گناهان، درستي و پاکي نيت و شناخت حرامها را روزي ما فرماي. ما را به راهنمايي و پايداري گرامي دار و زبان ما را در درستگويي و گفتار حکيمانه استوار ساز. دل ما را از دانش و معرفت سرشار کن و درون ما را از حرام و مال شبهه ناک پاکيزه گردان و دست ما را از ستمگري و دزدي بازدار و چشم ما را از فجور و خيانت بپوشان و گوش ما را از شنيدن سخن بيهوده و غيبت ببند.
در ادامه اين دعا، امام عصر (ع)، ويژگيهايي را که شايسته عالمان، دانشپژوهان، پيران، جوانان، زنان، توانگران، تنگدستان، جنگجويان، حکمرانان و ديگر قشرهاي اجتماعي است، برمي شمارد و از خداوند ميخواهد به هر يک از اين گروههاي اجتماعي، ويژگيهايي را که شايسته آنهاست، عطا فرمايد.
ج) پيوند با مقام ولايت
حفظ و تقويت پيوند قلبي با امام عصر (ع) و تجديد دائمي عهد و پيمان با آن حضرت، يکي ديگر از وظايف مهمي است که هر شيعه منتظر در عصر غيبت بر عهده دارد. بدين معنا که يک منتظر واقعي حضرت حجت (ع) با وجود غيبت ظاهري آن حجت الهي هرگز نبايد احساس کند که در جامعه، رها و بي مسئوليت رها شده است و هيچ تکليفي نسبت به امام و مقتداي خود ندارد. اين موضوع در روايات بسياري مورد تأکيد قرار گرفته است که به برخي از آنها اشاره ميکنيم.
در روايتي، امام محمد باقر (ع) در تفسير اين کلام خداي تعالي: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. اي کساني که ايمان آوردهايد، شکيبا باشيد و ديگران را به شکيبايي فرا خوانيد و مراقب باشيد و از خدا بترسيد. باشد که رستگار شويد.
ميفرمايد: إِصْبِرُوا عَلي أَداءِ الْفَرائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّکُمْ وَ رابِطُوا إِمامَکُمُ [الْمُنْتَظَرُ]. بر انجام واجبات صبر کنيد و با دشمنانتان پايداري کنيد و پيوند خود را با امام منتظرتان مستحکم سازيد.
همچنين امام صادق (ع) در تفسير آيه ياد شده ميفرمايد: إِصْبِرُوا عَلَي الْفَرائِضِ وَ صابِرُوا عَلَي الْمَصائِبِ وَ رابِطُوا عَلَي الْأَئِمَّةِ.بر واجبات صبر کنيد و يکديگر را بر مصائب به صبر وا داريد و خود را بر پيوند با امامان [و ياري آنها] ملتزم سازيد.
روايات ديگري نيز به همين مضمون از امام جعفر صادق و امام موسي کاظم ۸ وارد شده است که براي رعايت اختصار، آنها را نميآوريم.
در روايتهاي متعددي، امامان ما، شيعيان خود را به تجديد عهد و بيعت با امام زمان خود سفارش کرده و از آنها خواسته اند در آغاز هر روز و حتي پس از هر نماز واجب، دعاي عهد بخوانند. همه اين موارد از اهميت پيوند دائمي شيعيان با مقام عظماي ولايت و حجت خدا حکايت دارد.
يکي از مشهورترين دعاهاي عهد، دعايي است که سيد بن طاووس آن را در کتاب ارزشمند مصباح الزائر به نقل از امام صادق (ع) روايت کرده و در ابتداي آن آمده است: مَنْ دَعا إِلَي اللّهِ تَعالي أَرْبَعينَ صَباحا بِهذَا الْعَهْدِ کانَ مِنْ أَنْصارِ قائِمِنا، فَإِنْ ماتَ قَبْلَهُ أَخْرَجَهُ اللّهُ تَعالي مِنْ قَبْرِهِ، وَ أَعْطاهُ بِکُلِّ کَلِمَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ، وَ مَحا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ. هر کس چهل بامداد، خدا را با اين عهد بخواند، از ياوران قائم ما خواهد بود. پس اگر پيش از [ظهور] قائم از دنيا برود، خداوند تعالي، او را از قبرش خارج ميسازد [تا قائم را ياري دهد]. خداوند به شماره هر کلمه [از آن]، هزار حسنه به او عطا کند و هزار بدي را از او برطرف ميسازد.
به دليل اهميت و اعتبار مضمون اين دعاي شريف، بخشي از آن را نقل ميکنيم: أَللّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبيحَةِ يَوْمِي هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ أَيّامِ حَياتِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقي لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَدا، أَللّهُمَّ اجْعَلْني مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعْوانِهِ وَ الذّابّينَ عَنْهُ وَ الْمُسارِعينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوائِجِهِ وَ الْمُمْتَثِلينَ لِأَوامِرِهِ وَ نِواهيهِ وَ الْمُحامينَ عَنْهُ وَ السّابِقينَ إِلي إِرادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ. [بار خدايا! من در بامداد اين روز و تمام دوران زندگانيام، عهد و عقد و بيعتي را که از آن حضرت بر گردن دارم، با او تجديد ميکنم که هرگز از آن عهد و بيعت برنگردم و بر آن پايدار بمانم. بار خدايا! مرا از ياران آن حضرت و از مدافعان [حريم مقدس] او و شتابندگان در پي انجام هدف او و اطاعت کنندگان از دستورها و نواهي او و حمايت کنندگان از [وجود شريف] او و سبقتجويان به سوي خواسته او و شهيدان در حضورش قرار ده.
دقت در عبارتهاي بالا ميتواند تصويري روشن از مفهوم عهد و پيمان با امام و حجت زمان را ترسيم کند؛ عهد و پيماني ناگسستني براي ياري و نصرت امام زمان خود و پيروي مخلصانه و تا پاي جان از اوامر و نواهي او.
آيا اگر هر شيعه منتظر در آغاز هر روز، با حضور و توجه، چنين عهد و پيماني را با امام و مقتداي خود تجديد کند، هرگز به سستي، خواري، ستم و بيعدالتي تن خواهد داد؟ آيا هرگز حاضر خواهد شد که به رضاي مولا و سرور خود بياعتنا باشد و گناه کند؟ بيترديد، اگر چنين فرهنگي در هر جامعهاي حاکم شود و همه تنها در پي رضاي امام زمان خود باشند، آن جامعه هرگز دچار بحران فرهنگي، از خودبيگانگي، نوميدي و انحطاط نخواهد شد. مسلّم است اگر همه شيعيان با همدلي و همراهي، دست بيعت و ياري به سوي مولا و سرور خود دراز کنند و بر ياري او همداستان شوند، ديري نخواهد پائيد که فرج مولايشان را درک خواهند کرد و براي هميشه از ستمها و ذلتها رهايي خواهند يافت. در توقيع شريفي که پيش از اين نيز به بخشي از آن اشاره شد، آمده است: لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا، وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ، عَلي إِجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلي حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُمْ بِنا.
اگر شيعيان ما که خداوند آنان را در اطاعتش ياري دهد، در وفاي پيماني که از ايشان گرفته شده است، يکدل و مصمم ميشدند، نعمت ديدار ما از آنان به تأخير نميافتاد و سعادت ديدار ما براي آنها با معرفت کامل و راستين نسبت به ما تعجيل ميشد.
شيعيان منتظر علاوه بر دعاي عهد ميتوانند با بهره گيري از دعاها و زيارتهاي ديگري که مرتبط با امام عصر (ع) است، پيوند دائمي خود را با آن امام برقرار سازند که از آن جمله به دعاي ندبه، دعاي فرج، دعاي زمان غيبت، استغاثه به امام زمان (ع)، زيارت آلياسين، زيارت امام عصر در روز جمعه، نماز امام زمان و مانند آن ميتوان اشاره کرد. دعا به امام زمان (ع) در قنوت و تعقيب نمازهاي پنج گانه نيز ميتواند در ايجاد ارتباط و انس بيشتر با آن حضرت نقش داشته باشد. چشم انتظاران امام عصر (ع) همچنين ميتوانند با حضور در مساجد و مکانهاي مقدسي که به امام عصر (ع) منسوب است، مانند مسجد جمکران در قم، مسجد سهله در نجف و سرداب مقدس سامرا، پيوند خويش را با آن حضرت روز به روز مستحکمتر سازند.
د) زمينه سازي و کسب آمادگي براي ظهور حجت حق
يکي ديگر از وظايفي که به تصريح روايات، در دوران غيبت بر عهده شيعيان و منتظران فرج قائم آل محمد (ع) است، کسب آمادگيهاي نظامي و فراهم کردن تسليحات مناسب هر عصر براي ياري امام غايب است. در روايتي که نعماني از امام صادق (ع) نقل کرده، آمده است: لَيَعِدَنَّ أَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ الْقائِمِ (ع) وَ لَوْ سَهْما فَإِنَّ اللّهَ تَعالي إِذا عَلِمَ ذلِکَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يَنْسِيَ في عُمْرِهِ حَتّي يُدْرِکَهُ [فَيَکُونَ مِنْ أَعْوانِهِ وَ أَنْصارِهِ]. هر يک از شما بايد براي خروج حضرت قائم (ع) [سلاحي] آماده کند، هر چند يک تير باشد. خداي تعالي هر گاه بداند کسي چنين نيتي دارد، اميد آن است که عمرش را طولاني کند تا آن حضرت را درک کند [و از ياران و همراهانش قرار گيرد].
در روايت ديگري، شيخ کليني از امام ابوالحسن موسي کاظم (ع) نقل ميکند… مَنِ ارْتَبَطَ دابَّةً مُتِوَقِّعا بِهِ أَمْرَنا وَ يَغيظُ بِهِ عَدُوَّنا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنا أَدَّرَ اللّهُ رِزْقَهُ، وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ کانَ عَوْنا عَلي حَوائِجِهِ. … هر کس اسبي را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن، دشمنان ما را خشمگين سازد، در حالي که او منسوب به ماست، خداوند روزي اش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزويش برساند و در رسيدن به خواستههايش ياري کند.
همچنين شيخ کليني از ابوعبداللّه جعفي، روايتي را نقل ميکند که توجه به مفاد آن سودمند است: قالَ لي أَبُوجَعْفَرٍ مُحَمَّدٌ بنِ عَليٍّ ۸: کَمِ الرِّباطُ عِنْدَکُمْ؟ قُلْتُ: أَرْبَعُونَ. قالَ (ع)، لکِنْ رِباطَنَا الدَّهْرُ.حضرت ابوجعفر محمد بن علي (امامباقر )۸ به من فرمود: منتهاي زمان مرابطه (مرزداري) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز. فرمود: ولي مرابطه ما مرابطه اي است که هميشه هست....
علامه مجلسي در شرح اين فرمايش امام ميفرمايد: بر شيعيان واجب است که خود را بر اطاعت امام برحق و انتظار فرج او ملتزم سازند و براي يارياش آماده باشند.
شيخ محمد حسن نجفي (م ۱۲۶۶ ه. ق) نيز در کتاب جواهرالکلام در شرح اين روايت ميفرمايد: مرابطه در اين روايت به معناي اراده انتظار فرج در تمام ساعات شبانه روز است، همچنانکه در بعضي از روايات نيز به اين معنا اشاره شده است، نه مرابطه مصطلح در فقه. شايد بتوان گفت کلام صاحب جواهر نيز در نهايت به همان کلام مجلسي برمي گردد که فرمود: مرابطه در اين روايت به معناي آمادگي براي ياري امام منتظر است.
رمز اينکه شيعه بايد هر لحظه آماده ياري امام خود باشد، اين است که زمان ظهور مشخص نيست و هر آنکه اراده خداوند تعلق گيرد، ممکن است ظهور رخ دهد. بنابراين، شيعيان بايد همواره در حال آمادهباش به سر برند تا در زمان ضرورت، به فرمان امام خود براي مقابله با مستکبران و ستمکاران جهان به پا خيزند.
با نگاهي به تاريخ شيعه ميتوانيم به عمق باور مردم به موضوع ظهور و آمادگي هميشگي آنها براي اين موضوع پي ببريم. ابن بطوطه در سفرنامه خود مينويسد: ندبه شيعيان حِلّه براي امام زمان: … در نزديکي بازار بزرگ شهر، مسجدي قرار دارد که بر در آن، پرده حريري آويزان است و آنجا را «مسجد صاحبالزمان» ميخوانند. شبها پيش از نماز عصر، صد مرد مسلح با شمشيرهاي آخته… اسبي يا استري زين کرده ميگيرند و به سوي مسجد صاحبالزمان روانه ميشوند. پيشاپيش اين چارپا، طبل و شيپور و بوق زده ميشود. ساير مردم در طرفين اين دسته حرکت ميکنند و چون به مسجد صاحبالزمان ميرسند، در برابر در ايستاده و آواز ميدهند که: «بسماللّه، اي صاحبالزمان، بسماللّه بيرون آي که تباهي روي زمين را فراگرفته و ستم فراوان گشته. وقت آن است که برآيي تا خدا به وسيله تو، حق را از باطل جدا گرداند…» و به همين ترتيب، به نواختن بوق و شيپور و طبل ادامه ميدهند تا نماز مغرب فرا رسد....
بايد توجه داشت که شيوه آمادگي براي ظهور، به شرايط زمان و مکان بستگي دارد و اگر در بعضي روايات، از آماده کردن اسب و شمشير براي ظهور وليّ امر (ع) سخن به ميان آمده و براي آن، فضيلت بسيار شمرده شده است، به اين معنا نيست که اينها موضوعيت دارند. با قدري تأمل روشن ميشود که ذکر اين موارد تنها به عنوان تمثيل و بيان لزوم آمادگي رزمي براي ياري آخرين حجت حق است. در اين عصر بر شيعيان لازم است که با فراگرفتن فنون رزمي و مسلح شدن به تجهيزات نظامي روز، خود را براي مقابله با دشمنان قائم آل محمد (ع) آماده سازند. در حال حاضر، به دليل حاکميت دولت شيعي و حکومت فقيه جامع الشرايط بر سرزمين اسلامي ايران، اين وظيفه در درجه اول بر عهده حکومت اسلامي است که در هر زمان، نيروي مسلح کشور را در بالاترين حد آمادگي نظامي قرار دهد تا به فضل خدا در هر لحظه که اراده الهي بر ظهور منجي بشر، حضرت مهدي (ع) قرار گرفت، بتوانند به بهترين صورت در خدمت آن حضرت باشند.
امام خميني (ره) با وسعت ديدي که داشت، «کسب آمادگي براي ظهور» را بسيار فراتر از آنچه گفته شد، مطرح ميکرد و معتقد بود که بايد از هم اکنون براي گسترش قدرت اسلام در جهان تلاش کنيم تا زمينه ظهور چنانکه بايد، فراهم شود. ايشان در اين زمينه ميفرمود: همه ما انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار خدمت کنيم. انتظار فرج، قدرت اسلام است و ما بايد کوشش کنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا کند و مقدمات ظهور ان شاءالله تهيه شود.
ه) ارتباط با فقيهان و مراجع تقليد
از يک سو ميدانيم که در دوران غيبت، هيچ يک از احکام اسلام تعطيل نميشود و بايد تا آمدن امام عصر (ع)، به همه آنچه اسلام از ما خواسته است، عمل کنيم. از سوي ديگر ميدانيم که امکان دسترسي به امام معصوم (ع) و فراگرفتن مستقيم احکام دين از ايشان، براي ما وجود ندارد. حال در اين شرايط چه بايد کرد؟ آيا دست روي دست بگذاريم و به هيچ يک از احکام اسلام عمل نکنيم يا به هر آنچه خود احتمال ميدهيم درست باشد عمل کنيم؟ به يقين، هيچ يک از اين دو راه ما را به مقصود نميرساند. در اينجا اين پرسش مطرح ميشود که آيا امامان معصوم (ع) براي شيعيان خود در زمان غيبت فکري نکردهاند؟ در پاسخ به اين پرسش بايد گفت ائمه (ع)، تکليف ما را در زمان غيبت و دسترسي نداشتن به امام معصوم مشخص کرده و به ما فرمودهاند که به فقيهان جامعالشرايط مراجعه کنيم. در روايتي که امام حسن عسکري (ع) از امام صادق (ع) نقل ميکند، چنين ميخوانيم: فَأَمّا مَنْ کانَ مِنَ الْفُقَهاءِ صائِنا لِنَفْسِهِ، حافِظا لِدينِهِ، مُخالِفا عَلي هَواهُ، مُطيعا لِأَمْرِ مَوْلاهُ، فَلِلعَوامِ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذلِکَ لايَکُونُ إِلاّ بَعْضُ فُقَهاءِ الشّيعَةِ لا کُلُّهُمْ.
... امّا هر يک از فقيهان که نفس خود را بازدارنده، دين خود را نگهدارنده، هواي خود را پسزننده و اوامر مولاي خود را اطاعتکننده بود، بر عوام (مردم) لازم است که از او پيروي کنند و تنها بعضي از فقيهان شيعه هستند که از اين صفات برخوردارند، نه همه آنها.
امام عصر (ع) نيز در يکي از توقيعهاي خود در پاسخ اسحاق بن يعقوب ميفرمايد: وَ أَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فيها إِلي رُواةِ حَديثِنا فَإِنَّهُمْ حُجَّتي عَلَيْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَيْهِمْ. … و امّا در رويدادهايي [که در آينده] پيش ميآيد، به راويان حديث ما مراجعه کنيد؛ زيرا آنها حجت بر شما هستند و من حجت خدا بر ايشان.
چنانکه ميدانيد در طول ۶۹ سال غيبت صغري؛ يعني از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه. ق، چهار تن از بزرگان شيعه به عنوان «نواب خاص»، واسطه ميان امام مهدي (ع) و مردم بودند. آنها پرسشهاي علما و بزرگان شيعه و حتي برخي از مردم معمولي را با آن حضرت مطرح ميکردند و ايشان پاسخ ميدادند. با پايان يافتن دوران غيبت صغري و آغاز دوران غيبت کبرا، ديگر کسي به عنوان نايب خاص معرفي نشد و مردم موظف شدند براي يافتن پاسخ پرسشهاي ديني خود، به راويان احاديث اهلبيت (ع) که همان فقيهان جامعالشرايط بودند، مراجعه کنند. از آن زمان به بعد، فقيهان به عنوان نواب عام امام عصر (ع) مطرح شدند و رسالت هدايت شيعه را در عصر غيبت بر عهده گرفتند.
بنابراين، بر همه منتظران امام عصر (ع) لازم است که بنا به فرموده امامان خود، با پيروي از فقيهان و مجتهدان واجد شرايط، اعمال ديني خود را انجام دهند. در زمينه امور اجتماعي و سياسي نيز وظيفه مردم، اطاعت از فقيهي است که بزرگان شيعه به عنوان «وليّ فقيه» انتخاب کردهاند.
و) دعا براي سلامتي امام عصر (ع)
از روايات و ادعيه نقل شده از معصومان برمي آيد که هر شيعه وظيفه دارد پيوسته براي سلامتي امام عصر خود و رفع هرگونه خطر و آسيب از وجود شريف او دعا کند. در اينجا به نمونههايي از آنها اشاره ميکنيم:
۱. علامه مجلسي (ره) در بيان اعمال ماه مبارک رمضان مينويسد: از جمله وظايفي که در هر شب (ماه رمضان) مقرر شده، اين است که بنده در آغاز هر دعاي نيکو و در پايان هر عمل پسنديده، آن کس را که جانشين خداوند جلّ جلاله در ميان بندگان و سرزمينهاي او ميداند، ياد کند؛ زيرا آن جانشين، عهدهدار همه نيازمنديهاي روزهدار است؛ از خوراکي و آشاميدني او گرفته تا همه آنچه او در نظر دارد؛ يعني همه اسباب و وسايلي که در اختيار جانشين پروردگار بزرگ (رب الارباب) است. همچنين هر روزهدار وظيفه دارد آن جانشين خدا را به آنچه شايسته مانند اوست، دعا کند و معتقد باشد که خداوند جل جلاله و جانشينش بر وي منت گذاشتهاند که چنين جايگاه و منزلتي را به او بخشيده اند.
مجلسي پس از اين عبارت، روايتي را از ابن ابي قره نقل ميکند که در آن، به نقل از صالحين (ع) چنين آمده است: در شب بيست و سوم ماه رمضان، ايستاده و نشسته و در هر حاليکه هستي و همچنين در تمام اين ماه و به هر صورت ممکن، بلکه در تمام مدت روزگارت، پس از بزرگداشت نام خداي تعالي و درود و صلوات بر پيامبر و خاندان او بگو: أَللّهُمَّ کُنْ لِوَليِّکَ الْقائِمِ بِأَمْرِکَ، مُحَمّدَبْنَ الْحَسَنِ الْمَهدِيِ عَلَيهِ وَ علي آبائِهِ أَفْضَلَ الصَّلاةِ وَ السَّلامِ، في هذِهِ السّاعَةِ وَ في کُلِّ ساعَةٍ، وَلِيّا وَ حافِظا وَ قائِدا وَ ناصِرا وَ دَليلاً وَ مُؤَيِّدا حَتّي تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعا وَ تُمَتِّعَهُ فيها طُوْلاً و عَرْضا.... خداوندا، وليّ و برپا کننده امرت، محمد، زاده حسن، مهدي را که برترين درودها و سلامها بر او و پدرانش باد در اين ساعت و در همه ساعتها، سرپرست، نگهدار، راهبر، ياور، راهنما و پشتيبان باش تا او را [نه، از سر زور، بلکه] به اختيار [مردم] در زمين جايگاه بخشي و او را در درازا و پهناي زمين بهرهور و کامران سازي.
چنانکه در عبارت مرحوم مجلسي نيز آمده بود، دعاي ما به امام زمان (ع) در واقع شکرانه نعمت وجود حجت خداست. آن شخصيت بزرگواري که هر چه داريم از اوست و همه نعمتهاي مادي و معنوي عالم به واسطه او به ما ارزاني ميشود.
۲. امام سجاد (ع) در بسياري از دعاها و مناجاتهاي خود، دعا به امام و ولي عصر را مورد توجه قرار داده است و از جمله در دعاي روز عرفه از خداوند چنين درخواست ميکند: أَللّهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّکَ شُکْرَ ما أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيهِ و أَوْزِعْنا مِثْلَهُ فِيهِ وَ اتِهِ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِيراً وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً يَسيِراً وَ أعِنْهُ بِرُکْنِکَ الأَعَزِّ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ قَوِّ عَضُدَهُ وَ راعِهِ بِعَيْنِکَ وَ احْمِهِ بِحِفْظِکَ وَ انْصُرْهُ بِمَلائِکَتِکَ وَ امْدُدْهَ بِجُنْدِکَ الأغْلَبِ. بار خدايا، به وليّ خود الهام کن که شکر نعمتي را که به او ارزاني داشتهاي به جاي آرَد و به ما نيز الهام ده که شکر نعمت هدايت او را به جاي آريم و او را از جانب خود سلطه و توانايي ده و به آساني راه پيروزي بر او بگشاي و به نيرومندترين ارکان قدرت خود ياري اش فرماي و پشتش محکم و بازوانش توانا گردان و زير نظر مراقبت خويش قرار ده و در سايه حفظ خود حفظش کن و به ملائکه خود ياري اش ده و به شکر پيروزمند خود مددش رسان.
۳. امام رضا (ع) نيز از سالها پيش از تولد نسل چهارم خود با بيانهاي متعدد و متفاوت، او را دعا کرده و يارياش را از خداوند خواسته است. در يکي از اين دعاها چنين ميخوانيم: أَللّهمَّ أَصْلِحْ عَبْدَکَ وَ خَليفَتَکَ بِما أَصْلَحْتَ بِهَ أَنبِيائَکَ وَ رُسُلَکَ وَ حُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ وَ أَيِّدْهُ بِرُوحِ القُدُسِ مِنْ عِنْدَکَ وَ اسْلُکْهُ مِنْ بَينِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدا يَحْفِظُونَهُ مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعدِ خَوْفِهِ أَمْنا يَعبُدُکَ لا يُشرِکَ بِکَ شَيئا وَ لا تَجْعَل لِأَحَدٍ مِنْ خَلقِکَ عَلي وَليِّکَ سُلطانا وائذَن لَهُ في جِهادِ عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّهِ وَاجْعَلني مِنْ أَنصارِهِ إِنَّکَ عَلي کُلِّ شَيءٍ قَديرٌ. خداوندا! [امور] بنده و جانشينت را اصلاح کن، آن چنان که [امور] پيامبران و رسولانت را اصلاح کردي. او را با فرشتگانت در بر گير و با روح القدس از جانب خودت ياري کن. در پشت سر و پيش روي نگهباناني قرار ده که او را از بدي در امان دارند. بيم و نگراني او را به امنيت و آرامش تبديل کن تا تنها تو را بپرستد و کسي را براي تو شريک نگيرد. هيچ يک از آفريدگانت را بر وليّات مسلط مساز. اجازه جهاد با دشمنان تو و دشمنان خودش را به او عطا کن و مرا از ياران او قرار ده؛ زيرا تو بر همه چيز توانايي.
با توجه به روايات ياد شده، همه ما وظيفه داريم که پيوسته به ياد امام زمان خود باشيم و در دعاهاي خود هيچ گاه دعا براي سلامتي و طول عمر آن حضرت را فراموش نکنيم؛ زيرا اين دعا در گام نخست، اداي بخش بسيار ناچيزي از حقوق بي شماري است که امام عصر (ع) برعهده همه ما دارند و در مرحله بعد، سپاس و ستايشي است به درگاه خداوند متعال که ما را از نعمت وجود حجت معصوم خود بهره مند ساخته و آن حضرت را واسطه ميان خود و بندگانش قرار داده است.
ز) دعا براي تعجيل فرج
يکي از وظايف مهمي که بنا به تصريح حضرت صاحب الامر (ع) بر عهده همه منتظران گذاشته شده، دعا براي تعجيل فرج است. امام عصر (ع) در توقيعي که خطاب به اسحاق بن يعقوب صادر شده است، ميفرمايد: «وَ أَکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ، فَإِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ؛ براي تعجيل فرج بسيار دعا کنيد که فرج شما همان است».
امام حسن عسکري (ع) نيز دعا براي تعجيل فرج را شرط رهايي از فتنههاي دوران غيبت دانسته است و ميفرمايد: وَ اللّهِ لَيَغيبَنَّ غَيْبَةً لايَنْجُو فيها مِنَ الْهَلَکَةِ إِلاّ مَنْ ثَبَّتَهُ اللّهُ عَلَي الْقَولِ بِإِمامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ [فيها] للدُّعاءِ بِتَعْجيلِ فَرَجِهِ. به خدا سوگند، [او] غيبتي خواهد داشت که در آن تنها کساني از هلاکت نجات مييابند که خداوند آنها را بر قول به امامتش ثابتقدم داشته و در دعا براي تعجيل فرجش موفق کرده است.
دعا براي تعجيل فرج چنان اهميتي دارد که امام صادق (ع) ميفرمايد: مَنْ قالَ بَعْدَ صَلوةِ الْفَجْرِ وَ بَعْدَ صَلوةِ الظُّهْرِ: «أَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِمُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» لَمْيَمُتْ حَتّي يُدْرِکَ الْقائِمَ. هر کس پس از نماز صبح و نماز ظهر بگويد: «خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست و در فرج ايشان تعجيل کن»، نميرد تا قائم را دريابد. در روايت ديگري نيز آمده است که هر کس چنين کند، خداوند، شصت حاجت او را برآورده ميسازد؛ سي حاجت از حوائج دنيا و سي حاجت از حوائج آخرت.
بنابراين، همه شيعيان بايد در طول شبانه روز، در اوقات نماز و ايامي که در آنها دعا سفارش شده است، دعا براي تعجيل فرج را به عنوان يک تکليف و وظيفه مهم عصر غيبت فراموش نکنند. همچنين اين دعا را بر همه دعاهاي خود مقدّم کنند تا خداوند به برکت اين دعا، آنها را از همه فتنهها و آشوبهاي زمان غيبت در امان نگه دارد و همه گرفتاريها و غم و غصههاي آنها را برطرف سازد.
ح) بزرگداشت ياد و نام حضرت مهدي (ع)
مؤمنان بايد نام همه معصومين (ع) را بزرگ بدارند و جز با تعظيم و احترام از آنها ياد نکنند. در اين ميان، امام مهدي (ع) جايگاه ويژه اي دارد؛ زيرا:
۱. ايشان امام عصر و زمان ما و حجت حيّ و حاضر و ناظر خداوند هستند؛
۲. آن حضرت، وارث همه فضائل و شايستگيهايي هستند که در خاندان رسالت وجود داشته است؛
۳. آن امام، احياکننده مکتب اهلبيت (ع)، بلکه احياکننده دين و دين باوري در سراسر جهان هستند؛
۴. ايشان در ميان امامان پيش از خود نيز از جايگاه ويژه اي برخوردار بود تا آنجا که امام صادق (ع) در پاسخ کسي که از ايشان ميپرسد: «آيا قائم (ع) متولد شده است؟»، ميفرمايد: «لا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أيّامَ حَياتي؛ خير، ولي اگر او را دريابم، در همه ايّام زندگاني ام خدمتگزارش خواهم بود».
بزرگداشت ياد و نام امام مهدي (ع)، مصداقهاي مختلفي دارد که به برخي از آنها اشاره ميکنيم:
يک: برپا خاستن هنگام شنيدن نامهاي آن حضرت
بر همه ارادتمندان حضرت مهدي (ع) لازم است هنگام شنيدن نامها و القاب آن حضرت، به ويژه نام مبارک «قائم» از جا برخيزند و نسبت به امام خود اداي احترام کنند.
روايت شده است روزي در مجلس حضرت صادق (ع)، نام مبارک حضرت صاحب الامر (ع) برده شد. امام ششم براي تعظيم و احترام نام آن حضرت، از جاي خود برخاست و قيام فرمود.
همچنين نقل شده است زماني که دعبل خزاعي قصيده معروف خود در وصف اهل بيت (ع) را در پيشگاه امام رضا (ع) خواند، آن امام با شنيدن نام حضرت حجت (ع) از جاي برخاست. دست خود را به نشانه تواضع بر سر گذاشت و براي تعجيل در فرج آن حضرت دعا کرد. برخاستن هنگام شنيدن نام امام مهدي (ع) ميتواند به معناي اعلام آمادگي براي ياري آن حضرت و همچنين اعلام درک حضور و شهود ايشان باشد.
دو: نکوداشت روزهاي منسوب به آن حضرت
شيعيان بايد در روزهايي مانند اعياد چهارگانه اسلامي (فطر، قربان، غدير و جمعه)، شب و روز نيمه شعبان بهطور ويژه به ياد امام غايب خود باشند و با خواندن زيارت آن حضرت و خواندن دعاهايي مانند دعاي ندبه، عهد و فرج، پيمان خود را با امامشان تجديد کنند.
سه: آغاز کردن هر روز با سلام به پيشگاه آن حضرت
منتظران امام مهدي (ع) بايد در آغاز هر روز و در تعقيب نماز صبح، سلام به مولاي خود را فراموش نکنند و بسته به فرصت و وقتي که دارند، با يکي از زيارتهاي وارد شده يا دعاي عهد، به امام خود عرض ارادت کنند تا هرگز ياد و نام آن حضرت از دلهايشان نرود.
با توجه به آنچه گفته شد، اگر بخواهيم مفهوم انتظار در مکتب تشيع را در چند جمله بيان کنيم، ميتوانيم بگوييم انتظار در مکتب تشيع، حالت انساني است که با پيراستن وجود خويش از بديها و آراستن آن به خوبيها، در ارتباطي مستمر با امام و حجت زمان خويش، همه همت خود را صرف زمينه سازي ظهور مصلح آخرالزمان ميسازد و براي تحقق وعده الهي نسبت به برپايي دولت کريمه اهل بيت (ع) با تمام وجود تلاش ميکند.