پیامبر(ص) چه کسی را «نَفَسُالرَّحمان» نامید؟
فارس/ دليل داشت و بيدليل نبود؛ مادرش گفته بود در مدينه زيادي توقف نکند. گفته بود برو و اگر پيامبر (ص) را نيافتي زود برگرد. بمانَد و عزيز دنيا و آخرت را ببيند يا برود و امر مادر را اطاعت کند؟ رفت. دليلش را خدا پسنديد و رسول خدا (ص) هم. از اينجا بود که اويس، اويس شد؛ پيش از آن نزد خدا اويس بود و پس از آن که رفت نزد مردم هم اويس شد. دليل داشت و بيدليل نبود که پيامبر (ص) او را «نَفَسُ الرَّحمان» ناميد.
نامش «اويس بن عامر تميمي» بود و اهل قَرَن از نواحي يمن بود و شتربان بود و زاهد و قانع و نگهدارِ مادرِ پيرِ نابينا و نگهبانِ حريم والد و ولدي. از مادر اجازه گرفته بود که براي ديدار پيامبر (ص) برود، رفته بود درِ خانه و محبوب جانش در خانه نبود. صبر هم نميتوانست بکند که مادر اجازه نداده بود براي توقف زياد. بارها خانه را نگريسته بود و فقط خدا ميداند چگونه دل کنده بود آخرسر. آخرين نگاه را انداخته بود لابد با همه وجود و همه وجود چشم شده بود جلوي آن آستان و همه وجود دل و جان شده بود در حسرت ديدار.
سيّدالتابعين شد!
اويس دليل داشت و بيدليل نبود که پيامبر (ص) وقتي بازگشته بود، فرموده بود که نور ميبيند در خانه؛ نور ارادت بوده از نگاه دل به دلستان، از نگاه جان به جانان. دليل داشت و بيدليل نبود که پيامبر (ص) فرموده بود از سوي يمن بوي خداوند ميشنوم. دليل داشت و رفت و صحابه نشد و جزو تابعين شد؛ ولي «سيّدالتابعين» شد.
اويس قرني را به زهد و پارسايي ميشناختند و اينکه سادهزيست و قانع بوده و هميشه لباس بيارزش بر تن داشته و دنيا را فاني ميدانسته و بسيار صدقه ميداده و سجدههاي طولاني و رکوعهاي طولاني داشته است. ميگفته امشب شب رکوع است يا امشب شب سجود است و شب را با يک رکوع يا سجود طولاني به صبح ميرسانده است؛ تاريخ هم چنين کرد و همين يک اويس را به مدت طولاني و در تمام اعصار و قرون ستود. از آنجا که جاي ادب در ادبيات است، ادب اويس نسبت به مادرش جايگاهي ويژه در ادبيات پارسي دارد. محبت پيامبر (ص) به وي نيز روسپيدش کرد و در عرفان نيز مقامي بلند دارد. اويس جزو ۷۲ عارف بزرگ تذکرةالاولياء است و عطار يک بخش از کتابش را به شرح کرامات وي اختصاص داده است.
اغلب شاعران بزرگ ايران زمين از جمله سنايي و مولانا هم دربارهاش ابياتي سرودهاند و به دفعات به مقامات معنوي وي اشاره کردهاند. اين بيت مشهور در ميان پارسيگويان را هم «ابوسعيد ابوالخير» درباره اويس سروده است:
گر در يمني چو با مني پيش مني
گر پيش مني چو بيمني در يمني
پيراهني منسوب به «اويس قرني» در مسجدي در استانبول ترکيه هر ساله در معرض ديد عموم قرار ميگيرد. مشهور است که پيراهني از طرف پيامبر (ص) به اويس هديه شده است
پاداشي که اويس گرفت!
تاريخ، پاداش قلب صاف و ادب و ارادت اويس را داد. ولي خودش منتظر تاريخ نماند؛ پاداشي از خدا ميخواست بالاتر از اينها و بالاترين پاداش را ميخواست. اينگونه بود که در مدت عمر، دوباره به آستان آن در و آن خانه امن بازگشت. به ديدار علي (ع) نائل شد و از ياران شاه مردان شد و ۱۸ صفر سال ۳۷ قمري در صفين، شهد گوارا نوشيد.
مقبره منسوب به «اويس قرني» در کنار مقبره «عمار ياسر» در رقه سوريه که در سال ۲۰۱۴ ميلادي توسط داعش تخريب شد. مقبرههاي ديگري در ايران، پاکستان و عمان به اويس قرني منسوب است