حال خوب زائران راهیان نور مازندرانی درجمعه آخرسال؛ علقمه و یک هوای تازه با شهدای غواص
آخرين خبر/ هواي آخر سال غير از هواي خريد عيد ،غير از برپايي بساط سفره نوروزي ،هواي سفري است از جنس نور. هوايي که دل هاي مشتاق را چونان پرستويي که آماده کوچ است ، به سرزميني مي کشاند که خاکش به خون هزاران هزار شهيد رنگين است،خاکي از جنس کربلا. زائران راهيان نور مازندراني به علقمه ياران خميني در خرمشهر آمدند تا آخرين جمعه سال خود را به دست هاي بسته شهداي غواص خط شکن کربلاي ۴ بسپارند و به استقبال بهاربروند. بوي خوب خدا پيچيده درغروب جمعه علقمه و زائران مازندراني ،زاده دريا وقتي به يادماني از جنس آب ميرسند، دل دريايي شان پر مي شود از امواج اشک،اشکي از شور و شعور شهدا. همپاي زائران شديم تا دراين غروب جمعه با حس و حال خوب شان ،هوايي تازه کنيم. يک روز مازندراني ها ميزبان سي مرغ دريايي بودند در آن استقبال باشکوه شهداي غواص دست بسته،حالا امروز در قامت زائر، مهمان شهدا شدند در قدمگاهي به نام علقمه. سعيده آزادي يکي از زائران جوان مازندراني راهيان نور است که با پاي برهنه قدم به يادمان علقمه گذاشت. وقتي از حس و حالش ميپرسم، ميگويد: «وصف نشدني است ، هيچ وقت اينقدر حالم خوب نبود.» آزادي دانشجوي رشته معماريست و با اشاره به اينکه اردوهاي زيادي همراه دانشگاه رفته است اما هيچ اردويي مثل اين اردو نيست، مي گويد:« خيلي به خانواده ام اصرار کردم که به اين اردو بيايم،تا اينکه بالاخره رضايتشان را گرفتم. قرار بود چند روز مانده به عيد را با خانواده ام به اصفهان بروم اما با توصيفاتي که از اينجا برايشان داشتم ،تصميم شان عوض شد و دارند به منطقه مي آيند.» از آزادي مي پرسم توصيفي که از اينجا براي خانواده ات داشتي چه بود،نگاهي به پرچم هاي کنار رودخانه مي اندازد و مي گويد:«گفتم اينجا حال آدم را خوب مي کند.اگر ميخواهيد سال را با حال خوب نو کنيد حتما به اينجا بياييد.» شور و حال جواناني که پا به علقمه مي گذارند ديدنيست، انگار نه انگار غروب جمعه است، غروبي که به دلگيربودن معروف شده. پريسا شعباني با دوستانش در حال گرفتن عکس سلفي است.از او ميپرسم،لابد زائر اولي هستي؟ حال و هواي زائر اولي ها چطور است؟ با خنده ميگويد:« بله.شورو شوقي که تا کسي نيايد نمي تواند آن را درک کند. دو روزاست که به منطقه آمديم و آنقدر به ما خوش گذشته که وقتي فردا قرار است برگرديم غصه مان گرفت.» از شعباني نوجوان دهه هشتادي ميپرسم منظورت از اينکه مي گويي اينجا به آدم خوش مي گذرد چيست؟ يک نايلون خيلي کوچک که نصفش را پر کرده از خاک تبرکي، نشانم ميدهد و مي گويد :«اينجا در دل خاکش چيزي نهفته است که آدم را مثل آهنربا جذب مي کند. خاکي که آغشته به خون شهداست .جايي که شهدا باشند حتما به آدم خوش مي گذرد.» خانواده اي در چندقدمي نيزارهاي کنار رودخانه نشسته اند و مشغول نماز و زيارت هستند. صبر مي کنم نماز شان تمام شود. از مادر اين خانواده دليل اينکه خانوادگي به منطقه آمدند را ميپرسم. خانم حسن پور مي گويد:« چندسال بود که مي خواستم به راهيان نور بيايم اما هربار کاري پيش ميامد و از سفر باز مي ماندم . امسال همه کارهايم را زودتر انجام دادم و به همسرم گفتم هرطور هست بايد به منطقه برويم.الحمدالله قسمت شد.» دختر سه ساله خانم حسين پور بغل پدرش نشسته و پسر پنج ساله اش که سربند يا زهرا(س) به سرش بسته ،هردو با دقت دارند به حرف هاي من و مادرشان گوش ميدهند.از اين مادر ميپرسم با دو بچه کوچک سفر به جايي که امکاناتي در حد تورهاي توريستي ندارد، سخت نيست؟ دستي به سر پسرش مي کشد و با اين سوال جوابم را مي دهد:«آيا سخت تر از اينکه جواني هزاران کيلومتر از مازندران به اين منطقه بيايد و مظلوم و غريب به شهادت برسد؟ گمنام شود و خانواده اش سالها چشم انتظار باشند؟ ما ذره اي از اين سختي را نچشيده ايم و درک نکرده ايم.چرا که در امنيت و راحتي زندگي مي کنيم. بايد بچه ها را از کودکي با اين فضاها آشنا کرد. اين مناطق را از نزديک ببينند و در همين سن الگوهاي اصلي جامعه را به آنها معرفي کنند.» آفتاب کم کم دل به رودخانه اي که شبيه درياست، ميزند و غروب از راه ميرسد. زائران راهيان نور مازندران که به علقمه آمده اند همراه با غروب آفتاب جمعه آخر سال رو به کربلا مي ايستند و با توسل به سقاي تشنه لب ،دعاي فرج را زمزمه مي کنند و خدا را به دستان بسته شهداي غواص قسم ميدهند،سال آينده را سال ظهور صاحب جمعه قرار بدهد. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در تلگرام https://t.me/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar