برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

واکنش آیت الله سیفی مازندرانی به بیانات اخیر آیت‌الله وحید خراسانی

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
واکنش آیت الله سیفی مازندرانی به بیانات اخیر آیت‌الله وحید خراسانی
آخرين خبر/ پاسخ آيت الله سيفي مازندراني به بيانات بعضي از زعماي حوزه علميه قم که سؤالاتي را براي اذهان عمومي به وجود آورده است. بعضي از زعماي حوزه علميه قم بياناتي داشته اند که سؤالاتي را براي اذهان عمومي به وجود آورده است. در ابتدا به فرازهايي ازآن اشاره مي کنيم و سپس به پاسخ آيت الله سيفي مازندراني به پرسشهاي مذکور مي پردازيم. کلمات اين زعيم حوزه چنين است: «اين مملکت بايد در عزاي حضرت موسي بن جعفر(عليه السلام) يکپارچه سياهپوش شود، اگر زمامداران مملکت غيرت داشته باشند، بايد اين ايام تعطيل رسمي بشود، اين عمل است که بايد انجام بشود، اگر زعماي مملکت انجام دادند و الّا ما به حول و قوه خدا اين مطلب را عملي مي کنيم تا نتيجه مطلب ظاهر بشود، هفت سال در ظلم مطامير، آن هم در مملکتي که يک طرف پسر او و يک طرف دختر او، روز شهادت او، مردم مشغول به کسب و کار باشند، اي غيرتمدان شيعه، فردا همت کنيد بازارها را ببنديد، به اين حکومت اعلام کنيد که اگر شهادت اين امام، تعطيل رسمي نشود ما ماليات به اين حکومت گمراه نمي پردازيم.» و اما سؤالات و پاسخ هاي صدر الاشارة در پي مي آيد: 1 – مبناي فقهي تعطيلي شهادات ائمه (عليهم السلام) چيست؟ و در چه صورتي واجب يا مستحب است؟ مسئله تعطيلي ادارات دولتي نظام جمهوري اسلامي بسته به حکم اين تعطيلي است که آيا اساسًا تعطيلي کار و کسب، بازار و ادارات براي شهادات حضرات معصومين (عليهم السلام)، شرعا واجب است يا خير؟ در اين باره بايد گفت: اولا؛ مبناي فقهي اين مسئله به وجوب تعظيم شعائر الهي باز مي گردد. ولي تعطيلي کسب و کار واشتغال و ادارات براي شهادات و مواليد حضرات معصومين (عليهم السلام)، يگانه مصداق تعظيم شعائر نيست. مثلا فرض کنيد در اين ايام، ادارات مشغول به کار باشند و مغازه و بازار هم تعطيل نشود لکن علائم عزا و پرچم هاي سياه را بر سر مغازه ها نصب کنند يا در اول وقت کاري، در اداره يا محل تجارت، اقامه عزا نمايند؛ اينها نيز از مصاديق تعظيم شعائر هست. و ثانيا؛ سؤال اين است که آيا اساسًاخود تعظيم شعائر، مطلقا واجب است يا شعائري که ترک تعظيم آن در نظر اهل عرف موجب اهانت به آن شعائر حساب شود واجب است؟ مثلا در روز عاشوراء همه در حال عزاداري باشند ولي شخصي بدون اينکه نشانه اي از عزاء داشته باشد مشغول کسب و کار باشد، به گونه اي که اهل عرف اين امر را نسبت به صاحب عزاء بي احترامي به حساب آورند. در جلد اول کتاب «مباني الفقه الفعال» در قاعده تعظيم شعائر، نصّ عبارات فقهايي مثل محقق و صاحب جواهر، شهيد صدر و آقاي خوئي را آورده ايم. اين محققين و فقهاء فحول، معتقدند و نظر فقهيشان اين است که: تعظيم شعائر مطلقا واجب نيست و آيه شريفه اي را که قائلين به وجوب تعظيم شعائر بدان تمسک کرده اند (و من يعظم شعائر الله فانها من تقوي القلوب –حج: 32) را براي اثبات وجوب تعظيم شعائر کافي ندانسته اند زيرا «تقوي القلوب» يک صفا و نور باطني است و «شعائر الله» که به حذف مضاف مي باشد به معناي «تعظيم شعائر الله» است که ناشي از تقواي قلوب است («من» در آيه را نشويه گرفته اند)؛ لذا گفته اند که اين دلالت بر حسن و استحباب دارد نه وجوب. بله اگر به «ادله حرمة اهانت به محترمات دين» استدلال شود، به اين معنا که اگر کسي تعظيم شعائري را در موردي ترک کرد و از نظر اهل عرف اين امر مصداق اهانت به آن شعائر حساب شود؛ مي توان نتيجه گرفت که عدم تعطيلي ادارات و بازار، اهانت به صاحب عزاء (حضرات معصومين عليهم السلام) به حساب مي آيد، چنين تعطيل نکردني حرام است زيرا مصداق اهانت است. اما اگر «تعطيلي» مصداق اهانت حساب نشود، حرام نيست گرچه ترک يک عمل مستحبي هست. پس اگر در برخي ايام مثل عاشورا، شب هاي قدر، شب شهادت اميرالمؤمنين (عليه السلام)، رحلت رسول خدا (صلي الله عليه و آله)، يا بعضي از اعياد مهم مثل مبعث و ميلاد امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) که همه متشرّعه و شيعيان، مشغول عزاداري هستند بازار يا اداره اي کماکان مثل سابق کار خويش را بدون هيچ نشانه عزاداري انجام بدهد، ممکن است که عرف آن را اهانت به حساب آورد. پس عرف «ترک تعطيلي في نفسه» را اهانت نمي شمارد. بنا بر اين اگر چنانچه ادارات و بازار تعطيل نکنند ولي در اول صبح، عزاداري کنند، و يا در ادارات و بازار، پرچمها و بيرقهاي عزاداري نصب کنند، قطعا با وجود اين علائم، مصداق بي احترامي به حضرات معصومين (عليهم السلام)نخواهد بود. 2 – آيا گمراه خواندن حکومت جمهوري اسلامي به صرف تعطيل نکردن شهادت حضرت موسي بن جعفر(عليه السلام)، صحيح است يا نه؟ اساسا ترک تعطيلي با وجود علائم و آثار عزاء، عرفا مصداق اهانت نيست، بنابراين حرام و گناهي در بين نيست، پس نمي توانيم در اين راستا نظام حکومت اسلامي را به گمراهي يا هر تعبير ديگري تضعيف کنيم و اين امر جايز نيست. امام راحل عظيم الشان تصريح کرده اند که حفظ نظام از اوجب واجبات است، در مقابل، تضعيف اين نظام هم از گناهان بزرگ است و اگر کسي با توجه و التفات، تضعيف کند مرتکب گناه بزرگي شده است و عواقب و آثار اين گناه بر شخص مترتب مي شود. حکومت جمهوري اسلامي از اهمّ امور و از اعظم شعائر دين و ثمره زحمات همه انبياء الهي و اهل بيت (عليهم السلام) و سيد الشهدا (عليه السلام) است؛ چرا که اينها جانشان را در راه اقامه دين و حدود الهي دادند و هيچ هدفي از دين و ديانت و انزال آيات و ارسال رسل و کتب، جز اقامه دين الهي نداشتند. قرآن مي فرمايد: «انا انزلنا اليک الکتاب بالحق لتحکم بين الناس بما اراک الله» (نساء: 105). حکومت جمهوري اسلامي نيز که امام راحل (ره) تأسيس نمودند براي همين اقامه دين الهي است، لذا اين حکومت ثمره زحمات همه انبياء و اهل بيت (عليهم السلام) مي باشد. خصوصياتي که ما در نظام جمهوري اسلامي نشان داريم در هيچ نظامي نشان نداريم. يکي از آنها، «استقلال نظام از طواغيت و اجتناب از آنها» است. قرآن مجيد مي فرمايد: «و لقد بعثنا في کل امة رسولا ان اعبدوالله و اجتنبوا الطاغوت» (نحل: 36). حکومت جمهوري اسلامي نسبت به تمامي طواغيت دنيا از جمله آمريکا، اسرائيل، کشورهاي مستکبر اروپايي، و هر کشور استکباري و طاغوتي ديگر، مستقل است. هر کسي اين معنا را منکر شود يا دروغ مي گويد و معاند است، و يا جاهل به اوضاع زمان است؛ وگرنه کسي ترديد ندارد که نظام جمهوري اسلامي در مقابل همه طواغيت و مستکبران عالم، ايستاده است، پس نظام جمهوري اسلامي، هدف انبياء را محقق کرده است. قرآن در آيه اي ديگر مي فرمايد: «ألم تر الي الذين يزعمون انهم امنوا بما انزل اليک و ما انزل من قبلک يريدون ان يتحاکموا الطاغوت و قد امروا ان يکفروا به» (نساء: 60) خصوصيت ديگر اين نظام آن است که تنها کشوري است که حکومت اهل بيت (عليهم السلام) را مستقر کرده است، مذهب رسمي آن شيعه است، و دادگاهها و قوه قضائيه آن، براساس احکام اهل بيت (عليهم السلام) و فقه شيعه مي باشد. آيا کشور و حکومتي در دنيا وجود دارد که اقامه حکومت و مکتب اهل بيت (عليهم السلام) را انجام دهد؟ از ديگر خصوصيات اين نظام، رهبري اين نظام است که خود از سلاله پاک حضرت زهرا (سلام الله عليها) و فرزند اميرالمؤمنين و ائمه اطهار (عليهم السلام) و فقيه جامع شرايط فتوا و رهبري، و اعلم از ديگران در احکام، اداره و فقه حکومت است.، اين جاي ترديد نيست. حتي کساني که در خط ولايت هم نبودند و از سران اهل فتنه بودند رسما اذعان داشتند که در اين مملکت کسي از حيث درايت و تدبير نسبت به اوضاع بحراني زمان، بالاتر از رهبري معظم (حفظه الله) وجود ندارد. اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: «ان احق الناس بهذا الامر اقواهم عليه و اعلمهم بامر الله» (نهج البلاغه صبحي صالح: خطبه 173) از کشورهاي اسلامي گرفته تا کشورهاي کفر، هيچ نيروي نظامي پيدا نمي کنيد که جان برکف و مدافع حريم اهل بيت (عليهم السلام) باشد جز نيروهاي نظام جمهوري اسلامي. مگر شما داعش و جبهه النصرة را نديديد که تا چند کيلومتري سامرا آمدند و حتي به نجف وارد شدند و حرم را محاصره کردند؛ اما تنها کسي که عتبات عاليات را از دست استکبار جهاني و نيروهاي وحشي داعش و جبهه النصرة نجات داد نيروهاي نظامي ايران بود. اگر دفاع به موقع و جانانه و سريع آنها از حريم اهل بيت (عليهم السلام) وعتبات عاليات نبود امروز عتبات عاليات دست آمريکا بود و سوريه و حرم حضرت زينب (سلام الله عليها) نيز از دست رفته بود همانگونه که بقيع، دست طواغيت آمريکاست. اينها هيچگونه ابايي ندارند از اينکه بخواهند نجف و کربلا را نيز مثل بقيع با خاک يکسان کنند. اگر اين حکومت نبود خدا مي داند چه مصيبتي بر سر ناموس شيعه يعني حرم اهل بيت و حضرت زينب (عليهم السلام) و نجف و کربلا مي آمد ؟ عراق و سوريه در حال سقوط بود وبه برکت اين نظام قوت گرفتند و از معرض سقوط بيرون آمدند و بر مشکلات فائق شده، نيروهاي شيطاني داعش و طواغيت را عقب راندند. تضعيف چنين نظامي ، بدون شک و ترديد از گناهان بزرگ است. زعماي حوزه نبايد کاري کنند و سخناني بر زبان جاري کنند که فضلاء و اساتيد انقلابي را حسّاس کرده و در مقابل خود قرار دهند، نبايد به گونه اي سخن بگويند که تضعيف اين نظام علوي را به همراه داشته باشد تا در نتيجه واکنش دلسوزان اين نظام را در پي داشته باشد. من با کمال احترام و تواضع نسبت به بعضي از بزرگواران و مشايخ و اعاظم حوزه عرض مي کنم تحت تأثير بعضي از اطرافيان مغرض و جاهل و يا کساني که به گونه اي بعضي بيوت را تسخير کرده اند قرار نگيرند و مراقب نقشه ها و طرح هاي آنها باشند و توجه داشته باشند که فقيه شيعي آن کسي است که «لا يفقه العبد کل الفقه حتي يمقت الناس في ذات الله» (شرح اصول الکافي _صدرا: ج2، ص254). ما انکار بعضي از ندانم کاريها، ضعفها، اشتباهات، و حتي بعضي از امراض و غرض ورزيهايي که در برخي از مسئولين دولت يا قوه هاي اجرايي است نمي کنيم و اولين معترض نسبت به آنها هستيم، اما اين بدين معنا نيست که اصل حکومت و نظام را تضعيف کنيم. همين مردم نيز در22بهمن از هر طيف و سليقه اي باشند براي حفظ نظام بيرون مي آيند؟ 3 – آيا دعوت مردم به عدم پرداخت ماليات در صورت عدم تعطيلي روز شهادت امام موسي بن جعفر(عليه السلام) مبناي فقهي دارد يا نه؟ با بياني که داشتيم جواب اين سئوال نيز معلوم شد. دعوت به عدم پرداخت ماليات، تيشه زدن به ريشه اقتصاد اين نظام است، آن هم در وضع بحراني کنوني که نياز به بودجه داريم. پس خود اين امر نيز مصداق تضعيف نظام مي باشد. در پايان متواضعانه از همگي زعماي حوزه درخواست مي کنم سخنان تفرقه انگيز و خلاف وحدت نزنند. امروز اين کشور علوي در شرايط حساسي به سر مي برد و بيش از هر زمان ديگر نياز به وحدت و انسجام دارد، امروز روزي است که بايد در کنار هم، عزت اسلام و مسلمين را رقم بزنيم نه آنکه به گونه اي سخن بگوييم که دشمنان اسلام ناب و اين کشور عزيز را به طمع اندازيم. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در تلگرام https://t.me/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar