نابودی شاهوار
کيهان/ شاهوار قريب به يک دهه به خاطر تخريبهاي معدني در حال نابودي است، اما در برابر سکوت مسئولان براي اين فاجعه، مطالبات مردمي و سؤالات بيپاسخ فراواني وجود دارد. قله شاهوار، نماد تاريخ طبيعي شاهرود است. شاهوار هزاران سال، زيستگاه حياتوحش و تأمينکننده آب آشاميدني و کشاورزي در دو سوي سلسله جبال البرز شرقي بوده است. اما متأسفانه در سالهاي اخير در اثر سهلانگاري و بيتدبيري مسئولان، بدون در نظر گرفتن اصول حفاظت محيطزيست به معدني به نام «بوکسيت تاش و سياه رودبار» مجوز فعاليت داده شده تا با پاک تراشي کوه، مشغول برداشت غيراصولي از منابع آن باشند. حجم تخريبهاي اين معدن به حدي است که پوشش گياهي، منابع آبي و درختان کمياب اورس زيادي از بين رفته و همچون غده سرطاني به جان اين رشتهکوه عظيم افتاده است تا از ديدن اين مصيبت غمبار دل هر انساني به درد آيد. در اين چند سال اخير که شرکت آلوميناي جاجرم، طرح زيستمحيطي و يا طرح مديريت تهيه نکرده، محيطزيست چه اقدام و پيگيريهايي را در اينباره صورت داده است؟ اگر بازهم تحويل طرح زيستمحيطي اين معدن به طول بينجامد و يا بعد از تهيه، اين طرح اجرايي نشد چه؟ در اين شرايط بايد محيطزيست راساً و بدون فوت وقت در مورد به هم خوردن چهره طبيعت اقدامات قانوني خود را به انجام برساند. متولي چشمهها و آبراههها و رودخانهها بايد پاسخ دهد که تخريب چشمههايي که به نظر کارشناسان زمينشناسي بيش از ۳۰ ميليون سال است جريان دارند و امروز تخريب و تغيير يافته و يکي از مهمترين سرشاخههاي آبي شاهرود که بينظيرترين آب را از لحاظ کيفيت داشته، به روزگار کنوني درآمده، چه اقدامي براي جلوگيري از تخريبها صورت داده است؟ سؤال از منابع طبيعي هم اين است که در زمان صدور مجوز آيا متوجه بوده که قبلاً براي مرتع ميشي روستاي تاش که شامل قسمت عمدهاي از محدوده معدن ميگردد طرح مرتعداري تهيه و تصويب کرده است. آيا وقتي قسمت بعدي مشخص شد آيا مجاز هستند به هر شکل روي شيبهاي تند جاده بزنند و هر جايي باطلهها را تخليه نمايند؟ آيا دو محل دپوي موجود را منابع طبيعي مجوز داده که هرروز به وسعت آن افزودهشده و از وسعت مرتع کم ميشود؟ آيا تعداد درختان چند صدساله قطعشده اورس و صدها هزار بوته و هزاران تن خاک و شن و سنگ جابهجا شده غير از مقدار برده شده را محاسبه کرده است؟ و آيا گذشته از برخورد قانوني آيا حتي يک تذکر کتبي به معدن داده است؟ همه اين موارد اگر موشکافي نشود و مسئولانه برخورد نگردد آيندهاي وجود نخواهد داشت. سوال از اداره صنعت، معدن و تجارت شهرستان شاهرود اين است که آيا آنها واقعاً از نحوه و روند و نتيجه بهرهبرداري از معدن تاش راضي هستند و از لحاظ کارشناسي آن را قبول دارند؟ آيا ميزان برداشت با مجوز مطابقت دارد؟ آيا دفتر ثبت در محل معدن وجود دارد و بر کار آنها نظارت ميشود؟ آيا براي چندين تن مواد بايد يخچالها و صخرهها تا عمق زيادي تخريب گردد و بقيه سنگها و خاکها رهاشده و يا به منطقه سالم که مصون از تخريب مانده منتقل و آنجا را نيز نابود نمايند؟ آيا لزومي داشته که جادهها با اين عرض و وسعت ايجاد شوند؟ آيا ضرورت داشته چشمهها و مسير آنها تخريب گردند؟ آيا اداره صنعت و معدن ميخواهد همه سرمايههاي زيرزميني را براي زمان حاضر صرف کند و نميخواهد مقداري براي آيندگان بگذارد که شايد در آينده با روشهاي پيشرفته، تخريب طبيعت را به حداقل برساند؟ قطعاً اداره صنعت و معدن شاهرود اگر ارادۀ لازم براي کار درست را داشته باشد جوابي براي اين سؤالات دارد که ميتواند براي حل مشکلات مؤثر باشد. بيشک شاهوار يکي از قلههاي مهم ايران براي کوهنوردي و پيش آمادگي براي صعود به قلل بلندتر مثل دماوند است و از حيث ارتفاع (حدود ۴ هزار متر) از اهميت بالايي براي هيئت کوهنوردي برخوردار است. چرا تاکنون اعتراض و موضعگيري جدياي از سوي اداره ورزش و جوانان در قبال تخريب مسير و چشماندازهاي صعود به اين قله زيبا صورت نگرفته است. چرا در قبال از دست دادن اين ظرفيت مهم ورزشي شهرستان که ميتواند منبع درآمد، اشتغال و توسعه ورزشي را به همراه داشته باشد سکوت کردهايد؟ مطالبه ما از اداره ميراث فرهنگي و گردشگري در خصوص مسئله شاهوار حول ۲ محور است. نخست اينکه قله شاهوار نماد تاريخ طبيعي شاهرود بوده و انتظار است اداره ميراث فرهنگي و گردشگري نيز به مسئله ورود کند و با ثبت اين اثر طبيعي در فهرست آثار ملّي جلوي تخريبهاي بيشتر را بگيرد. ثانياً دامنههاي شاهوار و روستاي هدف گردشگري تاش از زيرساختهاي مهم شهرستان و سرمايهاي براي آيندگان به امانت نزد ما سپردهشده که ميبايست مسئولانهتر از اين جاذبههاي گردشگري محافظت گردد. انتظاري که از فرماندار جديد شهرستان داريم اين است که طرح آمايش و استفاده بهينه و پايدار از سرزمين مورد توجه جدي قرارگيرد که سرمايه خدادادي که اکنون در دست ماست و متعلق به نسلهاي بعدي است با منفعت کوتاهمدت (البته اگر منفعتي براي اين مردم بتوان در معدن تاش در نظر گرفت) بهصورت يکبارمصرف معامله نشود و نظارت شود دستگاههاي دولتي به وظايف خود عمل نمايند و صرفه و صلاح در نظر گرفته شود و چنانچه ادامه کار معدن منطقي نيست از طريق دادستان شهرستان، حکم تعطيلي اين معدن صادر شود.