گدایان تبریز و کودکان آذربایجان بر سرِ میادین شهر!
پايگاه اطلاع رساني آناج/مجيد قنبرزاده- به همان اندازه که در بازار و گوشهوکنار گداياني از ساير شهرها را ميبينيد، متکدي تبريزي نيز وجود دارد، عدهاي شغلشان همين است و گروهي ديگر درپي تامين هزينههاي درمان و نانِ شباند. از حوالي دانشگاه تبريز به سمت شهرک ياغچيان حرکت ميکنم و تک تکِ چراغ قرمزهايي که پشتشان بهانتظار سبز شدنشان ايستادهام برايم خاطرهساز ميشوند. در فلکهي دانشگاه نوجوانان دستمال کاغذي ميفروشند، چند صد متر بالاتر مقابل بيمارستان 29 بهمن زني ميانسال مشغولِ تکديگري است و اين قصه تا خودِ ائلگولي ادامه دارد. تشخيص آنچه در خيابانهاي شهر رخ ميدهد چندان پيچيده نيست و سيريِ در گوشهوکنارِ شهر از افزايش تعداد کودکان کار و تکديگران حکايت ميکند. حالا ديگر چهارراهِ عباسي و فلکهي معلم شهرک ارم هم گلفروش و گدا دارد. برخلافِ ادعاي مسئولان همهي تکديگران و آن کودکاني که شيشهي خودروها را ميکوبند و ميگويند: "آقا سنالله بيدانا آلدا" وارداتي نيستند. اگر باور نداريد هنگام خريد از آنان چند کلامي از دردِ دلهايشان بپرسيد، بچهي نافِ تبريزند! بيتعارف مسئولان در آنچه امروز خيابانهاي شهر به نمايش ميگذارند سهيماند، تقصيرِ سردمداران جداست اما مقاماتِ استان سهمشان از امثالِ رئيسجمهور و وزير بيشتر است. از بس گفتهاند تبريز شهر بدون گداست و هيچ کودکِ کاري در اينجا پيدا نميشود، خودشان نيز باورشان شده است و فقرا و نيازمندان آذربايجاني را هم بهچشم وارداتي ميبينند. وقتي با علامتِ سوال چرا شهر اينگونه است مواجه ميشوم صحبتهاي يکي از نمايندگان در ذهنم تداعي ميشود که ميگفت: "دفترم شعبهاي از کميته امداد و بهزيستي شده است، پيشتر متقاضيانِ اشتغال را پيشِ روي خود ميديديم و حالا با کساني روبرو ميشويم که ۳۰، ۴۰ هزار تومان ميخواهند تا گرسنه نمانند!" /