چرایی هجوم مردم به بازار ارز
ايسنا/ با وجود تحليلهاي متفاوتي که در مورد بازار ارز مطرح است و از سويي ديگر اعلام نظرها و وعدههايي که از سوي مسئولان دولتي و بانکي در رابطه با کنترل بازار و تعديل قيمتها وجود دارد، در حال حاضر بازار به سمتي ميرود که آينده مشخص و با ثباتي از سوي کارشناسان براي آن قابل تصور نيست، مگر آنکه عوامل اثرگذار موجود تعديل شود. بازار ارز در نيمه دوم امسال با نوسانهاي متفاوتي نسبت به دورههاي مشابه قبل روبهرو شد، به طوري که در مهرماه نرخ دلار به ۴۰۰۰ تومان رسيد. اين زماني بود که مسئولان دولتي از جمله وزير اقتصاد و رئيس سازمان برنامه و بودجه به صراحت از ناراحتي دولت از دلار ۴۰۰۰ توماني سخن گفته و حتي چنين قيمتهايي را رسمي ندانستند، اما قيمت اين ارز به روال افزايشي خود ادامه داد و ۴۲۰۰ تومان را هم پشت سر گذاشت. در آن موقع رئيس کل بانک مرکزي در واکنشي از غير منطقي بودن نرخ دلار گفت و تاکيد داشت که بانک مرکزي در حال کنترل بازار بوده و قيمتها بايد تعديل شود. با اين حال باز هم روند قبلي ادامه يافت و دلار نرخهاي ۴۵۰۰، ۴۶۰۰ و ۴۷۰۰ تومان را هم درنورديد. قيمتهايي جديد که مسئولان را وادار به واکنشهاي جديد کرد؛ به طوريکه آنها مجبور شدند اعلام کنند روال اينگونه باقي نمانده و دلار ارزان ميشود. اما بعد از اين اعلام نظرها در دو ماه اخير باز هم دلار به روند خود ادامه داد و رکورد ۴۸۰۰ تومان را هم به نام خود ثبت کرد؛ آنهم در بهمن ماه که رئيس کل بانک مرکزي پيش از آن وعده داده بود دلار از بهمن و اسفند ارزان ميشود. به هر صورت جريان به گونهاي پيش رفت که نوبت به نشست مطبوعاتي رئيس جمهوري رسيد و وي در اظهاراتش از تصميمات تازه براي بازار ارز سخن گفت. به دنبال اين اعلام و در شرايطي که همه منتظر اتفاق تازه اي براي دلار بودند، اين ارز مسير صعودي خود را ادامه داد و روز سهشنبه به ۵۰۰۰ تومان نزديک شد. بازار ارز اکنون اوضاع با ثباتي ندارد، ولي با اين حال تقاضاي مردم براي خريد همچنان بالاست. برخي معتقدند دولت براي گران نگه داشتن دلار اصرار دارد و برخي معتقدند ديگر کنترل بازار ارز از دست دولت خارج شده است. جرياني که گفتو گوي ايسنا با کامبيز افسري - تحليلگر بازار ارز - مورد تحليل قرار گرفته است. وي با بيان اينکه مسائل اقتصادي و وقايع و بحرانهاي مربوط به آن در لحظه ايجاد نميشود بلکه يک سري اشتباهات به مرور موجب حرکت به سمت شرايط فعلي شده که اکنون بازار پول درگير آن است، گفت: اول اينکه طي سالهاي گذشته هيچگاه نرخ دلار واقعي و منطقي نبوده است و همواره آن را مثل يک فنر جمع کردهايم و در چند سال اخير نيز دولت براي جلوگيري از افزايش نرخ تورم بر اين تصور بود که بايد قيمت ارز را پايين نگه داشته و کنترل کند. از سوي ديگر با توجه به انتخابات رياست جمهوري که پيشرو بود (سال گذشته) قيمت ارز را پايين و حدود ۳۷۰۰ تومان نگه داشت که واقعي نبود. او با اشاره به عوامل ديگري که موجب ايجاد شرايط فعلي در بازار ارز شده است توضيح داد: در مورد موسسات اعتباري غيرمجاز که باعث جابهجايي پول مردم شدند نيز بايد گفت که خانوارهاي زيادي از اين موسسهها طلب داشتند که نميتوانستند سرمايه خود را وصول کنند و دولت هم در اين ميان از کانالي وارد شد که درست نبود؛ يعني به جاي اينکه پول را از کساني که برده بودند به طريقي برگرداند، نقد کرده و پرداخت کند اقدام به پرداخت اين بدهيها با پول بدون پشتوانه بانک مرکزي کرد. اين پول وقتي که در جامعه انتشار پيدا کرد بايد محلي براي خود پيدا ميکرد. در اين حالت سپردهگذار بعد از دريافت پول خود با توجه به اينکه مدتها در اين موسسهها اذيت شده بود ديگر تمايلي براي اينکه پول خود را به بانک يا موسسه ديگري ببرد، نداشت لذا آن را به سمت بازارهاي ديگر از جمله ارز برد. به عبارتي اکنون جاي صف از جلوي موسسات اعتباري به بازار ارز براي خريد جابجا شده است. افسري به حجم بالاي نقدينگي موجود که اخيرا بانک مرکزي آن را بيش از ۱۴۴۰ هزار ميليارد تومان اعلام کرد نيز اشاره کرد و گفت: از سويي حجم بالاي نقدينگي وجود دارد و از سوي ديگر اعتماد چنداني به بانکها نيست. در اين حالت مردم براي جلوگيري از بي ارزش شدن پول خود به سمت خريد يک پول پرقدرتمندتر حرکت ميکنند. در همين چند روز نگاه کنيد چقدر از ارزش پول ملي کاسته شده است! از سوي ديگر بايد به اين نکته توجه کرد که اگر اکنون که قيمت دلار ۴۹۰۰ تومان است، حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ تومان کاهش پيدا کند، آنگاه تقاضا بيشتر هم ميشود، چرا که افرادي که از مسير خريد جامانده بودند به جمع قبليها اضافه خواهند شد. هر چند که بايد اين را هم گفت که در مجموع رفتارهاي افراد در دنيا چه در بعد سياسي و چه اقتصادي يک اصطلاح عاميانهاي دارد که ميگويند رفتار "گلهاي" است؛ يعني وقتي عدهاي ميبينند گروهي در جايي جمع شدهاند ترجيح ميدهند به سمت آنها حرکت کنند. اقتصاد اينگونه است که وقتي تقاضا در يک بازاري افزايش مييابد برخي فکر ميکنند جمعيتي که در اين بازار هستند عقلايي اقدام کرده و به سمت آنها حرکت ميکنند. عامل ديگري که از سوي اين تحليلگر بازار ارز مورد توجه قرار گرفت، اين بود که دولت اسکناس دلاري کافي در اختيار ندارد. به گفته وي حتي اگر دولت منابع ارزي خود را کافي اعلام کند باز هم اين مساله مشهود است که اسکناس کافي در اختيار ندارد. بايد دولت از قبل فکر اين روزها را ميکرد، زماني که دلار را با نرخ ۳۷۰۰ تومان در بازار عرضه و خرج ميکرد آيا فکر اين روزها را کرده بود که در مقابل تقاضا قرار ميگيرد و اسکناس قابل توجهي براي پاسخگويي ندارد؟ از سوي ديگر در اين شرايط به بازار، سيگنالهاي اشتباه داده و نشان ميدهد دلار چنداني در بساط دولت نيست؛ به طوري که يک روز حسابها را مسدود ميکند يا ماليات ارزي ميگيرد و يک روز ديگر سياست ديگري را در پيش ميگيرد. اينها نشانههايي است که حتي يک فرد معمولي هم به راحتي ميتواند درک کند که چه جرياني در بازار در پيش است. افسري همچنين گفت: متاسفانه يکي ديگر از مشکلاتي که وجود دارد به اين برميگردد که مردم که صاحبان اصلي اين کشور هستند از سوي مسئولين محرم شناخته نميشوند. اگر مسئولين صادقانه با مردم صحبت کرده و بگويند که جريان چگونه است، آنگاه ميتوان پيشبيني کرد که رفتار متفاوت باشد. مثلا چرا وقتي که قرار است در تسويه تراکنش کارتخوانها تاخير ايجاد شود بهانه آن را بالا بردن امنيت اعلام ميکنيم؟ در حالي که حتي يک بچه هم ميتواند حدس بزند اين براي کاهش سرعت گردش پول است! دراين حالت بهتر نيست که مسئول بانک مرکزي بيايد و صادقانه بگويد در شرايط موجود مناسب است گردش پول کند شود؟ وقتي صادقانه با مردم صحبت نميکنيم نتيجهاي نميگيريم، ولي اگر آنها را امين بدانيم و در جريان مسايل قرار دهيم آنگاه ميتوانيم از مردم بخواهيم که با توجه به شرايط موجود صلاح کشور را در نظر بگيرند و به سمت بازار ارز نروند. وي در اين رابطه به اظهارات اخير رئيس سازمان برنامه و بودجه اشاره کرد و افزود: با تمام احترامي که براي شخص آقاي نوبخت قائل هستم، اما ايشان دو اظهار متناقض داشته است. از سويي ميگويد قيمت دلار کمتر از ۴۰۰۰ تومان و از سمت ديگر اعلام کرده آنقدر تقاضا بالاست که حتي اگر به خزانهداري آمريکا هم وصل شويم نميتوانيم اشتهاي مردم را پاسخ دهيم. در اين حالت بايد گفت اگر ميگوييد تقاضا بالاست پس چرا براي دلار نرخ تعيين ميکنيد، در حالي که قيمت ارز را بايد عرضه و تقاضا تعيين کند. اين در حالي است که در بازار ارز با وجود اينکه دولت فروشنده نفت و فرآورده آن بوده و منابع ارزي از سوي بانک مرکزي عرضه ميشود ولي تقاضا دست اين بانک نيست؛ پس اگر تقاضا دو برابر شود پيش بيني بالا رفتن نرخ دلار هم وجود دارد و برعکس آن؛ بنابراين اگر وقتي طرف تقاضا دست دولت نيست اينگونه اظهارات معني ندارد. افسري در مورد اعلام معاون اقتصادي دولت (نهاونديان) در مورد انتشار اوراق ارزي براي کنترل بازار ارز گفت: بعيد است مردم از اين وعده دولت استقبال کنند، چرا که اعتماد خود را به نظام بانکي از دست داده و ترجيح ميدهند پول خود را به سمت محل هاي سودآور ببرند تا اينکه در بانکها نگه دارند. متاسفانه گاهي مسئولين از خود تدبير نشان نمي دهند و رفتاري دارند که بيشتر بدون نتيجه ميماند. اين تحليلگر بازار ارز در مورد پيش بيني خود از اوضاع موجود و آينده بيان کرد: بازار ارز بازاري منطقي نيست و نميتوان به طور عقلايي پيشبيني کرد که قرار است در ادامه چگونه پيش برود، ولي در مجموع استنباط کلي در مورد آينده بازار ارز اين است که با اين شرايط تقاضا همچنان بالاست، مگر اينکه اطمينان به مردم برگشته يا شوکي به نرخ بهره وارد شود و پولها به سمت بانکها حرکت کند؛ ولي با اين اقداماتي که يک روز تهديد است و يک روز نيروي انتظامي ميآيد و عدهاي را از سطح بازار جمعآوري ميکند، گرهاي باز نميشود. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در تلگرام https://t.me/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar