کلاهبرداری در قرعه کشی خانگی
ميزان/ ماهها او را ميشناختيم، اما يک شبه پول هايمان را برداشت و رفت. برگزاري قرعه کشيهاي ماهانه سال هاست جزء کارهايي است که توسط زنان خانه دار و معتمدان محل انجام ميشود. در اين قرعه کشي ها، افرادي که معمولا همسايه يا فاميل هستند دور هم جمع ميشوند و با پرداخت ماهيانه مبلغي، بدون سود يا ضامن وام دريافت ميکنند. مبلغ اين وامها حتي به ۵۰ ميليون تومان يا بيشتر هم ميرسد. در بيشتر موارد، افرادي که به عنوان معتمد محل شناخته ميشوند و اين قرعه کشيها به وسيله آنها صورت ميگيرد، مورد اعتماد همه هستند، اما بايد دقت کرد که هر کسي را نبايد در اين جمعها راه داد يا با زود اعتماد کردن نبايد راه را براي سواستفاده سايرين باز گذاشت. معصومه يکي از زناني است که با راه اندازي قرعه کشي و سپس کلاهبرداري يکي از اعضاي آن دوسالي است که پايش به کلانتري و دادگاه باز شده است. او در گفتوگو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاري ميزان، از چگونگي کلاهبرداري ۶۰۰ ميليون توماني گفت که در ادامه ميخوانيد: من معصومه هستم و همسرم رحمان لوله کش است. سالها در محله عبدل آباد زندگي ميکنيم و من قرعه کشي خانگي داشتم. دو سال پيش يک عضو جديد به جمع ما اضافه شد. وضعيت مالي اين خانم خيلي خوب به نظر ميرسيد. او راننده شخصي داشت، لباس هايش هميشه نو بودند و جواهرات زيادي بر گردن ميانداخت. او به نيازمندان محل کمک بلاعوض ميکرد. به تازه عروسها در تهيه جهزيه کمک ميکرد يا براي يتمان محل هديه ميخريد. زن پولدار همسايگان را فريب داد چندماه از اين ماجرا گذشت و او توانست به خوبي اعتماد ما را جلب کند. پس از مدتي پيشنهاد داد تا با او شريک شويم و در سودي که از خريد و فروش خودروها به دست ميآورد، سهيم شويم. او ميگفت پسرانش در کار خريد و فروش خودروها هستند و اگر ما شريک آنها شويم ميتوانيم ۴۰ درصد از سود را براي خود برداريم. من از اين پيشنهاد بسيار خوشحال شدم. وقتي به همسرم گفتم او هم استقبال کرد و خيال ميکرديم ميتوانيم پس از سالها براي خودمان هم يک خودروي نو بخريم. من اين مسئله را با ساير همسايگانم هم در ميان گذاشتم. آنها هم به سرمايه گذاري تشويق شدند و به جاي قرعه کشي سنتي خودمان، پولمان را در اين طرح جديد سرمايه گذاري کرديم. من و ۲۰ نفر از خانمهاي همسايه، نزديک به ۶۰۰ ميليون تومان پول جمع کرديم و به اين زن داديم تا شريک او شويم. اين پول به سختي جمع شده بود. بعضيها عروسي دخترشان را عقب انداختند، بعضي خانمها طلاهايشان را فروختند و حتي يک نفر که به تازگي شوهرش را در تصادف از دست داده بود، ديه همسرش را به اين زن داد و بالاخره اين پول را تهيه کرديم. چندماه گذشت و همه چيز خوب بود. حتي نزديک به ۲۰۰ ميليون از پول اوليه نيز بازگشت، اما يک دفعه بعد از چند روز، اين زن گم و گور شد و ديگر نتوانستيم پول هايمان را پس بگيريم. متاسفانه مدارک ما ناقص است و به تازگي متوجه شديم اين زن از ما شکايت کرده و تهمت رباخواري زده است. وکيل گرفتيم و ثابت کرديم او به ما بدهکار است، اما اين کلاهبرداري، ضربه مالي بسيار بدي به زندگي ما وارد کرده است.