بازار ارز تحت تاثیر منفی خلأ اطلاعرسانی
دنياي اقتصاد/ خلأ اطلاعرساني، بازار سهام را کاهشي و ارز را افزايشي کرد. ديروز نوسان گيران دلار از فضاي ابهامآميز بازار و کم اطلاعي متقاضيان نهايت استفاده را بردند و قيمتها را تا سطوحي افزايش دادند که از اواخر تيرماه سال جاري سابقه نداشت. در بازار سهام نيز به دنبال فضاي مبهم و نبود دسترسي به مرجع مناسب تحليلي که عمدتا بورسبازان در فضاي مجازي در پي آن هستند، سفارشهاي فروش سهام اوج گرفت. اما در ريزش بورس تهران خريداران حقوقي به طرز محسوسي فعال شدند که انگيزه آنها ميتواند حمايت يا فرصت خريد باشد.
هاله اينترنتي در ارز و سهام
در دومين روز هفته، نوسانگيران ارزي، کنترل بازار را در مقطعي در دست گرفتند و بهطور غيرمنتظرهاي قيمت را به سوي سطوحي بردند که از تيرماه امسال سابقه نداشت. از نگاه فعالان باتجربه، هيجان حاکم بر بازار و خلأ جريان اطلاعرساني، فرصتي را در اختيار نوسانگيران قرار داده بود که قيمت را در مقطعي از روز حتي از محدوده ۱۲ هزار و ۷۰۰ توماني عبور دهند. بهعنوان مثال، حدود ساعت يک بعدازظهر، برخي دلالان، دلار خود را با قيمت ۱۲ هزار و ۸۰۰ تومان به فروش ميرساندند؛ پس از اينکه آنها ارز خود را در قيمتهاي بالا به فروش رساندند، کمکم تعديل قيمتي آغاز شد و حدود ساعت ۴ بعدازظهر، دلار با قيمت ۱۲ هزار و ۴۵۰ تومان معامله ميشد. اين قيمت نيز ۲۳۰ تومان بالاتر از روز شنبه بود؛ البته ممکن است پس از ساعت ۴ بعدازظهر قيمتهاي پايينتري نيز در بازار ارز به ثبت رسيده باشد.در بازار سکه نيز ديروز قيمت در مقطعي تا نزديکي مرز ۴ ميليون و ۳۰۰ هزار توماني رشد کرد، ولي حدود ساعت ۴ بعدازظهر برخي فعالان عنوان ميکردند فلز گرانبهاي داخلي تا قيمت ۴ ميليون و ۲۱۰ هزار توماني عقبنشيني کرده است. بايد ديد تعديل آخر وقت ديروز به معناي پايان روزهاي نوساني بازار است يا نوسان گيران بار ديگر در قيمتهاي پايينتر سوختگيري خواهند کرد.
دلالان و قيمتگذاري دلار
برخي از بازيگران باتجربه بازار عنوان ميکردند دليل اصلي که نوسانگيران دست بالا را در قيمتگذاري به دست آورده بودند، قطع شدن جريان اطلاعرساني بود. در اين شرايط، معاملهگران افزايشي ميتوانستند از فرصت استفاده و به متقاضيان قيمتهايي بالاتر از کف بازار را پيشنهاد کنند. متقاضيان نيز با توجه به عدمدسترسي به کانالهاي قيمتگذاري نميتوانستند تشخيص دهند که قيمت پيشنهادي فروشندهها چه ميزان با کف بازار فاصله دارد. آنچه مسلم است ديروز کمتر دلال خردي در خيابان فردوسي حاضر بود با قيمتي دلار خود را به فروش برساند که بر تابلوي صرافيها نقش بسته بود. جالب است که صرافيها نيز در قيمتهاي درج شده فروش خاصي نداشتند.
اگر ساعت يک بعدازظهر در خيابان فردوسي حضور داشتيد، دلالان خرد به ندرت حاضر ميشدند زير ۱۲ هزار و ۷۰۰ تومان دلار خود را به فروش برسانند. جالب است که در همين ساعت گفته ميشد که برخي از صرافيها با قيمتهايي بسيار پايينتر و حدود ۱۲هزار و ۳۰۰ تومان اقدام به فروش دلار ميکردند. حتي عنوان ميشد، قيمت فروش صرافي ملي و ملت بسيار پايينتر و حدود ۱۱ هزار و ۹۰۰ تومان بود. با اين حال، در مقابل اين صرافيها نيز صفي از متقاضيان شکل گرفته بود. در واقع ديروز برخي از افراد به دليل جو ايجاد شده پيرامون گراني بنزين براي تهيه ارز به بازار مراجعه کرده بودند و در اين شرايط، نوسانگيران نيز فرصت را غنميت شمردند که با بالا بردن قيمتها کسب سود کنند. از آنجا که به جز نوسانگيران و صرافيهاي منتخب بازارساز هيچ دسترسي ديگري براي اطلاعرساني قيمتي وجود نداشت، متقاضيان بعضا با قيمتهايي بالاتر از کف بازار دلار را تهيه کردند.وقتي از يکي از دلالان حاضر در بازار پرسيديم، شما بدون دسترسي به اينترنت، چطور به قيمتها دسترسي پيدا ميکنيد، پاسخ داد به افرادي که در سبزهميدان حضور دارند و معاملات کلانتر را انجام ميدهند، زنگ ميزنند. در واقع اطلاع پيدا کردن از قيمتها ديروز تنها بهصورت تلفني حتي براي خود دلالان ممکن بود. ولي همين موضوع به آنها اختيار ميداد که با فاصله قيمتي بيشتري از کف بازار، به مراجعان خود دلار بفروشند. البته يکي از دلالها عنوان ميکرد اين اختلاف ارتباطي با گم شدن قيمتها در بازار ندارد و بيشتر ناشي از التهابات روزهاي اخير بازار است. به گفته او، شما بهعنوان يک معاملهگر زماني که نوسانات قيمتي بالا ميرود، سعي ميکنيد با حاشيه سود بيشتري ارز خود را به فروش برسانيد تا فرصت اين را داشته باشيد که بلافاصله از کف بازار با قيمت پايينتر، ارز فروخته شده را جايگزين کنيد.
مسير بعدي قيمت دلار؟
رشد قيمت دلار در روزهاي اخير براي برخي از معاملهگران چنان غيرمنتظره بود که بسياري از آنها عنوان ميکنند، نتوانستهاند خود را با جريان وقايع هماهنگ کنند. البته از ميان صحبتهاي معاملهگران بازار ميتوان به دو ديدگاه متمايز رسيد: دستهاي که باور دارند اين رشد قيمتي ادامه پيدا خواهد کرد و گروهي که معتقدند، رشد روزهاي اخير تحت تاثير هيجانات بوده است و به زودي بازار در مسير طبيعي خود قرار خواهد گرفت.گروه اول در تاييد ادعاي خود عنوان ميکنند، دلار براي افزايش قيمت، نياز به ورود افراد عادي به بازار داشت و در دو روز ابتدايي هفته تا حدي تحتتاثير همين تقاضاي تازهوارد، بازار با رشد مواجه شد. از آن سو، آنها عنوان ميکنند، بهطور سنتي در دو ماه انتهايي پاييز تقاضاي تجاري افزايش پيدا ميکند و اين موضوع خود ميتواند قيمت را تا حدي بالا ببرد. به اين متغير، تسويههاي دلاري شرکتهاي تجاري در آستانه پايان سال ميلادي را نيز بايد اضافه کرد.در مقابل، کاهشيهاي بازار معتقدند، افزايش روزهاي اخير و بهخصوص روز يکشنبه ناشي از هيجانات و جو رواني ايجاد شده پيرامون افزايش قيمت بنزين بوده است و از آنجا که بين اين دو ارتباط مستقيمي وجود ندارد، طي روزهاي آتي بازار به مسير عادي خود بازخواهد گشت. به باور کاهشيها، اين رشد قيمت به بازارساز نيز اجازه خواهد داد در قيمتهاي بالا اقدام به فروش و نوسانگيران را نيز دچار ضرر کنند.در واقع به نظر ميرسد کاهشيها باور دارند، بازار از دست بازارساز خارج نشده است و توان کنترل نوسانات را دارد؛ ولي ترجيح ميدهد که براي آن هزينه کمتري کند.از گفتههاي آنها چنين برميآيد که معتقدند، بازارساز به گونهاي منابع خود را مديريت ميکند که آمادگي مديريت نوسانات در ميان مدت را داشته باشد.
ريسک پيش روي بازارساز؟
درست است که کاهشيها باور دارند، بازار از دست بازارساز خارج نشده است و حتي عنوان ميکنند که خود بازارساز خريدار ارز است؛ ولي نميتوان از يک نکته غافل بود: خطرات ناشي از شکسته شدن مرزهاي مقاومتي. طي روزهاي اخير نقاط مقاومتي مهم ۱۱ هزار و ۵۰۰، ۱۱ هزار و ۸۰۰ و ۱۲ هزار و ۲۰۰ توماني شکسته شدهاند.شکسته شدن اين مرزها آن هم با چنين سرعتي، طبيعي است که چشم شماري از افراد عادي را به خود معطوف کند و آنها را دچار اين وسوسه کند که سرمايه ريالي خود را به اين بازار بياورند. از آن سو، ديروز روند بازار سهام منفي شد و ممکن است در صورت ادامه اين روند، بخشي از سرمايهگذاران از آن بازار خارج شده و به بازار ارزي مراجعه کنند که حداقل روي کاغذ براي تعدادي از معاملهگران طي يک هفته ۱۰ درصد سود به همراه داشته است. در چنين شرايطي بهنظر ميرسد بازارساز منطقي است که با حساسيت بيشتري نسبت به عبور دلار از سطوح مقاومتي رفتار کند و حتي اگر قرار بر افزايش قيمت باشد، بسيار تدريجي و کم نوسان رخ دهد که بازار را در معرض تقاضاي افراد جديد قرار ندهد.البته ممکن است بازارساز تاکتيک ديگري را مد نظر داشته باشد. يکي از فرضهاي برخي کاهشيها اين بود که بازارساز طي روزهاي آتي ترجيح دهد قيمتها را چکشي پايين بياورد و از اين طريق زهرچشمي نيز از نوسانگيران بگيرد.