ماجرای مردی که از عامل سرطانش خط تولید ساخت
فارس/ در حرم امام رضا(ع) به اين فکر ميافتد که اگر خدا خواست و او توانست دوباره به زندگي ادامه دهد، يک کار خير عامالمنفعه انجام دهد. کاري که بعد از مرگ هم تمام نشود و به قول معروف باقيات الصالحاتي باشد براي قبر و قيامتش. در دنيايي که فستفودها در آن حکومت ميکنند، پيدا کردن محلي براي خوردن غذاي سالم کمي سخت شده است. با گذر زمان سليقهي خوراکي عموم جامعه به سمت غذاهاي فستفودي يا به عبارت بهتر سوسيس و کالباسها رفته! امري که نه تنها کارشناسان تغذيه را به نگراني انداخته که بيماريهاي حاصل از مصرف زياد اين محصولات، کم کم دارد مردم را هم ميترساند. اما داستان آقاي شجاع در ابتدا چيزي شبيه يک تراژدي بوده، داستاني که با عزم ويژه و دغدغهي مثال زدني او اين روزها شنيدنش حس اميد را در همه زنده ميکند. آقاي شجاع که از کارمندان برج مراقبت پرواز در فرودگاه يزد است اوايل دهه هشتاد يک شبه متوجه ميشود که درون معدهاش، توموري بزرگ جاخوش کرده و اين يک معنا بيشتر نميتواند داشته باشد: او در اوج جواني دچار بيماري سرطان معده شده است. به قول خودش اين سرطان به خاطر استفاده بيش از حد او از محصولات فستفودي بوده است. اما داستان آقاي شجاع به سفري برميگردد که او و همسرش به مشهد مقدس داشتهاند. او در حرم امام رضا(ع) به اين فکر ميافتد که اگر خدا خواست و او توانست دوباره به زندگي ادامه دهد، يک کار خير عامالمنفعه انجام دهد. کاري که بعد از مرگ هم تمام نشود و به قول معروف باقيات الصالحاتي باشد براي قبر و قيامتش. همين ايده باعث ميشود که او به فکر اصلاح سبک زندگي بيافتد. آقاي مهدي دهقان چناري از دوستان آقاي شجاع در مستند به يک نکته مهم اشاره ميکند. او ميگويد: « يکي از عوامل شکلگيري بيماري آقاي شجاع بحث تغذيه بود. و اين مسئله باعث شد که ما به سمت توليد محصولات غذايي ارگانيک و سالم برويم» آقاي شجاع ميگويد کار را با سختي تمام شروع کرده؛ هيئت موسس که همگي از دوستان و هم هيئتيهاي آقاي شجاع هستند به اين نتيجه ميرسند که بايد از توليد تنها يک محصول غذايي شروع کنند و آن را در ميان اعضا و اقوام و هيئتيها به فروش برسانند. کاري که کم کم باعث ميشود آنها از توليد يک محصول به توليد 200 محصول غذايي و سالم برسند. آقاي شجاع ميگويد علاوه بر 200 محصول توليدي چيزي نزديک به 1600 محصول ديگر نيز توسط گروههاي مورد اعتماد ديگر توليد ميشود و در مجموعه فروشگاههايي در يزد به فروش ميرسد. اما آنچه داستان آقاي شجاع را جالبتر ميکند توليد سوسيس و کالباسهاي سالم است. خانم آقاي شجاع ميگويد رسيدن به خط توليد اين محصولات فستفودي سالم از خانهي آنها شروع شده است. ابتدا در خانه چندکيلو از سوسيسهاي سالم را توليد ميکنند و در بين اقوام به فروش ميرسانند؛ اتفاقي که باعث ميشود آنها به فکر ايجاد يک خط توليد کارخانهاي بيافتند. آقاي شجاع ميگويد قبل از مبتلا شدن به بيماري سرطان همه ميگفتند که او روزي پيتزا فروشي خواهد زد. آنها درست ميگفتند! آقاي شجاع امروز در يزد به واسطه خط توليد سوسيسهاي سالم يک فستفودي سالم راه انداخته. مغازهاي که در آن مردم با خيال راحت پيتزا ميخورند و نگران نيستند. نکته جالب زندگي آقاي شجاع دقيقا همين نکته است. همان چيزي که او را به دام بيماري مهلکي چون سرطان معده انداخت امروز خط توليدش توسط خود او راه افتاده، البته اين بار با يک تغيير بزرگ؛ کسي قرار نيست با مصرف اين محصولات برايش اتفاق ناگواري بيافتد. محصولات ارگانيک بدون مواد نگهدارنده و بدون اسيدهاي مخرب. اين موسسه البته دستي هم در آتش سينما دارد. شايد جالب باشد بدانيد سرمايهگذار فيلم خانهاي کنار ابرها به کارگرداني سيدجلال دهقاني اشکذري، همين موسسهي آقاي شجاع بوده؛ يکي از دوستان آقاي شجاع ميگويد: ابتدا همهي پول توسط مردم جمع آوري شد و بعد از اينکه فيلم توانست خودي نشان دهد بقيهي نهادها و موسسات نيز کمک مالي کردند. علاوه بر اينها، آنها توانسته اند در زمينه توليد 500 قلم پوشاک، لوازم آرايشي، شوينده ها، ظروف غذا و کتب مرتبط با تغذيه نيز فعاليت کند. شجاع ميگويد محصولات طبيعي و ارگانيک اصولاً گرانتر از ديگر محصولات عرضه ميشوند و براي عموم جامعه قابل استفاده نيستند که براي حل اين مشکل حاشيه سود مجموعه به شدت پائين آورده شده است. وي ميگويد طبق بررسي هاي انجام شده مشخص شده است در صورت اصلاح مصرف شکر، نمک، آب، نان و روغن، درصد بالايي از مشکلات مرتبط مرتفع ميشود. بنابراين تمام تمرکز خود را براي جايگزيني و بهبود اين محصولات قرار داده است. او ميگويد ما براي جايگزيني شکر معمول از شکر قهوه اي استفاده ميکنيم. شکري که از نيشکر و بدون استفاده از فرآيندهاي شيميايي توليد ميشود. همچنين تلاش بر اين است تا روغنهاي کنجد، زيتون و روغن گاو جايگزين روغنهاي معمول که از مواد نفتي به دست ميآيند، شوند. خلاصه آقاي شجاع از راه رفته با ما سخن ميگويد. بيماري او روزي ايدهي اصلاح سبک زندگي را در ذهن او کاشته، ايدهاي که قدم اولش اصلاح تغذيه بوده است.