بررسی وضعیت اقتصاد در دوران «پساکرونا»
ايرنا/ بر اساس تحليل مجمع جهاني اقتصاد، دنياي پسا کرونايي وجود ندارد؛ ما بايد به زندگي با اين ويروس عادت کنيم، همانطور که دنياي پسا ايدز وجود نداشت؛ اما اين وضعيت براي اقتصاد به چه معنا خواهد بود؟ «نيل فرگوسن»، يکي از شناخته شده ترين دانشمندان حوزه تاريخ اقتصاد در دنيا است. او هم اکنون در دانشگاه هاي هاروارد و استنفورد امريکا مشغول به کار است و شغل اصلي خود را مطالعه در مورد عملکرد اقتصادي کشورهاي مختلف در جريان بحران ها مي داند. او اولين کسي بود که در اوايل همه گيري ويروس کرونا در چين در مورد پاندمي شدن اين ويروس در دنيا هشدار داده بود و آن را حاصل پديده جهاني سازي و توسعه حمل و نقل در دنيا دانست که باعث مي شود تا هر ويروسي امکان انتقال به دورترين نقاط دنيا را داشته باشد. مجمع جهاني اقتصاد، در گفتوگو با اين اقتصاددان وضعيت بازگشت به دنياي عادي پس از کرونا را بررسي کرده است. فرگوسن به مجمع جهاني اقتصاد ميگويد: ««دنياي پسا کرونايي وجود ندارد. ما بايد به زندگي با اين ويروس عادت کنيم و خطر ابتلا به آن را براي خود و اطرافيانمان به حداقل برسانيم. همانطور که دوره پسا ايدز وجود نداشت و دوره پسا آنفولانزا در دنيا تجربه نشد. مردم با وجود اطلاع در مورد احتمال ابتلا به ويروس آنفولانزا يا ابتلا به ويروس اچ اي وي به زندگي عادي خود ادامه مي دهند و شمار زيادي هم دراثر ابتلا به اين ويروس ها هر ساله جانشان را از دست مي دهند. ويروس کرونا مهمان ناخوانده دنياي ما است و ما بايد با اين مهمان زندگي کنيم.» فرگوسن پيش بيني رشد اقتصادي V شکل دنيا به معناي رشد سريع اقتصاد دنيا بعد از پايان همه گيري و از ميان برداشته شدن محدوديتها را اشتباهي بزرگ مي داند و مي گويد: «در نتيجه همه گيري ويروس کرونا ما سخت ترين رکود اقتصادي از زمان رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ ميلادي را تجربه کرديم. از نظر من اين رکود از تمامي رکودهاي تجربه شده در تاريخ بزرگتر است و حتي رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ هم در مقايسه با وضعيت کنوني چندان بزرگ نبود. هم اکنون نرخ بيکاري در دنيا به سطحي بالاتر از دهه ۱۹۳۰ رسيده است. اين اتفاق ظرف چند هفته افتاد در حالي که در دهه ۱۹۳۰ ميلادي چندين سال طول کشيد تا بيکاري افزايش پيدا کند. رکود کنوني سريع ترين، عميق ترين و آسيب رسان ترين رکودي است که دنيا به خود ديده است و بدون شک خارج شدن از اين رکود هم زمان زيادي نياز دارد.» وي به تجربه بحران مالي دنيا در سال ۲۰۰۸ اشاره کرد و گفت: «در سال ۲۰۰۸ دنيا با بحران مالي روبرو شد و رکودي را تجربه کرد که بسيار ضعيف تر و کوچک تر از رکود کنوني بود. اما همان زمان هم بالغ بر ۶ سال طول کشيد تا اوضاع اقتصادي دنيا عادي شود. بررسي تحولات تاريخي در اقتصاد دنيا نشان مي دهد که رشد سريع اقتصاد بعد از تجربه رکود غير ممکن است و اين پروسه بسته به زير ساختهاي موجود در اقتصاد نياز به زمان زيادي دارد.» اين اقتصاددان برجسته دنيا به اين نکته اشاره کرد که دنيا بايد از تجربه پاندمي هاي قبلي درس بگيرد تا بتواند آينده را به درستي پيش بيني کند. يکي از درس هاي مهمي که از پاندمي ها مي توان گرفت اين است که پاندمي ها اغلب دو سال طول مي کشد و در تمامي موارد قبلي بالغ بر سه موج داشته است. همين مساله مي تواند ميزان اثر گذاري بحران را نشان دهد. به گفته وي، دومين درسي که از پاندمي ها مي توان گرفت اين است که اغلب پاندمي ها آسيب زيادي به اقتصاد وارد مي کنند و بازسازي اقتصاد بعد از آنها زمان بر خواهد بود. با وجود اينکه سياست هاي مالي و پولي مختلفي در دنيا براي مقابله با وضعيت اقتصادي ايجاد شده در دنيا، استفاده مي شود و ارزش مالي تزريق هاي انجام شده به اقتصاد دنيا به بالاترين سطح از جنگ جهاني دوم تاکنون رسيده است ولي بايد در نظر داشت که بحران پيچيده تر از ـن است که تنها با ابزارها مالي کنترل شود. وي گفت: برخي وضعيت کنوني را با جنگ جهاني دوم مقايسه مي کنند ولي واقعيت اين است که پاندمي يک جنگ نيست. در جنگ ها افراد زيادي که اغلب مردان هستند براي جنگ اعزام مي شود و افراد بيشتري در داخل کشور براي کار در کارخانه ها و تامين تجهيزات جنگي و مايحتاج اقتصادي به کار گرفته مي شوند. اما پاندمي شرايط کاملا متفاوتي دارد. تمامي کارخانه ها تعطيل است و حتي با بسته هاي حمايتي از اقتصاد و توليد هم، چرخ هاي توليد به کار نمي افتد. در واقع پاندمي را مي توان يک نوع رکود دانست. رکودي که مي تواند بدنه اقتصاد را ويران کند و زير ساخت هايي که سال ها براي ساخت آن زمان صرف شده است را نابود کند.