ميزان/ تورم از بر هم خوردن تعادل ميان کالاي موجود در جامعه با مقدار نقدينگي يا پول در گردش پديد ميآيد. به عبارت بهتر، وقتي کالا کمياب و پول يا قدرت خريد براي مالکيت آن زياد باشد، خلأ حاصل تورم نام ميگيرد.
براساس استانداردهاي جهاني، مرجع محاسبه و اعلام نرخ تورم بانک مرکزي است. در بانک مرکزي ايران اداره آمارهاي اقتصادي مسوول اين امر است. نرخ تورم از طريق محاسبه قيمت هفتگي، ماهانه و سالانه يک سبد کالاي پايه حاصل مي شود.
اين سبد که به عنوان سبد پايه و شاخص کالا شناخته مي شود، هر چند سال يک بار مورد بازنگري قرار ميگيرد. تدوين اين سبد از سال 1338 آغاز شد و آخرين بار در سال 1383 با در برداشتن 359 قلم کالا و خدمات در 75 شهر منتخب کشور و در 12 گروه کالايي مورد استناد قرار گرفت.
با اين حال، ارقام به دست آمده از حاصل اين سبد کالايي در 3 شيوه که هر کدام يک مقطع زماني خاص را نشان مي دهند، مورد تجزيه و تحليل قرار مي گيرند و اتفاقا اختلافات ارقامي و گزارشگري رقم تورم دقيقا از همين نقطه آغاز مي شود؛ چرا که هر کس يک روش از اين روشهاي محاسباتي را که واجد و بيانگر کمترين نرخ تورم است، انتخاب و به مخاطبانش اعلام مي کند.
بر اساس اين گزارش در محاسبه نرخ تورم 3 روش داريم؛روش اول، محاسبه تغيير نقطه به نقطه نرخ تورم است. يعني مثلا گفته ميشود نرخ تورم در ارديبهشت ماه 93 در مقايسه با ارديبهشت ماه 94 چه تغييري کرده است.
روش دوم محاسبه تغيير ماه به ماه است يعني نرخ تورم ارديبهشت ماه 93 در مقايسه با فروردين 93 چگونه بوده است.
اما در روش سوم متوسط 12 ماه سال است. به اين صورت که گفته شود نرخ تورم در 12 ماهه منتهي به ارديبهشت 95 در مقايسه با 12 ماهه منتهي به ارديبهشت 94 چقدر بوده است.
نا گفته نماند در علم اقتصاد، متداولترين و در عين حال صحيحترين راه محاسبه نرخ تورم متوسط 12 ماهه است؛ چرا که شاخصهاي ديگر چون يک مقطع زماني خاص و کوتاه در حد يک ماه را مي بينند، قابل تعميم به يک سال نيستند و نمي توان کل 12 ماه را با آن نگاه کرد.
البته تورم انواع مختلفي هم دارد که برخي از آنها را در اين گزارش بررسي مي کنيم.
تورم مطلق و شبه تورم
نوع اول، وقتي پديد ميآيد که در يک جريان بهبود دورهاي، افزايش در تقاضاهاي پولي براي کالا تا حدي به صورت هزينهها، منجر به افزايش اشتغال و بازده واقعي کالاها شود و تا اندازهاي نيز بها و هزينهٔ توليد يک واحد از کالا را بالا برد. نوع بعدي هنگامي پديد ميآيد که «افزايش در مقدار تقاضاي موثر، موجب افزايش بازده نشده و تماماً خود را در افزايش هزينه هر واحد توليد منعکس ميسازد که کاملاً متناسب با افزايش در تقاضاي موثر است.
تورم حاد
اغلب تعيين درجه يا ميزان تورم مفيد واقع ميشود. بدين ترتيب «تورم حاد» (برخي اوقات تورم مهارناپذير) واژهاي است که دربارهٔ تجاربي چون تجربهٔ آلمان در سالهاي ۱۹۱۹-۲۳ بکار ميرود. ميتوان تورم حاد را وضعيتي تعريف کرد که در آن افزايش مدام قيمتها انتظار افزايش باز هم بيش تر را پيش ميآورد به نحوي که جوش و خروش براي کالاها وضعيتي را پديد ميآورد که پايان آن سقوط کامل پول است، در حالت تورم حاد سرعت گردش پول نقش مهمي ايفا ميکند و به آن چنان سطحي ارتقا مييابد که واحد پول نخست نقش خود را به صورت ذخيره ساز ارزش و بالاخره ضابطهٔ تعيين ارزش و واسطهٔ مبادله از دست ميدهد. «تورم خزنده» از سوي ديگر، افزايش تدريجي اما دائمي هزينهها و قيمتها را مينماياند که کم و بيش به وسيلهٔ سياستهاي پولي و مالي با آن برخورد ميشود.
تورم آشکار و نهان
تجربهٔ کنترلهاي فوري که معمولاً در زمان جنگ و نيز بلافاصله بعد از آن اعمال ميشوند، منجر به ايجاد تمايز بين «تورم نهان» و «تورم آشکار» شده است.
بدين ترتيب «مشخصهٔ وضعيت تورم نهان اين است که قيمتها و احتمالاً نيز حقوقها از طريق اعمال کنترلهاي مستقيم ثبت ميشوند، حال آن که در وضعيت تورم آشکار چنين کنترلهايي اعمال نميشود.
آنچه مسلم است نرخ تورم يکي از مهمترين شاخصهاي اقتصادي کشور بوده که دقت در اعلام آن به تامين منافع ملي اقتصادي منجر مي شود.
بازار