ریسک سنجی سهام در بورس
دنياي اقتصاد/ شاخص کل بورس تهران که پس از اوجگيري تا قله دو ميليون و ۷۸ هزار واحدي در اواسط مردادماه روندي کاهشي در پيش گرفت، اکنون در محدوده ۶/ ۱ ميليون واحد نوسان ميکند. با وجود افت بيش از ۲۰ درصدي در افزون بر يک ماه گذشته، اما نسبت قيمت به درآمد بالاي شرکتها حکايت از افزايش ريسک در کليت بازار دارد.
بهطوريکه در حال حاضر تنها ۹ شرکت از P/ E کمتر از ۱۰ واحد برخوردارند و در ساير بنگاههاي اقتصادي شاهد سبقت جدي قيمت سهام از رشد سودآوري آنها هستيم. بررسيهاي «دنياياقتصاد» نشان ميدهد تا پايان شهريورماه، ۴۶ شرکت نسبت قيمت به درآمد بالاتر از ۱۰۰ واحد را به خود اختصاص دادهاند و حتي برخي از سهمها P/ E چهار و پنج رقمي دارند که در نوع خود قابل توجه است و با هيچ معياري قابل توضيح نيست. بررسي گروههاي مختلف در بازار سهام گوياي نکات مهمي است. بهعنوان مثال در حال حاضر شرکتهاي خودرويي که با وجود شرايط تحريمي، رشد نرخ دلار و قيمتگذاري دستوري از شرايط بنيادي مناسبي برخوردار نيستند، با توجه به رشد قابل توجه قيمت سهامشان، بالاترين نسبت قيمت به درآمد در ميان صنايع ۳۸گانه بورسي را به خود اختصاص دادهاند. اما با اين نسبت (P/ E) نميتوان تمامي شرکتها را مورد بررسي قرار داد. يکي از مشکلات موجود درخصوص محاسبه نسبت قيمت بر درآمد، مربوط به شرکتهايي است که سودآور نيستند و از اين رو EPS منفي دارند. بر اين اساس محاسبه P/ E درخصوص سهام اين شرکتها محلي از اعراب ندارد. در حال حاضر ۱۷ نماد بورسي به دليل پيشبيني زيان در اين گروه قرار ميگيرند. اينها در شرايطي است که التهاب مستمر بازار به دليل اعمال تحريمهاي اقتصادي و افزايش نرخ ارز موجب افزايش قابل توجه نرخ مواد اوليه براي بنگاههايي شد که خدمات خود را در داخل کشور عرضه ميکنند. بر اين اساس گروههاي خودرو، حملونقل و بيمه از جمله گروههايي هستند که بيشترين تاثير را از تحريمها پذيرفتند. از ديگر گروههاي بورسي که نسبت قيمت به درآمد بالايي دارند، ميتوان به گروه محصولات کاغذي اشاره کرد. بررسي شرکتهاي فعال در بازار سرمايه نشان ميدهد ۹ شرکت P/ Eهاي زير ۱۰ واحد دارند. يک شرکت صنعت پتروشيمي و چند شرکت متعلق به گروه سرمايهگذاري از شرکتهايي هستند که کمترين P/ Eهاي بازار را به خود اختصاص دادهاند. شرکتهاي زيرمجموعه سرمايهگذاري با ايجاد يک پرتفوي متعادل توانستهاند وضعيت سوددهي خود را در سطح متعادلي نگهداري کنند. نسبت قيمت بر سود (P/ E) يکي از مهمترين شاخصهاي مورد توجه سرمايهگذاران براي تشخيص ارزندگي سهام شرکتها است. بايد توجه داشت اين شاخص مفهومي دوگانه دارد؛ بهطوريکه سطوح بالاي آن نشاندهنده قدرت رشد قيمتي يک سهم است و ارقام پايين از ظرفيت بالاي رشد قيمت متناسب با سوددهي آنها حکايت دارد. نسبت قيمت به درآمد بورس تهران بهطور تاريخي در محدوده ۷ الي ۸ واحد قرار داشت؛ اما در حال حاضر ميانگين اين نسبت به بيش از ۳۷ مرتبه افزايش يافته است و از احتمال حباب سهام با وجود اصلاح اخير قيمتها حکايت دارد.
هادي سلگي: شاخص کل بورس تهران پس از تجربه سقف ۲ ميليون و ۷۸ هزار واحدي در ۱۹ مرداد روند کاهشي در پيش گرفت و در آخرين روز معاملاتي هفته گذشته در کانال يک ميليون و ۶۱۱ هزار واحد قرار گرفت. اين مهم در حالي رقم خورد که يکي از عواملي که اين روزها زمينهساز افزايش ريسکگريزي سرمايهگذاران شده است، بالا بودن نسبت P/ E (نسبت قيمت به درآمد) در بورس تهران است. اين نسبت به نوعي نشانگر انتظارات سهامداران از سودآوري آينده شرکتها است. اين روزها با وجود اصلاحبازار همچنان شاهد سبقت قيمت سهام از رشد سودآوري آنها هستيم. بررسيها نشان ميدهد گروه خودرو و ساخت قطعات از بالاترين نسبت قيمت به درآمد برخوردار بوده و در مقابل شرکتهاي سرمايهگذاري پايينترين P/ E را در اختيار دارند. نسبت قيمت بر سود (P/ E) يکي از مهمترين شاخصهاي مورد توجه سرمايهگذاران براي تشخيص ارزندگي سهام شرکتها است. اين شاخص مفهومي دوگانه دارد. به طوري که سطوح بالاي آن نشاندهنده قدرت رشد قيمتي يک سهم و ارقام پايين حکايت از ظرفيت بالاي رشد قيمت متناسب با سوددهي آنها دارد. در هر حال براي يک سرمايهگذار بازدهي قيمتي سهامي که از کليت بازار عقب مانده است ارزش دارد هرچند که انجماد قيمتي هم نميتواند براي او جذاب باشد. در کل با توجه به ميزان بازدهي سرمايه در اقتصادها و بخشها و صنايع مختلف هم سطح با ميزان ريسک آنها رقم (P/ E) متفاوت است. به طور نمونه در کشورهاي پيشرفته براي بخش مستغلات رقم ۵ و براي صنايع رقم ۴ را بهعنوان يک نسبت طبيعي معرفي ميکنند. در ايران طي يکسال گذشته جهش قيمت سهام در بورس و همزمان عدم رشد سودآوري صنايع موجب شد که متوسط (P/ E) برخي شرکتها به ارقامي حتي در سطح ۴ رقمي برسد.
زيانده ترين شرکتهاي بورسي
يکي از مشکلات موجود درخصوص محاسبه نسبت قيمت بردرآمد مربوط به شرکتهايي است که سودآور نبوده و از اين رو EPS منفي دارند. بر اين اساس محاسبه P/ E درخصوص سهام اين شرکتها محلي از اعراب ندارد. در حال حاضر ۱۷ نماد بورسي به دليل پيشبيني زيان در اين گروه قرار ميگيرند. اين شرکتها بيشتر شامل گروههاي خودرويي و قطعهسازي ميشود. در اين گروه ۶ نماد شامل شرکتهاي «مهرکام پارس»، «ايرانخودرو»، «صنايع ريختهگري ايران»، «سايپا»، «محورسازان ايرانخودرو» و «سايپا آذين» در آخرين گزارش ارسالي روي سامانه کدال خبر از زيان دادند. به نظر ميرسد رشد قيمت ارز به همان ميزان که به شرکتهاي صادراتي سود ميرساند، در مقابل به آن دسته از صنايعي که بازار اصلي آنها در داخل کشور است، زيان رسانده است. با توجه به ضرورت واردات برخي ماشين آلات و تجهيزات و نيز برخي قطعات جهت توليد خودرو به دليل عدم وجود تکنولوژي ساخت در داخل، نياز به استفاده از ارز ضرورت مي يابد.ضمن آنکه التهاب مستمر بازار به دليل اعمال تحريمهاي اقتصادي، موجب افزايش قابل توجه نرخ مواد اوليه و ارز شد. در اين ميان گروههاي خودرو، حملونقل و بيمه بيشترين تاثير را از تحريمها پذيرفتند که بخشي از آن به مشکلات مربوط به نقلوانتقال ارز باز ميگشت. تغييرات نرخ ارز نيز به صورت مستقيم بر قيمت تمام شده قطعات ارزبر و به تبع آن بر قيمت تمام شده محصولات شرکتهاي خودرويي تاثيرگذار است. باتوجه به اينکه پروسه تامين ارز از طريق ثبت و سفارش در سيستم بانکي فرآيندي طولاني و زمانبر است در حال حاضر ريسک تامين به موقع ارز مورد نياز بنگاههاي اقتصادي افزايش يافته است. علاوه بر اين از نظر برخي کارشناسان، بخش عمده زيان خودروييها به قيمتگذاريهاي دستوري بازميگردد. موضوعي که رانت قيمتي آن باعث ايجاد صفهاي خريد براي استفاده از فاصله قيمتي شکل گرفته شده است. با اين حال با وجود شناسايي زيان در شرکتهاي خودروساز، باز هم قيمت سهام آنها براي معاملهگران جذاب بوده است. در اين ميان برخي از سرمايهگذاري به صورت تجربي اين استدلال را مطرح ميکنند که بعد از فشردهسازي فنر، يک آزادسازي ناگزير در قيمت محصولات ايجاد ميشود که همراه با آن قيمت سهام جهش ميکند. اما سوال اين است که تا چه حد اين انتظار پيشخور شده است. شايد يکي از بهترين روشها براي نشان دادن ارزندگي سهام مقايسه ارزش بازاري شرکت با ارزش دفتري آن باشد، البته به شرطي که داراييهاي شرکت با قيمتهاي جديد روزآمد شده باشد و ارزش برند يا خوشنامي و جايگاه آن در بازار را هم درنظر بگيريم. شرکتهاي خودروسازي در ايران به دليل انحصاري که دارند از امتياز ويژهاي برخوردارند؛ موضوعي که از نظر بسياري علت اصلي رشد عظيم سهام آنها شده است. ارزش بازاري شرکت ايرانخودرو در حال حاضر به رقم ۵/ ۸۹ هزار ميليارد تومان رسيده است، در حالي که طبق صورتهاي مالي دوره سه ماهه منتهي به ۳۱ خرداد زيان خالص اين شرکت ۷/ ۳ هزار ميليارد تومان بوده است. ميزان سرمايه اين شرکت با لحاظ تجديد ارزيابي سال ۹۸ و افزايش سرمايه ۱۸۷۲ درصدي آن به ۳۰ هزار ميليارد تومان رسيد. جمع حقوق مالکانه ايرانخودرو در پايان اين سال ۹/ ۲۷ هزار ميليارد تومان بوده که تقريبا يک سوم ارزش بازار آن در بورس است. اين نسبت هرچند از فاصله سه برابري بين اين دو شاخص حکايت ميکند، اما در مقايسه با بسياري از شرکتهاي بورسي که فاصله ۶ برابري دارند از وضعيت بهتري برخوردار است. از ديگر گروههاي بورسي که نسبت قيمت به درآمد بالايي دارند، گروه محصولات کاغذي است. اين گروه شامل سه شرکت «کارتن ايران»، «صنايع کاغذسازي کاوه» و «گروه صنايع کاغذ پارس» ميشود که به ترتيب نسبت قيمت به سود آنها ۱۰۹۷، ۵۷۴ و ۷۸ واحد را در اختيار دارند. زيان خالص شرکت کارتن ايران در گزارش مياندورهاي بهار ۱۰ ريال اعلام شده است.
برترين صنايع بورسي از منظر P/ E
بررسيها نشان ميدهد که از ميان ۳۳۳ بنگاه حاضر در بورس تهران ۹ شرکت P/ Eهاي زير ۱۰ واحد دارند. گروه پتروشيمي سرمايهگذاري ايرانيان (پترول) با نسبت قيمت به درآمد ۵/ ۳ واحد کمترين رقم در اين شاخص را بين همه اين شرکتها دارد. قيمت سهام اين شرکت ابتداي امسال با رقم ۳۲۵ تومان آغاز به کار کرد و در حال حاضر به ۱۶۴۸ تومان رسيده است. بر اساس اطلاعات گزارش تفسيري شرکت يادشده در سال گذشته ۲۱ درصد حاشيه سود خالص داشته؛ رقمي که در سطح بسيار بالاتري از بازدهي معمول صنايع بورسي قرار دارد. بعد از آن شرکتهاي سرمايهگذاري توسعه صنعت و تجارت با رقم ۶/ ۴ مرتبه، سرمايهگذاري بوعلي با ۸/ ۴ مرتبه، سرمايهگذاري توسعه ملي با نسبت قيمت به درآمد ۶ مرتبه قرار دارند. قابل توجه اينکه کمترين p/ eهاي بازار مربوط به گروه سرمايهگذاريها ميشود. اين شرکتها با ايجاد يک پرتفوي متعادل توانستهاند وضعيت سوددهي خود را در سطح متعادلي نگهداري کنند.