تاجگردون: افرادی با امضای طلایی از بانک ها وام های کلان گرفته اند
خبرآنلاين/ آن دسته از افرادي که با سيستم بانکي کشور آشنا هستند موافق افزايش سرمايه بانکها هستند اما به علت ايدهها و فکرهاي مختلف در مجلس بالاخره راه و روشهاي افزايش سرمايه هم متفاوت است. غلامرضا تاجگردون، رئيس کميسيون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس در رابطه با امضاهاي طلايي ميگويد برخي از افراد سفارششده در سالهاي گذشته وامهاي کلاني با نرخ بهره پايين گرفتهاند که همين يکي از علتهايي است که امروز بانکهاي کشور معوقات بسياري دارند. او که در دولت هشتم معاون سازمان مديريت و برنامهريزي بوده معتقد است نبايد با ايجاد بهانه مانع از افزايش سرمايه بانکها شويم. گفت و گوي تاجگردون با هفته نامه تجارت فردا را مي خوانيد: با افزايش سرمايه بانکها موافقيد؟ و اينکه چه اقداماتي براي افزايش سرمايه بانکها صورت گرفته است؟ در حال حاضر سرمايه بانکها در سطح بسيار پاييني قرار گرفته و بانکها عملاً توان پرداخت تسهيلات و تعهداتشان را ندارند و بدون افزايش سرمايه بانکهاي کشور خيلي توان کار ندارند. دولت درصدد است که بتواند با روشهاي افزايش سرمايه يا درخواست از منابع ارزي کشور، سرمايه بانکها را افزايش دهد اما در بحث بودجه هنوز موفق نشده و مجلس هم نتوانسته در اين موضوع کار کند چرا که اول دولت بايد در اين امر پيشقدم شود. البته لازم است که بگويم افزايش سرمايه روشهاي مختلف دارد که يکي از اين روشها، با اختياراتي که مجلس به دولت داده است، بحث وصول وامهايي است که براي حساب ذخيره ارزي در سنوات گذشته پرداخت شده است. مجلس و دولت درصدد هستند که اين اقساط را بگيرند که به همين خاطر مجلس اختيارات لازم را به دولت داده است که وامها را با هر نرخي محاسبه کند و به هر شيوهاي دريافت کند و بعد که وصول شد آنها را در جهت افزايش سرمايه بانکها يا پرداخت بدهي بانکها استفاده کند، اما به نظر ميرسد دولت خيلي جدي وارد اين قضيه نشده است و هنوز از اختياراتي که در اختيارش گذاشته شده استفاده نکرده است، يکي ديگر از روشهايي که ساده است و دولت خيلي دنبالش است، اين است که براي افزايش سرمايه بانکها بتواند از منابع صندوق ذخيره يا منابع ارزي کشور برداشت کند و در بانکهاي دولتي افزايش سرمايه داشته باشد. وزير اقتصاد در جلسهاي که با اعضاي کميسيون اقتصادي داشت از تدوين لايحه افزايش سرمايه بانکها در دولت خبر داد. فکر ميکنيد اگر اين لايحه به مجلس فرستاده شود نمايندگان با آن موافقت ميکنند؟ آن دسته از افرادي که با سيستم بانکي کشور آشنا هستند موافق افزايش سرمايه بانکها هستند اما به علت ايدهها و فکرهاي مختلف در مجلس بالاخره راه و روشهاي افزايش سرمايه هم متفاوت است. براي مثال بعضي از نمايندهها معتقدند بايد سرمايه بانکها را افزايش دهيم اما در مقابل بانکها را ملزم کنيم که الزاماً منابع خود را در بخش توليد استفاده کنند نه در بخشهاي متفرقه و خاص. نکته بعدي در اين رابطه اين است که اگر دولت لايحهاي جامع، صحيح و عاقلانه به مجلس ارائه کند، قطعاً نمايندگان همکاري خواهند کرد. نظرتان در مورد وجود امضاهاي طلايي براي برخي از افراد خاص و دخالت آنها در تحت فشار قرار دادن بانکها براي اعطاي وام و تسهيلات به افراد خاص چيست؟ اول بگويم که اگر مسوولي موضوع يک طرح را براي رفع موانع شروع به کار آن و مسائلي که مانع براي آغاز آن ايجاد کرده است، پيگيري ميکند اين موضوع ديگري است اما زماني که وارد بحث تسهيلات ميشويم ميرسيم به امضاهاي طلايي و افراد سفارششده که متاسفانه وجود اين امضاها و البته نبود شفافيت در سيستم بانکي کشور هميشه فسادآور بوده است. برخي از افراد سفارششده وامهاي کلاني گرفتهاند اما با نرخ بهره پايين و همين يکي از علتهايي است که امروز بانکهاي کشور معوقات بسياري دارند. اگر سيستم بانکي و دولت شفافتر عمل کنند و از طرفي اقتدار نهادهايي مانند بانک بالا باشد هيچوقت اين تخلفات رخ نميدهد. بايد توجه داشت که هميشه افراد و نهادهايي دست به اين کارها ميزنند که دچار ضعف هستند، بانک يا هر نهاد ديگري اگر پاک باشد و درست کار کند نيازي ندارد نظر يک نماينده را تامين کند يا بخواهد براي تامين نظر هر شخص ديگري از قانون عدول کند اما اگر درست و قانوني رفتار نکنند هر شخصي به خود اجازه ميدهد از آنها مطالبه غيرقانوني داشته باشد. به هر حال متاسفانه در دورهاي در کشور ما اين موضوع بسيار زياد شده بود که اميدوارم اين موضوع روز به روز از بين برود و کمرنگ شود. براي جلوگيري از رخ دادن چنين اتفاقاتي آيا نبايد نظارت کافي روي عملکرد بانکها و نهادهاي مالي وجود داشته باشد؟ بله، ولي نظارت تنها مختص به مجلس نيست بلکه مهمترين نهاد ناظر در امر عملکرد بانکها، بانک مرکزي است. اما در دورهاي تهاجم غيرمعقولانهاي به بانک مرکزي صورت گرفت که باعث شد نظارت سيستم بانکي ضعيف شود و خيلي از اتفاقات رخ بدهد. به نظر من بانک مرکزي در يک دورهاي به طور قابل توجهي دچار ضعف سيستم نظارتي شد. در کدام دورهها؟ در دوره دولت نهم و دهم. البته از اين هم نبايد بگذريم که بانک مرکزي خودش هم خطاکار بود چرا که به نظرم وادادگي عجيبي در بانک مرکزي اتفاق افتاد و اين وادادگي باعث شد سيستم نظارتي بسيار ضعيف عمل کند و هر کسي بتواند به آن حمله کند و ديگر اينکه درست است که بانک مرکزي زير فشار بوده اما همين وادادگي يعني ضعف. من نميخواهم بگويم تنها مقصر فقط بانک مرکزي بوده است بلکه مقصران ديگري هم چون افراد بالادست و کناردست آن در اين ضعف شريک بودهاند و اين اتفاقات از جانب آنها هم صورت گرفته اما به هر حال بانک مرکزي کم مقصر نبوده است. ضعف اوليه از خود بانک مرکزي بود. براي جلوگيري از وقوع چنين ضعفهايي در سيستم بانکي اول از همه بانک مرکزي بايد کاملاً به موقع و بهروز بررسيها و نظارتش را انجام دهد که مجلس هم ميتواند در کنار بانک مرکزي ناظر باشد اما اولين نهاد ناظر بانک مرکزي است و مجلس در حوزه کلان ميتواند نظارت داشته باشد. در رابطه با افزايش سرمايه بانکها، تکليف بانکهايي مانند کشاورزي، مسکن و بانکهاي توسعهاي چيست؟ در شرايط فعلي بانکهاي توسعهاي در اولويت افزايش سرمايه هستند. بانک مسکن مسالهاش فرق ميکند اما بانک کشاورزي و بانک توسعه صادرات که در حال حاضر توجه به آن بسيار مهم است و بايد به آن توجه ويژهاي کرد و بعد هم بالطبع بانک سپه و ملي هم جاي خودشان را دارند، اما ميخواهم بگويم نمايندگان مجلس بيشتر براي بانکهاي توسعهاي اهميت قائل هستند و به آن توجه ميکنند. برخي از نمايندگان معتقدند قبل از افزايش سرمايه بانکها بايد نظارت بر آنها را افزايش دهيم و قانون نظام بانکي کشور را اصلاح کنيم و بعد افزايش سرمايه صورت بگيرد تا ديگر شاهد تخلف و فساد در بانکداري کشور نباشيم. نظر شما چيست؟ حالا چون در سالهاي گذشته در سيستم بانکي و مالي کشور اتفاقاتي افتاده، امروز بگوييم به آن دليل کل کشور تعطيل باشد که ديگر تخلفي رخ ندهد، اين طرز تفکر درست نيست. اگر فرد يا نهادي کارش را درست انجام دهد ديگر نبايد ترسي وجود داشته باشد. الان بانکهاي کشور در حال گل بازي هستند چرا که نه مشارکتي در توليد دارند و نه فعاليتي دارند، که تنها دليلش هم اين است که سرمايه ندارند. اينکه بانکها در ارائه تسهيلات امروز و فردا ميکنند فقط به علت کمبود منابع است. هيچ بانکي دوست ندارد وام ندهد همه بانکها دوست دارند وام دهند چون حياتشان به وام دادن است اما سرمايهاي ندارند که بخواهند وام بدهند. بنابراين بايد به بانکها کمک کرد تا افزايش سرمايه صورت بگيرد. اما دلنگراني ديگر؛ ورود سرمايه بانکها به بخش خريد زمين و ساختوساز و ناديده گرفتن بخش توليد و صنعت. بانکهاي دولتي خيلي کم وارد اين موضوع شدهاند و بيشتر بانکهاي خصوصي در اين زمينه وارد شدهاند. در ضمن از آنجا که سود بانکها کم است طبيعي است که بخواهند وارد اين حوزه شوند تا سود سپردههاي خود را دربياورند. به طور کلي اين بهانهها نبايد باعث شود سرمايه بانکها افزايش پيدا نکند.