خوانندههای قافیه باخته
خراسان/ شعر قطعه تازه «سرنوشت» همايون شجريان و «شرح الف» چاوشي با انتقادهاي زيادي مواجه شد. سال 99 براي همايون شجريان و محسن چاوشي جنجالي شروع شد. قطعه «سرنوشت» شجريان چند روز گذشته و «شرح الف» چاوشي در نوروز منتشر شد و در اختيار علاقه مندان قرار گرفت. برخلاف اقبال هميشگي به آثار اين خوانندهها که هر کدام در سبکوسياق خود طرفداران پروپا قرصي دارند، اين قطعهها با انتقادهايي روبهرو شد که در هر دوي آن ها، متوجه شعر اين آثار شده است. جالب اين که پيش از اين هم، انتشار آلبوم اين دو خواننده همزمان شد و دو آلبوم «ايران من» و «ابراهيم» در يک زمان به دست علاقه مندان رسيد. اين آلبومها همپاي يکديگر در فروش پيش رفتند و جزو آلبومهاي پرفروش سال 97 شدند. در ادامه درباره اين دو قطعه که در ابتداي مطلب به آن اشاره کرديم، بيشتر خواهيم گفت. عاقبت تلخ «سرنوشت» شايد سه روز پيش که «سرنوشت» با آهنگ سازي انوشيروان روحاني منتشر شد، همايون شجريان منتظر هر چيزي بود، جز انتقاد. او اين قطعه را به عنوان يک هديه به مردم تقديم کرد. نکته قابل بحث قطعه «سرنوشت»، شعر آن است که در مشخصات قطعه، نام دو شاعر به اسامي شيرازي و فارا يا فرا، به عنوان صاحبان اثر آمده است. حال اين که همايون شجريان ماجراي سروده شدن اين شعر را اين طور بيان کرده است: «شکل گرفتن تصنيف سرنوشت به گفته انوشيروان روحاني به سالها پيش مربوط ميشود (شايد ۱۰ تا ۱۵ سال) که در روزهاي پاياني زندگي مادر محترم شان، به مطب پزشک مراجعه کرده بودند، آن جا روي تابلوي خطي اين طور نوشته شده بود: «سرنوشت را بايد از سر نوشت»؛ دوستان شاعر ايشان آن را بسط ميدهند و ايشان هم آهنگ را خلق ميکنند.» با کمي دقت به جملههاي پراکنده اين قطعه ميتوان متوجه ايرادهاي فني و ادبي و گاه بيمعني آن شد. مانند:«از کجا اين باور آمد که گفت/ گر رَود سَر برنگردد سرنوشت» خود مولانا پنداري در «شرح الف» محسن چاوشي چند اثر در کارنامه خود دارد که کار تنظيم و آهنگ سازي آن را خودش انجام داده است. او براي اشعار بيشتر آلبومهايش از ترانههاي حسين صفا، امير ارجيني و شاعران کلاسيک، به خصوص مولانا استفاده کرده بود اما در قطعه جديد او، اتفاق ديگري افتاد. شاعر «شرح الف» خود او بود. با اين اتفاق دو برخورد کاملا متفاوت صورت گرفت ؛ عدهاي از طرفداران سرسخت چاوشي به مدح اين شاعري پرداختند و برخي ديگر نيز به شدت از آن ايراد گرفتند. به طور مثال به اين بيتها توجه کنيد که به طور معنايي و فني ايراد دارد:«اشک امانم بريد بغض گلويم دريد/ کاش فراوان شوي بر شب باران من/ رَيح شما را فقط خود بدهي رايحه ها/ هيچ شبم بي تو نيست رايح و ريحان من.» جالب اين که محمدرضا يزدان پرست، يکي از مجريهاي برنامه صبحگاهي تلويزيون در يک نامه طولاني، شعر چاوشي را به عنوان يک طرفدار مورد نقد قرار داد و نوشت:« غزل «شرح الف» فقط وزن دارد و قافيه و تنها يکي دو مصراع معنيدار و سالم. ضعف تاليفهاي پرتعداد در غزلي که سرودهاي از تو، که نشان دادهاي شعرنشناسي، سخت بعيد است.»