برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
جذاب ترین هابرگزیده
موسیقی

فیلمساز بود و از اهالی موسیقی!

منبع
ايسنا
بروزرسانی

ايسنا/ بي‌شک، کرونا يکي از مهلک ترين بحران‌هايي است که تا به امروز به جان بشريت افتاده است. اين ويروس در اين مدت خيلي‌ها را از ما گرفت و متاسفانه اين بار قرعه‌ به نام مرد نام‌دار سينماي ايران افتاد.

بسياري خسرو سينايي را با فيلم «عروس آتش» مي شناسند. کارشناسان مستندهايش را تحسين مي کنند اما کمتر کسي مي داند که اين هنرمند در موسيقي هم دستي داشته و موسيقي اغلب فيلم هايش از جمله همين عروس آتش را خود ساخته بود. او عصر شنبه ـ ۱۱ مرداد ماه ـ پس از چند روز دست و پنجه نرم کردن با ويروس کرونا، به دليل عفونت ريه در سن ۸۰ سالگي از دنيا رفت.

سينايي از کودکي آکاردئون مي‌نواخت، اصلا خودش بود که مي‌گفت در جوار همه کارهايش آکاردئون مي‌نوازد. گفته بود که پيشتر در اين ساز به جاهاي خوبي رسيده بود و کنسرت‌هايي هم داشته ولي هميشه فيلم سازي را دوست داشت؛ چراکه مي‌توانست از ادبيات، موسيقي و هنرهاي تجسمي در ترکيب با هم استفاده کند.

او حتي در سال ۸۹ به همراه گروه موسيقي «کامه راتا»، آکاردئون نواخت. اين همکاري پس از ضبط به روي صحنه رفت. کيوان ميرهادي، رهبر اين ارکستر درباره چگونگي همکاري اين کارگردان سينماي ايران گفته بود که قطعه‌اي براي دونوازي گيتار و آکاردئون نوشته بوده است و براي اجراي اين قطعه دنبال نوازنده خوب آکاردئون بوده‌اند تا اين که يکي از دوستانش، سينايي را به او معرفي مي‌کند.  

سينايي در خانواده‌اي پرورش يافته بود که پزشکي شغل خانوادگي محسوب مي‌شد اما او از همان ابتدا هنر را ترجيح داد.

آن روزها ساز متداول بين جوان‌ها، آکاردئون بود و او هم باصداي ساز يکي از اقوامش به اين ساز علاقه‌مند مي‌شود. بعدها با حمايت برادر بزرگترش نواختن اين ساز را در ۱۲ سالگي آغاز مي‌کند و بعد از چند سال به يکي از نوازندگان مطرح اين ساز در تهران بدل مي‌شود؛ تا جايي که در سال آخر دبيرستان هفته‌اي يک بار با ارکستر جوانان در تلويزيون اجرا مي‌کرده است.

خسرو سينايي در سال ۱۹۵۸ به قصد فراگيري موسيقي و همراهي دوستانش که اکثرا به وين رفته بودند، به اروپا رفت. در ابتدا قصد داشت در رشته معماري تحصيل کند و در کنار آن موسيقي هم ياد بگيرد ولي دست سرنوشت شرايط را به گونه‌اي برايش رقم زد که در هر دو رشته تحصيل کرد ولي در سال سوم تحصيل، رشته آهنگسازي را رها و معماري را انتخاب کرد، البته در کنار آن آکاردئون هم مي‌نواخته است. اين هنرمند براي مدتي هم عضو کنسرواتور وين بوده و ششم نوامبر ١٩٦٥ در سالن موتزارت در کاخ کنسرت وين، کنسرت سولوي آکاردئون برگزار کرده است.

زماني که به ايران بازمي‌گردد تدريس آکاردئون برايش نتيجه بخش نمي‌شود؛ در نتيجه به فيلم سازي روي مي‌آورد. در ابتدا چند آهنگساز براي فيلم‌هايش، آثاري مي‌سازند ولي معتقد بوده که موسيقي‌ها آنگونه که بايد روي فيلم‌هايش نمي‌نشينند. پس از ساخت موسيقي فيلم «هيولاي درون» موسيقي اثر بعدي را خودش ساخته و پس از آن مسئوليت آهنگسازي فيلم‌هاش را هم خودش به عهده مي‌گيرد.

اين هنرمند درباره اينکه چرا هيچگاه موسيقي فيلم‌هايش را منتشر نکرده است، گفته بود: «تجارت کار بسيار خوبي است، اما من تاجر بدي هستم. من هميشه فيلم را به عنوان يک کل مي‌بينم. اين کل در ذهن من شکل مي‌گيرد و سعي مي‌کنم آن را پياده کنم. اگر زماني به فکر تجزيه‌کردن و تکه‌تکه‌کردن فيلمم بيفتم، بايد زماني باشد که خيلي بي‌پول شده باشم. من موسيقي را فقط براي آن فيلم نوشته‌ام و موسيقي جزئي از يک کل است. » ( روزنامه شرق، سال ۹۵)

با اين نگاه موسيقي ديگر فيلمهايش را هم ساخت. يکي از آثارش که موسيقي آن را هم ساخته، «مثل يک قصه» است که آن را براي بيست پنجمين جشنواره فيلم فجر آماده کرد.

او درباره موسيقي اين فيلم گفته بود که آهنگ اين اثر همانند موسيقي رايج فيلم‌هاي سينمايي ملودي ندارد و فقط به فضاسازي داستان کمک مي کند.

سينايي در ساخت اين موسيقي تنها از يک ساز اصلي استفاده کرده است و بيشتر موسيقي فيلم حالت افکتيو - استفاده از صداهاي محيطي و نواهاي تکرارشونده – دارد.

آخرين اظهارنظرهاي سينايي درباره موسيقي به خرداد سال ۹۷ برميگردد که در نشستي تخصصي با موضوع سينماي مستند درباره تعامل فيلم ساز با هنرمند موسيقي گفته بود: «فيلم مستندي که متکي بر تعامل بين هنرمند موسيقي و يا نقاش با فيلمساز نباشد، مستند نيست. سال‌هاست من و برخي از دوستانم سعي کرديم اين موضوع را جا بيندازيم که فيلمساز را اجراکار ندانند چرا که هنرمند خلاقي است که تبادل ذهني مشترک آن با سوژه تبديل به فيلم مي‌شود. اتفاقي که در قالب هميشگي نيست و کاملاً متفاوت است و برداشت من به عنوان فيلمساز از زندگي اين آدم‌هاست که نشان داده مي‌شود.»

سينايي دوستي‌اي ديرينه با لوريس چکناواريان ـ آهنگساز ـ داشت. چکناواريان پس از شنيدن خبر درگذشت اين هنرمند در يک پيام ويديويي گفت: «از دست دادن يک دوست که بيش از ۶۰ سال با او آشنا بودم، خيلي غم انگيز ودردناک است. خسرو سينايي دوست صميمي من بود. بيش از ۶۰ سال يکديگر را مي‌شناختيم و با هم همکاري کرده بوديم. او يکي از اسطوره‌هاي سينماي ايران و يک شاعر، نويسنده و موسيقيدان بود. او يک شخصيت يکتا داشت و فردي فوق‌العاده بود. متأسفم که او را از دست داديم. روحش شاد. برايش دعا کنيم.»

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar