پرسا مقدس: ترانهسرایی در موسیقی ایران به سمت تجاری شدن میرود
هنر آنلاين/ پرسا مقدس اعتقاد دارد امروز نسلي از ترانهسراها در ايران فعاليت ميکنند که جهانبيني جديدي دارند، اما درمجموع مسير ترانه و موسيقي ما به جاهايي ميرود که نبايد برود.
پرسا مقدس سابقه زيادي در حوزه ترانهسرايي موسيقي پاپ دارد. شروع فعاليت هنري او از سال 1382 با ترانه "ايروني" بود که با همصدايي فرزاد فرزين، مهدي مقدم و بهزاد ابطحي بهعنوان تيتراژ شبکه ايران موزيک پخش شد.
او در دو دهه گذشته با خوانندههايي چون عليرضا قراييمنش (آلبوم "يه حالي دارم اين روزا") و فريدون آسرايي (آلبوم "عشق يعني")، جواد هنرمند، فردين ناجي، محمد لاري، بابک قدمايي و آهنگسازاني چون رضا تاجبخش، بهروز صفاريان، فرزاد فتاحي، مهران خالصي و انوش همکاري کرده است و در حال حاضر چند آلبوم شامل آلبوم جديد فريدون آسرايي را آماده انتشار دارد.
در ادامه، گفتوگوي هنرآنلاين با مقدس درباره موضوعاتي چون وضعيت امروز ترانهسرايي در ايران و نقش و تأثير کارگاههاي آموزش ترانه را ميخوانيد.
خانم مقدس، در ابتداي گفتوگو کمي از سابقه کاري خود در ترانهسرايي بگوييد.
من کارم را در سن 18 سالگي آغاز کردم و نخستين قطعهاي که از بنده بهعنوان ترانهسرا منتشر شد، "ايروني" بود. اين قطعه تيتراژ يک برنامه تلويزيوني به آهنگسازي بهزاد ابطحي و خوانندگي مشترک فرزاد فرزين، مهدي مقدم و بهزاد ابطحي بود. اين قطعه مقدمه حضور من در بازار موسيقي بهعنوان ترانهسرا بود. پس از آن طي سالها بيشتر سعي کردم بيشتر ترانه بخوانم و ياد بگيرم. پس از اين که از نظر نوشتن ترانه به پختگي رسيدم، با خوانندگاني که تازهکار بودند همکاري کردم. پس از آن نيز با خوانندگان نامآشنايي همچون عليرضا قراييمنش، فريدون آسرايي، هومن سزاوار و محمدرضا مقدم همکاريهايي را داشتم.
هنوز هم مانند گذشته در اين حوزه فعال هستيد؟
مدتي است که به دليل مشغله کاري و به دليل اين که کار من تقريباً مرتبط با پزشکي است، حتي از نظر خودم هم کمکارتر و کمرنگتر شدم. ترانه و موسيقي شغل اول من نيست و بيشتر يک جور سليقه و هنري در وجود من است. هر کسي دوست دارد هنرش را به نمايش بگذارد. من از کودکي تاکنون از اين زاويه به ترانهسرايي نگاه کردهام، اما حدود 17 سال است شغل ديگري دارم. شايد يکي از دلايل کمکاري من در ترانهسرايي اين باشد که وقتي شما هشت تا 10 ساعت از روز را مشغول کار ديگري باشيد، کمکم آن کار براي شما پررنگتر خواهد شد. ضمن اين که پيگيري نکردن کارها در موسيقي ضربههاي بسياري به عوامل يک قطعه ميزند و اگر منِ ترانهسرا پيگير نباشم، کمتر ترانه مينويسم و بهطبع کمتر کار به دست خوانندگان و آهنگسازان ميرسانم و رفتهرفته کمکارتر ميشوم. به هر حال از نظر نوشتن، ترانههاي زيادي را مينويسم اما اگر منظورتان موسيقي شدن آن ترانه است، بايد بگويم که شايد نداشتن وقت بيشتر براي پيگيري قطعات و همچنين مشغلههاي کاري باعث اين اتفاق شده است. گذشته از اين در چند وقت گذشته نميدانم چه اتفاقي در بازار موسيقي افتاده است که انتشار کارها مقدار زيادي به تعويق ميافتد و هر دو يا سه سال يکبار فضاي زبان و شعري ما در موسيقي تغيير ميکند. به هر حال منتظر انتشار چند قطعه با ترانه بنده توسط خوانندگان مختلف هستم. متأسفانه شيوع ويروس کرونا باعث تأخير چند ماهه در انتشار اين قطعات شده است.
وضعيت امروز ترانه در کشورمان را چطور ارزيابي ميکنيد؟
شرايط امروز ترانه در ايران به نظر من از جهتي خوب و از جهت ديگر خيلي بد است. ما اين روزها يکسري استعدادها، ايدهها و جهانبينيهاي جديد ميبينيم که شايد در دهه اخير کمتر ديده و شنيدهايم يا تجربهاش کردهايم. درواقع با نسل جديدي روبرو هستيم که جهانبيني جديدتري دارند. بخش خيلي بد اين است که مسير ترانهسرايي به سمت تجاري شدن ميرود و اينجا است که همه چيز خراب ميشود و همه ما حس ميکنيم مسير ترانه و موسيقي ما به جاهايي ميرود که نبايد برود. فقط ما بهعنوان هنرمند يا موسيقي ايراني تغيير نکردهايم بلکه جهان تغيير کرده است. به هر حال همه چيز تغيير ميکند. زماني که مدل حرف زدن افراد حتي در جامعه فرق ميکند، ما چطور ميتوانيم انتظار داشته باشيم که موسيقي و هنرمان تغيير نکند؟ و ما هستيم که بايد موضوع تغيير نسل را بپذيريم و چون اين تغيير نسل سريع اتفاق ميافتد، نميتوانيم آن را بپذيريم. البته اين پذيرش به نظر من تنها در روند تغيير جهانبيني است و در روند خراب شدن ادبيات و گفتار ما نيست. نميگوييم بايد ادبيات، شعر، ترانه و روند موسيقي را به خاطر نسل جديد خراب کرد. اتفاقاً من اعتقاد دارم که ترانهسراها، موسيقيدانان و آهنگسازان خوب بايد با سليقه اين نسل بسازند، اما درست بسازند. اعتقاد دارم اگر شاعران بسيار خوبمان در کشور براي اين نسل به زبان درست اما به شيوهاي که نياز آنها است بنويسند، اتفاقاً موسيقي ما در يک سطح متعادل و خوبي ميماند، اما زماني که آن را رها کنند، ما احساس ميکنيم که موسيقي بد ميشنويم.
خانم مقدس، اعتقاد داريد در حوزه ترانه هم مانند خيلي حوزههاي ديگر باندبازي نقشي برجسته دارد؟
باندبازي را نميدانم، اما پارتيبازي چرا. البته اين مسئله در تمام شغلها در جامعه ما صدق ميکند. اين که چه اتفاقي رخ ميدهد که پارتيبازي به وجود ميآيد، به خودمان و جامعهمان مربوط ميشود، به دليل اين که هميشه کار ما با پارتيبازي انجام شده است و عدهاي در هر صنفي به دليل نداشتن پارتي مظلوم واقع شدهاند و آدمهاي خجالتي بودند. نميدانم راه حل چيست، اما موضوعي که براي من جالب است اين است که در صنف موسيقي و سينما اين بپارتيبازي هر چند وقت يکبار ميشکند و مهرهها تغيير ميکنند و اين ميتواند براي آدمهايي که هنوز نتوانستند وارد آن پارتيبازي شوند، خوب باشد. به نظر من گاهي اوقات آدمها بايد وارد پارتيبازي شوند و اگر اين اتفاق رخ ندهد، به جايي نميرسند. بهنوعي پارتيبازي را خودم هم انجام دادم و پيش آمده که ترانههاي خوب ترانهسراياني مأخوذبهحيا را که اصلاً نميدانستند اين کار را چگونه بايد انجام دهند، براي خوانندهها و آهنگسازان فرستادم. شايد کمتر کسي باشد که اين کار را انجام دهد، اما اعتقاد دارم خوب است که پارتيبازي به اين شکل باشد و در جهت مثبت کار کنيم.
ترانهسرايان چقدر و تا چه حد بايد بر موسيقي و جزئيات گونههاي مختلف آن اشراف داشته باشند؟
ترانه بايد با موسيقي تلفيق شود و در نتيجه کسي که ترانه مينويسد، بايد موسيقي را هم بداند، اما اگر منظور شما اين است که حتماً به نواختن ساز اشراف داشته باشد و آن را بلد باشد، نه به اين صورت نيست. البته اگر آن را بداند، خيلي خوب است به دليل اين که روي وزن شعر خيلي ميتواند به آن کمک کند.
ترانهسرايي در سالهاي گذشته چه فراز و فرودهايي را پشت سر گذاشته است؟
ما فراز و فرودهاي زيادي در موسيقي داريم و اضافه شدن خيلي از افراد و از طرفي از دست دادن خيلي از افراد مانند افشين يداللهي، ناصر عبداللهي، مرتضي پاشايي و ناصر چشمآذر تأثير زيادي گذاشته است. از سوي ديگر، هر هنرمندي که از دست ميرود، دهها برابر جايگزين او ميشوند و بهطور مثال اگر 20 نفر را در ده سال اخير در موسيقي از دست داديم، از آن طرف 200 نفر به بازار موسيقي اضافه شدند. اين مسئله تشويش و سردرگمي ايجاد ميکند به دليل اين که هرکسي نميداند که چه کاري ميخواهد انجام دهد. ما خيلي از افراد را در موسيقي داريم که نميدانند ميخواهند چه کاري انجام دهند.
دوست داريد چه ملودي و چه تنظيمي بر روي ترانه شما کار شود؟
براي من هم مانند ساير ترانهسرايان بسيار اهميت دارد که يک ملودي خوب با يک تنظيم خوب بر روي ترانهام قرار بگيرد. در کل خيلي از ترانهسراها دوست دارند يک موسيقي آرام، عاشقانه و کمي خلوت بر روي ترانههايشان قرار بگيرد که البته در 50 درصد مواقع اين اتفاق رخ نميدهد. در حال حاضر نيز قطعات آرام و غمگين کم شده است، به دليل اين که داريم به سمت موسيقيهاي شاد ميرويم. گرچه فکر ميکنم بهزودي به همان سبک قطعات آرام و غمگين باز خواهيم گشت.
قصد برگزاري کارگاه ترانه نداريد؟
خير فعلاً قصد برگزاري کارگاه ترانه ندارم و دليلش هم اين است که اعتقاد ندارم در سطحي هستم که بتوانم آموزش دهم. کسي که ميخواهد کارگاه ترانه برگزار کند، علاوه بر تسلط بر اين حوزه بايد بسيار مطالعه کرده باشد. کسي که ميخواهد به افرادي که در ابتداي راه هستند، آموزش دهد، بايد خيلي دقت کند که خودش همه چيز را بداند و هيچ نقطه ابهامي برايش نباشد. من خودم را در اين سطح نميدانم. هنوز در حال يادگيري اصول ترانهسرايي هستم و هنوز مطالعه ميکنم و از افرادي که علمشان در اين موضوع بسيار بالاتر است، ياد ميگيرم.
نقش اين کارگاهها را در تربيت علاقهمندان به اين حوزه از هنر را چطور ميبينيد؟
کارگاههاي ترانه بهشرط اين که بهدرستي انتخاب شوند خيلي ميتوانند مؤثر باشند. زماني که جوانان و نوجوانان در صفحات مجازي براي يادگيري اصول ترانهسرايي از من کمک ميخواهند، سعي ميکنم که به آنها کمک کنم و خطمشي به زندگيشان بدهم که بتوانند راه درستتري را انتخاب کنند. به هر حال حضور در کارگاههاي ترانه اگر با هدف و مراحل مشخص و درست همراه باشد خيلي ميتواند به يادگيري اصول ترانهسرايي کمک کند. اين را نيز نبايد فراموش کنيم که شعر و ترانه آموختني نيست و شما بايد استعداد و درونمايهاي از شعر و ترانه داشته باشيد که اين کارگاهها بتواند به شما کمک کند.
چه راهکارهايي را به علاقهمندان به ترانهسرايي پيشنهاد ميکنيد؟
اين سؤال را خيلي از افرادي که ميخواهند وارد عرصه ترانهسرايي شوند از من ميپرسند. راهکار نخست اين که استعداد خودتان را کشف کنيد. سپس بايد اين استعداد را پرورش دهيد که اين اتفاق ميتواند با شرکت در کارگاههاي ترانه يا جلسات شعر روي بدهد. از اين طريق دايره جهانبينيتان را تقويت کنيد و در کنار آن صبور باشيد. يکي ديگر از راهکارها، پشتکار بسيار زياد است. افرادي که اين راه را شروع ميکنند، نبايد عجول باشند. راهکار بعدي اين است که براي خودتان هدفهاي کوتاهمدت تعيين کنيد. راهکار ديگر اين است که خودتان را بيشتر از چيزي که هستيد در هنرتان نبينيد و در اين زمينه آگاهي داشته باشيد.
قصد انتشار مجموعه ترانههاي خود را داريد؟
انتشار مجموعه ترانهها هيچوقت جزو اهداف من نبوده است. البته نميگويم انجام اين کار را دوست ندارم و اتفاقاً خيلي هم خوب است که يک ترانهسرا مجموعهاي داشته باشد که تمام ترانههايش در آن کتاب باشد.
در پايان بفرماييد که کرونا تا چه اندازه به کار شما لطمه وارد کرده است؟
متأسفانه کرونا نهفقط موسيقي بلکه به هر صنفي لطمه وارد کرده است. با تمام وجودم اميدوارم هرچه زودتر همه ما از اين وضعيت خلاص شويم. همه بايد تلاش کنيم که اين ويروس ريشهکن شود.