روایت خاتمی از نحوه نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد رهبری
تسنيم/ آيتالله سيد احمد خاتمي گفت: هيات انديشهورز مجلس خبرگان اسفندماه امسال انتخاب ميشوند. مهمان اين هفته برنامه «دستخط» آيتالله سيد احمد خاتمي از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم، امام جمعه موقت تهران و از اعضاي هيات رئيسه مجلس خبرگان رهبري بود. متن زير مشروح صحبت هاي آيتالله خاتمي در برنامه دست خط است: مجري: در مقدمه برنامه گفتم که شما اخيراً وارد فضاي مجازي شدهايد. چطور شد به اين فکر افتاديد؟ چون معمولاً خيلي از آقايان حذر ميکنند و به نوعي احتياط ميکنند که وارد فضاي مجازي شوند؛ چطور شد شما وارد اين عرصه شديد؟ خاتمي: در رابطه با فضاي مجازي چند بار تا مرز ورود رفتم، اما پا پس زدم. احساس کردم آن ضرورت بايسته را ندارد. کمکم به اينجا رسيدم که فضاي مجازي هم يک منبر گسترده است؛ به ديگر عبارت اين فضا ابزار است. ميتوان از اين ابزار در مسير نشر ارزشها استفاده کرد و ديگران، در مسير نشر ضد ارزشها استفاده ميکنند. به اينجا رسيدم که استفاده از فضاي مجازي ميتواند يک ابزار مفيدي براي نشر پيام باشد؛ به عنوان نمونه چند روز چيش بعد از نماز صبح يک متني در رابطه با پيروزي بر داعش نوشتم. از ساعت 9:30 صبح اين را در کانال تلگرام ما گذاشتند تا ساعت 10 شب بيش از 25 هزار نفر ديدند و مطلب را خواندند. ما مخاطب ميخواهيم منتها اينجا عرض ميکنم، نبايد مبالغه کرد؛ چه من که آمدهام و چه سروراني که بي سر و صدا آمدهاند، من احساس ميکنم بسياري از سروران روحاني در فضاي مجازي حضور دارند ولي سر و صدا ندارند. در آمدن ما چون خودمان اعلام کرديم، يک سر و صدايي هم ايجاد شد منتها اين دو طرف دارد؛ يک طرف، تعداد زيادي از مردم بودند که تبريک گفتند ولي متاسفانه برخي هم هر فضايي در اين عرصه باز ميشود با فحاشي و هتاکي ميخواهند کاري کنند طرف از ميدان بيرون برود و اين اختصاصي به روحانيت ندارد. در هر صنف و قشري اين مسئله بد است و در شأن فرهيختگان نيست. ابزاري است که باز شده تا حرفهاي شما را بشنود، تا راهنماييها و نقدهاي سازنده شما را بشنود، چه دليلي داريد که با هتاکي خاموشش کنيد! ولي ما به فضل خداوند وارد اين صحنه شديم و همانند صحنههاي ديگر به وظيفه خود عمل ميکنيم. ان شالله "ولا يخافون لومه لائم". س: الان در تلگرام و توئيتر هستيد؟ خاتمي: توئيتر را قدري تامل داشتم. س: هنوز ورود نکرديد؟ خاتمي: ورود کردم، اما فعال ورود نکردم. س: اينستاگرام هم آمدهايد؟ خاتمي: اينستاگرام تا حالا دو مرتبه ريپورت شده است؛ اينهم به خاطر تلفنهايي که برخي داشتهاند. احساس ميکنم برخيها پلاس فضاي مجازي هستند، با ادبيات هتاکانه حضور دارند. در اين فضا دو بار چنين بساطي ايجاد شده است. دفعه سوم باز شده اما ما مدار ميکنيم؛ فعلاً کانال تلگرام ما بسيار فعال است. س: با توجه به اين که شما در اين فضا وارد شديد و فکر ميکنم آدم تاثيرگذاري در حوزههاي تصميمسازي نظام هستيد؛ فکر ميکنم بايد يک تصميم عقلايي و درست براي فضاي مجازي گرفته شود. نه ميتوان محدود کرد يا اين را کنار گذاشت، همانطور که شما بيان ميکنيد برخي براي نشر ضدارزشها استفاده ميکنند و از همين جا ميتوان براي نشر ارزشها و حرفهاي خوب استفاده کرد. از طرفي، بايد يکسري کنترلها را که ديگر کشورها انجام ميدهند، بايد ما هم انجام دهيم؛ مثلاً براي توئيتر که گفتيد با احتياط وارد شديد، خيلي از مقامات کشور توئيت ميکنند ولي از فيلترشکن استفاده ميکنند؛ اين خوب نيست. بايد تدبيري براي اين مسئله شود. خاتمي: تدبير بايد قانوني باشد. من عقيده دارم اين فضا يا مجاز است يا مجاز نيست. استخوان لاي زخم نميشود. اگر مجاز است اعلام کنند مجاز است، اگر مجاز نيست اعلام کنند غيرمجاز است؛ بنده مقيد به قانون هستم. هر زماني که صريحاً قانون حرفي زد... من اين چند روز حرفهاي زيادي شنيدم اما به اين نظام به عنوان حکومت شرعي نگاه ميکنيم؛ چيزي که قانون است بايد اجرا شود و به آن پايبنديم هر چه که باشد. س: فکر ميکنم تقريباً يک سال است که مجلس خبرگان رهبري کار خود را شروع کرده است. خاتمي: در آستانه دوسالگي هستيم؛ اسفند ماه امسال دو ساله و تجديد انتخابات خواهد شد. س: مجدد انتخابات انجام ميشود. خاتمي: بله؛ به علاوه انتخاب «هيات انديشهورز». س: اين هيات انديشهورز چيست که گفتيد تشکيل شده و نظارت بر کارگروههاي مختلف دارد؟ خاتمي: مقام معظم رهبري در ديدار اخيري که با خبرگان داشتند طرح موضوعي کردند که ما يکسري شعارهايي از ابتداي انقلاب داشتيم و بايد در آستانه 40 سالگي انقلاب ارزيابي کنيم که در اين شعارها پيش رفتيم يا پس رفتيم يا متوقف شديم. برخي مسائل فرهنگي، برخي مسائل اقتصادي، برخي مسائل سياسي هست که بايد ارزيابي شود. فرمودند يک هيات انديشهورز را خبرگان تشکيل دهند که اين مسائل را ارزيابي کنند و خروجي را به من گزارش دهند. گويا اين کار، کار خود معظمله است و از خبرگان هم استفاده ميشود. س: اعضاي هيات انديشهورز همه عضو خبرگان رهبري هستند؟ خاتمي: در هيات رئيسه نشستيم و گفتيم هيات انديشهورزي که آقا ميفرمايند يعني کميسيونها که نيست، بايد چطور تشکيل شود؟ گفتيم براي اينکه زمينههاي کار فراهم شود يک کارگروهي تشکيل دهيم؛ اين کارگروه چه کند؟ رهبري 4 موضوع مطرح کردند و فرمودند اگر فکر کنيم به 15-14 موضوع ميرسد. اين کارگروه بيايد اين موضوعات را مشخص کند. بعد بنا داريم از همه نخبگان در اين عرصه استفاده کنيم. اگر در دانشگاهي روي مسائل اقتصادي کار شده است، دعوت ميکنيم و ميگوئيم اين موضوعات ما است کار کنيد و نتيجه را به ما اعلام کنيد. در نهاد ديگر در عرصه مسائل سياسي خوب کار کردهاند، از همه استفاده ميکنيم. يعني اين کارگروهي که تشکيل داديم کار مقدماتي ستادي انجام ميدهد که انشاالله شکل بگيرد و حتي بتوان يک موضوع را به عنوان نمونه پي بگيريم تا اجلاس. در اجلاس يک طرح دو فوريتي بيايد، طرح دو فوريتي با حدود 20 امضا است که هيات انديشهورز از صحن علني خبرگان انتخاب شوند؛ بنابراين من در مجلس خبرگان نگفتم هيات انديشهورز تشکيل شد، بلکه گفتم کارگروه در دبيرخانه تشکيل شد. البته هيات رئيسه تصميم گرفتند خودشان عضو اين هيات نباشند؛ عضو اين کارگروه هم نباشند اما احترام همه خبرگان بر ما لازم است. خب اين طرح دو فوريتي ميآيد و افراد براي اين هيات نامزد ميشوند و سپس، اين هيات با تشکيلات سامانيافته کارش را شروع ميکند و انشاالله نتيجه را محضر مقام معظم رهبري تقديم ميکنيم. س: خيلي خوب است؛ فکر ميکنم براي اولين بار است که اين اتفاق رخ ميدهد! خاتمي: لطف مقام معظم رهبري به خبرگان، يکي همين مورد است که اين مسئوليت را به خبرگان رهبري واگذار کردند و نشاطي هم پيدا شده است. س: الان جلسات هيات رئيسه هر چند وقت به چند وقت انجام ميشود؟ مستمرتر از قبل شده است ظاهرا. خاتمي: در اين چند دوره، تلاش و نشاط آيتالله جنتي (رئيس مجلس خبرگان) با اين سن و سال براي ما قابل تعجب است. در دورههاي گذشته 6 ماه يک بار جلسه داشتيم؛ الان آقاي جنتي ماهي يک بار جلسه برگزار ميکنند و اگر موضوعات ضروريتر باشد، دو هفته يکبار جلسه برگزار ميشود. به شدت پيگير هستند، به خصوص درباره هيات انديشهورز با انگيزه بيشتري دنبال ميکنند و اگر تاخير کنيم و به وقت در جلسه نباشيم توبيخ ميشويم. س: اسفند ماه دوباره انتخابات برگزار ميشود؟ خاتمي: در اسفند ماه دوباره هيات رئيسه تجديد ميشود؛ اعضاي کميسيونها تجديد ميشوند. س: سالي يک بار اين انتخابات را داريد؟ خاتمي: دو سال يک بار برگزار ميشود. هيات انديشهورز هم انشاالله تشکيل ميشود. فکر ميکنم اجلاس اسفند ماه ما تماماً به انتخابات مرتبط ميشود. س: اين مجلس خبرگان فکر ميکنم جوانترين مجلس خبرگان ما است؟ خاتمي: بله. جوانها و مجتهدين جوان آمدهاند و حدود 30 نفر هم جابهجا شدند. تعدادي از بزرگان ما که به ديدار خدا رفتند و جاي آنها آمدهاند. برخي از عزيزاني که آمدند جايگزين اعضاي ديگر شدند؛ در مجموع، مجلس خبرگان کاملاً مورد اطميناني است. س: ديداري با آقا ده سال پيش داشتيد که ايشان فرمودند، بايد هميشه خبرگان حداقل ده گزينه براي رهبري در آستين خود داشته باشد. آيا الان هم اين طور است؟ خاتمي: من اين حرف را همان ده سال پيش گفتم اما برخي از هر حرفي که در اين عرصهها بيان ميشود، سوءاستفاده ميکنند. تا اين حرف را بيان ميکنيد ميگويند حال آقا خوب نيست و خطر است و دهها دروغ بر اين اضافه ميکنند. سخن اين است که اصلا کار خبرگان همين است. س: مهمترين کار خبرگان همين است. خاتمي: بله؛ مهمترين کار خبرگان همين مسئله است و به فضل خدا به وضع بسيار آبرومندانه و فوقالعاده محرمانه بررسي ميکنيم و ارزيابي ميکنيم و خروجي فقط به مقام معظم رهبري بيان ميشود. بنده در همه اين دورهها در هيات رئيسه خبرگان بودم و هيچگاه هم دنبال اين نرفتم که ببينيم چه کساني در مظان هستند يا نيستند؛ چرا که بحمدالله رهبر با نشاطي داريم. بدون مبالغه بيان ميکنم که سلامتي ايشان از بنده که دو دهه از ايشان کوچکتر هستم، به مراتب بهتر است؛ ورزش ايشان، کوهپيمايي ايشان سر جاي خود است. س: سفر اخير ايشان به کرمانشاه بسيار با نشاط بودند. خاتمي: بله. الحمدلله خيلي با نشاط و سلامتي و با انگيزه هستند. خدا گواه است هر زماني که به ايشان نگاه ميکنم، به نشاط ايشان و به انگيزه فراوان ايشان مدام غبطه ميخورم. شاکر خداوند هستيم که خداوند نعمت رهبر اينچنيني را به ما عنايت کرده است. س: دو ديدگاه براي خبرگان غير از مسئوليت سنگين تعيين رهبري وجود داشته؛ يکي نظارت بر عملکرد رهبري است و برخي ميگويند مراقبت از رهبري يا ولايت فقيه است. کدام مورد درست است؟ مراقبت يا نظارت است يا هر دو را به يک معنا ميتوان تفسير کرد؟ خاتمي: در قانون اساسي کلمه «نظارت» نيست؛ کلمه «مراقبت» وجود دارد. من متن مذاکرات قانون اساسي را ميخواندم و ديدم متن اين است که اگر کسي از رهبري حرف و شکايتي داشت، اين را چطور دنبال کند؟ يک نظريه اين بود که دستگاه قضائي بايد دنبال کند، يک نظر اين بود که شوراي نگهبان دنبال کند و يک نظر هم اين بود که همان خبرگاني که رهبري را انتخاب ميکنند، همانها مسئله را دنبال کنند و اين نظر راي ميآورد. پس محضر عزيزان حقوقدان ميگويم به متن مذاکرات قانون اساسي مراجعه کنند؛ مطلقاً در قانون اساسي اسم «نظارت بر رهبري» نيست. من خواهش ميکنم نگاه عزيزان بيننده ما نگاه حقوقي باشد؛ اصلاً نگاه سياسي در اين عرصه نداريم. قصه اين است که نظارت بر دولت در قانون اساسي آمده، نظارت بر قوه قضائيه آمده، نظارتهاي مختلف آمده است. دليل اينکه نظارت بر رهبري در قانون اساسي نيست، اين است که اگر نظارت بر رهبري بود بايد راهکارش را بيان ميکرد. نظارت بر قواي ثلاث هست اما نظارت بر رهبري نيست؛ دليلش هم اين است که آن زمان رهبر، امام راحل عظيمالشان بودند، اصلاً به ذهنها نميآمد چون شخصيتي منحصر به فرد بود و حريم به گونهاي بود که گمان ميشد اين جسارت به امام (ره) است، اما با اين همه که در قانون نيست، مقام معظم رهبري با آغوش باز ميپذيرند. يک جلسه حضرت آقاي محمدي گلپايگاني و آقاي حجازي در کميسيون تحقيق خبرگان آمدند و تمام تشکيلات را بيان کردند. خود مقام معظم رهبري فرمود ميتوانيد دفتر داشته باشيد، سير تصميمات رهبري را پي بگيريد؛ مثال زدند که مثلاً ببينيد ما در جريان فتنه چه کرديم؟ چگونه ورود کرديم و چگونه خروج کرديم؟ با اين که در قانون اساسي نيست اما رهبر بزرگوار ما با آغوش باز استقبال کردند منتها فرمودند بايد شاخص داشته باشد. اگر کسي عملکرد رهبري را درست بخواهد ارزيابي کند، زيرمجموعهاي را ارزيابي کند که آقا مستقيماً اداره ميکند، نيروهاي مسلح را آقا اداره ميکند، فرمانده کل قوا است. گردش کار در سطوح بالا ميشود و ايشان تصميم ميگيرند و الان در همه عرصهها قواي ارتش، سپاه، بسيج، نيروي انتظامي، وزارت دفاع ما شاهد پيشرفت فوقالعاده هستيم. در عرصه ديني که من سروکار دارم و براي سخنراني آنجا ميروم، مسئوليتي آنجا ندارم، ميبينم فرماندهان براي ايام اعتکاف آمدهاند، فرمانده محترم خودش جزو معتکفين بود و افراد تا اندازه براي اعتکاف آمدند که قرعهکشي کردند. اين وضعيت تدين در اين نيروهاست. س: کدام فرمانده بودند؟ خاتمي: ظاهرا نهاد حفاظت اطلاعات ارتش بود که در مسجد اعتکاف برگزار کردند. مقصود من اين است که تمام فرماندهان ما اينچنين هستند. س: در اين مدت، از زمان مرحوم آيتالله مشکيني تا الان بحثهاي طلبگي هميشه در هيات رئيسه خبرگان بوده، تا الان موردي بوده که مباحث بسيار داغ شده باشد؟ خاتمي: بله. مواردي بحثهاي داغ طلبگي در صحن علني خبرگان شکل گرفته است؛ آنچه را که گفتني است براي شما بازگو ميکنم؛ اين بود که طرحي را دنبال ميکردند که مجلس خبرگان در مراکز استانها دفتر نمايندگي داشته باشد. فايده بودن اين دفتر اين بود که اعضاي خبرگان بيشتر به استاني که انتخاب شدهاند، ميروند و هدف اين بود که مردم با خبرگان آشنا شوند و تعدادي هم مخالف بودند؛ اجازه دهيد نام موافقان و مخالفان را بيان نکنم هر چند به ياد دارم. برخي ميگفتند هزينه بيخود بر خبرگان تحميل ميشود؛ اين آقا که نماينده ولي فقيه است، عضو خبرگان هم هست و در دفتر هم حضور دارد و نياز نيست دفتر ديگري ايجاد کنيم. تعدادي از اعضاي خبرگان گفتند ما نماينده ولي فقيه نيستيم و آمد و رفت به استان داريم و بايد يک امکاني داشته باشيم؛ اين دو نظر بود. طبيعي است که وقتي دفتر تشکيل داديد، دو الي سه نفر پرسنل ميخواهد، آمد و رفت ميخواهد و 10-8 ميليوني خرج دارد. ما که عضو خبرگان رهبري هستيم بايد بيشتر رعايت کنيم، اگر ضرورت دارد باشد اما اگر ضرورت ندارد اين کار مناسب نيست؛ در صحن علني برخيها ميگفتند من راي دادن به اين طرح را «واجب بيّن» ميدانم، برخي ميگفتند «حرام بيّن» است. س: رئيس مجلس خبرگان آن زمان چه کسي بود؟ خاتمي: آقاي هاشمي رفسنجاني بودند. جالب اين است که در هيات رئيسه هم دو نظر وجود داشت، يعني 5 نفري که در بالا نشسته بودند هم دو نظر داشتند. گفتيم رايگيري ميکنيم؛ دقيقاً با يک راي اختلاف، داشتن چنين دفتري راي آورد تا به دوره رياست آيتالله مهدوي کني رسيد و از اولين جاهايي که حذف شد، همين بود. گفتند مايه اختلاف در برخي استانها شده است و کارايي بايسته را اين دفتر ندارد؛ البته محض اطلاع بينندگان عرض ميکنم که هزينه نمايندگي –اعضاي خبرگان حقوق دريافت نميکنند- براي سرکشي به استان و نياز به مکان و غيره تامين ميشود و هيات رئيسه خودش را موظف ميداند که هزينه نمايندگي را بپردازد ولو اعضا دفتر نداشته باشند کار لنگ نخواهد شد. مقصود اين است که در آن جلسه ديدم، بحث طلبگي کاملاً حوزهاي ايجاد شد. بنده اعتقادي دارم که چند بار هم بيان کردهام که بسياري از مذاکرات ما قابل پخش است؛ اندکي از مذاکرات هست که محرمانه است. آئيننامه خبرگان ميگويد اصل بر غيرعلني بودن است. بر اين باورم که ما برنامه راديويي تلويزيوني داشته باشيم و با برنامه و حسابشده، بخشهايي از اين نطقها پخش شود تا مردم با خبرگان و مباحث خبرگان آشنا شوند؛ مردمي که ميخواهند پاي صندوق راي بيايند. تصميم هم گرفتيم و يک جاهايي هم پيش رفتيم و برنامههايي هم ساخته شد اما نميدانم چرا متوقف شد. س: چرا؟ چه نهادي بايد تصميم بگيرد؟ خاتمي: اين را بايد هيات رئيسه تصميم بگيرد، مصاحبههايي هم شد که تصميم گرفته شود که برنامههايي داشته باشيم؛ هفتهاي يک بار نشد دو هفتهاي يک بار برنامه مخصوص خبرگان باشد که متنوع شود تا مردم خبرگان و مباحثي در آن مطرح ميشود را بشناسند؛ طوري مطرح نشود که خبرگان سالي دو بار جلسه تشکيل ميدهند؛ اينطور نيست؛ ما 6 کميسيون داريم. س: اين انتخاباتي که منجر به تشکيل اين مجلس شد خيلي متفاوت از انتخابات خبرگان قبلي بود، تفاوتهاي ويژهاي داشت. آيا درباره اين در خبرگان بحث شد؟ خاتمي: بله. يک نظر اين بود که مايه نشاط حضور شد؛ يعني حضوري که اين بار در خبرگان بود بيش از گذشته بود؛ اين يک نظر بود، يک نظر ديگر هم اين بود که اين برجستگي را داشت، البته يک مقداري هم قداست خبرگان هم شکسته شد. به عبارت ديگر جنس انتخابات مجلس شوراي اسلامي با جنس انتخابات خبرگان متفاوت است؛ مجلس با نان و آب مردم، زندگي روزمره مردم سر و کار دارد اما مجلس خبرگان چنين نيست، قانوناً دو وظيفه به خبرگان واگذار شده که انجام ميدهند؛ اين دو نظر است. البته مطمئناً در صحن علني خبرگان اين دو نظر مورد بحث و ارزيابي قرار ميگيرد. سياست کلان و کلي اين است که کشور را معطل انتخابات نکنيم، هر انتخاباتي پيامدهاي طولاني دارد، هر سال تنش در کشور باشد مناسب نيست. اصلش مورد تائيد است اما اينکه انتخابات مجلس خبرگان با کدام انتخابات برگزار شود بايد صحن علني نظر دهد. س: شما دوباره از کرمان آمديد و اول شديد؟ خاتمي: بله. قصه کرمان ما داستاني دارد. بعد از جنگ يا سالهاي آخر جنگ بود که جناب حاج قاسم سليماني فرمانده لشگر ثارالله بود، ما را به عنوان منبري دهه اول محرم دعوت کرد و ما هم رفتيم. رفتيم که رفتيم! دهه دوم و دهه سوم و دهههاي ديگر هم دعوت شديم و آنجا ماندگار شديم. س: هنوز هم در آنجا منبر ميرويد؟ خاتمي: بله؛ به منبر رفتن افتخار ميکنم. طلبهاي به من گفت در علماي کرمان صحبت شده - اين مطلب براي سال 76 است - که شما نماينده خبرگان شويد. به آن طلبه گفتم ولم کن آقاجان! من هيچ علاقه و انگيزه و عشقي به اين کار ندارم و بحمدالله مشغول تدريس هم هستم. من اين طوري رد شدم. بعد ديدم مرحوم ايتالله شرعي من را خواست و گفت جامعه مدرسين تصويب کردند که شما بايد به آنجا برويد. گفتم جامعه مدرسين تصويب کرده، عيبي ندارد ولي دو نکته دارم؛ يک ريال خرج نميکنم و واقعاً هم همين بود، نکته دوم هم اين بود که چون من به قصد تکليف آمدهام شيخ کرمانيها آيتالله موحدي کرماني است، او اگر شب انتخابات هم بگويد کنار برويد من کنار ميروم. ما وارد شديم و شفاف هم حرف زديم. گفتم من بسيجي هستم و بسيجي خواهم بود؛ نگوئيد نميدانستيم. مواضع من اين است و با هيچ کسي در ولايت تعارف ندارم. دوره اول اين را بيان کردم و دوره دوم همين را بيان کردم، عجيب اين دوره بود. دوره اول که طلبه گمنامي بوديم 10 هزار راي از نفر دوم فاصله داشتيم. خيلي هم بالا و پائين شد و معلوم شد اين ده هزار راي اضافه است و نفر اول شديم. در دوره دوم نزديک به 900 هزار راي در استان آورديم که مرحوم آقاي هاشمي رفسنجاني که کرمان بود، گفت خيلي زياد است. آن هم کسي که 8 سال موضع گرفته و سکوت نکرده است. دوره سوم بسيار براي ما سخت گذشت؛ شايد بگويم 500 صفحه فحاشي و هتاکي شد. اهانتهايي که در فضاي مجازي شد و من شرم دارم بيان کنم. يک نمونه اين بود که در فضاي مجازي منتشر کردند که خاتمي گفته است اگر زني در حال شير دادن به بچه موسيقي گوش دهد، بچهاش زنازاده ميشود. يک دروغ بيپدر و مادر اينچنيني بيان کردند که يک مسلمان اين حرف را بيان نميکند. اين را در سطح وسيع منتشر کردند. اين که شما 500 صفحه چنين فضايي را ببينيد؛ مستقيم راديو امريکا و راديو انگليس و نهادهاي ديگر تماماً اين دغدغه را داشتند که خاتمي را بيندازند، ما هم هيچ کاري نداشتيم جز مسافرت، به شهرهاي مختلف استان سفر ميکرديم با اين که دو هفته وقت تبليغات خبرگان بود من يک هفته سفر کردم. به فضل خدا اين دوره هم که اوج تخريبها شکل گرفت، فاصله بنده با نفر بعدي 30 هزار راي شد. س: حاج آقا چه سالي ازدواج کرديد؟ خاتمي: سال 60 بود. س: با دختر شهيد آيتالله سعيدي ازدواج کرديد؟ خاتمي: بله. سالروز شهادت ايشان نزد امام رفتيم، با خانواده محضر امام رفتيم. فرزند بزرگ ايشان که الان توليت حرم حضرت معصومه (س) هستند، از والدشان گفتند که ايشان عاشق شما بود، امام فرمود من آقاي سعيدي را بهتر از شما ميشناسم. بعد اجازه عقد را گرفتند، معمولاً امام وکيل زن ميشدند. س: مهريه چقدر بود؟ خاتمي: 70 هزار تومان بود که ما داديم، ايشان را به حج برديم و مهريه هم پرداخت کرديم. س: رابطه خيلي دوستانه و عاشقانه است؟ اتفاق افتاده براي ايشان عاشقانه بنويسيد؟ خاتمي: ما اهل نوشتن نيستيم اما تلفن ميزنيم و احوال ميپرسيم. س: در کارهاي خانه کمک ميکنيد؟ خاتمي: تا درس تعطيل ميشود، بلافاصله کار ديگري داريم. من در دهه آخر ماه صفر سه استان سفر داشتم؛ اروميه، گيلان و کرمان رفتم. در شهرهاي مختلف حضور داشتم. خوب است که بدون تعارف بگويم من زياد اهل کمک به خانواده نيستم چون حضور ندارم، اگر باشم و کاري باشد و کاري بتوانم انجام ميدهم. س: اهل غذا درست کردن هستيد؟ خاتمي: بله. ما سال 54 به قم رفتيم و سال 60 ازدواج کردم. 6 سال حجرهنشين بودم. آبگوشت خوشمزه، پلو قيمه و پلو سبزي خوشمزه درست ميکنم؛ خيلي شنيدني است. صبح به درس ميرفتيم و چراغ را روشن ميکردم و زودپز هم ميگذاشتيم تا ظهر که ميآييم آبگوشت آماده باشد. وقتي ميآمديم ميديديم باد زده و چراغ را خاموش کرده است. ظهر ميآمديم و هيچ خبري از غذا نيست. روز بعد سوي چراغ را بالا ميبرديم که خاموش نشود. وقتي آمديم ديديم استخوانها هم در حال سوختن است. آن روزها اين وضعيت نبود که در مدارس صبحانه و نهار و شام ميدهند. مدرسه فيضيه اين بساط نبود. خودتان بايد غذا ميپختيد و خودتان هم بايد لباس ميشستيد. من اين 6 سال زندگي اين چنيني را تجربه کردم. س: الان در حوزه اين چنين نيست؟ خاتمي: خير. الان تقريباً تمام مدارس ما نهار را ميدهند و برخي صبحانه و شام هم ميدهند. الان مانند گذشته نيست و ماشين لباسشويي هم هست و نياز به فشار دادن به لباس و مچاله کردن لباس نيست، ولي ما آن زمان 6 سال اينطوري زندگي کرديم. س: چند فرزند داريد؟ خاتمي: 6 فرزند دارم. افتخار ميکنم که پدر دختران هستم. س: 6 دختر خانم داريد؟ خاتمي: بله. همه تحصيلکرده هستند. غير از آخري که الان دبيرستاني است همه ليسانس را گذراندهاند و سه دختر هم طلبه هستند. س: ازدواج کردهاند؟ خاتمي: بله. ما 5 داماد داريم. س: افراد شناخته شده هستند؟ خاتمي: خير؛ همه روحاني هستند. از مواردي که در ازدواج ابا داشتم، ازدواج سياسي بود. هيچ کدام سياسي نبود. خواستگار ميآمد معيارها را ارزيابي ميکردم و بعد توافق ميکرديم. س: تاکنون دامادها از شما دستخط گرفتهاند که کارشان راه افتد؟ خاتمي: خير؛ مطلقاً اين چنين نبود است. البته دستخط در قرآن به اينها اهدا کردهام، دستخط نوشتهام. کتابهاي خودم را که حدود 20 جلد بود به اينها اهدا کردهام. امام وقت ازدواج ما قرآني را اهدا کردند و امضا هم کردند و آن را نگه داشتيم. زندگي من به فضل خدا زندگي معمولي است و ذرهاي از عنوان و موقعيت بنده استفاده نکردهاند. يکي از فرزندان من پزشک است و تا سال چهارم پزشکي مخفي کرده بود، نه اينکه ترسي داشته باشد. بلکه سفارش من را عملي کردند که گفتم خانم خود باشيد و خودتان پيشرفت کنيد. س: در چه حوزهاي تحصيل کردند؟ خاتمي: گوش، حلق و بيني هستند. س: ويزيت شما هم با ايشان است؟ خاتمي: بله. همين ديشب حال ما خوب نبود و ايشان ويزيت کردند. س: چند نوه داريد؟ خاتمي: فکر ميکنم به 8-7 نفر رسيده است. دو سه نوه دختر و بقيه پسر هستند. س: شيرينتر از بچهها هستند؟ خاتمي: بله. برخيها له له ميزنند تا خدا به آنها پسر بدهد، من به خدا ميگويم که ممنونم با مشغلههايي که دارم دختردار شدم. اگر پسردار ميشدم چقدر گرفتار ميشدم. س: چند وقت به چند وقت دور هم جمع ميشويد؟ خاتمي: بحمدالله هفتهاي يکبار دور هم جمع ميشويم. س: بحثهاي سياسي هم مي کنيد؟ خاتمي: بحث سياسي نميکنيم؛ اخبار سياسي هست. س: امکان داشته که به خطبههاي شما ايراد بگيرند که فلان مطلب را نبايد بيان ميکرديد؟ خاتمي: ايراد به لباس من گرفتهاند؛ فلان جا عمامه شما خراب بود و عباي شما مورد داشت. معمولاً در بحث مسائل، تشويق بوده است. س: به بحث نماز جمعه برسيم. قبل از اين بحث، بگويم که شما گفتيد افتخار ميکنم منبري هستم و هنوز هم منبر ميرويد. در جايي گفتيد بايد از سکولاريزه کردن منبر و مداحي خودداري شود. اين يعني چه؟ خاتمي: احساس ميشود برخي به اين سمت و سو ميروند که در منبر هيچ سياستي بيان نشود؛ منبرهايي برويد که 50 سال پيش ميرفتند. اين سکولاريزه کردن است. منبر آيه ميخواهد، روايت ميخواهد، مسئله ميخواهد، روضه هم ميخواهد، سياست هم ميخواهد. من مخالف هستم که کسي بالاي منبر برود که از اول تا آخر سياست بگويد. س: شايد همين کار را خراب کرده است. خاتمي: برخي هم بيان ميکنند من فقط منبر اخلاقي ميروم؛ با اين هم مخالف هستم، اسم اين را سکولاريزه کردن منبر ميگذارم. برخي مداحان روضه ميخوانند و ذکر مصيبت ميخوانند اما تا به امام ميرسد زورشان ميآيد بگويند رحمهالله عليه! زورشان ميآيد يادي از شهدا کنند. اين هم سکولاريزه کردن مداحي است. س: برعکس هم داريم که خيلي مجلس را سياسي ميکنند. خاتمي: اعتدال اين است که آقاي مداح و منبري روضهاش را بخواند، اين حرفها براي برخي سخت است ولي بايد بيان شود. ما به شهيدان عزيز احترام ميگذاريم، ياد آنها ميکنيم ولي روضه ما بايد روضه اباعبدالله(ع) باشد. روضه حضرت علياکبر (ع) و روضه حضرت علي اصغر(ع) باشد، اينها بايد محور باشد. وسط روضه رفتن در سياست درست نيست؛ اين خلاف فن است. روضه شما اشک را پائين ميآورد و سياست اشک را بالا ميبرد. سياست بگويند اما به وقتش بگويند. اين که وسط روضه يکباره فاز روضه را عوض کنند درست نيست. من به اعتدال در اين عرصه معتقد هستم. هم خطابه و هم مداحي بايد اعتدال داشته باشد. س: نماز جمعه شما مشتري زيادي دارد. زمانهايي که شما خطيب نماز جمعه هستيد معمولا متفاوت است. آن زمان که خدمت شما بوديم گفتيد خيلي مطالعه ميکنيد. خاتمي: بله. س: ماهانه چند بار خطبه داريد؟ خاتمي: يک بار خطبه دارم؛ فازش، همان فاز است. س: يعني به فاصله يک ماه مطالعه ميکنيد؟ خاتمي: به خصوص هفته آخر مطالعه دارم، مقيد هستم در بحث قرآني کار کنم. برخي به من ميگويند در عمق سياست وارد ميشويد و من ميگويم اتفاقاً نقطه ثقل بنده، مباحث قرآني است. 50-40 تفسير براي يک آيه ديده ميشود، چون مخاطب هم مخاطبي است که شايستگي اين را دارد. در مسائل سياسي هم بنده سخنگوي نظام و سخنگوي وزارت خارجه نيستم. شنيدم برخي از مرتبطين با وزارت خارجه گفتهاند برخي از ائمه جمعه کار ما را خراب ميکنند؛ من گفتم يعني چه؟ ما حرف خود را بيان ميکنيم. تريبون مردمي است و حرف مردم را بيان ميکند و تصريح هم ميکنيم که خارجيها اگر مواضع سياسي ما را ميخواهند ببينند از زبان وزارت خارجه بشنوند. اين مواضع دولت نيست. س: شده است برخي مواقع ترديدي کنيد و از مسئولي استمزاج کنيد؟ خاتمي: فراوان شده است. من به استقبال مي روم. هفته نيروي انتظامي به سردار اشتري ميگويم اگر خودت در اين جايگاه بوديد چه ميگفتيد و براي من بنويسيد يا آن زمان که آقاي لاريجاني در عرصه هستهاي بود. س: دبير شوراي عالي امنيت ملي بود. خاتمي: بله. در رابطه با قضاياي هستهاي با ايشان مشورت ميکردم. يک بار ايشان گفت صبر کنيد، امشب جلسهاي با 1+5 داريم، گفتند اجازه دهيد اگر سر عقل آمدند، يکجور بايد صحبت شود و اگر خيرهسري کردند بايد طور ديگري صحبت شود. بعد از جلسه به من گفتند چطور صحبت کنم. مشورت ميدهند. در مسائل ديگر هم که مربوط به مسئول خاصي است هم اينچنين است. مثلاً درباره مسئله حج که امسال درست شد و حجاج در مجموع احترام شدند، ميخواستم در ماهي که حج بود خطبه بخوانم. متن را نوشتم و به آقاي قاضي عسگر نماينده ولي فقيه در حج گفتم اين را ميخواهم بخوانم. پسفردا نگوييد ما درست کرديم و سيد احمد خاتمي در خطبهها بهم ريخت. هر جايي ضرر دارد بگوييد تا حذف کنم. ايشان خوب هم مشورت داد، گفتند ما کاري به مسائل سياسي نداريم و هر چه ميخواهيد بيان کنيد اما فعلاً اظهارنظراتي که درباره حج ميشود، حساس هستيم و اين مطلب گفته شود يا اين مطلب بيان نشود و اختصاص به مسئول خاصي ندارد. س: به حج اشاره کرديد؛ اين حج براي مردم يک قدري حلنشده است. مثلاً ما با عربستان و سعوديها اين همه مشکل داريم، سعوديها اين همه در فضاي سياسي توهين ميکنند و ظلم به مردم يمن ميکنند. به حج برويم و مبلغي به سعوديها ميدهيم. برخي ميگويند اين مبلغي که ما ميدهيم، صرف همين کارها ميکنند. خاتمي: حج از واجباتي است که در هيچ شرايطي نبايد تعطيل شود. در روايات هست اگر بر کسي حج واجب باشد و انجام ندهد، به او ميگويند «نامسلمان بمير». مسئله «حضور» ما در مراسم حج موضوعيت دارد؛ مسئله حضور را تاکيد ميکنم. اينکه پولهاي ما را خرج کشتن مردم يمن ميکنند، آنها پولهاي عرصه نظامي خودشان را از پولهاي نفت به دست ميآورند و خرج آن جنايات ميکنند. ائمه (ع) به حضور عنايت داشتند و مقام معظم رهبري هم به حضور عنايت دارند و مراجع عاليقدر تقليد هم بر حضور تاکيد دارند. اينها نميخواهند شيعه حضور داشته باشد. اينها نميخواهند در مراسم حج شيعه حضور داشته باشد؛ بنابراين هر چيزي را بايد در جاي خود ديد. س: از خطبههاي نماز جمعه و حضور مردم راضي هستيد؟ خاتمي: ببينيد، يک بخش خطبه جاذبيت خطيب جمعه است؛ عوامل ديگر هم موثر است. س: چه عواملي؟ خاتمي: اينکه صدا و سيما قوي وارد شود. تجربه نشان داده است هر جايي صدا و سيما قوي وارد شده، اجتماع و حضور قوي بوده است. عليرغم اين همه تبليغاتي که عليه صدا و سيما است اما به فضل خدا صداوسيما هنوز حرف اول را ميزند. در همين انتخابات در حضور حدود 70 و چند درصدي، نقش صداوسيما و مناظرات را نميتوان ناديده گرفت. من نميگويم کوتاهي ميکنند، ولي هر چه در اين کشور بخواهد باشکوه شود بايد صداوسيما وارد شود؛ بنده به سهم خود راضي هستم. به سهم خود از مردم راضي هستم، اجتماع باشکوهي است. معتقد به تحول هستم ولي اينطور که برخيها تبليغ ميکنند که مردم ديگر به نماز جمعه اعتقاد ندارند و افت کرده است را 100 درصد خلاف ميدانم. س: شما آدمي هستيد که اهل مطالعه و فضاي فرهنگي هستيد. فضاي فرهنگي را دقيقاً ميبينيد. يکبار با شما مفصل صحبت کرديم. بايد براي فضاي فرهنگي فکري کرد. حوزه علميه ما در اين عرصه چه نقشي دارد؟ خاتمي: اصلاح فضاي فرهنگي يک عمليات است. من همه مسائل فرهنگي را معتقدم يک عملياتي است که همه بايد وارد شوند. در قصه حجاب، آن قانوني که شوراي عالي انقلاب فرهنگي در سال 84 تصويب کرده است، انصافاً قانون جامعي است و 300 و خردهاي ماده دارد که به 25 تشکيلات ماموريت داده شده؛ اين عمليات است. اگر فقط نيروي انتظامي بخواهد وارد شود جواب نميدهد. بايد صدا و سيما، نيروي انتظامي، دستگاه قضائي، سازمان تبليغات اسلامي، دفتر تبليغات و وزارتخانهها همه با انگيزه وارد شوند تا نتيجه دهد. قصه مسائل فرهنگي همينطور است و نقش حوزه علميه، نقش ارشاد و روشنگري است، بايد بستر شبههزدايي را فراهم کنيم و نقش حوزه همين است. بنده معتقدم ظرفيت در حوزه فراهم است. ما در همه عرصهها متخصص داريم حتي در عرصههاي هنري متخصص داريم. در اين ميان بايد تشکلي بيايد و از اين ظرفيتها استفاده کند. س: چه کسي بايد اين کار را انجام دهد؟ خاتمي: اين کار اصالتاً با شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. آقا فرمودند مهندسي فرهنگي با شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. اقا فرمود من وظيفه خودم را انجام دادم و بهترينها را انتخاب کردم. نگراني آقا درباره فضاي مجازي و آسيبهاي اجتماعي است. س: شما در جايي گفتيد که در 27 سال گذشته به اندازه تمام طول تاريخ به روحانيت هتاکي شده است. واقعاً اين را اعتقاد داريد؟ خاتمي: من نميدانم اين را گفتهام يا نگفتهام، کجا از قول من نقل شده، ولي اين را گفتهام که در طول اين 37 سال بيشترين هجمهها به ولايت فقيه شد. از ابتداي پيروزي انقلاب تا الان. بعيد ميدانم درباره روحانيت اين چنين گفته باشم؛ البته هتاکيها فراوان بوده ولي اين را قطعاً بيان کرده ام که در عرصه ولايت فقيه، شبهه نبوده است که اينها مطرح نکنند و جالب است که به تمام اين شبهات پاسخ داده شد. س: بحث آخر درباره فضاي سياسي کشور است. آقا سيد احمد خاتمي از فضاي سياسي کشور راضي هستند؟ خاتمي: فضاي سياسي که امام در پي آن بود و مقام معظم رهبري در پي آن است و معتقديم خدا و پيغمبر هم از ما ميخواهند همان فضاي سياسي حکومت علوي است. فضاي سياسي حکومت علوي، فضاي عدالت است. آنچه انتظار ميرود اين است که نظام سياسي ما عدالت را در راس داشته باشد، فرهنگ اخلاق در عرصه عملي. برخيها اخلاق اخلاق ميکنند و گوش فلک را از اخلاق کر کردهاند اما در همان حال بداخلاقي دارند. س: همه مناظرهها را ديديد؟ خاتمي: من مناظرهها را ديدم و بسيار شرمنده شدم. برخي از اين مناظرهها داخل نظام نبود، برخيها حرفهايي بيان کردند که اگر اپوزيسيون هم ميخواست بيان کند، تندتر از اين نميتوانست بيان کند. س: از حضور شما تشکر ميکنم، مثل هميشه صحبتهاي شما به دل نشست. برنامه ما با دستخط شما تمام ميشود. دستنوشته آيتالله خاتمي در برنامه «دستخط»: «بسمالله الرحمن الرحيم نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران امانتي الهي است و بايد پاسخگوي آن باشيم که آيا امانتدار شايسته بوديم يا نه؟ انشاالله که جواب مثبت باشد. براي پويايي و موفقيت اين نظام اسلامي از آن چه در توان داريم، مايه بگذاريم». با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد