واکنش کیهان به ماجرای بنزین ندادن به هواپیمای ظریف
کيهان/ فرودگاه آلمان در اقدامي توهينآميز از ترس تحريمهاي آمريکا، از سوخترساني به هواپيماي وزير خارجه ايران خودداري کرده است. متاسفانه اين اقدام توهين آميز آلمان با سانسور و انفعال دستگاه ديپلماسي مواجه شد تا در نهايت رسانههاي آلماني جزييات اين اقدام توهين آميز را منتشر کردند. اين اتفاق توسط «اشپيگل آنلاين»، «وست دويچه روندفونک (WDR)»، «نورد دويچهروندفونک (NDR)» و «زود دويچهتسايتونگ» رسانهاي شد. پيش از اين نيز موارد مشابه همواره از سوي رسانههاي خارجي مطرح ميشود و تا پيش از آن، هيچ اطلاعاتي از سوي وزارت امور خارجه منتشر نميشود. گويا مردم ايران براي دستگاه ديپلماسي نامحرم هستند و نبايد از اين گستاخيها مطلع شوند. گستاخيهاي آلمان رفتار گستاخانه آلمان به امتناع از سوخت رساني به هواپيماي ظريف خلاصه نميشود. در مهرماه امسال، آلمان در اقدامي مزورانه با نصب پوستر بر ديوار سفارت اين کشور در تهران، مدعي شد که دولت متبوعش در کنار مردم ايران به برجام پايبند است. اين در حالي است که وزير خارجه اين کشور در اظهارنظري گستاخانه تاکيد کرد که برلين آمادگي دارد فشار ديپلماتيک بر ايران را، همراه با آمريکا افزايش دهد. علاوهبر اين در ماههاي گذشته «زيگمار گابريل» وزير خارجه آلمان در مصاحبه با روزنامه الشرقالاوسط در اظهارنظري گستاخانه گفت:«ما ميخواهيم با مشکل نقش ايران در منطقه با کمک آمريکا مقابله کنيم. به همين دليل ما به وضوح محکوم کردن برنامه موشکي ايران را اعلام کردهايم و چنين اقدامي با قطعنامه ۲۲۳۱ سازگاري ندارد». گابريل همچنين - بهمن ۹۵- در اظهار نظري گستاخانه از رويکرد آمريکا در قبال ايران حمايت کرده و تحريمهاي جديد تصويب شده عليه تهران از طرف واشنگتن را قابل درک ارزيابي کرد. وي - مهرماه ۹۵ - نيز قبل از سفر به کشورمان در مصاحبه با هفتهنامه آلمانياشپيگل گفته بود: «آلمان تنها در صورتي با ايران روابط عادي و دوستانه برقرار خواهد کرد که ايران موجوديت اسرائيل را به رسميت بشناسد». گابريل تاکيد کرد:«سفر من در جهت منافع آلمان و اروپا صورت ميگيرد و با ايران درباره مسائل اخلاقي، حقوقبشر، تسليحات نظامي گفتوگو کرده و از نقش ايران در همپيماني با دولت بشار اسد انتقاد خواهم کرد»! گابريل پس از ورود به ايران در نشست مشترک تجاري ايران و آلمان که در اتاق بازرگاني ايران تشکيل شده بود، جمهوري اسلامي ايران را به وحشيگري! متهم کرد و گفت: «تمامي نيروهاي درگير در جنگ سوريه بايد نقطه پاياني بر اعمال وحشيانه بگذارند که اين امر در مورد ايران و روسيه نيز صادق است که از رژيم بشار اسد، رئيسجمهور سوريه حمايت ميکنند»! در مهرماه ۹۵ نيز خبري در رسانهها با اين عنوان منتشر شد که «نزديک به يکسال است رئيسجمهور کشورمان قصد سفر به آلمان را دارد ولي دولت آلمان به بهانههاي مختلف که برخي از اين بهانهها خالي از تحقير نيست تاکنون با سفر وي موافقت نکرده است»! علاوه بر اين، چندي پيش و به دنبال رفتار تحقيرآميز برخي ماموران کنسولي و همچنين طولاني شدن فرايند صدور و هزينه بالاي رواديد در برخي سفارتخانههاي اروپايي در تهران از جمله آلمان، طوماري توسط مردم خطاب به سفير آلمان در ايران امضاء شد و هموطنانمان خواستار توقف بياحترامي ژرمنها شدند. گلابيهاي برجام! اما اين اولين بار نيست که در دوره پسابرجام، شاهد رفتارهاي تحقيرآميز هستيم. براي نمونه، در بهمن ماه سال جاري، کرهجنوبي در رفتاري گستاخانه و تحقيرآميز و به بهانه تحريم، از اهداي هديه به ورزشکاران ايراني حاضر در المپيک زمستاني 2018 خودداري کرد. در حال حاضر حدود 26 ماه از اجراي برجام و حدود 32 ماه از امضاي برجام سپري شده است. گفتني است آقاي روحاني-آبان 95- با تشبيه برجام به درخت سيب و گلابي، گفت: «درب باغ به روي مردم باز شده است، يک عده کودک به درب باغ آمدهاند ميگويند سيب و گلابي کجاست که ما ميل کنيم، ما باغ را از دست غاصبان درآورديم و درخت کاشتهايم و اين باغ آماده باروري است و صبر براي باروري اين باغ لازم نيست؟». تحريمها به تاريخ پيوست؟! روز بعد- 27 دي 94 - روزنامههاي زنجيرهاي به صف شدند و با تيترهايي همچون «تحريمها به تاريخ پيوست»، «فروپاشي تحريم»، «صبح بدون تحريم»، «تحريمها هم رفت»، «توافقات سياسي و اقتصادي با لغو تحريم ها»، «سد تحريم شکست»، «پيروزي تدبير بر تحريم»، «اينک بدون تحريم»، «سلام بر ايران بيتحريم،خلاص شديم»، «تحريم تمام شد»، «برچيده شدن ظرف تحريمها»، «روز شکست حصر اقتصادي» و... با آب و تاب به بررسي نتايج برجام پرداختند. برخي دولتمردان در کنار رسانههاي زنجيرهاي مدعي اصلاحات نيز در معرفي برجام از تعابيري همچون «فتحالفتوح»!، «آفتاب تابان»!، «معجزه قرن»!، «بزرگترين دستاورد تاريخ ايران»!، «نشانه تسليم همه قدرتهاي بزرگ در برابر اراده ملت»!، «ورقخوردن تاريخ به نفع ايران»!، «پيروزي بزرگتر از فتح خرمشهر»! و...استفاده کرده و با غرور و نخوت، آن را ثمره کارداني و تدبير خود دانستند. روحاني-تيرماه 94- تاکيد کرد که:«تمام تحريمهاي بانکي، بيمهاي، مالي، حملونقل، پتروشيمي، فلزات سنگين و تحريمهاي اقتصادي به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعليق».وي-16 اسفند 94- نيز گفت: «امروز تحريمها، حتي تحريمهايي که مربوط به موضوع هستهاي نبوده برداشته شده و اين مسئله نيز اعلام شده است». تمديد تحريم آيسا، تصويب تحريم کاتسا 2017(مادر تحريم ها)، تمديد وضعيت اضطراري عليه ايران(توسط اوباما و ترامپ)، قانون محدوديت ويزا، پابرجا ماندن تحريم سوئيفت و... به وضوح نشان داد که نه تنها تحريمها به تاريخ نپيوست و صبح بدون تحريم فرا نرسيد، بلکه به دليل «اقدامات نقد در مقابل وعدههاي نسيه» و «امضاي توافق به هر قيمت» و «اجراي برجام به هر قيمت»، زيرساخت تحريمها در پسابرجام گستردهتر شد. همين چند ماه پيش بود که ظريف گفت که «آمريکا آنطور که در توافق هستهاي مقرر شده، تحريمها را رفع نکرده و ما هنوز نميتوانيم در انگليس يک حساب بانکي باز کنيم». انزواي آمريکا! برخي از مقامات ارشد دولت و رسانههاي زنجيرهاي بزککننده برجام در سالهاي اخير به دفعات مدعي شدهاند که يکي از دستاوردهاي برجام اين بوده است «آمريکا را در جهان منزوي کردهايم»، حال سؤال اين است که اين چه انزوايي است که يک روز کره جنوبي از ترس آمريکا، از اهداي هديه به ورزشکاران ايراني امتناع کرده و يک روز هم آلمان از ترس آمريکا، از سوخت رساني به هواپيماي وزير امور خارجه دولت تدبير و اميد امتناع ميکند؟! در روزهاي گذشته «اصغر فخريه کاشان» قائممقام وزير راه و شهرسازي اذعان کرد: «متأسفانه شرکتهاي سازنده قطعات هواپيما و تجهيزات هوايي زيادي هستند که بهدليل ترس و وحشت از تحريمها و جرائم آمريکا حاضر نيستند به آساني به ايران قطعه بفروشند. در نتيجه شرکتهاي هواپيمايي ايران نميتوانند به موقع قطعات مورد نياز ناوگان خود را تأمين و تعويض کنند». بلومبرگ-ارديبهشت 95- در گزارشي با عنوان «مديران اجرايي نيز در مورد رفع تحريمهاي ايران گيج شدهاند» به تحقيق و بررسي در زمينه نگراني شرکتهاي اروپايي براي ورود به بازار تهراناشاره کرد و نوشت: «نيمي از کمپانيهاي بينالمللي به شدت مشتاقند تا با ايران وارد تجارت شوند و تحقيقات نشان داده است که تنها کمپانيهاي خارجي به علت اينکه همچنان تحريمهاي ايران به طور کامل برداشته نشده است، عقب کشيدهاند». روزنامه نيويورکتايمز نيز-فروردين 96- در گزارشي با اشاره به تداوم هراس شرکتهاي بينالمللي از معامله با ايران به دليل تحريمهاي پابرجا مانده آمريکا، تصريح کرد: «حتي مشتاقترين سرمايهگذاران خارجي در ايران آهسته گام برميدارند». آسوشيتدپرس نيز چندي پيش در گزارشي نوشت: «شرکتها و بانکهاي بينالمللي از وزارت خزانهداري آمريکا خواستهاند با صدور يک دستورالعمل مکتوب به تشريح قواعد و قوانين تعامل با ايران بپردازد وليکن دولت آمريکا به عمد از صدور هرگونه سند مکتوب در اين باره امتناع کرده است بنابراين شرکتهايي که قصد ورود به ايران را دارند فعلاً در اين باره دست نگه داشتهاند». روزنامه زنجيرهاي آفتاب يزد-بهمن 96- در مطلبي نوشت: «اينکه تصور کنيم اروپا کاملاً در طرف ايران قرار خواهد گرفت سادهلوحانه است چرا که پيوند ساختاري اروپا و آمريکا در تبادلات اقتصادي و امنيتي موجب شده اين دو قدرت به يکديگر وابستگي متقابلي داشته باشند». پاسپورت ايراني روحاني 10 خرداد 1392 در روزهاي تبليغات انتخابات رياست جمهوري در برنامه انتخاب ايراني که در شبکه جهاني جام جم با موضوع پاسخ به سؤالات ايرانيان خارج از کشور، پخش ميشد، اعلام کرد: «قول ميدهم که اعتبار احترام را به پاسپورت ايراني برگردانم». وي همچنين افزود: «ارزش پاسپورت ايراني، علامت نوع رابطه ما با دنياست». علاوهبر اين، مقامات ارشد دولت به دفعات از تعامل سازنده و تنش زدايي با جهان و پايان ايرانهراسي در پسابرجام سخن گفتهاند. اين در حالي است که با بررسي کارنامه دولت آقاي روحاني در حوزه سياست خارجي، انفعال و بيتوجهي به منافع ملي و عزت ايراني بيش از هر چيز قابل مشاهده است. در سال 95، يکي از اعضاي ارشد دولت روحاني و از مسئولان ارشد نهاد رياست جمهوري که قصد داشت در سفري شخصي به آمريکا عزيمت کند، با رفتار تحقيرآميز در فرودگاه دبي مواجه شد.ماموران دولتي فرودگاه دبي وي را به اتاق مجزا هدايت و مورد بازرسي خارج از عرف و غيرمؤدبانه قرار دادند.