چین هم ایران را تحریم می کند؟!
فردا/ المانيتور نوشت: با توجه به منافع عظيم اقتصادي که پکن در روابطش با آمريکا دارد و با حساب سودوزيان، چين و شرکتهاي چيني چارهاي ندارند جز اينکه بهتدريج خود را با تحريمهاي آمريکا عليه ايران تطبيق دهند. با خروج آمريکا از برنامهي جامع اقدام مشترک (برجام) در روز هشتم ماه مي، دور جديدي از تلاشهاي ديپلماتيک براي نجات توافقنامه آغاز شده است. به همين منظور، محمدجواد ظريف، وزير امور خارجهي ايران، اخيراً به کشورهاي چين، روسيه و بلژيک سفر کرد تا با اعضاي باقيمانده در توافق ملاقات کند. همزمان با تلاشهاي ايران براي کسب اطمينان از اينکه چين در توافق باقي بماند، وزارت اقتصاد ايالات متحده شرکتهاي آمريکايي را براي هفت سال از فروش قطعات به شرکت ZTE منع کرد. ZTE يکي از بزرگترين شرکتهاي چين در زمينهي فناوري اطلاعات است. آمريکا همچنين اين شرکت را، بهخاطر نقض تحريمهاي ايران و کرهي شمالي، ۱.۱ ميليارد دلار جريمه کرد. اين شرکت در خط توليد خود نياز به قطعات شرکتهاي آمريکايي دارد و اين مجازاتها اين شرکت را تا مرز ورشکستگي برده است. بااينحال، ناگهان دونالد ترامپ، رئيسجمهور ايالات متحده، حرکتهايي انجام داده است تا راهحلي جلوي پاي ZTE قرار دهد. همزماني اين اتفاقات نشان ميدهد وضعيت ايران براي تضمين حضور چين در توافق چقدر پيچيده است. پکن در جايگاه اولين شريک تجاري تهران قرار دارد؛ علاوه بر اينکه چين بزرگترين خريدار نفت ايران است، يکي از شرکاي سياسي اصلي ايران هم هست. تخمين زده ميشود که، در سال ۲۰۱۷، حجم تجارت ميان دو کشور حدود ۳۷.۱۸ ميليارد دلار بوده باشد، که اين مقدار ۱۳درصد بيش از سال گذشته است. چين يکي از معدود سرمايهگذاران خارجي در ايران نيز هست. ابرشرکت دولتي چين در زمينهي انرژي، يعني شرکت نفت ملي چين (CNPC)، ۳۰درصد از سهم توافقنامهاي چندميليارددلاري را دارد که براي توسعهي فاز ۱۱ پروژهي پارس جنوبي ايران بسته شده. پارس جنوبي بزرگترين منبع ذخيرهي گاز جهان است. اين قرارداد بزرگترين قراردادي است که بعد از برجام به دست آمده. احتمالاً شريک ديگر اين قرارداد، يعني کنسرسيوم فرانسوي توتال، مجبور است بهخاطر تحريمهاي آمريکا کنار بکشد. بنابراين سهم شرکت نفت ملي چين ميتواند افزايش بيابد. چين همچنين قراردادي مالي به ارزش ده ميليارد دلار براي تامين پروژه در ايران بسته است، که باارزشترين خط اعتبارياي است که بعد از توافق هستهاي به امضا رسيده. از نظر سياسي، رئيسجمهور شي جينپينگ خيلي سريع و بعد از اجراييشدن برجام در ژانويهي ۲۰۱۶ به ايران رفت. اين ديدار منتهي شد به امضاي ۱۷ موافقتنامهي دوجانبه. همچنين گفتگوهايي دربارهي تهيهي يک نقشهي راه ۲۵ساله براي توسعهي روابط و گسترش تجارت در اين سفر انجام شد. دو کشور موافقت کردند که حجم تجارت دوجانبه را تا ده سال آينده به ۶۰۰ ميليارد دلار برسانند. بنابراين بايد واضح باشد که چين، يکي از اصليترين شرکاي تجاري و سياسي ايران، منافع زيادي در حفظ برجام دارد و ايران هم بههمينخاطر با آگاهي از حمايت چين آرامش زيادي بايد حاصل کند. عليرغم همهي اين صحبتها، اگر حجم تعاملات اقتصادي ايران و چين را با کل تجارت خارجي اين کشور، که بعد از آمريکا بزرگترين اقتصاد جهان را دارد، مقايسه کنيم، ديگر نميشود بهراحتي دربارهي آرامش ايران حرف زد. سال گذشته، تجارت خارجي چين به ۴.۲۸ هزارميليارد رسيد که از اين مقدار سهم ايران کمتر از ۱درصد بود. اين درحالي است که ايالات متحده دومين شريک تجاري چين است و، در سال ۲۰۱۷، ميزان تجارت دو کشور به ۶۳۶ ميليارد دلار رسيد، يعني ۱۷برابر بيش از حجم تجارت بين ايران و چين. سهم صادرات چين به آمريکا از کل تجارت ۶۳۶ ميليارددلاري دو کشور ۵۰۶ ميليارد دلار بوده است. بهعلاوه، ۹۰درصد تجارت چين متعلق به بخش خصوصي است، که از اين مقدار ۴۰درصد مربوط به شرکتهاي چندمليتي است. بنابراين، چين هم مثل اتحاديهي اروپا وضعيت پيچيدهاي براي ادامهي تعاملات اقتصادي با ايران دارد. مشکلاتي که ZTE بهخاطر نقض تحريمهاي ايران و کرهي شمالي با آن مواجه شده نشانگر اين وضعيت پيچيده است. حال، با توجه به منافع عظيم اقتصادي که پکن در روابطش با آمريکا دارد و با حساب سودوزيان، چين و شرکتهاي چيني چارهاي ندارند جز اينکه بهتدريج خود را با تحريمهاي آمريکا عليه ايران تطبيق دهند. بااينحال، برجام فقط توافقي اقتصادي نبود. چين، در مقام يک ابرقدرت، مسئوليتي جهاني براي حفظ نظام قاعدهمند بينالملل هم دارد. اين نکته بالقوه ميتواند به يک سناريوي سوم منجر شود، سناريويي که در آن چين بدون آمريکا در چارچوب برجام عمل کند. با خروج آمريکا از برجام، چين، اينبار هم مثل اتحاديهي اروپا، درگير برقراري توازن ميان جنبههاي مختلف منافعش است. واضح است که يافتن نقطهي تعادل ميان تجارت عظيم با آمريکا، منافع گستردهتر ملي و همچنين مسئوليتهاي جهاني اين کشور بهعنوان قدرتي نوظهور سخت است. از وقتي شي جينپينگ رئيسجمهور شده است، سياست خارجي چين بهتدريج از حالت کنارهگيري به حالتي فعالتر تغيير کرده است. از نظر چين، يک نظام جهاني قاعدهمحور که بر پايهي چندجانبهگرايي بنيان داشته باشد منافع اين کشور را بهخوبي تامين خواهد کرد. از اين نظر، تصميم آمريکا مبني بر خروج يکجانبه از برجام حرکتي بيثباتکننده است که رژيم عدم اشاعه را هم تضعيف ميکند. با علم به اينکه خروج آمريکا بر شوراي امنيت سازمان ملل متحد نيز اثري منفي داشته است (چون اين سازمان توافقنامهي هستهاي را با قطعنامهي ۲۲۳۱ مورد تاييد قرار داد)، اين کار آمريکا ضد کليت استراتژي خارجي چين هم هست. ضمن اينکه روابط چين و آمريکا دارد بهتدريج به سمت تغيير پارادايم ميرود. از يک سو، آمريکا استراتژياي داشت مبني بر اينکه نظام سياسي چين بهصورت صلحآميز تغيير کند و به شکل ليبرال دموکراسي دربيايد، که با شکست مواجه شده است. از سوي ديگر، تعداد زياد و رو به افزايشي از نخبگان چيني اعتقاد دارند که آمريکا قصد مهار چين را دارد. اين ديدگاه را رهبران دنيا، با تاکيدي که بر افزايش رقابت ميان قدرتهاي بزرگ ميکنند، تاييد کردهاند. همزمان، در گفتمان سياسي آمريکا، کشورهاي چين، روسيه، ايران و کرهي شمالي بزرگترين تهديدها عليه منافع آمريکا تصوير ميشود. خروج آمريکا از برجام ميتواند منجر به بيثباتي بيشتر در خاور ميانه شود و راه را براي تغييرات تند در تعادل فعلي ميان قدرتها باز کند. چنين تغييراتي منافع چين را در غرب آسيا به خطر مياندازد. بيش از نيمي از نفت چين از منطقهي خليج فارس وارد ميشود، و امنيت انرژي اين کشور در توسعهي اين مناطق است. تغيير در توازن ميان قدرتهاي منطقهاي ميتواند جايگاه چين را در اين منطقه از بين ببرد و نفوذش را در خاورميانه تحت تاثير قرار دهد. با خروج آمريکا از برجام، چين به احتمال زياد تلاش خواهد کرد که اين توازن شکننده ميان منافع مختلفش را حفظ کند. پکن به دنبال راههايي خواهد رفت که در بدترين حالت حداقلي از روابط تجاري را با ايران حفظ کند و در عين حال خود را با تحريمهاي جديد تطبيق ميدهد. تجربهي دور قبلي تحريمها احتمالاً در اينجا به کار خواهد آمد. در اين اوضاع و احوال، پاسخ چين احتمالاً تحت تاثير اقدامات اروپا هم قرار ميگيرد. بهعبارتديگر، اگر مسئوليت حفظ سودي که ايران قرار بود از توافق هستهاي به دست بياورد بين اين دو قدرت اقتصادي تقسيم شود، هر دوي آنها فشار کمتري را بر ايران و برجام احساس خواهند کرد. البته که چين به احتمال زياد هيچ علاقهاي به اين ندارد که ليدر حفظ برجامِ بدون آمريکا شود. چين ترجيح ميدهد اين نقش را اتحاديهي اروپا بازي کند. درواقع، چيزي که براي چين در ماههاي آينده در اولويت است اين است که در بحران شبهجزيرهي کره نقش اصلي را داشته باشد. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar