تعبیرجالب دکتر شریعتی درباره رهبر انقلاب
تسنيم/ رحيمپور ازغدي از دوستان صميمي آيتالله خامنهاي است؛ او ميگويد که آيتالله خامنهاي بهدليل تسلط به فقه اجتماعي همواره با متحجرين مشکل داشته و تا حدي بهمعناي واقعي روشنفکر بوده که روشنفکران ايران بايد نزد او شاگردي کنند. حاج حيدر رحيمپور ازغدي، پدر حسن رحيمپور ازغدي و از فعالان و مبارزان سياسي در جريان نهضت ملي شدن صنعت نفت است که از سال 42 تا پيروزي انقلاب اسلامي همراه با مبارزه عليه رژيم پهلوي کنار حضرت امام(ره) بوده است؛ او از دوستان نزديک، صميمي و هممباحثهاي آيتالله خامنهاي در دوران جواني در مشهد مقدس بوده و با مواضع و مباني فقهي، فلسفي، سياسي و اجتماعي ايشان آشناست، بر همين اساس و با توجه به ورود به دوران سيسالگي رهبري آيتالله خامنهاي از حيدر رحيمپور براي گفتوگو دعوت کرديم که در نهايت منجر به مصاحبه يکساعته حضوري در منزل شخصي وي در مشهد مقدس شد. آقاي خامنهاي يک روحاني متشرع و در عين حال روشنفکر است/ متحجرين آقاي خامنهاي را قبول نداشتند چون او در فقه اجتماعي قوي بود/ شريعتي ميگفت اگر چند نفر مثل آقاي خامنهاي داشتيم ايران، اسلامي ميشد/ روايتي از حضور رهبر انقلاب در منزل رحيمپور ازغدي/ هر وقت دلم بخواهد رهبري را ميبينم/ آقاي خامنهاي در 22سالگي کفايه درس ميداد و ... از مهمترين مباحث مطرحشده از سوي استاد حيدر رحيمپور ازغدي است از حيدر رحيمپور ازغدي که خود شاگرد بزرگان حوزه عليمه بوده و دوستي صميمياي با رهبر معظم انقلاب اسلامي داشته درباره روزهاي جوانياش با آيت الله خامنهاي ميپرسم که ميگويد که هميشه دلش براي روزهاي جواني که با رهبر انقلاب داشته تنگ ميشود و او براي آنکه اين روزها را براي خودش، يادآوري کند به ديدار رهبري ميرود؛ ديداري که ميگويد نياز چنداني به هماهنگي ندارند و هر وقت که دلش بخواهد، ميتواند رهبر را ببيند؛ "ميروم نماز بيت رهبري، ايشان که من را ميبيند، دستم را ميگيرد ميرويم يک گوشه مينشينيم و صحبت ميکنيم". درباره شناختش از رهبر انقلابادامه ميدهد: آقاي خامنهاي از نظر سني 7 سال از من کوچکتر هستند. من با ايشان دوست صميمي بوده و هستم و ايشان را کامل ميشناسم. آقاي خامنهاي يک عالم و روحاني متدين و متشرع است که اگر همه دنيا عليهش باشد دست از حق و حقيقت نميکشد و براي دفاع از حق از هيچ اقدامي دريغ نميکند. آقاي خامنهاي پيرو واقعي مکتب امام صادق است، من هيچوقت نديديم ايشان حرفي بزند يا کاري بکند که براي خودش باشد يعني هميشه سعي کرده طبق آموختههاي خود از مکتب امام صادق(ع) عمل کند. وي که در خلال مصاحبه با ذکر نمونههايي از سادهزيستي رهبر انقلاب چندين بار اين خصوصيت ايشان را تحسين کرده بود، ميگويد که آيتالله خامنهاي هميشه سادهزيست بودند و سادهزيستي ايشان در قبل رهبري بيشتر "متقيانه" و بعد از رهبري "متعهدانه" بوده است؛ آقاي خامنهاي واقعاً هميشه سادهزيست بودند، البته اگر عالمي اينچنين نباشد، عالم نيست. همه علماي بزرگ اينچنين بوده و هستند. همه علماي حقيقي بزرگ بر خود سخت ميگيرند. زندگي پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين(ع) و ائمه(ع) ما مساوي با کمترين طبقات بود. مراجع را نگاه کنيد، بلافاصله بعد از انقلاب بهدليل اينکه امنيت نبود قرار شد شماري از مسئولان موقتاً در برخي کاخها بهدليل امنيت بالاي آن زندگي کنند اما آقاي خامنهاي براي خود ننگ ميدانست که در چنين مکاني هرچند موقت زندگي کند. يادم هست ايشان وسائل زندگي خود را براي اسبابکشي جمع کردند که تمام آنها در يک وانت جمع شده بود. رحيمپور ازغدي که خاطرههاي زيادي از دوران جواني مقام معظم رهبري دارد، در اين باره يادآور ميشود: "آيتالله خامنهاي چند وقت پيش آمد مشهد. به يکي از دوستان گفته بودند «من همه دوستان را ديدم غير حيدرآقا". آقاي شمقدري گفته بودند «بروم ايشان را بياورم» که آقا گفتند «نه، خودم ميروم منزلشان». آيت الله خامنهاي آمدند خانه ما. برايش وقتي آجيل آورديم، گفت «من آجيل نميخوردم، از وقتي رهبر شدم اصلاً آجيل نخوردم چون رهبر بايد مثل فقرا زندگي کند، مگر فقرا آجيل ميخورند؟!»، يک بار هم، در بيت بودم. آقاي خامنهاي به من گفتند «بچههاي سپاه اينجا غذا ميخورند و شما هم بياييد». من رفتم و يک کتهپلو آوردند، خورديم. يک بار هم يادم هست، عدسپلو آوردند که به آقاي خامنهاي گفتم، «ميداني که من کبابخور هستم، اين غذاها مال خودتان» (با خنده)". وي ميافزايد که آيتالله خامنهاي حتي در اوايل انقلاب با برخي مسئولان نظام که در قصرهاي شاهنشاهي زندگي ميکردند مخالف بود و زندگي در قصر يا خانههاي اشرافي را را براي خود ننگ ميدانست. البته يادم هست وقتي قبل از رهبري، آقاي خامنهاي منزل ما ميآمدند، کباب هم اگر بود، ميخوردند اما بعد از رهبري که آمدند حتي آجيل هم نميخورند، چون فقرا نميتوانستند آجيل بخورند. آقاي خامنهاي زندگي در قصر را ننگ ميدانست؛ ايشان ميگفت «مگر فقرا آجيل ميخورند که من هم بخورم» او درباره برخي نقلقولها درباره ميزان رفاقت و صميمتش با رهبر انقلاب، ميگويد که "برخي شلوغش کردهاند، ايشان رفيق زياد دارد و من هم يکي از آن رفيقان هستم"؛ البته رفيقي که تصريح ميکند "من هر زماني دلم براي ايشان تنگ ميشد به ديدار ايشان ميرفتم. الآن هم هر وقت دلم بخواهد ميتوانم ايشان را ببينيم. من تاريخش را بهياد ندارم، هر زماني بخواهم به ديدار ايشان رفتهام. متأسفانه يکيدوسال است که من بهدليل وضعيت جسمي نميتوانم تهران بروم منتهي ايشان در اين مدت خانه ما آمدند و ايشان را ديدم". آقاي خامنهاي يک عالم و روحاني متدين و متشرع است که اگر همه دنيا عليهش باشد، دست از حق و حقيقت نميکشد وي در پاسخ به ادعاي کساني که ميگويند آيتالله خامنهاي بهدليل کارهاي فراوان اجرايي، زمان لازم براي کار علمي حوزوي نداشته است، تأکيد ميکند: آيت الله خامنهاي در 22سالگي "کفايه" ميگفت؛ يعني سختترين کتابهاي سطح. وقتي نزد آقا (امام خميني) رفت 5ــ4 سالي که خارج ميخواند بيشترين اشخاص از جمله آيتالله رفسنجاني رحمه الله ميگفتند "والله" ايشان مجتهد است. بعد از اينکه ولي فقيه شدند يک روز خانه ايشان رفتم و ديدم آقاي مؤمن و آقاي خزعلي، آقاي هاشمي (هاشمي شاهرودي) آمدند، يعني، 4 شاگرد آقاي صدر(ره)، آقاي خويي(ره) و امام خميني(ره) آمده بودند تا جلسه شوراي فقهي تشکيل بشود و مباحث فقهي در آن مطرح گردد؛ يعني با هم مباحثه علمي کنند. رحيمپور ازغدي با بيان اينکه،"بعد از آن جلسات فقهي بود که همه اذعان کردند که آقاي خامنهاي، اعلم است" توضيح ميدهد: در ايامي که ايشان تازه رهبر شده بودند، با فقهاي برجسته چندين سال مباحثه ميکردند، بنابراين آقاي خامنهاي، بحث علمي و فقهي را بهصورت ريشهاي دنبال کردهاند و به علوم فقهي احاطه کامل دارند؛ من خدا را شاهد ميگيرم که آقاي خامنهاي اعلم فقهاي زمانه است. بعد از اين که در 23سالگي مجتهد بودند، 15 سال کار علمي کردند. آقاي خامنهاي اعلم به فقه عبادي است؛ در فقه سياسي و اجتماعي و مديريت هم که رقيب ندارد. آقاي هاشمي گفتند که آيت الله خامنهاي اعلم است. متحجرين و مرتجعين هميشه با آقاي خامنهاي مشکل داشته و دارند چون ايشان در فقه اجتماعي قوي و مسلط بود رحيمپور ازغدي، آيتالله خامنهاي را يک روشنفکر واقعي و ذاتي ميداند و ميگويد کهمتحجرين و مرتجعين هميشه با آقاي خامنهاي مشکل داشته و دارند چون ايشان در فقه اجتماعي قوي و مسلط بود؛ وي درباره چرايي مخالفت متحجرين با رهبر انقلاب نيز ميگويد: "شيعه انگليسي از فقيهي ميترسد که در امور اجتماعي قوي باشد. آقاي خامنهاي در امور اجتماعي مديريتي بينظير دارد. ايشان از آنهايي نبود که بنشيند و دستور بدهد، خودش وسط ميدان بود. با همين فرماندهان بوده و با اينها زندگي کرده است. از کساني نبود که خانه بنشيند و از دور جنگ را مديريت کند. يادم هست يک بار گفتند آقاي خامنهاي از جبهه آمده، من نزد ايشان رفتم. گفتند ايشان به دبيرستان علوي رفته است. به آنجا رفتم. نگهبان جلوي در گفت، آقاي خامنهاي گفته «اگر از دفترم هم تماس گرفتند، من را تا 4 بيدار نکنيد چون 48 ساعت است که نخوابيدهام». گفتم «به ايشان سلام برسانيد». يکباره ديدم آقاي خامنهاي از پشت شيشه گفتند «بگوييد حيدرآقا بيايد داخل». آقاي خامنهاي به من گفت «درست است که خيلي خسته هستم ولي دوست دارم با شما قدري حرف بزنيم». از بيکفايتيهاي بنيصدر در جبهه صحبت کردند". متحجرين هميشه با آقاي خامنهاي مشکل داشته و دارند چون ايشان در فقه اجتماعي قوي و مسلط بودند؛ شيعه انگليسي از فقيهي ميترسد که مثل آقاي خامنهاي به فقه اجتماعي مسلط باشد "من اهل غلو کردن درباره هيچ کسي نيستم و بر اساس مشاهداتم ميگويم که آقاي خامنهاي نه يک روشنفکر، بلکه فراتر از روشنفکران مطرح بوده و هستند. البته روشنفکر مذهبي يا غيرمذهبي نداريم. کافر و مسلمان داريم. کافرها برخي روشنفکر هستند و برخي خرفت و در مسلمانان هم اينچنين است. کسي که بيشتر ببيند و از لحاظ فکري قويتر باشد، روشنفکر است. آقاي خامنهاي ذاتاً روشنفکر است و با مطالعات و نگاه خاصي که داشتهاند، واقعاً يک روشنفکر نابغه است"، اين بخشي از ديگر اظهارات رحيمپور ازغدي در اين مصاحبه است. وي همچنين درباره ادله خود در اين باره ميگويد: باز هم ميگويم نميتوانم مشاهدات خود را انکار کنم و بگويم آقاي خامنهاي روشنفکر نيست. نگاه روشن و فکر روشن ايشان براي همه ثابت شده است. آقاي خامنهاي آنقدر روشنفکر است که روشنفکران ايران بايد نزد ايشان درس روشنفکري بخوانند. خيلي قويتر از اين هستند که شما تصور ميکنيد. هر کسي بود نميتوانست اين مدت با اينهمه مشکل و دشمن، اين انقلاب را نگه دارد. روزي به ايشان درباره مديريت کشور نقدي کردم؛ ايشان در پاسخ گفتند «اين به شما مربوط است که رأي به يک رئيسجمهور دهيد يا وکيلي انتخاب کنيد که صرفاً نظارت کند. ببينيد 2 کار به ولي فقيه واگذار شده است که يکي حفاظت از مرزهاي کشور که با چندين سال جنگ با دشمن جهاني، توانستيم طوري مرزها را حفظ کنيم که يک وجب هم به دشمن نرسد. يکي هم مرزهاي دين است که ذرهاي در انقلاب اسلامي التقاط حاصل نشده است». به آقاي خامنهاي گفتم، «پس برخي ناکارآمديها براي چيست؟»، گفتند «اين مربوط به انقلاب نيست بلکه ناشي از برخي اشتباهات و انتخابهاست». آقاي خامنهاي ذاتاً يک روشنفکر است؛ نه يک روشنفکر، بلکه فراتر از روشنفکران مطرح که روشنفکران داخلي بايد نزد او شاگردي کنند "هر سه نفر رفيق و خيلي با هم بوديم. بحث رفاقت بود نه ارتباط!"، اين جمله پاسخ حيدر رحيمپور به سؤالي درباره دوستي مقام معظم رهبري با او و دکتر شريعتي است؛ او پاسخ ميدهد: "رفيق بوديم تا اينکه صرفاً با يکديگر در ارتباط باشيم"، رفاقتي که بهگفته رحيمپور، 20 سال در مشهد طول کشيده است. وي در توصيف رابطه دکتر شريعتي با مقام معظم رهبري گفت: آقاي خامنهاي و آقاي شريعتي بيشتر با هم رفيق بودند تا اينکه بگويم با هم فقط ارتباط داشتند. آقاي خامنهاي از شريعتي نقد ميکردند، چون فقيه بودند و حق هم داشتند که نقد کنند چون اطلاعات فقهي و ديني شريعتي کافي نبود و لازم بود که آقاي خامنهاي ايشان را نقد کند. من هم به آقاي شريعتي نقد ميکردم. اينکه بگويند آيا آقاي خامنهاي، شريعتي را قبول داشتند يا نه، سؤال درستي نيست چون انسانها معصوم نيستند و ممکن است کارهاي نامطلوب هم داشته باشند آقاي شريعتي چون اطلاعات فقهي لازمي نداشتند، خطاهايي مرتکب ميشدند و حق با آقاي خامنهاي بود که او را نقد کنند. آقاي خامنهاي و شريعتي بيشتر با هم رفيق بودند؛ آقاي خامنهاي شريعتي را نقد ميکردند، چون فقيه بودند و حق هم داشتند؛ چون اطلاعات فقهي و ديني شريعتي کافي نبود رحيمپور ازغدي با "سخت" خواندن توصيف دوستي مقام معظم رهبري و دکتر شريعتي ميگويد که رفاقت مقام معظم رهبري و دکتر شريعتي مانعي براي نقدهاي فقهي، علمي و منطقي آيتالله خامنهاي به دکتر شريعتي نبود و چون آيتالله خامنهاي فقيه بود و در عين حال آقاي شريعتي نيز سواد فقهي لازم را نداشت، ايشان (مقام معظم رهبري) حق داشتند که به شريعتي انتقاد کنند. وي با رد برخي ادعاها درباره شريعتي مبني بر عدم نقدپذيري ميگويد که دکتر شريعتي نهتنها از آيتالله خامنهاي بلکه اشکال را از هرکسي قبول ميکردند؛ او در نقل خاطرهاي درهمينباره ميگويد: يک روز دکتر شريعتي در همين اتاق روبهرو نشسته بود و درباره ولي فقيه صحبت ميکرد. ميگفت نظام اسلام اين چنين است که فقها بين خود کسي را به اعلميت قبول دارند و وقتي اين اعلم مطلبي را بيان کرد، همه بايد اطاعت کنند. من مخالفت کردم و گفتم همه مجتهد هستند و حق انتقاد دارند. آقاي شريعتي ميگفت، اگر مجتهدين ميخواهند اسلام جان تازه بگيرد بايد همه از بين خود يک نفر را برگزينند و همه هرچه او ميگويد انجام دهند. اين حرف شريعتي است که اشکال گرفتيم و ايشان قبول کرد. "بهنظر من شريعتي بهخلاف آنچه همگان تصور ميکنند يک چهره همچنان مظلوم است و اين بهدليل طرفداران و مخالفان اوست، يعني از شگفتيهاي زمان و شايد از شگفتيهاي شريعتي اين است که هم طرفداران و هم مخالفانش نوعي همدستي با هم کردهاند تا اين انسان دردمند و پرشور را ناشناخته نگهدارند و اين ظلمي به اوست"، اين جمله مشهور مقام معظم رهبري درباره دکتر شريعتي است؛ جملهاي که حيدر رحيمپور ازغدي از آن بهعنوان محبت و علاقه آيتالله خامنهاي به دکتر شريعتي ياد ميکند و توضيح ميدهد: ما 20 سال با هم رفيق بوديم و دائم با هم حرف ميزديم، بحث ميکرديم. شريعتي ميگفت که «اگر در ايران چند روحاني همانند آقاي خامنهاي داشته باشيم، ايران اسلامي ميشود». شريعتي ميگفت «اگر در ايران چند روحاني همانند آقاي خامنهاي داشته باشيم، ايران اسلامي ميشود» رحيمپور ازغدي در بخش ديگري از گفتوگوي خود با خبرنگار تسنيم با گلايه از کساني که بهگفته او کساني هستند که ژست مخالفت با رهبري را ميگيرند، در توصيف مخالفين ميگويد: اسم اينها را منافق و کاهل مينامند. با اميرالمؤمنين بودند و بعد با ايشان مخالف شدند و يا از ايشان کنار کشيدند يا خوارج شدند. البته مرحله دارد برخي کاهلين هستند، برخي بدبين هستند، برخي تنبل هستند، اينها مخالفت کلاسيک نيست، ده جور مخالفت وجود دارد بايد ديد نوع مخالفتشان چيست. ميگويد مديريت رهبر انقلاب براي همه ثابت شده است و امروز ايشان بهنحوي جبهه مقاومت را مديريت کرده که نظام استکبار با تمام توانش نتوانسته ايران را ذرهاي بهاندازه عراق، سوريه، افغانستان، ليبي ناامن کند؛ او ميگويد البته برخي در داخل همراه با دشمنان خارجي عمل ميکنند تا اقتدار رهبري را تضعيف کنند اما موفق نخواهند شد چون مردم هوشيار و حامي رهبري هستند. آقاي خامنهاي در مديريت جبهه مقاومت در منطقه اينقدر موفق بودهاند که همه قدرتها با هم نتوانستند هيچ غلطي کنند در ادامه به برجام و بحث مذاکره با آمريکا اشاره ميکند و ميگويد: آقا فرمود به دشمن اعتماد نکنيد، برخي اعتماد کردند و رفتار امروز دشمن، نتيجه اعتمادي است که به آمريکا شده است؛ وي در عين حال ميگويد آنها موفق نخواهند شد چون مردم عقل دارند و رهبر خود را ميشناسند، ميخواهند کار خلافي را بهاثبات برسانند. وي در بخش پاياني اين گفتوگو با بيان اينکه آيتالله خامنهاي به فقه، فلسفه و عرفان احاطه کامل علمي و عملي دارد با انتقاد از کساني که بهگفته او، تصور به تفکيک عرفان از فلسفه دارند، ميگويد که اين دسته از افراد علم کافي نسبت به اسلام ندارند؛ وي در توضيح چرايي اين گفته خود ميگويد: ممکن است عرفاني باشد که اسلامي نباشد؟ عرفاني که اسلامي نباشد، کفر است. اين تفکيکها درست نيست. کساني که اين تفکيکها را دارند بيسواد هستند. فيلسوف داريم که دين ندارد و عارف هم داريم که منحرف است، اين چنين نيست که هم فقيه باشد و در عرفان يک مسلکي داشته باشد و در فقه مسلک ديگري. عرفان همان چيزي است که اميرالمؤمنين داشت. تصوف همان چيزي است که اميرالمؤمنين داشت و حکمت همان چيزي است که اميرالمؤمنين داشت. شيعه اميرالمؤمنين هم اينها را دارد. آيتالله خامنهاي بهعنوان يک متشرع و فقيه هم فلسفه را خوب فهميده و هم عرفان را. "يک طلبه وقتي درس ميخواند بايد همه درسها را همزمان بخواند و به هيچ کدام دلباختگي خاصي ندارد. ميشود فقيه باشد و استدلال عقلي نداشته باشد؟ نميشود. شغل فقيه استدلال عقلي است. ايشان هم فقيه هست و هم فلسفه را بهدرستي ميفهمد. در ايام جواني هم اينگونه بود". همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar