خط و نشان خرازی در چین برای آمریکا
فارس/ رئيس شوراي راهبردي روابط خارجي گفت: تا زماني که تغييري در اهداف آمريکا ديده نشود و دست از تهديد و قلدري عليه مردم و نظام ايران برندارد، آمادگي شروع هيچگونه مذاکره اي را با آن نداريم. سيدکمال خرازي که به دعوت وزارت بينالملل حزب کمونيست چين به پکن سفر کرده، در نخستين روز سفر کاري خود، در دانشگاه مطالعات بينالملل پکن، با حضور رئيس اين دانشگاه در جمع دانشجويان و اساتيد سخنراني کرد. آنچه در پي ميآيد، متن خلاصه شده اين سخنراني است: خانمها و آقايان بسيار خوشحالم که امروز به دعوت وزارت امور بينالملل حزب کمونيست چين در کشور شما هستم و ميتوانم در رابطه با سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران سخن بگويم. همانطور که آگاهيد حدود 40 سال پيش نظام سياسي ايران با اراده اکثريت مردم ايران و در يک انقلاب شکوهمند از نظامي شاهنشاهي و تابع غرب بويژه ايالات متحده آمريکا و انگلستان به نظامي مردمي و انقلابي تغيير يافت. از آن به بعد کشور ما سياست خارجي مستقلي را که در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران تعريف و تأکيد شده است اتخاذ نمود. سياست خارجي مستقل بدين معنا که کشور هيچگونه وابستگي به قدرتهاي جهاني نداشته باشد، ضمن آنکه با کشورهاي غير سلطهگر و مستقل، به ويژه کشورهاي اسلامي و همسايگان روابط صميمي برقرار سازد. در همين راستا در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران بر حمايت از کشورهاي تحت ظلم نيز تأکيد شده است. البته، کشور ما به خاطر حفظ سياست مستقل خود در طول 40 سال گذشته هزينههاي سنگيني از جمله جنگ و تحريمهاي سنگين اقتصادي را متحمل شده است. در اينجا تصميم ندارم به تبيين سياست خارجي ايران از بدو تولد نظام جمهوري اسلامي ايران تا بحال بپردازم، ولي از آنجا که موضوع سخنراني من بررسي سياست خارجي ايران در وضعيت فعلي است سعي خواهم کرد سياستهاي سالهاي اخير را با تأکيد بر سياست منطقه اي ايران، مورد بررسي قرار دهم. خانمها و آقايان شما به خوبي ميدانيد که در طول يک دهه اخير تحولات مهمي در جهان رخ داده که هر کدام مستقيماً بر جمهوري اسلامي ايران و به ويژه سياستهاي داخلي و خارجي آن تأثير داشته است، به طوري که مجبور شده است از خود در برابرآن تحولات واکنش نشان دهد. اين تحولات و يا رخدادهاي مهم عبارتند از انقلابهاي عربي که از تونس آغاز گرديد، گسترش تروريسم تکفيري در منطقه و حمايت بعضي کشورهاي منطقه از آن، توافق هسته اي جمهوري اسلامي ايران با 1+5 و بالاخره روي کار آمدن ترامپ و خروج آمريکا از توافق هستهاي. خانمها و آقايان آنچه در کشورهاي عربي در طول کمتر از يک دهه اخير اتفاق افتاد بي سابقه بود. هيچ يک از انديشمندان سياسي چنين اتفاق زودرسي را پيش بيني نميکردند. هرچند که جرقه اين رخداد با خودکشي يک پرتقالفروش تونسي که از ظلم نيروهاي امنيتي به ستوه آمده بود زده شد، ولي واقعيت اين است که به خاطر سياستهاي ظالمانه و غيرمردمي رژيمهاي خودکامه و فاسد کشورهاي عربي اين آتش شعله ور گرديد. در قبال اين تحولات عظيم عربي، جمهوري اسلامي ايران سياست خود را براساس دو اصل پايه گذاري نمود: احترام به خواسته مردم کشورهايي که در آنها انقلاب رخ ميداد و ديگري مخالفت با مداخله ديگر کشورها و بويژه قدرتهاي بزرگ، در امور داخلي آنها. به همين جهت بود که ايران ضمن همراهي با مردم تونس، مصر، يمن و بحرين، با دخالت آمريکا و بعضي از کشورهاي اروپايي و منطقهاي در سقوط نظام قذافي در ليبي مخالفت کرد. همچنين دربرابر دخالت کشورهاي ثروتمند عرب منطقه در سوريه و حمايت آنها از گروههاي تروريستي به منظور تغيير نظام حاکم بر سوريه مقاومت نمود. حضور ما در سوريه به دو دليل صورت گرفت يکي آنکه بحران سوريه از پيش توسط کشورهاي خارجي طراحي شده بود، به طوري که ظرف مدت کوتاهي انواع گروههاي تروريستي با کمک مالي و تسليحاتي آن کشورها با هدف اسقاط نظام سوري تشکيل گرديد. مقامات غربي و بويژه آمريکايي نيز از همان ابتداي بحران اعلام کردند که اسقاط نظام سوري را با هدف ضربه زدن به ايران دنبال ميکنند و در عمل نيز ميرفت که گروههاي تروريستي در پشت مرزهاي ما مستقر شوند. دوم آنکه دولت سوريه براي مبارزه با گروههاي تروريستي و تأمين ثبات و امنيت کشورش از ما کمک خواست و ايران براي حفظ وضع موجود و ثبات منطقه به کمک آن دولت شتافت. در عراق نيز ايران به کمک دولت و مردم اين کشور شتافت و از سقوط قريب الوقوع بغداد به دست داعش جلوگيري کرد. گسترش تروريسم در سالهاي اخير نيز يکي از مشکلاتي است که همواره جمهوري اسلامي ايران را تهديد کرده است. البته، سالها بود که گروههاي تروريستي در افغانستان حضور داشتند و ايران از حضور آنها چه در قالب اقدامات تروريستي و چه توليد و انتقال مواد مخدر آسيب ميديد، ولي با انقلابهاي عربي و تحولاتي که در خاورميانه صورت گرفت، ناگهان گروههاي تروريستي قدرتمندي در غرب ايران در دو کشور عراق و سوريه تحت عناوين مختلف، از جمله داعش، شکل گرفتند که علاوه بر به خطر انداختن حاکميت ملي کشورهاي فوق الذکر به شدت مرزهاي غربي کشور ما را تهديد ميکردند، به طوري که حتي توانستند به داخل کشور نفوذ و از جمله در پارلمان ايران دست به اقدامات تروريستي و کشتار مردم بي گناه بزنند. متأسفانه بايد متذکر شد که براساس شواهد موجود، از جمله اعترافات مقامات آمريکايي، ايالات متحده آمريکا و بعضي از کشورهاي منطقه از جمله عربستان، قطر، امارات و ترکيه با حمايتهاي مالي و تسليحاتي و اطلاعاتي خود در شکل دهي و گسترش گروههاي تروريستي مزبور نقش داشتهاند. بنظر ميرسد سازماندهي و حمايت از گروههاي تروريستي مانند داعش، راهکار آمريکا و بعضي از کشورهاي ثروتمند منطقه براي ضربه زدن به کشورهاي غيرهمگام با آنهاست. 17 سال حضور مستمر ماشين جنگي ايالات متحده آمريکا در افغانستان نه تنها موجب از بين رفتن سازمانهاي تروريستي نشده است، بلکه امروز در شرايطي قرار داريم که تروريستها علاوه بر حضور در روستاها به شدت شهرهاي مهم افغانستان را نا امن کرده و حتي بعضاً به تصرف خود در ميآورند. علت آن اين است که براي ايالات متحده آمريکا ثبات افغانستان در اولويت قرار ندارد، بلکه آنها به بهانه وجود گروههاي تروريستي در افغانستان قصد دارند براي هميشه در اين کشور حضور داشته، عليه کشورهايي همچون روسيه، چين، ايران، پاکستان و آسياي مرکزي اقدامات مداخلهگرانه خود را ادامه دهند. بدون شک آمريکا پديدآورنده ثبات و امنيت در افغانستان نخواهد بود، بلکه اين همسايگان منطقه اي افغانستان هستند که بايد با تشريک مساعي خود امنيت را به افغانستان بازگردانند. سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در افغانستان کمک به بازگشت ثبات به اين کشور، از طريق تشريک مساعي و هماهنگي با کشورهاي حوزه پيراموني افغانستان است. خانمها و آقايان موضوع هسته اي ايران و توافقي که با 1+5 صورت گرفت از جمله مسائل ديگري است که در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران اهميت دارد و بر زندگي اجتماعي، سياسي و اقتصادي کشورمان تأثير گذار است. ما براي نشان دادن حسن نيت خود با 1+5 که آمريکا ابتکار آنرا بر عهده داشت به مذاکره نشستيم. مذاکرات 2 سالهاي که در نهايت به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ختم شد. براساس بيانيههاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي ايران تاکنون بر تعهدات خود وفادار مانده است، هرچند که طرف غربي از ابتدا به درستي به تعهدات خود عمل ننمود و لذا گشايش قابل توجهي در اقتصاد ايران صورت نگرفت. به هر حال، توافق مزبور با تغيير رييس جمهور آمريکا و حاکم شدن گروهي تندرو در کاخ سفيد مورد تعرض مستقيم ترامپ قرار گرفت و به دستور او ايالات متحده آمريکا از آن خارج شد. نه تنها آمريکا از توافق خارج شده است، بلکه با تصويب و اعمال تحريمهاي ثانويه و تعيين ضرب الاجل کشورهاي ديگر را مجبور ميسازد در اعمال فشار بر ايران به آمريکا بپيوندند. اين زورگويي و عمل غيرقانوني آمريکا که هدفش ضربه زدن به مردم و نظام جمهوري اسلامي ايران است بهيچ وجه قابل تحمل نيست و ايران تمام تلاش خود را خواهد کرد تا با کمک دوستان خود با آن مقابله کند. خوشبختانه بجز معدود کشورهاي وابسته به آمريکا اغلب کشورها با اين سياست ضد ايراني مخالفت خود را اعلام داشته اند، ولي آمريکا با زور و قلدري و تهديد اهداف خود را همچنان دنبال ميکند. نظر به اينکه هدف ايالات متحده آمريکا از اين فشارها مشخص است و آن تغيير نظام جمهوري اسلامي در ايران است، تا زماني که تغييري در اهداف آمريکا ديده نشود و اين رژيم دست از تهديد و قلدري عليه مردم و نظام ايران برندارد، ايران آمادگي شروع هيچگونه مذاکره اي را با آمريکا ندارد و با به مقاومت خود ادامه خواهد داد. ما مطمئن هستيم که با مقاومت مردم ايران و کمک کشورهاي دوست در مقاومت خود عليه اين تهديدات موفق خواهيم شد. آنچه امروز ترامپ در مورد جمهوري اسلامي ايران دنبال ميکند به نحوي ديگر در ساير مناطق جغرافيايي دنيا نيز از سوي آمريکا پيگيري ميشود. هدف آمريکا در استراتژي جديد خود بازگرداندن قدرت از دست رفته آمريکا و تبديل اين کشور به قدرتي منحصر بفرد در چارچوب شکلگيري نظام تک قطبي جهان است. آنها ايران، چين، روسيه و حتي متحدين اروپايي خود را خطري براي قدرت جهاني ايالات متحده آمريکا تلقي ميکنند لذا از نظر آنها فعاليتهاي سياسي و نظامي و نفوذ منطقه اي کشورهاي ديگر نبايد مانع هژموني ايالات متحده آمريکا در جهان گردد. سياست ما اين است که هرچه بيشتر عليه اين سياست آمريکا با ديگر کشورهاي جهان، بويژه روسيه، چين، هند و اروپا همکاري نزديک داشته باشيم. خانم ها؛ آقايان ايران خواهان بهترين روابط با کشورهاي جهان است و در سياست خارجي خود اولويت را به همسايگان خود ميدهد. متأسفانه برخي از کشورهاي جنوبي خليج فارس که در همسايگي ما قرار دارند در پيروي از آمريکا سياستهاي خصمانهاي را عليه ايران دنبال ميکنند و همين امر به بي ثباتي منطقه کمک کرده است. ايران با دو کشور همسايه خود در غرب کشور يعني عراق و ترکيه بهترين روابط را دارد. در شرق کشور با افغانستان و پاکستان نيز رابطه ما رو به گسترش است. با تغييرات سياسي اخير در پاکستان بنظر ميرسد پاکستان و ايران بتوانند بعنوان دو همسايه از داشتن يک رابطه قوي بهره ببرند. در شمال نيز ايران در قفقاز و آسياي مرکزي، روابطي استوار و بدون تنش را با همسايگان خود دنبال ميکند و در تلاش براي گسترش آن است. در اين ميان روسيه از اهميت خاصي برخوردار است و روز بروز روابط ايران و روسيه و همکاري دو کشور در حل بحرانهاي منطقه اي توسعه مييابد. ايران و اروپا نيز تلاش ميکنند از ميزان تأثير خروج آمريکا از برجام بکاهند، ولي انتظار داريم اروپائيان اقدامات عملي سريعتري در انجام تعهدات خود بعمل آورند. در شرق دور روابط ما با تمام کشورها دوستانه است و البته روابط ايران با کشور بزرگ و تاريخي چين از اهميت خاصي برخوردار است. با هيچ کشوري در دنيا سطح روابط اقتصادي ايران به اندازه روابط آن با چين نيست و اميدواريم براساس توافقاتي که شده است ميزان آن افزايش يابد. ظرفيتهاي بزرگي بين دوکشور وجود دارد که هنوز از آنها به طور کامل استفاده نشده است. واقعيت اين است که فشاري که امروز آمريکا چه از نظر تجاري و چه از نظر امنيتي بر چين در درياي جنوبي چين ميآورد، ادامه دار خواهد بود. چه ترامپ بر سر کار باشد و چه رئيس جمهور ديگري جايگزين وي گردد. خيلي طبيعي به نظر ميرسد که چين بعنوان قدرتي که براساس استراتژي امنيت ملي آمريکا در کنار روسيه و ايران تهديد عليه آمريکا تلقي ميشود تحت فشار فزاينده اي قرار داشته باشد.