«منتجبنیا» حزب تاسیس می کند
تسنيم/ حجت الاسلام منتجب نيا انتقاد شديد از وزارت کشور و کميسيون ماده ۱۰ احزاب اعلام کرد که در کنگره آينده حزب اعتمادملي شرکت نخواهد کرد. رسول منتجبنيا در پيامي نسبت به برگزاري کنگره اعلامشده حزب اعتمادملي در تاريخ 1397/7/6 هشدار داد و اعلام کرد در اين کنگره غيرقانوني شرکت نميکند. رسول منتجب نيا متن کامل اين پيام بهشرح ذيل است: بسم الله الرحمن الرحيم سلام و درود بر سرور آزادگان و سيد مظلومان و ياران با وفاي آن حضرت و همه پويندگان راه عزت، عدالت و آزادي از آنجايي که اين روزها از سراسر کشور با اينجانب تماس ميگيرند و درباره کنگره اعلامشده بهنام حزب اعتمادملي براي تاريخ 1397/7/6 نظرخواهي ميکنند، لازم دانستم که ابتدا مقدمهاي را ذکر کنم و سپس تصميم خودم را در اين زمينه اعلام دارم. بديهي است که هر عضوي از اعضاي حزب نيز وظيفه خود را خود تشخيص ميدهد و به آن عمل ميکند. اينجانب براساس نگاه فلسفي و کلامي و مبناي اصولي و فقهي خويش در افعال اختياري هرگونه جبر و اکراه را مردود و محکوم ميدانم و رشد و کمال و امتياز انسان را در انتخاب آزاد و عزتمند، و رشد و پيشرفت جامعه را در دموکراسي و نظام حزبي ميبينم و اطاعت بيچون و چرا و کرنش در برابر غيرخداي متعال را تحت هر عنوان شرک و کفر و عين ذلت ميدانم. براين اساس لازم ميدانم که به استحضار ملت شريف ايران و دوستداران تحزب و ياران حزب اعتمادملي برسانم که اواسط سال 1384 در جلسهاي چند نفر از اعضاي مجمع روحانيون مبارز از جمله حجتالاسلام والمسلمين آقاي مهدي کروبي پس از بحثهاي طولاني تصميم بر کنارهگيري از مجمع روحانيون مبارز و تشکيل حزبي فراگير گرفتيم و در پي آن در چند جلسه بر روي اين ايده به توافق رسيديم که اين حزب با کليه احزاب ديگر متمايز و بنياد فکري آن براساس مباني عقلاني و بينش ديني و سياسي آن برگرفته از آموزههاي اسلامي و اساس رفتاري آن منطبق بر موازين دموکراسي باشد و در عمل نيز تلاش شود که با شناسايي، جذب و پرورش نيروهاي مستعد بالاخص جوانان و بانوان و استفاده از انديشمندان و صاحبان طرح و نظر و ارائه برنامههاي جامع، پيشرفته، علمي و کارآمد براي اداره هرچه بهتر کشور و نظام توسط بهترين افراد مجرب، متعهد و با ايمان، در قالب اين حزب، طرحي نو در انداخته شود و تلاش کنيم که اين حزب بر تارک تاريخ تحزب کشور بدرخشد و براي همه رهپويان راه ايمان، آزادي و فعاليت سياسيِ جمعي و گروهي الگويي مفيد و جامع باشد و در آن از هرگونه تکروي اجتناب شود. از اينرو در جلسهاي در منزل آقاي کروبي گفتم که براي رسيدن به اين هدف عالي تنها يک مشکل وجود دارد و آن هم غيرحزبي و غيردموکراتيک بودن برخي حضار است! البته حضار محترم قول دادند که از اين پس همه بهعنوان يک عضو مانند ديگر اعضا باشيم و کسي براي خود حق ويژه قائل نباشد! به هر حال، هيئت مؤسس، شوراي مرکزي انتخاب و اساسنامه و مرامنامه تصويب و پروانه فعاليت اخذ شد و اينجانب با شروع رسمي فعاليت حزب با اتکاي به خداي متعال و با ايمان و اعتقاد راسخ و همچنين حمايت دوستان که با سلايق مختلف و انگيزههاي گوناگون گرد آمده بودند، متعهد شدم تا در راستاي توسعه کمي و کيفي حزب و نيل به آرمانهاي بلند آن، همه موجوديت خود اعم از وجهه اجتماعي، آبرو، مال، عمر، انرژي و زندگي خويش را هزينه کنم. بهحمدالله والمنة ظرف مدت 13 سال چنين کردم و خداي را شاکرم که با همکاري دوستان در زمان حضور و حصر دبيرکل محترم، حزب را به اوج اقتدار، اعتبار و اثرگذاري در کشور رسانديم و چه افرادي که در سايه اين درخت تنومند پربرکت، صاحبِ نام و نشان و وجهه اجتماعي و پست و مقام در دولت، مجلس، شوراها، شهرداري و... شدند، هرچند که برخي دوستان مرا بههمين دليل سرزنش ميکنند! اما متأسفانه از سال 1393 که نطفه قيمومت و پدرسالاري در جبهه اصلاحات منعقد شد و رفتهرفته دموکراسي، آزادي انتخاب و تحزب جاي خود را به فرماندهي و فرمانبري و اطاعت کورکورانه و بدون چون و چرا از چند تنِ مخفيشده در زير عباي برخي بزرگان و مديريتکننده آنان و مصادرهکننده اصلاحات در کشور داد، اينجانب آن را آغاز بدعت و انحراف و مسلخ آزادي، دموکراسي و تحزب و قربانگاه همه ايدهها و آرمانهاي ملي و اسلامي و باعث ذلت و بردگي و اسارت افراد و احزاب دانستم و براي رفع اين خطر بزرگ و خانمانسوز هشدار دادم و از هيچ تلاشي فروگذار نکردم. و ميرفت که آب رفته بهجوي باز گردد و امور تا حدي اصلاح شود که متاسفانه هستهاي کوچک در درون حزب با هدايت، مديريت و حمايت مدعيان ملکيت عليالاطلاق اصلاحات شکل گرفت و از درون مبارزه با اينجانب را آغاز کرد و حدود سه سال از انواع و اقسام شيوههاي نامشروع و غيرقانوني و غيراخلاقي و انواع ابزارهاي ممکن حتي ايراد انواع اتهامات و حرمتشکنيها مستقيماً و يا توسط عوامل خود در جلسات و شبکههاي اجتماعي و برخي جريدهها استفاده کرد تا صداي حقطلبانه و آزاديخواهانه اينجانب و دوستانم را خاموش کند...! اين سنگاندازيها و مقابله نامشروع منجر به استعفاهاي مکرر دبيرکل و اينجانب شد و سرانجام اين هسته مورد اشاره با به خدمت گرفتن برخي بستگان دبيرکل و حمايت حاميان خود در بيرون از حزب و حتي برخي نهادها شگردي متفاوت از گذشته و تاکتيکي جديد و فريبکارانه اتخاذ و فضا را تيره و تار کرد و کوشيد که بههدف خود که استحاله، مصادره و پاکسازي حزب از صاحبان آرمانهاي بلند و مُدَوَّن در هنگام تاسيس حزب بود برسد. آري، پس از نااميد شدن از تحقق مقاصد مادي و غيردموکراتيک در کنگره مورخ 1397/3/4 و احساس عدم مقبوليت در بدنه تشکيلات، اصول اخلاقي، قوانين، مقررات، اساسنامه و آييننامهها را زير پا گذاردند و با استفاده از ابزار وعد و وعيد و تقسيم پست و سمتهاي بهچنگ آمده در برخي ارگانها و راهاندازي شاخهها و کميتههاي موهوم و عزل کليه مسئولان شاخهها و کميتههاي موجود و نصب عوامل خود که بعضا عضو عادي حزب هم نبودهاند و ارائه اطلاعات مجعول به کميسيون ماده 10 احزاب با همراهي تاسفبار وزارت کشور و تغيير اساسنامه حزب بدون طرح و تصويب در کنگره براي صورت قانوني دادن به اين همه تخلف و قانونشکني اعلام برگزاري کنگره براي انتخاب اعضاي شوراي مرکزي در تاريخ 1397/7/6 با مهرهچيني و مهندسي تمامعيار کردند وبه اتکاي نامهاي که بهطريقي به امضاي دبيرکل محصور و مظلوم رساندند و سازش غيرقانوني وزارت کشور، آماده زدن مهر تاييد بر اين همه تخلفات خود شدند. اين در حالي است که نماينده وزارت کشور رسما در حضور خبرنگاران رسانهها اعلام کرده بود که کودتاي انجامشده و عزل و نصبهاي بعد از کنگره خردادماه غيرقانوني است و مورد تاييد وزارت کشور نيست، اما متاسفانه عليرغم اين اظهارنظر قانوني، تسليم فشارهاي غيرقانوني شدند و بر کودتاي انجامشده سکوت کردند و حتي با کارشکني کوشيدند که مانع پيگيريهاي بههنگام مخالفان کودتا بشوند...! در چنين فضايي اينجانب بهرغم تأسف و تأثر شديد از آنچه که بر تحزب، دموکراسي، قانون و اخلاق رفته است خار در چشم و استخوان در گلو با عذرخواهي از همه اعضا و هواداران مخلص، پاکدامن و هدفمند حزب اعتماد ملي، اعلام ميدارم که تصميم قاطع و عزم جزم بر عدم شرکت در کنگره مهندسيشده و غيرقانوني 1397/7/6 گرفتهام تا مبادا اين شرکت موهم تاييد و مشروعيتبخشي به اين کنگره غيرقانوني در افکار عمومي باشد و اين حداقل اختياري است که انسان در تعيين سرنوشت خود دارد و بديهي است که هر يک از اعضا خود تصميم خواهند گرفت...! البته برخلاف برخي خوشبينيهاي مضاعف بعضي از دوستان دلسوز عرض ميکنم که با مهندسي دقيقِ اِعمالشده براي انتخابات در کنگره غيرقانوني، احتمال تاثير ولو ناچيز در آنچه برنامهريزي شده است، ناشي از سادهلوحي مُفرط خواهد بود! در خاتمه به همه دوستان بالاخص اعضاي حزب در سراسر کشور که مدتي است مصرا خواهان تاسيس تشکيلات و حزبي جديد هستند که نماينده جريان فکري، سياسي، اسلامي و مردميِ اصلاحطلب و عدالتجو و آزاديخواه باشد، بشارت ميدهم که با استمداد از درگاه حضرت حق و با همت دوستان بهزودي چنين تشکيلاتي را تأسيس خواهيم کرد و حکم در باره جفاهاي رويداده را به خدا و داوري در باره تخلفات و قانونشکنيها را بهملت فهيم و تاريخ واگذار ميکنيم! والسلام علي من يخدم الحق لذات الحق و يسعي لاقامة الحق والقسط والعدل رسول منتجبنيا