توکلی: FATF تحفظ پذیر نیست
الف/ عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با تاکيد بر اينکه FATF تحفظ پذير نيست، گفت: ما از ترس مرگ نبايد خودکشي کنيم و آنها تا ما را خلع سلاح نکنند دست نميکشند. اخيرا در کوران مباحث مربوط به تصويب لوايح درخواستي FATF در مجلس مصاحبهاي با احمد توکلي نميانده ادوار مجلس و عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام درباره پيوستن به اين کارگروه و اجراي ضوابط درخواستي آن با تيتيري حاکي از موافقت توکلي با پيوستن به اين کارگروه منتشر شد. در اين باره با توکلي به گفتوگو نشستيم: آقاي دکتربا يک سوال صريح و ساده شروع کنيم. شما FATF را قبول داريد؟ خير اما خبرآنلاين به نقل از شما تيتر زده «پذيرش FATF با لحاظ تحفظ مصلحت است» برداشتها از اين تيتر اين است که شما FATF را مصلحت ميدانيد. بحث اصلي که خبرنگار محترم خبرآنلاين با من داشت حول محور مجلس و معترضين به تصميمات مجلس بود و عدهاي که مخالف تصويب FATF بودند به نمايندگان نسبتهاي تندي ميدادند. مثل خيانت و امثال آن. و من گفتم که دادن اين نسبتها کار درستي نيست. هر موضوعي که در مجلس مطرح ميشود، عدهاي موافق و عدهاي مخالف هستند. اگر طرفداران يا مخالفان طرح يا لايحهاي به مخالفان نسبتهاي اينچنيني بدهند ديگر کسي جرات ندارد راحت نظرش را بگويد و اين با مردمسالاري سازگار نيست. گفتم که اين نسبتها گزاف است و نبايد گفته شود، از آن طرف هم نبايد گفته شود که اينها دلواپسند و امثال آن. اين را هم گفتم که در مجلس مثل هر جاي ديگري افرادي هستند نفوذي، اما قاطبه نمايندگان اينگونه نيستند و با حسن نيت راي ميدهند؛ بنابراين نبايد صحنه مجلس را صحنه خيانت يا خدمت کرد يا براساس موافقت يا مخالفت با طرح يا لايحهاي اين چنين تقسيمبنديهايي کرد. در سال 1364 دور دوم رياست جمهوري آيتالله خامنهاي، حضرت امام نامهاي نوشتند به مجلس و تغيير نخستوزير را در آن شرايط خلاف مصلحت کشور اعلام کردند؛ و در انتهاي نامه نوشتند که اين نظر من است و نمايندگان مجلس خود دانند؛ يعني حکم نفرمودند که نمايندگان وظيفه پيدا کنند، بلکه توصيه کردند. مرحوم آقاي آذري قمي در مخالفت با نخستوزيري آقاي موسوي صحبت کرد و 99 نفر به نخستوزيري ايشان راي منفي دادند. طرفداران آن موقع آقاي موسوي و اصلاحطلبان امروز جنجال کردند که اين 99 نفر ضد ولايتفقيه هستند و آنان ناسزاها شنيدند اما از جاي در نرفتند. بعد از چند روز به مناسبتي نمايندگان دستهجمعي، به خدمت امام رفتند. امام خيلي محکم از 99 نفر حمايت کرد و به نظر من آنان سربلند شدند و موضعشان تاريخي شد. از افرادي هم که به آقاي ميرحسين موسوي راي داده بودند هم حمايت کرد و فرمودند مجلس جاي همين حرفهاست. جاي موافق و مخالف است. شما نبايد به خاطر آرايي که ميدهيد يکديگر را تخطئه کنيد. امام فرمودند حالا چه ميکنيد؟ آيا مخالفان چوب لاي چرخ دولت ميگذارند تا شکست بخورد براي اثبات ادعايشان؟ يا موافقان دولت عيبهاي دولت را لاپوشاني ميکنند براي درست نشان دادن تصميمشان؟ بايد خدايي تصميم گرفت. در مجلس نهم نيز يک بار حضرت آقا نمايندگان سرشناس مجلس را جمع کرد و به آنها توپيد و به آقاي لاريجاني گله کرد که چرا نمايندگان دو دو ميکنند تا رئيسجمهور نتواند حرفش را بزند. ما معتقد بوديم که حضرت آقا با صحبتهاي احمدينژاد موافق نبودند اما از اينکه مجلس نگذاشت او حرفش را بزند خيلي ناراحت شدند. ضمن آن خبرنگار از من پرسيد که نظر شما راجع به FATF چيست؟ من گفتم که کاري که مجلس نموده و با تحفظ آن را پذيرفته مشروط بر آن است که اين کار در کنوانسيون نفاذ داشته باشد. FATF يک سري قواعدي دارد که قابل دفاع است و يک سري قواعدي دارد که از نظر ما قابل دفاع نيست. اگر بتوانيم از حق شرط و حق تحفظ استفاده کنيم در آن صورت پذيرفتني است. انعکاس مصاحبه اين شد که من FATF را قبول دارم و بحث اصلي تحت شعاع قرار گرفت. پس با اين اوصاف به نظر شما ايراد FATF چيست؟ يکي از روشهاي آمريکا براي اداره جهان جعل قواعدي است که به جهانداري او کمک کند و دولتهاي آزاديخواه و استقلالطلب را تحت شعاع قرار دهد. FATF يکي از آنهاست که ملزم ميکند کشورهاي عضو اطلاعات شفاف را مبادله کنند؛ اما در تعريفها اختلافنظر هست. مثل تعريف تروريسم و پولشويي. ما در قانون اساسي داريم کساني که با متجاوز خارجي ميجنگند يا کساني که براي آزادي ملتها جنگ ميکنند تروريست نيستند. اگر چه مسلح باشند. اما نمايندگان ميگويند FATF را مشروط پذيرفتند. نمايندگان براي اينکه قانون اساسي را رعايت کرده باشند، چاره را در اين ديدند که در مادههاي مربوط به تروريسم موضوع را براساس قانون اساسي تعريف کنند؛ اما FATF تحفظ پذير نيست. تحفظ آنجا پذيرفته ميشود که هدف و موضوع FATF را نقض نکند. در کنوانسيوني که قبلاً تصويب شده آمده است که حق تحفظ اگر ناقض موضوع يا هدف کنوانسيون باشد مورد قبول نيست. اينها ميگويند که کار شما موضوع FATF را نقض ميکند و اين پذيرفته نيست. حتي در نامهاي که بعد از امضاي FATF توسط آقاي طيب نيا دادهاند به صراحت گفتهاند شما بايد نقضهايي که در مصوبهتان راجع به اين کنوانسيون است برطرف کنيد از جمله به قدر کفايت تامين مالي تروريستها را جرم انگاري کنيد. شامل حذف استثناهايي که قائل شدهايد از جمله تلاش براي پايان اشغال خارجي، استعمار و نژادپرستي. اينها را ما استثنا کردهايم، آنها ميگويند که بايد اين را برداريد از مصوبهتان. استدلالشان هم اين است که شما حدود FATF را محدود کردهايد؛ ميگويند وقتي براي کساني که براي آزادي و رفع اشغال ميجنگند استثنا قائل ميشويد موضوع را تنگ ميکنيد و شمول آن را پايين ميآوريد و اين با کنوانسيون نميخواند. اما گفته ميشود اگر FATF را نپذيريم محدودمان ميکنند... ما از ترس مرگ نبايد خودکشي کنيم. FATF به ما ميگويد از کارهايي که ما به طور مسلم وظيفه خود ميدانيم دست بکشيم. اگر ما FATF را بپذيريم آيا رابطه آمريکا با ما بهتر ميشود؟ آيا آمريکا مشکل ديگري با ما نخواهد داشت و بهانهاي ديگري را دست نميگيرد؟ آقاي ظريف وزير محترم خارجه ميگويد ما تضمين نميدهيم که مانند برجام اگر ما FATF را بپذيريم چه ميشود، بلکه اگر نپذيريم محدوديت بر ما شديدتر ميشود. واقعاً سادهانديشي است که کسي تصور کند اين آمريکايي که حداقل در اين سه چهار سال خودش را به خوبي نشان داده، اگر ما FATF ديگر بهانهگيري نميکند و همهچيز حل ميشود. من اين اعتقاد را ندارم. بلکه معتقدم اگر اين بهانه را از آمريکا بگيريد بهانه ديگري پيدا ميکند. البته ما نبايد بيهوده بهانه دست دشمن بدهيم اما اينجا پذيرش ما به معناي زير پا گذاشتن قانون اساسي و تکاليف ديني تعهدات انساني ماست. اگر چيزي را خلاف انسانيت و اسلاميت و استقلال ايران بدانيم نبايد زير بار برويم، حتي اگر آمريکا بهانهجويي کند. الان که موضوع جور ديگري است بدين معنا که اين دولت آمريکا با صراحت اعلام کرده است که من زندگي را بر مردم ايران سخت ميکنم تا نظام را ساقط کنيم. ديگر بحث از تفاهم بر سر يک کنوانسيون نيست. با تصور کوتاه آمدن آمريکا نبايد آن را بپذيريم، اين غلط است اين دليل نارسا و دروغ است و مسلم بهانه ديگري ميگيرد. اخيراً مصاحبه بيبيسي با ديويد لوئيس، دبير اجرايي FATF در رسانههاي ما منتشر شده است. ديويد لوئيس در پاسخ به خبرنگار بيبيسي که از او پرسيد آيا تضميني وجود دارد که ايران با اجراي خواستههاي FATF از فهرست سياه آن خارج شود، گفت: «هيچ تضميني براي خارج کردن ايران از فهرست سياه وجود ندارد و ايران بايد استثناهايي که براي برخي گروهها در نظر گرفته را بردارد!»؛ يعني همين حق شرط و حق تحفظ بي اثر است. آنها تا ما را خلع سلاح نکنند دست نميکشند؛ بنابراين من که ميگويم FATF را قبول ندارم و اگر شرط ميپذيرفتند مصلحت بود. هر دو جمله من درست است؛ يعني اگر ميتوانستيم مشروطشان کنيم عيب نداشت. محاسني داشت ولي وقتي نميتوانيم مشروطشان کنيم نبايد بپذيريم و راههاي ديگري نيز هست که بتوان هزينه را پايين آورد و به کاهش هزينه فکر کنيم و حفظ استقلال و اينکه دشمن ما دست از هيچ اقدامي بر نميدارد تا اينکه ما را تسليم خودش کند و مجدداً مثل زمان رژيم دست نشانده، منابع ملي ما را چپاول کند.