نیویورک تایمز: شاید بنسلمان تقابلی با ایران راه بیندازد
انتخاب/ نيويورک تايمز نوشت: پس از دو هفته دروغگويي درباره قتل جمال خاشقجي، عربستان سعودي اکنون به ارائه يک سري دروغ پرداخته به طوري که اين دروغها هم توهين به ياد و خاطره اين روزنامه نگار فوت شده است و هم هوش ما را زير سوال ميبرد. دولت سعودي روز جمعه بيانيهاي منتشر کرد که در آن مرگ خاشقجي را ناشي از خشونت هنگام بازجويي دانست که از کنترل خارج شد. اين همان بازجويي است که ماموران سعودي براي انجام آن اره استخوان بر همراه داشتند و به نوعي از اين اره هنگامي که وي هنوز زنده بود براي قطعه قطعه کردن بدنش استفاده کردند. در ادامه اين مطلب آمده است: جالب است که سعوديها ميگويند درگيري و مشت زني خاشقجي هنگام بازجويي موجب اين اتفاق شده؛ در حالي که طبق گزارش ها، ماموران از ابتداي ورودش انگشتهاي وي را قطع کرده بودند پس چگونه او از مشت هايش استفاده کرده است. من جمال را بيش از ۱۵ سال ميشناختم و اکنون از شنيدن هر قسمت از اخبار مرگش، شوکه ميشوم: از خبر مرگ تحت شکنجه هاي وحشيانه، از لاپوشاني اخبار قتلش، از برخورد ترامپ با قتل وي و با انداختن قتل او به گردن عناصر خودسر توسط سعودي ها. حتي سعوديها اعلام کردند که محمد بن سلمان، وليعهدي که همه ميدانند بايد مجوز اين قتل را صادر کرده باشد، شخصا مساله مرگ خاشقجي را پيگيري ميکند. اين دروغها به قدري زمخت و باورنکردني هستند که نشان ميدهد سعوديها قابل دسترس نبودن وليعهد را دست کم گرفته اند و روي همکاري آمريکا براي سرپوش گذاشتن بر اين جنايت حساب کرده اند. اين فرض فابل قبولي براي سعودي هاست چرا که به تازگي ترامپ از توهين به يک روزنامه نگار توسط نماينده مونتانا حمايت کرده و قتل خاشقجي را کار عناصر خودسر دانسته است. تا همين حالا هم وليعهد از پذيرش مسئوليت ربودن نخست وزير لبنان و کشتار مردم يمن شانه خالي کرده است. اگر از قتل خاشقجي که مقيم آمريکا و ستون نويس واشنگتن پست بود نيز جان سالم به در ببرد، اين چراغ سبزي براي او و ساير مستبداني خواهد بود که ميخواهند يک روزنامه نگار دردسرساز را حذف کنند. به اين ترتيب روزنامه نگاران و فعالان آزادي خواهي در سراسر جهان، سيبلي متحرک قلمداد خواهند شد. بنابراين اکنون با آزموني براي ترامپ و آمريکا مواجهيم. آيا ترامپ بر سرپوشي قضيه تاکيد ميکند يا به بازگرداندن شأن و مقام آمريکا ميپردازد. آنچه او بايد بکند اين است: ۱. از آنجا که اين جنايت در يک کشور عضو ناتو رخ داده است، اعضاي ناتو بايد يک تحقيق وسيع با پشتوانه سازمان ملل متحد ترتيب بدهند. فرمان اين تحقيق ميتواند از ناحيه مجمع عمومي سازمان ملل، شوراي امنيت يا شوراي حقوق بشر باشد. ۲. اعضاي ناتو بايد با هماهنگي، همگي سفراي سعودي را اخراج کنند. ۳. اعضاي ناتو بايد فروش محمولههاي تسليحاتي بخصوص قطعات هواپيما را به حالو تعليق دربياورند. ۴. آمريکا بايد بر عربستان فشار بياورد که تمام زندانيان سياسي را آزاد کند. ۵. آمريکا بايد به حاکمان سعودي بفهماند که وليعهد از خطوط قرمز عبور کرده و بايد کنار گذاشته شود. همچنين اميدوارم برخي کشورها اين عمل را تحت تعقيب قضايي بين الممل قرار دهند تا تمام افراد دخيل در اين جنايت محاکمه شوند. ترکيه نيز بايد طبق معاهده ۱۹۶۳ وين، ماموران کنسولي که مرتکب جنايتهاي سنگين ميشوند را تحت تعقيب قرار دهد. ما نيز بايد نوعي تحقيقات قضايي در آمريکا آغاز کنيم. چنانکه پيشتر نيز گفته ام، سعوديها پس از مبارزات انتخاباتي کمک هاي مالي زيادي روانه هتلهاي ترامپ کردند. آيا اين تلاشي براي نشان دادن و حسن نيت و اثرگذاري بر سياست آمريکا بود؟ آيا سازمانهاي اطلاعاتي آمريکا نبايد درباره اقدامات دولت سعودي هشدار ميدادند؟ در روزها و هفتههاي پيش رو نيز با مخاطرات ويژهاي روبرو خواهيم شد. بايد هوشيار باشيم چرا که ممکن است بن سلمان به منظور انحراف افکار عمومي بخواهد تقابلي با ايران در خليج فارس به راه بيندازد و از ارتش آمريکا براي نجات سعوديها کمک بطلبد. کاخ سفيد بايد براي عربستان روشن کند که به خاطر آنها وارد جنگ با ايران نميشود.