فرارو/ در پاسخ به How are you؟ پاسخ ميداد: yes و در ميان سخنراني ميگفت: one دقيقه please! شايد همان موقع هم طرفداران محمود احمدينژاد نميخواستند اينها را به ياد بياورند، اما اينها هنوز در ياد مخالفان اوست.
حالا بعد از سالها لپتاپ مکبوک جلويش باز ميکند و وارد توئيتر ميشود. عکسي از دختربچه سياهپوست ولاغري که ظاهرا سوء تغذيه دارد عکس آپلود ميکند و مينويسد نتيجه سرمايه داري در جهان. اما وقتي به اندازه فقط چند توئيت از صفحه اش پايين برويم، ميبينيم مبارز دنياي سرمايهداري شيفته بيسبال و فوتبال آمريکايي است.
پيروزي تيم ردساکس بوستن را در مسابقات جهاني تبريک ميگويد و در توئيت ديگري ميگويد بخشهايي از مسابقه دو تيم فوتبال آمريکايي در ميشيگان را تماشا کرده و هردو تيم را به قول خودش پرتلاش و مثل هميشه سخت کوش ديده! همه اينها را هم به زبان انگليسي توئيت ميکند. البته گاهي در يک توئيت دوخطي پنج غلط املايي هم دارد. از کنشگري برايش رفتن به مجمع تشخيص مصلحت نظام باقي مانده و توئيت کردن در دفتر ولنجک.
سکوت حاميان ديروز
بعضي ميگويند ميخواهد دوباره ديده شود. او هشت سال با تصور اينکه رئيس جمهور ايران است از خواب بيدار ميشد و با جنجالهايش خود را تيتر اول مطبوعات ميکرد. حالا رسانههايي که روزگاري دوست او بودند هم تحويلش نميگيرند. روزگاري به او رئيس جمهور مکتبي و معجزه هزاره سوم ميگفتند، نامه اش را با نامه پيامبر (ص) مقايسه ميکردند و امام زمان (عج) را دعاگوي او ميخواندند.
البته در زمان رياستش بر دولت رفتارهاي عجيب و غريبي از خود نشان ميداد. ادعاي هاله نور و بگم بگم فقط يکي دو مورد از آنهاست. طيف سياسي کيهان و وطن امروز نه لب به انتقاد از احمدينژاد باز نميکردند بلکه سرمايههاي کشور را به پاي او ميريختند.
احمدينژاد تقريبا از ماجراي خانه نشيني يازده روزه از خاطر اصولگرايان محو شد. حاميان ديروز او امثال اسفنديار رحيم مشايي و حميدرضا بقايي را عامل رفتارهايش ميدانستند. کانديدا شدن براي انتخابات برخلاف نهي رهبري و موضع گيري عليه روساي قوا را نيز به مشايي و بقايي ربط ميدادند. اما حالا که خبري از مشايي و بقايي نيست.
عباس عبدي: اگر حاميان گذشته خودکشي کنند نبايد آنها را سرزنش کرد
عباس عبدي، روزنامه نگار اصلاحطلب در توئيتر خود با اشاره به يکي از توئيتهاي اخير احمدينژاد مينويسد: در خبرها آمده بود که احمدينژاد قهرماني يک تيم آمريکايي در ورزش بيس بال و ناشناخته براي ما به نام تيم ردساکس! در ليگ ۲۰۱۸ امريکا را تبريک گفت. به نظرم اگر همه حاميان گذشته و حال او، بويژه آنان که از غيب هم در تاييد اين پديده هزاره سوم کُد آوردند از شنيدن اين خبر قالب تهي کنند و اگر هم نمردند و با قرص برنج يا شيوه ديگري خودکشي کنند آنان را نبايد سرزنش کرد.
زيباکلام: نميگويم اصولگرايان قرص برنج بخورند، اما بيايند پاسخ بدهند
صادق زيباکلام، تحليلگر سياسي و استاد دانشگاه نيز به فرارو ميگويد: آقاي عبدي درست ميگويد؛ اصولگراياني که تا يازده روز خانهنشيني احمدينژاد از او حمايت ميکردند بايد درباره رفتارها و موضع گيري هايش اظهار نظر کنند. من مثل آقاي عبدي نميگويم قرص برنج بخورند! اما بايد از آنها پرسيد اين احمدينژاد آبان ۹۷ همان احمدينژاد آبان ۸۵ نيست که شما انقدر براي او سر و دست ميشکستيد؟ چه توضيحي براي آن حمايت بي دريغ در آن شش سال داريد در حالي که بسياري از چهرههاي فرهيخته جامعه همان موقع به شدت از او انتقاد ميکردند؟
احمدينژاد سرخورده شده است
اين تحليلگر سياسي درباره تخفيف رفتار سياسي احمدينژاد نيز ميگويد: آقاي احمدينژاد مقداري سرخورده و نااميد است. با خودش ميگويد اين همه از اين شهر به آن شهر رفتم چه شد؟ اين گونه است که ميبينيم او در همه اين مدت در يک دانشگاه نتوانست يک سخنراني کند يا برنامهاي داشته باشد. شايد احمدينژاد اميدوار بود که موجي از حمايت نسبت به او و محکوميت مشايي لااقل در فضاي مجازي به وجود بيايد. اما اين اتفاق نيفتاد. من همچنان معتقدم احمدينژاد بعد از آقاي خاتمي محبوبترين چهره سياسي کشور است. او يکبار ديگر هم اين اشتباه محاسباتي را انجام داده است. سال ۹۰ وقتي يازده روز خانه نشيني کرد اميدوار بود که با اعتراض و اعتصاب کردن خيليها به خيابان بريزند و به نفع او شعار بدهند.
زيباکلام ادامه ميدهد: چون مشکل آقاي احمدينژاد همان مشکل سابق است. اغلب حاميان او اقشار کمتر تحصيل کرده جامعه، مذهبيتر و کساني هستند که در حاشيه شهرها و روستاها زندگي ميکنند. او در بين اقشار و لايههاي تحصيل کرده جامعه هيچ پايگاهي ندارد. اقشار کمتر تحصيل کرده برعکس دانشجويان خودجوش به حرکت در نميآيند.
بازار