آقای رئیسجمهور! حرفتان را اصلاح و از مردم عذرخواهی کنید
تابناک/ رئيس جمهور اخيرا در اظهار نظري از مردم خواسته در کنار مشکلات و گراني ها، زحمات هم ديده شود و مردم با مقايسه آنچه در کشور به آنها ارائه مي شود با آنچه در کشورهاي همسايه به مردم مي دهند، شاکر نعمات باشند! انگار آقاي رئيس جمهور عادت کرده اند بجاي تلاش براي بهبود وضعيت نابهنجار و عذرخواهي از مردم بواسطه آنچه دولت براي شان مهيا کرده است، از بالا به پايين نگاه کند و از آنها بخواهد شاکر همين وضعيت موجود باشند! به گزارش «تابناک»، حجت الاسلام و المسلمين «حسن روحاني» دوشنبه هفته گذشته در جمع علما و روحانيون اهل تسنن و تشيع استان گلستان، با بيان اينکه «گراني واقعيت است اما نان، خدمات و انرژي در ايران ارزانترين در منطقه است» گفت: بايد در کنار واقعيت هاي اقتصادي ناشي از گراني و مشکلاتي که در کشور ايجاد شده است، مردم ارزاني ها و خدمات را هم ببينند و شاکر نعمات موجود در کشور باشند! موضوعي که خيلي در رسانه ها بازتاب نيافت. رئيس جمهور با اشاره به تعداد بالاي دانشآموزان و دانشجويان در مدارس و دانشگاهها، امنيت بالاي کشور، تحت پوشش بيمه قرار گرفتن 80 ميليون ايراني و قيمت ارزان آب، برق، انرژي و گندم در مقايسه با ساير کشورها، تأکيد کرد: «امروز در کشور مشکل وجود دارد اما اگر درد و رنج را ميبينيم زحمت ديگران را هم ببينيم و شاکر نعمات باشيم.» در مورد سخنان رئيس جمهور سه نکته مهم وجود دارد که اول اينکه انگار اقاي روحاني انتقاداتش به دولت قبل را فراموش کرده و يادش افتاده برخي خدمات ارزان و محدود در کشور ارائه مي شود، دوم اينکه رئيس جمهور از برخي به اصطلاح ارزاني ها در کشور و قياس آن با کشورهاي منطقه سخن گفته اما يادش رفته حقوق و دستمزد مردم در کشور ما با همين کشورها را مقايسه کند و سوم اينکه مطابق با برخي اسناد و آرشيو خبرهاي موجود وضعيت فعلي را از دو سال قبل بسياري از کارشناسان به دولت و رئيس جمهور هشدار داده بودند، اما گويا کارشناساني که چنين مسائلي را گفته اند از ديد رئيس جمهور و اطرافيانش کارشناس نبوده اند. وضعيت فعلي اقتصاد کشور بارها در طول 40 سال گذشته پس از انقلاب دستخوش تغييرات و تحولات و نوسان هاي اساسي قرار گرفته است. اما مجريان امور کشور هربار با بي توجهي از کنار اين موضوعات گذشته اند و بجاي پيدا کردن ريشه، علل و عوامل اين نوسانات شديد به منظور جلوگيري از تکرار دوباره آن، صرفا به فکر رفع مشکلات موجود و طرح توجيهاتي در برابر اذهان عمومي نسبت به اين مسائل بوده اند. نزديک ترين نمونه نوسانات و بهم ريختگي اقتصادي کشور که در سال 97 رخ داد، را مي توان در تحولات و تکانه هاي شديد اقتصادي کشور در اواخر سال 90 و سال 91 جست و جو کرد. موضوعي که «حسن روحاني» در جريان رقابت هاي انتخاباتي رياست جمهوري در سال 92 به شدت از آن انتقاد کرد و خوابيدن مردم جلوي بانک ها براي دريافت ارز و تغييرات لحظه اي قيمت هاي کالا را دور از شان ملت ايران مي دانست و تاکيد مي کرد که براي آن برنامه دارد و جلوي تکرار آن را خواهد گرفت؛ اتفاقي که هيچ وقت نيافتاد. اقتصاد کشور در دولت «محمود احمدي نژاد» قرار بود بر اساس آنچه اقتصاد اسلامي و اقتصاد عدالت محور خوانده بود، پايهريزي شود؛ مساله اي که با شعار «آوردن پول نفت بر سر سفرههاي مردم» نظر مردم را به خود جلب کرد. او اجراي طرحهاي طرح تحول اقتصادي، احداث بنگاههاي زود بازده، طرح مسکن مهر، طرح هدفمندسازي يارانهها و صندوق مهر امام رضا را در اولويت کاري در اين ۸ سال قرار داد. اما بر خلاف شعارها وضعيت بسيار نااميدکننده بود. در جريان دولتهاي نهم و دهم و در مدت ۸ سال زمامداري محمود احمدينژاد، اکثر شاخصهاي کلان اقتصادي ايران تنزل پيدا کردند. به عنوان مثال ميزان نقدينگي کشور از زمان آغاز به کار دولت نهم تا زمان اتمام دوره دولت دهم به ميزان ۶ برابر افزايش يافت. بر مبناي شاخص تورم نيز ميتوان از 56درصد تورم در انتهاي دوران زمامداري احمدينژاد نسبت به ابتداي دوران تصديگري وي اشاره کرد.کارشناسان اين عدم موفقيت احمدينژاد در تحقق وعدههايش را تحت تأثير چند عامل ميبينند: سياستهاي اقتصادي نادرست، فقدان انضباط مالي و تحريمهاي عليه ايران. پس از پايان دولت احمدي نژاد گزارشهاي تکاندهندهاي از سوي مجلس و دولت «حسن روحاني» دربارهٔ تخلفات دولتمردان منتشر شد و رئيس جمهور جديد بکارگيري تيم باتجربه و توانمند در کابينه اش را دليلي براي جلوگيري از اتفاقات تلخ اقتصادي خواند. اما پس از 5 سال انگار اين تيم با تجربه هم نتاونست مانع از جلوگيري از نوسانات شديد اقتصادي، کاهش ارزش دارايي هاي مردم و سقوط شديد ارزش پول ملي بشود. برخي اقتصاددانان از جمله اقتصاددانان نهاد گرا هشدارهايي به دولت و رئيس جمهور داده بودند و حتي «فرشاد مومني» در سال 95 با طرح موضوعي مبني بر اينکه «آيندگان درباره روحاني چگونه قضاوت ميکنند؟» گفته بود: به حسن روحاني خاضعانه اينگونه بحث کارشناسي خود را مطرح مي کنم: درک مي کنيم که در اين اقتصاد سياسي شما انگيزه خود را براي طراحي يک برنامه ميان مدت با کيفيت تا حدود زيادي از دست داده ايد و آثار اين بي انگيزه بودن به وضوح در اسنادي که تاکنون تحت عنوان برنامه ششم منتشر شده قابل مشاهده است. اما آيندگان درباره حسن روحاني از موضع تاکتيک هايي که در برابر رقباي بعضا غيرمنصف خود اتخاذ کرده داوري نخواهند کرد، بلکه از موضع اينکه چقدر مصالح بلندمدت و ميان مدت را به ملاحظات کوتاه مدت ترجيح داده درباره وي و همکارانش داوري خواهد کرد.» وي ادامه داد: «لذا مشفقانه به ايشان و کل ارکان ساختار قدرت اين نکته را گوشزد مي کنم که راه نجات ايران از طريق طراحي يک برنامه ميان مدت توسعهي با کيفيت عبور مي کند و به جاي دامن زدن به اين زد و خوردها، بايد ساز و کار و بسترهايي فراهم کرد که امکان طراحي چنين برنامه اي با همکاري تمام اجزاء ساختار قدرت فراهم شود.» مومني در پاسخ به اين سوال که آيا شرايط اقتصادي کنوني مي تواند در انتخاب مجدد حسن روحاني در انتخابات سال آينده تاثير منفي داشته باشد؟، گفت: «بدون ترديد تاثيرات منفي جدي خواهد داشت چون طبقات فرودست به شرحي که اشاره شد به هيچ وجه احساس بهبود وضعيت نمي کنند.» اين مسائل با نگاه خوشبينانه دولت نسبت به «برجام» و بي عملي پس از آن باعث شد که بار ديگر تکانه هاي اقتصادي شديد به شدت مردم به ويژه طبقه متسط و فرودست را تحت فشار قرار دهد. حالا رئيس جمهور بجاي تلاش براي حل و مشکلات و عذرخواهي از مردم نسبت به آنچه سرشان آورده بدون ذکر نيمه ديگر داستان از شاکر بودن در قبال ارزاني ها نسبت به کشورهاي منطقه مي گويد؛ بدون اينکه دستمزد و حقوق مردم ما را با آنها قياس کند. اين نگاه و راه غلط هم جاي عذرخواهي دارد و هم اصلاح.