فارس/سخنگوي وزارت امور خارجه ايران ميگويد که با تعداد اندکي از کشورها روابطمان مطلوب نيست و البته مقصر هم ما نيستيم و اگر اختلاف نظري هم هست آمادهايم پشت ميز مذاکره و مسالمتآميز آن را حل کنيم.
بهرام قاسمي دهمين سخنگوي دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران در گفتوگو با فارس، به تشريح آخرين تحولات در عرصه سياست خارجي پرداخت. سفر همزمان وليد المعلم وزير خارجه سوريه و گير پترسن نماينده ويژه دبيرکل سازمان ملل در امور سوريه به تهران، مناسبات دمشق و آنکارا، روند مذاکرات صلح سوريه (آستانه)، اوضاع يمن، روابط تهران و رياض، سازوکار مالي اروپا (اينستکس) و گلايهمندي ايران از تاخير اروپا در اعلام ثبت اين سازوکار و تاکيد بر اجرايي شدن هر چه سريعتر آن، پيگيريهاي انجام شده درباره وضعيت خانم «نگار قدس کني» شهروند ايراني که از خرداد 1396 به بهانه واهي در استراليا زنداني است، انتصاب سفراي زن، تشکيل دولت جديد لبنان، حضور آمريکا در افغانستان و ... از جمله موضوعاتي بود که در اين گفتوگوي دو ساعته به آنها پرداخته شد.
وي در اين گفتوگو ميگويد که جمهوري اسلامي ايران هرگز از ابتدا به سازوکار (اينستکس) نه به شکل صد در صد و تمام و کمال دل بسته بوده و نه به عنوان راهحل نهايي و ثمربخش به آن ميانديشيده است. در واقع ايران به اين راهکار به عنوان راهکاري توجه کرده که ميتواند در عرصه جهاني در کنار ساير راهکارها وجود داشته باشد.
قاسمي همسايگان را اولويت نخست در سياست خارجي جمهوري اسلامي ميخواند و عنوان ميکند: متاسفانه ما در منطقهاي قرار داشتيم که در دهههاي گذشته به علت سياستهاي زياده خواهانه آمريکا و اشتباهات راهبردي مکرر اين کشور در اين منطقه، بخشي از اين مناطق و کشورها دچار جنگهاي داخلي، جنگ، بي ثباتي و ناکارآمدي در حوزههاي اقتصادي بودند، ولي ما همواره در همه مقاطع تاريخي سعي کرديم به عنوان يک همسايه مسئوليت پذير به همه همسايگان کمک کرده و در حد توانايي در جهت صلح، ثبات و امنيت در منطقه تلاش کنيم.
وي همچنين عنوان ميکند: ايران اين آمادگي را داشته و دارد، اگر اختلاف نظري با تعداد معدودي از کشورهاي منطقه وجود دارد، در پشت ميز مذاکره و به صورت مسالمت آميز آن اختلاف را حل کند. ايران نياز و چشمداشتي به خاک کشورهاي همسايه و منطقه ندارد و کشوري مستقل است که سياستهايش را خودش در تهران اتخاذ ميکند. البته مقصر هم جمهوري اسلامي ايران نيست و هر آن گاه که اين کشورها براي رابطه بهتر و بهينه تلاش کنند، ايران هم ميتواند در اين زمينه بررسي و اقدامات لازم را به عمل آورد.
*قطعا جاي انتقاد و گلايه از جانب جمهوري اسلامي نسبت به تاخير و اقدام ديرهنگام اروپاييها کماکان پابرجاست
بالاخره اروپا بعد از تاخيري نزديک به 9 ماه از سازوکار مالي موسوم به اينستکس رونمايي کرد، ارزيابي شما از ثبت اين سازوکار (سازوکار حمايت از مبادلات تجاري) چيست؟
قاسمي: بعد از خروج آمريکا از برجام، با اصرار طرف اروپايي و حتي کشورهايي مثل چين و روسيه به عنوان اعضاي 1+4 و شوراي امنيت و در تعاملاتي که با جمهوري اسلامي داشتند و رايزنيها با ايران، اصرار اروپاييها بر اين بود که برجام به عنوان يک کار نمادين و موفق چندجانبه گرايي و دستاوردي براي اروپا در عرصه جهاني حفظ شود و ايران در اين توافق بماند. آنها به ايران تعهد دادند که خودشان مزاياي اقتصادي تعهد شده توسط برجام براي جمهوري اسلامي را با خروج آمريکا، جبران کنند.
از اين مقطع شاهد يکسري مذاکرات و تبادل هياتها با کشورهاي اروپايي هستيم، براي پيشنهادي که طرف اروپايي مطرح کرد تحت عنوان يک سازوکار مالي که بتواند روابط تجاري ايران و اتحاديه اروپا را تسهيل کند.
در ابتدا تصور ما بر اين بود که اين سازوکار ميتواند در کوتاه مدت و زمان کمي به نتايج لازم برسد و طرف اروپايي آن را براي نهايي شدن در اختيار جمهوري اسلامي قرار دهد؛ متاسفانه به دلايل مختلف، اين تعهد در زمان مورد نظر عملي نشد اتفاق رخ نداد و ثبت اين موسسه که موسسهاي خصوصي در اروپا است، با تاخير زيادي مواجه شد.
البته ما از يکسري واقعيتهاي درون اروپا آگاهي لازم را داشتيم. آمريکا علاقهمند بود با خروج خود از برجام هم جمهوري اسلامي ايران از توافق خارج شود و هم اينکه ساير کشورهاي 1+4 نيز برجام را ترک کنند. نهايتا آمريکا با تهديدهاي مالي و سياسي بر شرکتها، بانکهاي اروپايي و حتي دولتهاي عضو اتحاديه اروپا اقدام به کارشکنيهاي بسياري بر سر راه ايجاد اين سازوکارو کرد که هنوز هم اين کارشکنيها با شدت تمام دنبال ميشود.
به هر حال با توجه به اينکه سرمايهدار و موسسات مالي و بانکي بسيار محافظه کار هستند و تحت تاثير اين نوع فشارها قرار ميگيرند، لذا موانعي بر سر راه اين سازوکار از سوي آمريکا ايجاد شد.
موضوع ديگري که در ابتدا به نظر ميرسيد ساده است، ولي بعدا با مشکلات مواجه شد، همين مکانيسم بود که به عنوان تجربه و کار جديدي بين کشورهاي اروپايي و ايران، مطرح شد. آمريکا به تمامي شرکتها، بانکها و اشخاص اروپايي اعلام کرده بود که اگر در اين سازوکار دخالت داشته باشند و به نوعي حضور يابند، تحريم ميشوند. اين مشکل ديگري بود که مجموعه اروپا با آن مواجه بوده و خواهد بود.
دليل ديگر اين بود که اروپا در اين مقطع نشان داد که هنوز توانايي و بلوغ لازم را براي ورود به اين نوع اقدامات صرفا اروپايي و مستقل از آمريکا پيدا نکرده و براي رسيدن به يک فرمول مشخص با دشواريهايي بسياري مواجه بود. موضوع ديگري که بيشتر نمايان شد، ناهماهنگي رفتاري در درون خود اروپا بين کشورهاي اروپايي بود.
نهايتا پنجشنبه 11 بهمن ماه شاهد بوديم که آنها توانستند اين موسسه خصوصي را ثبت و توسط سه وزير خارجه (آلمان، فرانسه و انگليس) ثبت آن اعلام شد. اين يک گام نخست و مثبت تلقي ميشد، ولي کاري ديرهنگام و با تاخير بود که قطعا جاي انتقاد و گلايه از جانب جمهوري اسلامي نسبت به اين تاخير و اقدام ديرهنگام آنها کماکان پابرجاست.
الان در شرايطي هستيم که اين موسسه ثبت شده، ولي طرف اروپايي بايد هر چه زودتر نسبت به اجرايي کردن اين سازوکار و به مرحله عمل درآوردن آن اقدام کند، ما انتظار داريم در اين مرحله و در اين برهه با سرعت عمل بيشتري، اتحاديه اروپا وظيفه ذاتي خودش را که براساس تعهد قبلي و تعهدات برجامي به عهده گرفته بود، انجام دهد و در حدي اين سرعت عمل لازم است که بتواند ضرر و زيان تاخير قبلي خودش در قبال ايران را نيز جبران کند.
اين حداقل چيزي است که از مجموعه اروپا و سه کشور اروپايي انتظار ميرود و اميدوارم اتحاديه اروپا بتواند در اين برهه بر نقش، توانايي و اراده خود نه در حرف، بلکه در عمل صحه بگذارد و آن را به روشني در سطح جهان عيان کند و نشان دهد که اتحاديه اروپا و کشورهاي اروپايي به آن حد از تکامل، همگرايي و استقلال در جهان امروز دست پيدا کردهاند.
* مسائل مربوط به برجام در سطح کلان و در هيات عالي نظارت بر برجام رصد و بررسي ميشود
برجام مجموعهاي از تعهدات دو طرف بود. از ابتدا بحث اين بود که اين تعهدات متوازن نيست، بخش عمده تعهدات هم براي آمريکا بود که با خروج ترامپ از برجام در 18 ارديبهشت ماه آنها هم وجود ندارد. از سوي ديگر اروپا نيز تاکنون عملا به تعهدات خود عمل نکرده است. آيا زمان آن نرسيده که ايران در تعهداتش بازنگريهايي داشته باشد؟
قاسمي: مسائل مربوط به برجام در سطح کلان و در هيات عالي نظارت بر برجام و با توجه به گزارشات روزمرهاي که اين هيات عالي دريافت ميکند و مورد رصد و بررسي قرار ميدهد، تصميم گيري و سياستگذاري ميشود و هرگاه نياز به اقدام خاصي باشد، اين هيات به وظايف خودش همچون گذشته عمل خواهد کرد.
آنچه مسلم است اين است که جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک طرف برجام براساس 13 گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي تاکنون به تعهداتش پايبند بوده و پايبندياش را در عمل نشان داده و اين آمريکا بوده که برخلاف تمامي موازين بينالمللي و مصوبه شوراي امنيت که نقض قطعنامه اين شورا هم تلقي ميشود، از اين تفاهم بينالمللي خارج شد. حضور ايران و ساير کشورها يعني 1+4 در برجام بدون آمريکا، نشان ميدهد که جهان بر حفظ برجام به عنوان يک تفاهم بينالمللي که متکي به قطعنامه سازمان ملل است، تاکيد دارد.
امروز شاهديم اين آمريکا و دولت آقاي ترامپ است که منزوي است و عليرغم همه فشارهاي دولت آمريکا که سعي ميکرد مانع از انجام اين سازوکار مالي شود، سازوکار مزبور امروز ثبت شده و شاهد اقدام اوليه اروپا هستيم.
در گذشته شاهد بوديم اروپا تا حد زيادي به صورت کامل و صد در صدي در بسياري از حوزهها، تحت تاثير و دنبالهروي سياستهاي آمريکا بود، ولي امروز ثبت اين سازوکار مالي که آمريکا با آن کاملا مخالف است و براي اين مخالفت بهاي بسياري را پرداخت کرده و خواهد کرد، نشانگر همان انزوا و شکست سياسي دولت ترامپ در بحث برجام است.
اميدوارم اروپا و ديگران بتوانند در عرصه کنوني جهان با اجراي دقيق اين سازوکار و عملي کردن آن، در مقابل اين زياده خواهي آمريکا بايستند و نشان دهند که جهان امروز جهان تک صدايي نيست و آمريکا نميتواند مثل گذشته به عنوان کشور زياده خواه و زياده طلب به ديگران چيزي را ديکته کند و از آنها چيزي را بخواهد که خودش ميخواهد.
*هيچ نوع محدوديتي براي همکاري با روسيه و چين نداريم
در بحث روابطمان با روسيه و چين بعد از اعمال تحريمهاي آمريکا آيا سفارتخانههاي ايران در بحث روابط با اين دو کشور دستورالعمل خاصي دارند؟
قاسمي: خارج از بحث تحريم و حتي به صورت عادي، چه روسيه که به عنوان يک قدرت منطقهاي و همسايه ماست و ما سابقه زيادي در همکاريهاي مختلف با اين کشور داريم و چه در مورد چين که همکاريهاي گذشته و نوع نگاه ما به چين يک نگاه اساسي و عميق است و ما حتي بدون توجه به مسائل تحريم، به چين به عنوان يک شريک مطمئن در روابط درازمدت و کشوري مهم در عرصه جهاني نگاه ميکنيم. روابط با فدراسيون روسيه و چين براي ما بسيار اساسي و حياتي است و هيچ نوع محدوديتي براي همکاري با اين دو کشور نداريم. اصولا آسيا براي ما نقطه مطلوبي است و اشتراکات زيادي با کشورهاي آسيايي داريم.علاقهمنديم اين همکاريها و مناسبات ما با چين و روسيه و ديگر کشورهاي آسيايي هر چه بيشتر تعميق يابد و اين نگاه، مقطعي و کوتاه مدت نيست؛ نگاه درازمدت و بلندمدت ما نسبت به اين دو کشور، نگاهي راهبردي و کلان است که اميدوارم بتوانيم در اين مسير با کمک اين کشورها پايههاي استوارتري را براي تعميق اين همکاريها داشته باشيم.
سفارتخانههاي ما با تمام وجود در کنار ستاد (وزارت خارجه) و ساير دستگاههاي جمهوري اسلامي اعم از دولتي و غيردولتي همه با اين نگاه اساسي و راهبردي به اين نوع همکاريها نگاه ميکنند و اميدواريم در يک مجموعه همکاري همگاني، بتوانيم شاهد رشد و نمو همکاريهاي ايران و اين دو کشور در همه حوزههايي که ميسر است، باشيم.
* کاري که اروپا بايد ميکرد يک تعهد بود، تعهدي که نسبت به برجام و ايران داشت
ايران بعد از رايزنيهايي که با اتحاديه اروپا پس از خروج آمريکا از برجام صورت داد در مقاطع مختلف اعلام کرد، حتي از جانب شما عنوان شد که سازوکارهاي دوجانبه ديگري با ديگر کشورها در دستور کار ايران قرار دارد که در همين خصوص بحث کانال مالي با سوئيس مطرح شد، آيا ميتوانيد در اين زمينه قدري بيشتر توضيح بدهيد که اين کشورها2 مشخصا چه کشورهايي هستند؟
قاسمي: جهان کنوني با توجه به نوع تحولات بينالمللي و آگاهي بيشتر جهانيان به واسطه نوع و سرعت ارتباطات و خيلي مسائل ديگر، با دنياي دهههاي گذشته بسيار متفاوت است. امروز به راحتي يک کشور نميتواند خودش را به عنوان قدرت برتر مطلق بر ساير ملتها و دولتهاي جهان حاکم کند. عموما کشورهاي جهان و به خصوص مردم، اين نوع از رفتار برخي کشورهاي مدعي قدرت را نميپسندند و قطعا مردم هم نسبت به حاکميتها و دولتهاي خودشان در قبال رفتاري که در عرصه جهاني دارند، حساسيتهاي لازم را نشان ميدهند.
با اين مقدمه ميخواهم تاکيد کنم که کشورهاي جهان عموما علاقهمند نيستند که حاکميت يک کشور خاص را به صورت کامل پذيرا باشند. کشورها ملاحظات و ارتباطات جهاني خودشان را دارند و خيلي چيزها را لحاظ ميکنند، ولي قطعا اين رفتار آمريکا نيست که امروز ميتواند بر همه کشورهاي جهان به عنوان يک بخشنامه مشخص تحميل شود و کشورها هم متعهد باشند که همه آن را خط به خط اجرا کنند.
کشورهاي جهان تمايل دارند به عنوان کشورهاي مستقل، سياستهاي خود را تا حد زيادي خودشان دنبال کنند و لذا وضعيت امروز با گذشته متفاوت است. امروز کشورهاي زيادي در صحنه جهان حضور دارند که با اين نوع رفتار آمريکا و سياستهاي تحريمي که غيرقانوني و خلاف همه موازين بينالمللي و غيرانساني است، مخالفند.
ما اين امکان را داريم و ميبينيم که بسياري از کشورهاي جهان علاقهمند هستند خودشان باشند و خود تصميم بگيرند و سعي ميکنند از طرق مختلف اين همکاريها را با ايران به عنوان کشوري که مظلوم واقع شده و تحت يک تحريم ناعادلانه قرار گرفته، داشته باشند.
سياستهاي تحريمي آمريکا قطعا باعث بروز برخي کمبودها در کشور خواهد شد، ولي ما اين توانمندي را در داخل داريم که در مقابل اين فشارها ايستادگي کرده و از اين مرحله دشوار عبور کنيم.
از همان ابتدا با توجه به مناسباتي که با بسياري از کشورها در حوزه اقتصادي و ساير حوزهها داشتيم راهکارهايي را به منظور همکاريهاي خارجي خود در دستور کار قرار داديم، ولي به دلايل خصومت و عصبانيت آمريکا از اين نوع ارتباطات، سعي ميکنيم در مورد نوع همکاريها با ديگر کشورها و چگونگي اين همکاريها صحبت نکنيم. کشورهايي که با ما همکاريهايي را دارند نيز علاقهمند نيستند ما در مورد اين نوع همکاريها صحبتي را به عيان و به صورت علني مطرح کنيم.
بحث ما با اروپا يکي از اين راهکارها بود که البته تفاوتش با ديگر کشورها اين است که کاري که اروپا بايد ميکرد يک تعهد بود، تعهدي که نسبت به برجام و ايران داشت و اين کاري داوطلبانه و از سر دلسوزي نيست، بلکه تعهدي است که بايد آن را تمام و کمال و بدون فوت وقت انجام دهد.
در شرايط تحريمي يکي از راهکارهاي کشور استفاده از ظرفيت کشورهاي همسايه است مثل عراق، افغانستان، ترکيه و آسياي ميانه و حتي برخي از کشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس. الان وزارت خارجه در اين زمينه چه اقداماتي را براي استفاده حداکثري از اين ظرفيت در دستور کار دارد؟
قاسمي: وقتي از سازوکار مالي با اروپا صحبت ميکنيم، اين بحث مطرح ميشود که ما هرگز از ابتدا به اين سازوکار نه به شکل صد در صد و تمام و کمال دل بسته بوديم و نه به عنوان راهحل نهايي و ثمربخش به آن ميانديشيديم. ما به آن به عنوان راهکاري که ميتواند در عرصه جهان در کنار ساير راهکارها وجود داشته باشد، توجه کرديم و اگر چه اروپا و قاره اروپا ميتوانند شرکاي مهمي باشند، ولي از ابتدا نگاه ما يک بعدي نبوده و ما با توجه به تحريمهاي آمريکا سعي کرديم که از هر امکاني در سطح جهان و از هر ظرفيتي استفاده کنيم و بدين منظور از همان ابتدا و دوراني که مشخص شد آمريکا در جهت مخالفت با ديگر اعضا درصدد خروج از برجام است و تصميم دارد تحريمهاي خود را مجددا عليه ايران برگرداند، با تمامي کشورهايي که برايمان امکانپذير بود مذاکراتي را آغاز کرديم، يا کشورهاي علاقهمند پيشنهادهاي مشخصي را ارائه و مذاکراتي را شروع کردند.
همسايگان اولويت نخست ما در سياست خارجي هستند. ما در عرصه جهاني و مناسبات خارجي به همسايگان به عنوان اولويت اول توجه داريم و سعي کرديم هر چه بيشتر تا جايي که توان داريم و کشورهاي همسايه ما نيز آمادگي دارند، براي تعميق روابط خود در حوزههاي مختلف اقتصادي، فرهنگي و سياسي و ديگر حوزهها اين همکاريها را رقم بزنيم و در اين مسير حرکت کرديم.
متاسفانه ما در منطقهاي قرار داشتيم که در دهههاي گذشته به علت سياستهاي زياده خواهانه آمريکا و اشتباهات راهبردي مکرر اين کشور در اين منطقه، بخشي از اين مناطق و کشورها دچار جنگهاي داخلي، جنگ، بي ثباتي و ناکارآمدي در حوزههاي اقتصادي بودند، ولي ما همواره در همه مقاطع تاريخي سعي کرديم به عنوان يک همسايه مسئوليت پذير به همه همسايگان کمک کرده و سعي کنيم تا جايي که جمهوري اسلامي ايران توانايي دارد در جهت صلح، ثبات و امنيت در منطقه و کمک و ياري به اين کشورها، تلاش کنيم.
خوشبختانه امروز ما شاهد روابط بسيار بهتر و عميقي بين ايران و ساير کشورهاي همسايه و پيراموني خودمان هستيم. البته ما با چند کشور در مجموعه کشورهاي پيراموني و حوزههاي جنوبي خود مواجهيم که آنها مشکلاتي را دارند و تحت تاثير کانونهاي مشخصي در جهان قرار دارند که سعي ميکنند نسبت به تضعيف ايران اقدام کنند.
سياست ما صبورانه بوده و سعي کرديم با تحمل، صبوري و درايت در دام مخرب اين کشورها قرار نگيريم و همواره با صداي بلند اعلام کرديم که اين آمادگي را داريم که حتي با اين کشورها گفتوگو کنيم و آمادگي تعامل با همه اين کشورها را داشته و داريم. تعداد اينها محدود است، ولي با ساير کشورهاي همسايه و پيراموني و منطقه، امروز در شرايط بسيار بهتري قرار داريم.
در دوران اخير تبادلات هياتهاي ما نه در وزارت خارجه، بلکه در تمام سطوح کشور با کشورهاي همسايه بيش از گذشته بوده است. سطح تبادلات تجاري ما با عراق، افغانستان و ديگر همسايگان شايان توجه است و آمد و شدهاي زيادي در سطوح و بخشهاي مختلفي صورت گرفته و در دستورکار قرار دارد و اميدوارم اين تبادلات بتواند منجر به تعميق هر چه بيشتر مناسبات فيمابين شود که نهايتا نتيجه آن ثبات و امنيتي است که همه کشورهاي منطقه از آن سود خواهند برد و ميتوانند در فرجام اين روند، کشورهاي منطقه اين ادعا را مطرح کنند که به تنهايي و با کمک هم و بدون دخالت بيگانگان و کشورهاي فرامنطقهاي، امنيت و ثبات را خودشان تامين کردهاند.
* هيچ کشوري قادر نيست کشور ديگري را جابهجا و از نقشه و جغرافياي منطقه حذف کند
بعد از برکناري عادل الجبير و شخصيت خاص ضد ايراني که همه دنيا با آن آشنا بودند و آمدن ابراهيم العساف، آيا شما شاهد تغييري در رفتار عربستان نسبت به ايران هستيد؟
قاسمي: بحث در رابطه با عربستان تا حدي پيچيدهتر و شايد به تعبير شما کلانتر از بحث يک وزير مشخص آن کشور است، ولي آن چيزي که ما در حوزه عربستان شاهد آن هستيم فراز و نشيب عجيب و غير قابل درکي طي ساليان اخير است. به هر حال اين فراز و نشيب موجب يکسري از ناهنجاريها و بي ثباتيها و مشکلات عديده در منطقه بوده که همانگونه که پيش از اين اشاره کردم. ما سعي کرديم با درايت و خونسردي کامل، ناشيگري کودکانه برخي که سعي ميکردند از اين آب گل آلود ماهي خود را صيد و تنشها را افزايش دهند، کنترل کنيم.
تحولاتي که اخيرا در درون عربستان رخ داده، مسائل داخلي آنهاست و ما براساس سياست اصولي خودمان در مسائل داخلي هيچ کشوري به خصوص کشورهاي همسايه و منطقه دخالت نميکنيم و فکر ميکنيم مسائل داخلي هر کشور به خود آنها مربوط است؛ ولي در يک نگاه خوشبينانه به نظر ميرسد امروز شاهد تدبير بيشتري در اعلام مواضع و گفتمان اين کشور در قبال مسائل منطقه و ايران هستيم و اميدواريم وضعيت جديد عربستان وضعيتي باشد که به يک تعامل جدي بين کشورهاي منطقه بينجامد، چرا که ما قطعا علاقهمنديم همه کشورهاي منطقه بتوانند در استقلال کامل سياستهاي خودشان را دنبال کنند و ما اين را ميفهميم و براي ديگران روشن است که هيچ کشوري قادر نيست کشور ديگري را جابهجا و از نقشه و جغرافياي منطقه حذف کند.
ما به همه حاکميتها در منطقه احترام گذاشتيم و در صورت نياز و درخواست دولتهاي مختلف عليرغم اختلاف سليقههايي که با برخي از آنها داشتيم، به کمک آنها شتافتيم و از کمک و ياري نسبت به آنها دريغ نکرديم.
نگاه ما به همه کشورهاي منطقه مثبت و سازنده است و اميدواريم اين عقلانيت و درايت در مجموعه منطقه نيز بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد و بتوانيم به کمک و در کنار هم يک زندگي مسالمت آميز و يک منطقه با ثبات و يک امنيت پايدار را براي همه فراهم کنيم تا بتوانيم خمير مايههاي يک بستر لازم را براي ايجاد روندي که بتواند توسعه اقتصادي درازمدت را براي منطقه فراهم کند، ايجاد کنيم.
ميدانيم در پي سياستهاي غلط آمريکا طي دهههاي گذشته و حداقل دهه گذشته و تاسيس رژيم جعلي صهيونيسم در منطقه و دخالتي که در ايران در دهه 50 داشتند و ديگر تحولاتي که در منطقه دنبال کردند که چيزي جز فقر و بي ثباتي به همراه نداشت، شاهد منطقهاي شديم که با توسعه نيافتگي مواجه شد و فقر و فلاکت در برخي کشورهاي منطقه با کمک برخي کانونهاي مشخص، به افراط گرايي منجر و نهايتا به يک تروريسم خشن در منطقه تبديل شد و هم منطقه ما و حتي اروپا و بخشي از جهان شاهد ددمنشي اين گونه گروههاي تروريستي بودند.
اميدوارم اين فضا براي همه کشورهاي منطقه فراهم شود. ايران اين آمادگي را داشته و دارد، اگر اختلاف نظري با تعداد معدودي از کشورهاي منطقه وجود دارد، در پشت ميز مذاکره و به صورت مسالمت آميز آن اختلاف را حل کند. ايران کشوري مقتدر و بزرگ با سرزميني وسيع و جمعيتي بزرگ است که نياز و چشمداشتي به خاک کشورهاي همسايه و منطقه ندارد و کشوري مستقل است که سياستهايش را خودش در تهران اتخاذ ميکند و علاقهمند است همه کشورهاي منطقه بتوانند در مسير درست و در جهت منافع مردم خود و منطقه حرکت کنند.
قطعا ما از اتفاقاتي که در يمن افتاد و فجايعي که در اين کشور مظلوم بروز کرد نگران بوده و هستيم و تا جايي که توانستيم سعي کرديم آتش اين جنگ ويرانگر و تجاوز را خنثي کرده و به مردمي که با فقر، گرسنگي، بيماري و قحطي در يمن دست و پنجه نرم ميکنند، از طريق مجامع بينالمللي و سازمان ملل و جلب نظر ساير کشورها کمک کنيم.
لذا سياست ايران در قبال مسائل منطقه و کشورهاي همسايه روشن است و چه در حوزه شمالي، قفقاز، غرب و شرق و حتي جنوب عمدتا روابط خوبي با کشورهاي همسايه داريم. تعداد اندکي از کشورها هستند که روابطمان مطلوب نيست و اين وضعيت مورد نظر ما نيست و البته مقصر هم جمهوري اسلامي ايران نيست و هر آن گاه که اين کشورها براي رابطه بهتر و بهينه تلاش کنند، ايران هم ميتواند در اين زمينه بررسي و اقدامات لازم را به عمل آورد.
*يمن نمونه بارز فاجعه جدي بشري
در بحث يمن توافقات استکهلم توانسته قدري از تنشها را کاهش دهد، نه ثبات آنچناني، ولي اندکي از ثبات را در منطقه ايجاد کند. آقاي «يحيي السريع» سخنگوي ارتش و کميتههاي مردمي يمن هر روز از نقض مکرر آتش بس توسط ائتلاف به رهبري عربستان خبر ميدهد. آيا ائتلاف به رهبري سعودي به دنبال بر هم زدن اين حداقل ثباتي است که ايجاد شده؟
قاسمي: خيليها فکر ميکردند در ابتدا با يک تجاوز نظامي و تهاجم ظرف چند هفته يا چند روز ميتوانند سرنوشت جايي مثل يمن را به نفع خود رقم بزنند و اين بسيار جاي تعجب داشت، چرا که اگر کسي کمي از تاريخ يمن و فرهنگ اين مردم و نوع زندگي و شرايط مردم اين کشور آگاهي داشت، شايد اين چنين بيگدار و شتاب زده عمل نميکرد. امروز بيش از سه سال از يک تجاوز غيرانساني به اين کشور مظلوم ميگذرد، ولي هنوز روايت، داستان و اين حکايت متاسفانه باقي است.
يمن در عصر حاضر و براي آيندگان شايد يک نمونه بارز از فاجعه جدي بشري باشد که در دورانهاي اخير نمونه آن در سطح جهان کمتر ديده شده است و اگر اين روحيه دلاوري و مقاومت مردم يمن نبود، شايد وضعيت به شکل ديگري رقم ميخورد.
مردم يمن در اين مدت با اندک خوراک و در حداقلهاي ممکن به مبارزه خود براي حفظ استقلال و حفاظت از کيان کشورشان با دست خالي تلاش کردند و اين مقاومت را سامان دادند و براساس آمارهاي جهاني و سازمان هاي بين المللي شاهديم چه جناياتي در اين کشور رخ داده، اعم از گسترش بيماريهاي واگيردار، سوء تغذيه، عدم وجود دارو و بهداشت ...
ما به عنوان کشوري مسلمان که نسبت به سرنوشت مردم يمن حساس بوديم، از ابتدا اين نگراني را داشتيم و توصيههاي ما همواره بر اين بود که اين جنگ نمي تواند نهايتا يک پيروز نظامي داشته باشد و نهايتا بايد به يک آتش بس برسيم و در پس آن شرايط را براي کمکهاي انسان دوستانه و بشردوستانه مهيا کرده و نهايتا به گفتوگوهاي يمني - يمني کمک کنيم.
اين بحث در ايران بسيار مطرح بود و آن را پيگيري ميکرديم و در نهايت در يک سال گذشته در چند نوبت با چند کشور اروپايي در اين خصوص مذاکراتي را داشتيم، براي اينکه چگونه ميتوانيم به سهم خودمان و آنها هم به سهم خودشان جلوي اين تجاوز را گرفته و آن را متوقف کنيم و به يک آتش بس دست يابيم تا بتوانيم کمکهاي بشردوستانه را از طريق مجامع جهاني و سازمانهاي بينالمللي به مردم يمن برسانيم.
به هر حال مذاکراتي شکل گرفت و مذاکرات استکهلم پايه گذاري شد و اين اقدامات گامي به جلو بود و قطعا نميتوان آن را نفي کرد و ناديده گرفت. به هر حال گامي است به جلو، ولي عليرغم همه تلاشها و نشست استکهلم، شاهديم هنوز توسط کشورهاي متجاوز، اين کشور (يمن) تحت بمباران و تجاوز قرار ميگيرد و آتش بسي که بايد اجرا ميشد به شکل کاملي اجرا نميشود و متاسفانه هنوز اين معضل و ظرفيت نابهنجار ادامه دارد و جا دارد جامعه جهاني هر چه زودتر به خودش بيايد و سعي کند براي اين فاجعه به عنوان يک نقطه تاريک از موضوعات عصر خود راهحلي بيابد و مردم يمن را از اين وضعيت بسيار دشوار و فجيع، نجات دهد.
برخي کشورهاي غربي بايد از صدور و فروش و ارائه تسليحات مخرب به کشورهاي متجاوز اکيدا خودداري کرده و علاوه بر اين نياز است که جامعه جهاني هم متجاوزان را به توقف اين تجاوز سبوعانه وادار کند.
* ارتباط تنگاتنگ ايران با دولت سوريه/ رايزنيهاي مستمر دو کشور
در هفتهاي که گذشت «وليد المعلم» وزير خارجه سوريه و همچنين «گير پترسن» نماينده ويژه دبيرکل سازمان ملل در امور سوريه در يک روز با محمدجواد ظريف وزير خارجه ايران در تهران ديدار و گفتوگو کردند. اين سفرها در چه راستايي صورت گرفت؟ آيا اين سفر در راستاي اظهارات لاوروف وزير خارجه روسيه که اخيرا عنوان کرد در بحث تشکيل کميته قانون اساسي سوريه پيشرفتهاي قابل توجهي حاصل شده صورت گرفت يا در آستانه نشست سران سه کشور ضامن روند آستانه در سوچي اين ديدارها انجام شد؟
قاسمي: ارتباط ما با دولت سوريه يک ارتباط تنگاتنگ است و رايزنيهاي ما به صورت مستمر وجود داشته و خواهد داشت. ما کشوري بوديم که به درخواست دولت سوريه و براي کمک به مبارزه با تروريسم در اين کشور (سوريه) حضور مستشاري داشتيم و از سوي ديگر به حفظ تماميت ارضي و حاکميت ملي اين کشور در منطقه حساس خاورميانه علاقهمند بوده و با پديده شوم تروريسم هم سر ناسازگاري داشته و در اين خصوص با گروههاي تروريستي مبارزه کردهايم. طبيعي است که اين آمد و شدها و رايزنيها در سطوح مختلف بين ما و سوريه استمرار يابد.
به طور مستقيم تماسهايي را با دولت سوريه داريم و در روند آستانه با ترکيه و روسيه کار مشترکي را دنبال ميکنيم.
خوشبختانه روند آستانه عليرغم ميل برخي معاندان و کشورهايي که فکر ميکردند تنها آنها ميتوانند در برخي از موضوعات مهم منطقه دخالت و تعيين تکليف کنند و ديگر کشورها نميتوانند در مسير همراهي با اين نوع کشورها گامهاي مثبت و اساسي بردارند، نشان داد که طي ساليان گذشته اين روند توانسته با موفقيتهاي خوبي روبرو شود و امروز شاهديم سوريه توانسته در بخش عمدهاي از سرزمينش حاکميت خود را تثبيت و نيروهاي تروريست را از اين سرزمين اخراج کند و اين يک پيروزي براي مردم، ارتش و دولت سوريه و همچنين موفقيتي براي روند آستانه است که بتواند تا تثبيت نهايي اوضاع در سوريه، گامهاي خودش را بردارد.
به زودي نشست سران سه کشور (ايران، ترکيه و روسيه در سوچي) برگزار ميشود که ميتواند با توجه به مقطع زماني خود نشست مهم و تعيين کنندهاي باشد، مثل گذشته که همواره در نشست سران به تفاهمات خوبي نائل شديم.
اميدوارم در اين نشست درباره بحث سوريه و ديگر مسائل مورد علاقه سه کشور چه به صورت مباحث سه جانبه و چه گفتوگوهاي دوجانبه که بين هر سه رئيس جمهور در اين نشست صورت خواهد گرفت که عمدتا مسائل دوجانبه، منطقهاي و جهاني هم ميتواند در آن مورد بحث و بررسي قرار گيرد، گامهاي بلندي را براي تعميق اين نوع همکاريهاي منطقهاي و دوجانبه برداريم.
قطعا سفر وليد المعلم وزير خارجه سوريه در اين مقطع و قبل از نشست سران ميتواند فرصت مناسبي براي بررسي آخرين وضعيت و نگاه و مرور مجددي بر آخرين مسائلي باشد که بايد براي نهايي کردن آنها و تفاهم بيشتر درباره آنها کار کنيم.
قطعا ترکيه به تماميت ارضي سوريه احترام خواهد گذاشت
رجب طيب اردوغان رئيس جمهور ترکيه اخيرا در اظهاراتي عنوان کرده که تماسهايي بين دمشق و آنکارا در سطوح پايين برقرار شده، موضع ايران در اين زمينه چيست؟
قاسمي: علاقه ما اين است که سوريه به شرايط طبيعي اوليه خودش برگردد و حاکميت بر تمامي سرزميني که سوريه نام دارد، اعمال شود.
بازگشت سوريه به جامعه جهاني و روابط مطلوب و مناسب با همه کشورهايي که سوريه ميتواند با آنها روابط سازنده و مثبتي را داشته باشد، مدنظر ماست. قطعا روابط ترکيه و سوريه به عنوان دو کشور همسايه ميتواند روابطي نامحدود و مطلوب باشد که بر همان امنيت و ثبات پايدار تاثير خواهد گذاشت و به دور کردن هر چه بيشتر تروريسم از اين منطقه حساس کمک خواهد کرد، و لذا فکر ميکنم بايد اين دو کشور در اين مسير تلاش کنند، آنها دو کشور مسلمان هستند که ميتوانند نقش بسيار مهمي را در اين حوزه از جغرافياي جهان داشته باشند.
قطعا ترکيه به تماميت ارضي سوريه احترام خواهد گذاشت و البته مسائل و مشکلاتي ميتواند هنوز باقي مانده باشد که تصور ميکنم در اين رايزنيها، نشستها و حسن نيتي که طرفين ميتوانند داشته باشند، اين مسائل قابل حل است و ميتوان اميدوار بود که به سمت مطلوبتري در اين حوزه حرکت کنيم.
خانم «نگار قدس کني» از 26 خرداد 1396 به بهانههاي واهي در استراليا در بازداشت است. وزارت خارجه در اين زمينه چه اقداماتي را صورت داده و چه پيگيريهايي را انجام داده است؟
قاسمي: اصولا يکي از موضوعاتي که وزارت خارجه و دولت جمهوري اسلامي ايران نسبت به آن حساس است، وضعيت شهروندان ما در خارج از ايران و به خصوص شهرونداني است که به دلايل واهي و بدون هيچ گناهي و با دسيسههايي که ديگران سعي ميکنند سناريوهاي آن را تنظيم کنند، زنداني شده و دچار برخي مشکلات مي شوند و اينها به عنوان اولويتهاي اصلي ما در خارج از کشور مطرح هستند.
پرونده خانم قدس کني پروندهاي باز است که روي ميز مسئولان ذيربط در وزارت خارجه قرار دارد و در سفارت ايران در کانبرا اين موضوع را با حساسيت بسياري دنبال ميکنيم. در اين زمينه خيلي صحبت کرديم و تماسهاي بسياري تاکنون برقرار شده است. ايشان به مدت طولاني و به بهانههاي واهي در زندان به سر ميبرد. آمريکا با همين بهانههاي واهي خواهان استرداد برخي از شهروندان ايراني و از جمله ايشان در ساير نقاط جهان به آمريکا شده و اين اقدامي است که گهگاه از سوي آمريکا نسبت به ايرانيان اتفاق افتاده است.
تاکيد ميکنيم که آمريکا بايد از اين سياست خصمانه و کينه توزانه خود نسبت به شهروندان ايراني چه در درون آمريکا و چه خارج از آن دست بردارد و اطمينان داشته باشد که اين نوع سياستها راه به جايي نخواهد برد و بر پيچيدگي موضوعات خواهد افزود و اين يک راه صواب، درست و منطقي نيست که آمريکا بخواهد انسانها را با اين نوع اتهامات واهي به گروگان گرفته و از طريق آنها سياستهاي نادرست خود را تحميل کند.
لذا فکر ميکنم در اين مورد هم بازنده نهايي، دولت آمريکا خواهد بود و در نهايت بيگناهي ايشان ثابت و روسياهي اين موضوع براي حاکمان کاخ سفيد باقي خواهد ماند. بايد دولت آمريکا هر چه سريعتر از اين شيوه گروگان گيري و زنداني کردن ايرانيان با پروندهسازيهاي تصنعي خودداري کرده و نسبت به آزادي تمامي شهروندان ايراني زنداني در ايالات متحده آمريکا، فورا اقدام و از تحت تعقيب قرار دادن ديگر شهروندان ايراني در ساير کشورها و درخواست براي استرداد آنها اجتناب ورزد.
در بحث انتصاب سفرا در دور اول وزارت آقاي ظريف خانم مرضيه افخم (سفير کنوني ايران در مالزي) به عنوان اولين سفير زن ايران منصوب و در دولت دوازدهم هم دومين سفير يعني خانم «پروين فرشچي» (سفير در فنلاند) منصوب و پس از آن هم خانم «حميرا ريگي» براي برونئي انتخاب و منصوب شد. بحثي بود که خانم فرشچي عهدهدار اين سمت نشده بنا به دلايلي و همچنين انتقادهايي نسبت به اين انتصابها مطرح شده از جمله اينکه اين دو نفر اخير اصولا با کار ديپلماتيک آشنا نيستند و وزير خارجه و رئيس جمهور با اين اقدامات فقط دنبال شو آف بودند؟
قاسمي: نگاه وزير خارجه نسبت به حضور فعالتر و قويتر بانوان چه در وزارت امور خارجه و چه در سفارتخانههاي جمهوري اسلامي ايران مثبت و بسيار جدي بوده است. در دولت قبل شاهد بوديم اولين سفير زن بعد از انقلاب منصوب شد و به محل ماموريت رفت و هنوز به انجام وظايفش مشغول است.در اين دولت فعلي نيز بحث استفاده از ظرفيت بانوان با توجه به توانمنديهاي آنها در دستور کار قرار دارد، بر اين اساس بحث سفارت فنلاند مطرح شد و بعد هم سفارت ايران در برونئي.
تا جايي که اطلاع دارم سرکار خانم فرشچي به دلايل شخصي و خانوادگي از انجام اين ماموريت منصرف شد، ولي خانم ريگي کارهايش انجام و احکام اداري اش صادر شد و به زودي به محل ماموريت عزيمت خواهد کرد.
اين نگاه مثبت نسبت به بانوان در دولت و به خصوص وزير خارجه وجود داشته و دارد و در داخل وزارت خارجه اين نگاه هست که تا جايي که امکانپذير است بتوانيم نقش و جايگاه بيشتري براي بانوان کشور داشته باشيم.
سند جامع راهبردي بين ايران و افغانستان چه زماني امضا خواهد شد؟
قاسمي: زمانبندي امضاي سند هنوز مشخص نشده است و فکر ميکنم کار کميتههاي پنجگانه پايان يافته و شروع به نگارش سند کردهاند.
نظر شما درباره دخالتهاي آمريکا در صحنه سياسي افغانستان چيست؟
قاسمي: در بحث ورود آمريکا به صحنه سياسي افغانستان تجربه نشان ميدهد در طي دهههاي گذشته هر جا که آمريکا ورود کرده و حضور يافته، منشا ناامني، بي ثباتي، فقر و گرسنگي و نزاعهاي داخلي بوده است و اين واقعيت آمريکاست.
اين آمريکا نيست که ميتواند صلح و ثبات به افغانستان بياورد. صلح و ثباتي که دولت مرکزي به کمک ساير گروهها به آن دست يابد، راه حل ثبات در افغانستان است و اين دولت قانوني در گفتگو با ديگر گروهها ميتواند براي تثبيت و بازگرداندن ثبات و امنيت تلاش کند.بايد با بدبيني و شک و ترديد به رفتار آمريکا نگريست و نميتوان رفتارش را صادقانه ديد.
*بعد از خروج آمريکا از برجام شاهد يک نوع کارشکني، سنگ اندازي و تلاش براي تخريب روابط ايران و اروپا بوديم
چندي است شاهد پرونده سازيهايي عليه ايران در اروپا هستيم که نمونههاي آن را در پاريس، هلند و دانمارک شاهد بوديم. به نظر ميرسد روابط ايران و اروپا رو به وخامت ميرود. نظر شما در اين خصوص چيست؟
قاسمي: مجموعه اروپا مجموعهاي از کشورهايي است که با تک تک آنها به لحاظ تاريخي و همکاري از يک سابقه طولاني برخوردار بوديم و هنوز هم هستيم و تا مدتهاي مديد حتي بعد از انقلاب کشورهاي اروپايي به عنوان شريک اول تجاري ايران در تجارت خارجي مطرح بودند و علاوه بر مناسبات اقتصادي و تجاري، در حوزههاي فناوري، تکنولوژي، مبادلات فرهنگي و دانشجويي، تبادلات آموزشي و پژوهشي، سرمايهگذاري، تامين منابع مالي و... آمد و شدهاي زيادي داشتيم و تاريخ غني در مورد همکاريهاي ما با اين مجموعه کشورها وجود داشته و نهايتا با توجه به گذر زمان و تغييرات در ايران بعد از انقلاب و متوازن کردن همکاريهاي تجاري ايران و حتي سياست خارجي ايران که وابستگي خاصي را به يک نقطه مشخص جغرافيايي نداشته باشد، سعي کرديم با سياست متعادل در عرصه جهاني و تعامل گسترده با کشورهايي که ميتوانند با ما همکاري داشته باشند، همکاريهاي خودمان را ادامه دهيم.
پيشينه روابط ما با اروپا غني و کارآمد است و ظرفيتهاي زيادي را براي همکاري دو طرف فراهم ميکند. کشورهاي اروپايي از جايگاه منطقهاي ايران و نقش و نفوذ ذاتي ايران در منطقه آگاهي کامل دارند و به تدريج از نقش ثبات ساز و سياستهاي صلح آميز جمهوري اسلامي آگاهي يافتهاند، اگرچه اين آگاهي به منزله درک و فهم و اتخاذ سياستهاي دقيق و واقعبينانه نسبت به منطقه و ايران نيست.
بعد از برجام و خروج آمريکا از اين توافق و ورود ما به يک دوران جديد از گفتوگو با طرفهاي اروپايي، شاهد يک نوع کارشکني، سنگ اندازي و تلاش براي تخريب روابط ايران و اروپا بوديم. ميدانيم منشا اين کارشکنيها و تخريبها از چه منابع و کانونهايي نشات ميگرفت و آنها علاقهمند بودند براي منزوي کردن ايران بعد از تحريمهاي آمريکا چه در منطقه و چه در سطح فرامنطقه اي تلاش کنند.
کشورهاي مشخصي مثل آمريکا قطعا در پي تحريمهاي اقتصادي علاقهمند بودند که ايران را در همه حوزهها تحت فشار بگذارند و به اين اميد که شايد بتوانند سياستهاي خود را به ايران تحميل کنند. البته اين ناشي از عدم شناخت و عدم درک دقيق دولت جديد آمريکا به خصوص نسبت به ايران بود.
ماهيت رژيم اشغالگر قدس هم در اين وادي و ميانه کاملا روشن بود و کشورهاي ديگري که در پيرامون و منطقه ما قرار دارند و به عنوان کانونهاي مشخصي که علاقهمند نبودند روابط بينالمللي ايران شکل و سامان طبيعي داشته باشد، در اين کارشکنيها نقش بسياري ايفا کرده و سعي کردند از طرق مختلف و با صرف هزينههاي گزاف، اين رابطه را تحت تاثير قرار داده و با تهديدهاي سياسي و مالي که انجام ميدادند، مانع از همکاري بسياري از شرکتهاي اروپايي با ايران شوند.
لذا ما در يک مقطع حساس از روابط با اروپا قرار گرفتيم، به خصوص دوراني که قرار بود اروپا با اين سازوکار مالي کمک کند که ايران از مزاياي اقتصادي که بايد از قِبل برجام از آن بهرهمند ميشد، برخوردار شود و براي ممانعت از اين روند، شاهد يکسري اتفاقات ناگوار هستيم که توسط معاندان، مخالفان روابط ايران و اروپا و برخي گروههاي شناخته شده شناسنامه دار تروريست که متاسفانه برخي از آنها در بعضي از کشورهاي اروپايي اقامت دارند و فعاليت ميکنند، صورت گرفت. قطعا فعاليت و حضور اين گروههاي تروريستي در برخي از کشورهاي اروپايي مورد اعتراض ماست و خواهان برخورد اين کشورها با اين گروهها هستيم و همواره گفته و تکرار ميکنيم که در مبارزه با تروريسم بايد از استانداردهاي چندگانه و دوگانه اجتناب کرد و تروريسم در همه جا بايد به عنوان يک پديده شوم شناخته شود.
ما در يک دوره خاصي شاهد اين اتهامات واهي و بي اساس نسبت به ايران بوديم که اهدافش کاملا مشخص بود. تصور ميکنم، زمان و تاريخ به زودي روشن خواهد کرد که مسببان اين فضاي مخرب چه کسان و کانونهايي بودند که مخالف ارتباط عادي ايران با ساير کشورهاي جهان از جمله اروپا بوده و هستند.
*مناسبات تهران و پاريس
درباره روابط با فرانسه چه تحليلي داريد؟ به نظر ميرسد مدتي است سردي در روابط حاکم شده، فکر ميکنيد آينده روابط چه خواهد شد؟
قاسمي: در بين کشورهاي جهان نه ما، بلکه هيچ دو کشوري را پيدا نميکنيد که در همه مواضع و موضوعات از نظر واحد و يکساني پيروي کنند و مشابه هم نگاه واحدي به پديدههاي مختلف داشته باشند. حتي اگر به اتحاديه اروپا که داعيه همگرايي و اتحاديه شدن را دارد، توجهي کنيم به طور مثال بين دو کشور انگليس و آلمان، آلمان و فرانسه يا ايتاليا و فرانسه شاهديم عليرغم اشتراکات و همکاريهاي مشترک در مجموعه اروپا، در گذشته در حوزه بازار مشترک اقتصادي و امروز در چارچوب اتحاديه اروپا، در خيلي از مواضع جهاني با اختلاف نظرهايي مواجه هستند. طبيعتا ما که در يک حوزه جداگانه جغرافيايي از اروپا قرار داريم و ارزشهايي که به آن اعتقاد داريم با آنها کاملا متفاوت است، حتما در بسياري از مسائل ميتوانيم با اختلاف نظرهايي روبرو باشيم، ولي اشتراک نظرهايي هم در بسياري از حوزهها داشتيم و خواهيم داشت. اين اشتراکات است که ما را به هم پيوند ميدهد و ميتوانيم در پناه اين نظرات واحد و مشابه نيز يکسري از همکاريهاي را عليرغم اختلاف نظرها، با هم سامان دهيم.
حسن تماس، گفتوگو و نشستهاي مشترک اين است که ميتوانيم بر ميزان اشتراکات بيفزاييم و حتي الامکان تا جايي که امکانپذير است از برخي از اختلافاتي که از اصول ما نشات نميگيرد، بکاهيم. برخي از اختلافات ما اصولي است و حتي با نشست و گفتوگو شايد نتوانيم و نميتوانيم به نظر واحدي دست يابيم.
با تک تک کشورهاي اروپايي علاوه بر اتحاديه اروپا، داراي برخي اشتراکات و اختلاف نظرات هستيم و اختلافات ما هم جديد نيست. آنچه که اين روزها مطرح ميشود و قطعا مورد انتقاد ماست و ما نسبت به آن انتقاد داريم و نميپذيريم و بيان آن را توسط برخي از کشورهاي اروپايي شايسته نميدانيم و آن را محکوم ميکنيم، اما عليرغم اين اختلافنظرها در کنار آن ميتوانيم با هم گفتوگو کرده و در برخي از مسائل تشريک مساعي کنيم و حتي همکاريهايي را سامان دهيم که اين همکاريها بايد با توجه به منافع متقابل و مشترک باشد و طرفين بتوانند به صورت مشخص از منافع آن بهرهمند شوند و به رفع برخي از معضلات و مسائل در عرصه بينالمللي، کمک کنيم.
بدون ترديد با توجه به تاريخ و جايگاه فرانسه در بين مجموعه کشورهاي اروپايي و گذشته رابطه و همچنين جايگاه ايران در اين منطقه خاص از جهان، زمينههاي بسياري از کارهاي اساسي و راهبردي چه در سطح همکاريهاي دوجانبه و به خصوص همکاريهاي منطقهاي و بينالمللي ميتواند بين تهران و پاريس وجود داشته باشد. به همين دليل همواره طي ساليان اخير، بدخواهاني که از اين ظرفيت آگاهي دارند به شکلي سعي کردهاند اجازه بالندگي در روابط تهران و پاريس را ندهند.
روابطمان با فرانسه بسيار ديرينه و کهن است، مناسبات بسياري داشتيم و فراز و نشيبهاي بسياري در روابط وجود داشته و دارد و اميدواريم بتوانيم در پس اين فراز و نشيبها و نشست و گفتوگوهايي که به صورت هر شش ماه بين دو وزارت خارجه برگزار ميشود و روز سهشنبه (16 بهمن ماه) نيز در پاريس برگزار شد، به برخي اختلافاتي که قابل حل و فصل است، فائق آمده و بر اشتراکات خود براي همکاريهاي بيشتر بيفزاييم.
ما در عرصه مسائل منطقهاي، غرب آسيا و ديگر نقاط جهان ميتوانيم با فرانسه داراي اشتراکات بسياري باشيم که در پرتو اين رايزنيها ميتوانيم فرمولهايي را پيدا کنيم که براي همکاريهاي بيشتر با هم تلاش مشترکي را داشته باشيم. اگرچه بخشي از اختلاف نظرها ميتواند کاهش يابد و بخشي از آن باقي بماند، ولي باقي ماندن اختلاف نظرها قطعا مانع همکاريهاي ما نخواهد بود.
* استقبال ايران از تشکيل دولت در لبنان
پيام دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران براي ملت و دولت تازه تاسيس لبنان چيست؟ شاهد بوديد که اين دولت به سختي تشکيل شد.
قاسمي: خوشحاليم که در لبنان با گفتوگو، رايزني و تبادل نظر بين اقوام، طوايف و گروههاي مختلف و احزاب توانستند به تفاهمي براي تشکيل دولت جديد نايل بيايند. معتقديم کار درست و دقيقي در لبنان در پناه اين گفتمان اتفاق افتاده و بايد از اين دولت حمايت و کمک کرد که اين دولت بتواند با استقلال کامل و بدون دخالت ديگران از خارج از مرزهاي لبنان و به کمک تمامي گروهها، احزاب، مذاهب و مردم اين کشور در جهت توسعه، امنيت و ثبات حرکت کند.
ما جزو کشورهايي بوديم که در اولين ساعات تشکيل دولت موضع خود را رسما اعلام و استقبال کرديم و به لبنان، مردم و شخصيتهايي که براي تشکيل اين دولت با حسن نيت تمام تلاش کردند تبريک ميگوييم، آنها به توفيق بزرگ و مهمي در اين مقطع خاص منطقه نائل آمدند که ميتواند آثار مثبتي براي لبنان و مجموعه منطقه داشته باشد.
بازار