ماجرای شلیک اولین موشک بالستیک توسط ایران
تسنيم/ ولين موشک بالستيک ۲۱ اسفند سال ۶۳ و در جريان دفاع مقدس از کرمانشاه بهسوي پالايشگاه کرکوک شليک شد. 21 اسفند سال 1363 براي نخستين بار و در پاسخ به حملات موشکي رژيم بعث عراق به شهرها و مناطق مسکوني که تنها چند روز پس از آغاز جنگ تحميلي شروع شده بود، موشک بالستيک اسکادB از ايران بهسوي عراق شليک شد. اين موشک پس از رايزنيهاي وزير سپاه و هيئت ايراني همراه با وي از جمله رحيم صفوي از کشور ليبي دريافت شد. گرچه جمعي از اعضاي توپخانه سپاه بهفرماندهي حسن طهرانيمقدم، دوره آموزشي کار با موشک اسکادB را گذرانده بودند و ميتوانستند خود موشک شليک کنند، اما قذافي دستور داده بود که تيم ليبيايي بهفرماندهي ژنرال سليمان به ايران بيايند و کار شليک موشکها را انجام بدهند. زمستان سال 63 اولين سري از موشکها به ايران رسيد. در غياب حسن طهرانيمقدم، «اميرعلي حاجيزاده» فرمانده کنوني نيروي هوافضاي سپاه مسئوليت تشکيل يگان موشکي حديد را پذيرفت و پادگاني را در غرب کشور براي فعاليتهاي موشکي آماده کرد. حملات موشکي و هوايي عراق به شهرها در بهمن و اسفند 63 افزايش يافته بود، اما امام خميني(ره) و مسئولان نظام هنوز دستور شليک موشک را صادر نکرده بودند و ايران همچنان با جنگندهها و توپهاي خود به حملات موشکي عراق پاسخ ميداد. موضوع داغ مجلس شوراي اسلامي در روز 14 اسفند، تجاوز هوايي عراق به اهواز و لزوم پاسخگويي ايران بود. هاشمي رفسنجاني رئيس وقت مجلس در خاطرات خود آورده است که آن روز جلسهاي با حضور آيتالله خامنهاي رئيس جمهور وقت در مجلس برگزار شد که سرانجام در آن جلسه مقرر شد مقابله به مثل شود. 15 اسفند دوباره موضوع مقابله به مثل موشکي در جلسه سران قوا که در منزل موسوي اردبيلي برگزار شد، بهبحث گذاشته شد. بهنقل از هاشمي رفسنجاني در آن جلسه مطرح شد که امام اظهارنظر صريح نکردهاند. گرچه هنوز بهطور رسمي دستور شليک موشک صادر نشده بود، اما نيروهاي يگان موشکي براي پرتاب موشک در تکاپو بودند و حسن طهراني مقدم، فرمانده ليبياييها را فراخوانده بود تا 2 موشک را براي شليک آماده کنند. موضعي بهنام حضرت زينب(س) هم در نزديکي کرمانشاه براي شليک موشک انتخاب شده بود. برخي از فرماندهان سپاه همچون حسينيتاش و سعيدي نيز به کرمانشاه رفته بودند تا با فرماندهان يگان حديد درباره بهترين هدف براي حمله موشکي گفتوگو کنند که آنها محدوده کاخ رياست جمهوري صدام در بغداد را انتخاب کردند که البته خودشان هم حدس ميزدند که ممکن است مورد تأييد قرار نگيرد. آيت الله خامنهاي روز قبل از اين جلسه در خطبههاي نمازجمعه تهران گرفته بود: «اين افتخار نيست که از چند صد کيلومتري، مناطق مسکوني و شهرها را بمباران و کشتيهاي نظامي را هدف قرار ميدهند. ما در اين زمينه بارها به سازمان ملل و جهان اسلام اعلام کردهايم که نگذاريد صدام اين شرارتها را ادامه دهد... ما ميل نداريم يک نفر از مردم آسيب ببينند و هرجا را که از عراق زدهايم مراکز اقتصادي بوده است... ما مشت را با مشت محکمتري پاسخ ميدهيم... اگر رژيم عراق وقاحت را از اندازه بگذراند، هدفهاي مهمتر از بصره را در هم ميکوبيم». در نهايت در روز 18 اسفند هاشمي رفسنجاني خدمت امام رسيد تا درباره پاسخ موشکي کسب تکليف کند. او جلسه آن روز را اينگونه روايت ميکند: «...براي مذاکره در مورد موشک زدن به بغداد، به زيارت امام رفتم. امام ميگويند، "ممکن است با زدن بغداد، آنها روي تهران شرارت کنند و قدرتهاي بزرگ هم دستشان را باز گذارند و کمکشان کنند و زدن تهران {توسط عراق}، براي ما مشکل درست ميکند."، قبول کردند که به جاهاي ديگر عراق، موشک بزنيم تا آنها بفهمند که موشک داريم و بغداد هم در خطر است». البته بعدها با ادامه يافتن حملات موشکي عراق به ايران، امام خميني(ره) با شليک موشک بهسوي بغداد موافقت کردند. پس از اعلام موضع امام خميني(ره)، پالايشگاه کرکوک در 250کيلومتري بغداد بهعنوان اولين هدف شليک موشک انتخاب شد و عصر روز 19 اسفند دستور شليک موشک به يگان موشکي حديد ابلاغ شد. ساعت 8 شب 19 اسفند کاروان موشکي از پادگان شهيد منتظري بهسمت موضع حضرت زينب(س) حرکت کرد. ليبياييها مشغول آمادهسازي مقدمات پرتاب موشک شدند، اما بخار آب در لولهاي که بايد گاز هيدروژن را به بالن هواسنجي ميرساند، يخ زده بود و هر کاري کردند که گرم شود، فايدهاي نداشت. روغن هيدروليک گهواره سکوي پرتاب موشک هم يخ زده بود و هر کاري کردند، نتوانستند موشک را عمود کنند، در نتيجه عمليات انجام نشد و نيروها به پادگان منتظري برگشتند. مقرر شد فرداشب دوباره عمليات را انجام بدهند و پيش از انجام عمليات، بهطور طبيعي لولهها را گرم نگه دارند و مانع از يخزدگي شوند. ساعت 9 و نيم شب براي دومين بار کاروان موشکي از پادگان منتظري بهراه افتاد. همزمان با حرکت کاروان، رزمندگان در جبهه جنوب نيز آماده اجراي عمليات بدر در منطقه هور بودند. ليبياييها دور موشک را گرفته بودند و به هيچ کس اجازه نزديک شدن به آن را نميدادند. حدود ساعت دو و نيم شب (21 اسفند) کار گردان پرتاب تمام شد. دکمه فاير بين ژنرال سليمان، حسن طهرانيمقدم و سيدعلي حسينيتاش (معاون وقت رحيم صفوي که جانشيني وزير دفاع و معاونت راهبردي شوراي عالي امنيت ملي را در کارنامه خود دارد) دست به دست شد که در نهايت حسينيتاش دکمه فاير را فشار داد و اولين موشک بالستيک از ايران پرتاب شد و موشک به پالايشگاه کرکوک اصابت کرد، اما عراقيها آن را خرابکاري اعلام کردند. پس از آن شليک، چند شليک ديگر نيز توسط ليبياييها انجام شد تا اينکه سليمان از رفيقدوست خواست تا يک موشک به عربستان بزند؛ اما رفيقدوست مخالفت کرد و گفت: «فرمانده ما امام خميني(ره) است و ما با عربستان نميجنگيم.»، اين بهانهاي شد تا ليبياييها که از سوي عراق تحت فشار بودند، برخي قطعات موشکها را جدا سازند و به ليبي برگردند؛ حالا ايران مانده بود و چند موشک که برخي از قطعات آن را نداشت و بهسختي ميشد شليک کرد. از آن پس هم ليبي به ايران موشک نداد. پس از قطع همکاري ليبياييها، در روزهاي نخست بهمن سال 65 براي نخستين بار تيم ايراني موفق به پرتاب موشک شد. محسن رضايي فرمانده کل سپاه در اين باره در نامهاي به امام نوشت: «...الف. افراد ليبيايي که امکانات و سيستم موشکي در اختيارشان بود بدون اطلاع برادران ما دفعتاً 25 قطعه از دستگاههاي موشک و سکوي پرتاب را برداشته و به سفارت ليبي منتقل کردند و پس از آن از هرگونه پرتاب، خودداري نمودند. ب: فرزندان پاسدار حضرتعالي ظرف مدت 17 (هفده) روز هم سايت پرتاب موشک و هم موشکها را آماده و عملياتي نمودند که اين خود شبيه به يک معجزه است چرا که الطاف الهي در زمينههاي فني و تکنولوژي پيچيده نيز بهياري برادران شتافت. ج: اکثر عناصر ليبيايي که در ايران هستند و در اين زمينه مسئوليت دارند، پس از شليک موشک به برادران سپاه گفتند: "حتماً يک هيئت از شوروي به اينجا آمده و اين تجهيزات را راهاندازي کرده و امکان ندارد که خود شما توانسته باشيد اين کار را انجام دهيد چرا که اين کار به سالها آموزش و تجربه عملي نيازمند است».