فرارو/ فضاي سياسي کشور در سال جديد به چه سمت و سويي خواهد رفت. سالي که از اهميت ويژهاي براي بازيگران سياسي برخوردار است و فعاليت ها، جناح بندي ها، ائتلافها و ... ميتواند روند انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي را تعيين کند.
صادق زيباکلام استاد علوم سياسي، تحليلگر و فعال سياسي اصلاح طلب معتقد است در سال ۹۸ اصلاح طلبان با مشکلات فراواني دست و پنجه نرم خواهند کرد، اما براي اصولگرايان اوضاع آنچنان تغييري نکرده است. او معتقد است مدعيان راه سوم (احمدي نژاد، قاليباف و...) نيز به اهدافي که تصور ميکنند نخواهند رسيد.
گفت و گوي فرارو با زيباکلام را ميخوانيد:
سال ۹۷ براي اصلاح طلبان سالي مهمي بود. در اين سال انتقادات نسبت به عملکرد آنها در ساختار قدرت به شکل چشمگيري افزايش يافت. بسياري معتقدند اصلاح طلبان عملکرد نااميد کننده داشته اند و ديگر در انتخاباتهاي بعدي نميتوانند مردم را به پاي صندوقهاي راي بکشانند. توضيح دهيد که اصلاح طلبان در سال جديد چه وضعيتي خواهند داشت. آنها چه راهکارها و استراتژيهايي را براي خروج از بن بست بايد در پيش بگيرند؟
سال ۹۷ سال تلخ و پر از ناکامي براي اصلاح طلبان بود. فکر ميکنم در طول دو دهه گذشته که جريان اصلاحات به وجود آمده است سال ۹۷ بدترين سال براي اين جريان بود. آقاي خاتمي، رييس دولت اصلاحات در روزهاي پاياني سال تاکيد کردند که مردم ديگر به حرف اصلاح طلبان براي حضور در پاي صندوقهاي راي گوش نخواهند داد. به نظرم اين درستترين جملهاي بود که در آستانه سال ۹۸ از طرف آقاي خاتمي مطرح شد.
اصلاح طلبان دولت آقاي روحاني به ويژه شخص ايشان را براي ريزش محبوبيت شان در سال ۹۷ مقصر ميدانند. اما من معتقدم اگر همه تقصرهاي را متوجه روحاني کنيم خودمان را گول زده ايم. درست است که عملکرد آقاي روحاني از نيمه دوم سال ۹۶ منحني سقوط اجتماعي اصلاح طلبان را رقم زد، اما اصلاح طلبان هم در سقوط محبوبيت اجتماعي شان مقصراند.
چندين حادثه رخ داد که در کاهش محبوبيت اصلاح طلبان نقش داشت که در آنها نميتوانيم آقاي روحاني را مقصر قلمداد کنيم. اولين و بنياديترين انتقادي به اصلاح طلبان اين است که رهبري اصلاحات نتوانست سياستي واحد، منسجم، هماهنگ و يکپارچه را در قبال عملکرد آقاي روحاني ارائه دهد. اصلاح طلبان وقتي با سقوط محبوبيت آقاي روحاني و پشت کردن او به مطالبات ۲۴ ميليوني که به او راي داده بودند روبه رو شدند هيچ نقشه راه و استراتژي ارائه ندادند.
در سال ۹۷ عدهاي در ميان اصلاح طلبان از اين سخن ميگفتند که ديگر با روحاني و جريان اعتدال همکاري نميکنند، عدهاي ميگفتند پشيمان هستند که وارد انتخابات ۲۹ ارديبهشت ۹۶ شدند و از مردم عذرخواهي کردند. برخي ديگر از اصلاح طلبان مانند رييس دولت اصلاحات در قبال عملکرد دولت سکوت کردند. اقليتي از اصلاح طلبان که من هم جزو آنها هستم ضمن اينکه همچنان از دعوت مردم به شرکت در انتخابات دفاع کردند در عين حال تندترين و تلخترين انتقادات را هم متوجه روحاني کردند.
به نظرم اين رويکرد درست بود، يعني ضمن دفاع از شرکت در انتخابات به طور منظم مطالبات ۲۴ ميليون راي دهنده را از دولت طلب کرديم. يعني آقاي روحاني را به حال خودش رها نکرديم مسئوليت عمل سياسي خود در دعوت از مردم براي شرکت در انتخابات را پذيرفتيم و تلاش کرديم آقاي روحاني را به راه راست بکشانيم و مطالبات را از او بخواهيم. من معتقدم اولين و مهمترين و اصليترين کاري که جريان اصلاحات بايد انجام دهد اين است که قرص و محکم از شرکت در انتخابات دفاع کند، ولي در عين حال انتقادات جدي و اساسي به آقاي روحاني واردکند.
نقص دوم جريان اصلاحات اين است که در اين سالها به ويژه سال ۹۷ هيچ بازسازي و بازتعريفي از نگاه خود صورت نداد. اين جريان ۲۰ سال است فعال است شعارها، استراتژي، اهداف و آرمانهاي اين جريان در اين سالها تغييري نکرده است، تاکتيک هايش هم به همان شکل مانده است. متاسفانه رهبري اصلاحات هيچ دستور العمل، الگو، هدف و استراتژي مشخص نکرده است.
من معتقدم هدف استراتژيک اصلاح طلبان که شناسنامه، کارت ملي و هويت آنها است، بايد دموکراسي خواهي و آزادي خواهي باشد. يعني يک نفر از خارج به ايران بيايد پس از آشنايي مختصر با اصلاح طلبان در توضيح اين جريان بگويد اينها آزادي خواه و دموکراسي خواه هستند.
من معتقدم اگر اصلاح طلبان تکليفشان را با روحاني مشخص نکنند و همچنين آزادي خواهي و دموکراسي خواهي را به عنوان هدف استراتژيک خود جا نياندازند، به سرعت افول خواهند کرد و عملا به نهضت آزادي بعد از انقلاب تبديل ميشوند. بعد از انقلاب نهضت آزادي در زمان انتخابات ها معمولا يک اعلاميه ميداد و موضع خنثايي را اتخاذ ميکرد. حداکثر موضعي که نهضت آزادي اتخاذ ميکرد اين بود که حداقل خواسته هايشان تحقق پيدا کند.
در سال ۹۸ جريان اصلاحات با مشکلات موجود و معظلاتي که دارد چه خواهد کرد؟ شما چه پيش بيني در اين زمينه داريد؟
سوال دشواري است. هيچ علامتي ديده نميشود که نشان دهد رهبري اصلاحات به دو ايراد اساسي که مطرح کردم رسيده باشد و مسئله بعدي اين است که اگر هم به اين دو ايراد (تعين تکليف با دولت روحاني و مشخص کردن آزادي خواهي و دموکراسي خواهي به عنوان استراتژيهاي کلان جريان اصلاحات) رسيده باشد علامتي ديده نميشود که نشان دهد اصلاح طلبان ميخواهند اقدامي در اين باره انجام دهند. به نظر ميرسد در سال ۹۸ نيز در بر همان پاشنه خواهد چرخيد و اتفاق مهمي در جريان اصلاح طلب رخ نخواهد داد.
در جريان اصولگرا اوضاع چطور پيش ميرود؟ در اين جريان هميشه چالش وحدت وجود دارد. در سال ۹۷ آنها به واسطه عملکرد دولت حسن روحاني و مشکلات پيش روي کشور ظاهرا به وحدت سياسي نزديکتر شدند. آيا سال ۹۸ در آستانه انتخابات مجلس ممکن است اصولگرايان بلاخره پس از سالها به وحدت برسند؟
برخلاف اصلاح طلبان، اصولگرايان با چالش عمدهاي مواجه نيستند. من معتقدم ۱۷ ميليون راي آقاي رئيسي در ارديبهشت سال ۹۶ اگر در نتيجه عملکرد آقاي روحاني افزايش نيافته باشد مطمئنا از آن کاسته نشده است؛ بنابراين اصولگرايان پايگاه اجتماعي خود را کماکان حفظ کرده اند. بزرگترين تهديد و يا چالش اين جريان اول از ناحيه آقاي احمدي نژاد است که اگر به طور جدي حرکت کند و در ساختار حکومت ممانعتي در راهش ايجاد نشود، قطعا از سبد ۱۷ ميليوني اصولگرايان برداشت خواهد کرد.
چالش دوم آنها جريانهاي تندرو است که برخي از آنها همچنان به احمدي نژاد وفادار هستند و برخي ديگر از او عبور کرده اند همچون جبهه پايداري. تندروها مشکل دوم اصولگرايان هستند چراکه اين دسته در ريزش آراي اصولگرايان موثر بوده اند و در مقاطع مختلف از اين جهت به اصولگرايان ضربه زده اند. اين که آيا در انتخابات مجلس آينده اصولگرايان بتوانند به يک وحدت برسند بعيد به نظر ميرسد.
اصولگرايان تندرو و طرفداران احمدي نژاد نميتوانند با اصولگرايان ميانه رو و حتي سنتي همکاري کنند مگر اتفاق خارق العادهاي بيافتد و آن هم بازگشت محبوبيت به اصلاح طلبان است، يعني اصلاح طلبان دوباره احيا شوند که البته احتمال آن بسيار ضعيف است. حداکثر اميدي که به اصلاح طلبان وجود دارد اين است که مانع ريزش بيشتر محبوبيت خود شوند.
استراتژي احمدي نژاد در سال ۹۸ چه خواهد بود؟ آيا او از مواضع تند خود در دو سال گذشته عقب نشيني خواهد کرد؟ يا اين راهي که در پيش گرفته است را ادامه خواهد داد؟
آقاي احمدي نژاد، برخي ديگر از اصولگرايان مثل آقاي ضرغامي ميخواهند خود را تبديل به يک جريان سوم کنند. به اين معنا که، چون هم به عدم محبوبيت اصولگراها در بين اقشار و لايهها تحصيل کرده جامعه واقف هستند و هم ريزش محبوبيت اصلاح طلبان را ميبينند و شعار "اصلاح طلب، اصولگرا ديگه تموم ماجرا" را ميشنوند، ميخواهند خود را نماينده مردم ناراضي که از هردو جناح نااميد و سرخورده شده اند، معرفي کنند.
اقاي احمدي نژاد خيلي تلاش ميکند که ناراضيان و سرخوردگان از اصولگرايان و اصلاح طلبان را به گونهاي از آن خود کند و خودش را به عنوان جريان سوم و مستقل مطرح نمايد. آقاي قاليباف هم چندي پيش تحت عنوان نئو اصولگرايي حرفهايي را مطرح کرد. اما من معتقدم اين تلاشها چه از سوي قاليباف و چه از سوي احمدي نژاد عبث و بيهوده است و کسانيکه به اصلاح طلبان و از قبل هم به اصولگرايان پشت کرده بودند به هيچ وجه نه به سمت آقاي احمدي نژاد ميروند و نه به سمت آقاي قاليباف تمايلي پيدا ميکنند.
آقاي احمدي نژاد و ديگران متوجه نيستند که کساني که از اصولگرايان دل بريده اند و اميدي هم به اصلاح طلبان ندارند، با کل نظام به مشکل خورده اند و ديگر به چهرهها و شخصيتهايي همچون او که امتحان پس داده اند اقبال نشان نخواهند داد.
البته احمدي نژاد طرفداراني دارد. طرفداران احمدي نژاد همان کساني اند که هميشه از او دفاع کرده اند. او در ميان برخي اقشار و لايههاي جامعه داراي نفوذ و کاريزماست.
در سال ۹۷ تحرکات سياسي جريان اعتدال به ميان داري حزب اعتدال و توسعه وارد فاز تازهاي شد. حزبي که سران آن در دولت نفوذ بسيار بالايي دارند از جمله آقاي واعظي و آقاي نوبخت. عدهاي معتقدند که روند حرکتي جريان اعتدال به گونهاي است که ميخواهد فاصله خود را با اصلاح طلبان حفظ کند و به طور مستقل در انتخابات آينده حضور پيدا کند. تحليل شما از بازي سياسي جريان اعتدال چيست؟
آقاي نوبخت و آقاي واعظي و تاحدودي خانم فاطمه هاشمي و ساير کساني که با حزب اعتدال و توسعه هستند، هيچ شانسي ندارند. تنها بخت و اقبالي که جريان اعتدال به رهبري آقاي روحاني ميتواند داشته باشد ائتلاف با اصلاح طلبان است که در دو انتخابات شاهد آن بوديم و اين ائتلاف باعث شد که تعدادي از نيروهاي اين جريان در ساختار قدرت ارتقا پيداکنند. معتقدم بدون اصلاح طلبان اعتدال و توسعه هيچ شانسي ندارد، چون دلخوري مردم از آقاي روحاني در وضعيت اين حزب منعکس ميشود.
ممکن است در جريان انتخابات مجلس آينده مقداري از امکانات دولتي استفاده کنند و در يکي دو مورد موفقيتهاي کوچکي داشته باشند، اما واقعا هيچ شانسي براي اينکه بتوانند حتي تعداد اندکي کرسي در مجلس يازدهم به دست بياورند را ندارند. ضربهاي که عملکرد آقاي روحاني و همراهانش به جريان اعتدال وارد کرده به مراتب بيشتر از ضربهاي است که به اصلاح طلبان زده است.
آيا ممکن است اعتدال و توسعه در سال جديد با اصولگرايان ميانه رو همچون طيف علي لاريجاني وارد ائتلاف شود؟ اين شايعه در سال ۹۷ بسيار جدي بود.
اين احتمال وجود دارد. با توجه به اينکه خيلي بعيد است اصلاح طلبان در انتخابات آينده وارد ائتلاف با اعتدال و توسعه شوند ميتوان گفت تنها شانسي که اين حزب دارد ائتلاف با جريان ميانهرو اصولگرا به رهبري علي لاريجاني و محمد رضا باهنر است. احتمال ائتلاف اعتدالگرايان با اصولگرايان معتدل خيلي بيشتر از اصلاح طلبان است.
بازار