مردان جبهه پایداری، از پس پرده بیرون آمدند
خبرآنلاين/ جبهه پايداري سر سازگاري با اصولگرايان ندارد و گويي بازهم قرار است همچون چند انتخابات قبل، نقش يک استخوان در گلو را براي راست گرايان سياست ايفا کنند. «اِن قُلت» ها زودتر از آنچه انتظار مي رفت شروع شده است، قرار نيست پايداريِ جبهه پايداري بر وحدت شکني و يکه تازي در اين انتخابات هم پاياني داشته باشد، آنهم درست در روزهايي که پالس هاي اميدوار کننده وحدت از شوراي ائتلاف اصولگرايان و جامعه روحانيت به بيرون فرستاده مي شد، اما اينبار هم آب سرد بر پيکره جريان اصولگرا را فرزندان سياسي آيت الله مصباح فرو ريختند. مردان در سايه، از پس پرده بيرون آمدند مردان در سايه و پشت پرده جبهه پايداري يکي بعد از ديگري وارد صحنه مي شوند تا دست فرمان و استراتژي انتخاباتي اين جبهه را در واگويه هاي سياسي خود رونمايي کنند، آقا تهراني از جايگاه دبيرکل، ائتلاف انتخاباتي و پيران اصولگرا را به باد نقد مي گيرد، روح الله حسينيان، چهره تصميمساز جبهه پايداري از مقبوليت احمدي نژاد مي گويد تا احتمال پيوند دوباره اين جبهه با احمدينژاديها را مطرح کند، سقاي بي ريا، روانبخش، متقيفر و ديگر چهره هاي اين جبهه نيز از احتمال ليست مستقل روايت مي کنند. گويي تقسيم کاري جدي براي دردسر ايجاد کردن در جريان اصولگرا بين ياران و فرزندان آيت الله مصباح صورت گرفته است. اميدي که سراب بود چندي پيش بود که خبر ديدار دبيرکل اين جبهه با آيت الله موحدي کرماني و برخي اعضاي موتلفه خبري شد. ديداري که گفته مي شد نويد همراه شدن پايداري ها با تحرکات انتخاباتي شوراي ائتلاف اصولگرايان است. گرچه همان روزها هم برخي پايداري ها حضور نماينده در شوراي ائتلاف را رد مي کردند اما حرفشان بر همراهي با شوراي ائتلاف بود. همراهي که البته با شرط و شروطي نيز درباره شاخصه هاي انتخاب کانديداي اصلح، ارزشي و انقلابي همراه بود. با اين وجود اما اصولگرايان اميدوار بودند که وحدت شکنان اصولگرا اينبار با توجه به حساسيت انتخابات مجلس، کمتر بناي ناسازگاري داشته باشند، اميدي که گويي سرابي بيش نبوده و پايداري ها بازهم به همان استراتژي قديمي روي آورده اند؛«خروج از مسير وحدت، سهم خواهي و يکه تازي.» دبيرکل آغاز کرد، بقيه ادامه دادند مرتضي آقا تهراني دبيرکل جبهه پايداري در گفتگويي سرتا پا انتقادي از اصولگرايان نه تنها خروج پايداري ها از ائتلاف را رسميت بخشيد که حتي خط و نشان جدي هم براي ديگر هم طيفانش در جريان راست کشيد و هر گوشه اردوگاه را به باد نقد و کنايه گرفت. او کليدواژه «وحدت» را زير سوال برده و تاکيد دارد که وحدت همه جا خوب نيست؛ «بعضيها وحدت را به اين معنا ميدانند که بنشيني و هر چه آن ها ميگويند بگويي چشم! اگر گفتي نه، ميگويند زدي زير ميز. اگر به جلسه نروي ميگويند شَقّ عصاي مسلمين کرده. خودشان هم فرار به جلو مي کنند و ميگويند که قطب دايره امکان نيستيم، ولي احساس کنم قطب دايره امکان هستند.» جبهه پيروان خط امام و رهبري به دبيرکلي باهنر و جامعه روحانيت نيز از نيش انتقادات آقاتهراني دور نماندند. او اين جبهه باسابقه اصولگرا را به شرکت سهامي تشبيه و متهم به سهم خواهي کرد و جامعه روحانيت و شوراي ائتلاف را هم بي نصيب نگذاشت و گفت «به ائتلافي که هدفش باختن باشد وارد نخواهيم شد، و نيز ائتلافي که در آن سهم خواهي هدف باشد و يا از قبل منتخبش معين شده باشد و يا کار به شکل پدرسالارانه باشد ورود نخواهيم کرد.» به موازات او ديگر اعضاي جبهه پايداري چون سقاي بي ريا و روانبخش هم از عدم حضور رسمي در جلسات شوراي وحدت سخن گفته و تلويحا زمزمه ليست مستقل را سردادند تا باب نگراني در دل اصولگرايان را باز کنند. آنچنان که روانبخش ضمن تاکيد بر اينکه عضو شوراي وحدت نيستيم، عنوان کرد «به نظر ميرسد که گزينههاي اشتراکي به جبهه پايداري در شوراي ائتلاف در سراسر کشور و تهران زياد باشد که اميدوار هستيم که اين اشتراکات به حداکثر ممکن برسد؛ اعضاي جبهه پايداري همراهي با ديگر گروههاي انقلابي از جمله شوراي ائتلاف را براي خود يک اصل ميدانند اما بر اساس اصول و شاخصهاي تعيينشده عمل خواهند کرد.» حسينيان براي احمدي نژاد کارت دعوت فرستاد اما شوک اصلي را روح الله حسينيان وارد کرد تا پرونده يک احتمال ديگر درباره تحرکات انتخاباتي پايداري ها را روي ميز بگذارد، او بعد از مدت ها سکوت، در گفتگويي از اقبال بالاي مردم به احمدي نژاد براساس نظرسنجي ها روايت کرد و ضمن آن کنايه اي نيز به شوراي نگهبان زد که بايد زمينه حضور همه افراد در انتخابات را فراهم سازد. اين اظهارات از آن جهت حائز اهميت است که از مدت ها قبل احتمال پيوند دوباره پايداري ها با طيف احمدي نژاد مطرح بود. پايداري ها که از همان ابتدا بدنه حمايتي احمدي نژاد در سياست محسوب مي شدند بعد از خانه نشيني و حاشيه سازي برخي اطرافيان رئيس جمهور اسبق فاصله اي بين خود و احمدي نژاد ايجاد کردند، فاصله اي که به نظر مي رسد ظاهري بوده و پايداري ها بدشان نمي آيد که از احمدي نژاد براي بازگشت به قدرت استفاده کند. گمانه اي که اگر واقعيت پيدا کند بعيد به نظر مي رسد با مخالفت احمدي نژاد و يارانش روبرو شود، چه آنکه آنها نيز براي ورود به رقابت انتخاباتي اسفندماه و حتي ۱۴۰۰ نيازمند بدنه تشکيلاتي هستند و کدام تشکيلات براي آنها بهتر از جبهه پايداري. اصولگرايان چه مي گويند؟ نه سهم خواهي پايداري اتفاق جديدي است نه راه آمدن صولگرايان با بچه شلوغ هاي اصولگرا. اما سوال اساسي اين است که اصولگراياني که هزينه سهم دادن هاي پي در پي به پايداري ها را ديده اند آيا باز هم وارد بازي سهم خواهي و سهم دادن مي شوند؟ پالس هاي ارسال شده از سوي طيف ها و چهره هاي تاثيرگذار در جريان اصولگرا به سوي پايداري ها حکايت از آن دارد که ديگر اينبار قرار نيست کسي در مقابل اين رويه هاي تک روانه کوتاه بيايد. آنچنان که وقتي محمدرضا باهنر با اطمينان خاطر مي گويد «در تهران از اصولگراها، دو ليست در نميآيد» به سرعت پايداري ها را هدف اظهاراتش قرار مي دهد و مي گويد تلاش مي کنيم با آنها به توافق برسيم اما اگر هم ليست جداگانه بدهند طرفداري نخواهد داشت. آيت الله موحدي کرماني نيز در جريان هشتمين نشست هم انديشي جامعه روحانيت مبارز با احزاب و تشکلهاي اصولگرا به طور غير مستقيم پايداري را نشانه ميرود و ميگويد: «بايد تعصبهاي گروهي و سهمخواهي کنار گذاشته شود و از خردهگيري نسبت به يکديگر در مجموعه جريان ارزشي خودداري کنيم تا به اتحاد و وحدت برسيم.» غلامرضا مصباحي مقدم هم روايتي از توصيه هاي معنادار آيت الله موحدي کرماني به پايداري ها دارد و مي گويد «در ديدار جبهه پايداري با اعضاي جامعه روحانيت، آيتالله موحدي کرماني از اعضاي جبهه پايداري خواست براي کمک به وحدت نيروهاي انقلاب کمک کرده و در مسير وحدت حرکت کنند؛ آقاي موحدي کرماني به اعضاي جبهه پايداري تأکيد کردند که براي رسيدن به وحدت لازم است همه گروههاي انقلابي، انعطاف لازم را داشته باشند و اينطور نباشد که بگويند ميخواهيم به ۱۰۰ درصد خواستههايم برسيم و درصورتيکه ۶۰، ۷۰ درصد خواستههاي آنها محقق شده باشد بهتر است تمکين کرده و به وحدت تن بدهند.» حميدرضا ترقي عضو شوراي مرکزي حزب موتلفه هم چندي پيش تاکيد کرده بود؛«قرار نيست نظر و نگاه پايداري ها بر جريان اصولگرا غالب شود.» در همين راستا محمد مهاجري، فعال سياسي اصولگرا ضمن تاکيد براينکه رويه فعلي جبهه پايداري چيز جديدي نيست، مي گويد«جبهه پايداري هميشه يک متحد غيرقابل اتکا است و به هيچ وجه نمي شود روي آنها حساب کرد، چون حتي به حرف هاي ديروز خود پايبند نمي مانند. اعضاي پايداري تکليف شرعي را در لحظه احساس مي کنند و در لحظه تصميم مي گيرند بنابراين هر کسي در جريان اصولگرايي اگر فکر مي کند مي تواند با جبهه پايداري وارد معامله و مذاکره شود، جز ساده لوحي توصيف ديگري نمي توان براي آن بيان کرد.» او ادامه مي دهد «پايداري معتقد است وحدت خيلي خوب است به شرطي که ديگران با ما وحدت کنند؛ نه آنکه ما از موضع مان عدول کنيم. ما خيلي خوب، آقا و گل هستيم و هر کسي مي خواهد وحدت کند مثل ما شود تا ما با او وحدت مي کنيم.» ناصر ايماني، فعال و تحليلگر سياسي اصولگرا هم تاکيد دارد جريان اصولگرايي يکبار براي هميشه در جريان انتخابات اخير مجلس، تکليف خود را با جبهه پايداري مشخص کند. او مي گويد«اينگونه تداوم حضور کجدارومريز امکان ادامه ندارد. اين روند از يک سو، به جريان اصولگرايي ضربه ميزند و از سوي ديگر، تکليف جريان پايداري را مشخص نميکند. نميخواهم بگويم که جمنا، شوراي وحدت و... بدون ايراد و ضعف هستند اما بالاخره جماعتي در کنار يکديگر تصميمسازي سياسي ميکنند. معتقد هستم که جبهه پايداري راه خطايي را پيش ميرود و بايد در نهايت تکليف کار مشخص شود.» ايماني حتي به اصولگرايان اين توصيه را مي کند که«هيچ ترسي هم از دادن ليست جداگانه آنها نبايد داشت. در اين چند سال جبهه اصولگرايان، هزينههاي زيادي را بابت کنشهاي جبهه پايداري پرداخت کردهاند. تا چه زماني اين نوع هزينه دادن ميخواهد ادامه داشته باشد.» پايان سهم دادن اصولگرايان به پايداري ها؟ پازل هاي چيده شده از رويه حرکتي پايداري ها حکايت از آن دارد که فرزندان آيت الله مصباح ضمن آنکه به خوبي متوجه وضعيت نامناسب خود در بدنه راي اجتماعي هستند و تلاش دارند در پيوند با اصولگرايان وارد انتخابات مجلس شوند اما همچنان به دنبال آن هستند که سهم شان در ليست نهايي را بالا ببرند. استراتژي که بعيد به نظر مي رسد اصولگرايان اينبار به راحتي تن به آن بدهند. شايد از همين روست که براي احمدي نژاد و يارانش براي حضور در انتخابات کارت دعوت مي فرستند، تا شايد در پيوند با بارديگر به قدرت پارلماني بازگردند.