موسویلاری: ممکن است هیچ لیستی ارائه ندهیم
شرق/ بخش از مصاحبه با حجت الاسلام سيد عبدالواحد موسويلاري، از اعضاي مجمع روحانيون مبارز درباره انتخابات مجلس را با هم بخوانيم با توجه به اينکه هر زمان مشارکت مردمي پايين بوده، جبهه اصلاحات صحنه رقابت را به رقيب واگذار کرده است، براي اقناع افکار عمومي به مشارکت در انتخابات چه بايد کرد؟ از منظر راهبرد کلي، اصلاحطلبان بايد در انتخابات مشارکت حداکثري داشته باشند تا شاهد انتخاباتي پرشور و بانشاط باشيم و براي تحقق اين مهم نيز سازوکارهايي در نظر گرفته شده است؛ اما واقعيت اين است که در اين مسير مشکلات فراواني وجود دارد که شما هم به آن اشاره کرديد. براي حل اين موضوع، ضرورت دارد تمام نيروهايي که به انقلاب و ايران علاقه دارند، بکوشند مردم را قانع کنند که پاي صندوقها حاضر شوند؛ زيرا اگر مشارکت بالا نباشد و عموم مردم در برگزيدن نمايندگان مجلس مشارکت نداشته باشند، نيروهاي غيرمردمي بر کرسي نمايندگي تکيه ميزنند. يکي ديگر از موضوعاتي که اصلاحطلبان بر آن تکيه ميکنند، اين است که اگر شوراي نگهبان صلاحيت همين تعداد نامزد محدود اصلاحطلب را احراز نکند، عملا جبهه اصلاحات در انتخابات نقشي نخواهد داشت؛ اين گزاره تا چه حد پذيرفتني است؟ نگاه ناظران و مجريان انتخابات همواره يکي از دغدغههاي اصلاحطلبان بوده است. در اين دوره مشکل مضاعفي نسبت به ادوار گذشته انتخابات احساس ميشود. هيئتهاي اجرائي انتخابات نيز عملا به ردصلاحيت دست ميزنند و اين موضوع واقعا حق انتخابشوندگان و انتخابکنندگان را تحديد ميکند. هيئتهاي اجرائي در اين دوره با ترکيبي از جناح راست چيده شده است. در گذشته هيئتهاي اجرائي کمکي به هيئتهاي نظارت بودند؛ اما در اين دوره به دليل ضعف دولت، ترکيب آنها متشکل از اصولگراهاست و ممکن است قبل از بررسي صلاحيتها از سوي شوراي نگهبان، اين هيئتها بخشي از اصلاحطلبان را ردصلاحيت کنند. پيش از اين، فرماندار 30 نفر از معتمدان را معرفي ميکرد که ايشان معمولا تمام يا دستکم بخش اعظم نامزدها را که مشکلات شکلي نداشتند، تأييد ميکردند. اکنون افزون بر فرماندار، دادستاني و اداره ثبت هم در معرفي اعضاي اين هيئتها نقش دارند و هيئتهاي نظارت ديگر صرفا امضاي فرماندار را نميپذيرند و ميگويند بايد دادستاني و اداره ثبت هم اعضاي اين هيئتها را تأييد کرده باشد. بهاينترتيب، اين احتمال وجود دارد که موضع هيئتهاي اجرائي به سمتوسوي جناحي برود. آنچه اکنون با آن مواجه هستيم، نظارت از دو مرجع است؛ يعني اگر تا قبل فقط شوراي نگهبان صلاحيتها را احراز نميکرد، اکنون همين کار را هيئتهاي نظارت هم انجام ميدهند و اگر نامزدي را اين هيئتها ردصلاحيت کنند، ديگر بررسي صلاحيت او به شوراي نگهبان نميرسد. موضوع بعدي اين است که برخي نيروهاي شاخص اصلاحطلب هم تمايلي به ثبتنام نداشتند. اين موضوع را قبول داريد؟ بله بههرحال به دلايل مختلف برخي احزاب، گروهها، تشکلها، واجدان شرايط و نيروهاي مؤثر جبهه اصلاحات حاضر نشدند که در اين دوره ثبتنام کنند. درعينحال معتقدم که اصلاحطلبان هنوز هم بايد در انتخابات شرکت کنند، زيرا هر نوع تغييري ميسر نميشود مگر از صندوقهاي رأي. نبايد از اين مجال غافل شد و هنوز ميتوان انتظار داشت که مجلس بعدي ترکيبي از نيروهاي سياسي باشد و شاهد يک مجلس تکصدا نباشيم. با درنظرداشتن تمام موانعي که بر سر راه انتخاباتي اصلاحطلبان وجود دارد، آيا باز هم آقاي خاتمي پشت ليست اصلاحطلبان ميايستد يا صرفا بر مشارکت حداکثري تأکيد ميکند؟ بايد منتظر نتيجه بررسي صلاحيتها باشيم و ببينيم شوراي نگهبان چه تعدادي از نيروهاي اصلاحطلب را تأييد صلاحيت ميکند. اگر کانديدايي نداشته باشيم طبيعتا نميتوانيم ليستي بدهيم و وقتي ليستي نباشد، جناب خاتمي از چه چيزي بايد حمايت کند؟ در حقيقت اين احتمال وجود دارد که اصلا ليستي ارائه نشود. بنابراين آيا ميتوان گفت که با توجه به شرايط پيشآمده، همان مشارکت مشروط مطروحه توسط آقاي حجاريان اجرا ميشود؟ نه، آن مشارکت مشروطي که آقاي حجاريان تأکيد داشت ناظر به قيدگذاشتن براي شوراي نگهبان بود که تفسير از نظارت چگونه باشد. ما ميگوييم درصورتي که نامزدي وجود داشته باشد، ليست ميدهيم، اما اگر براي مثال در اصفهان نامزدهاي اصلاحطلب ردصلاحيت شوند، امکان ارائه ليست را نخواهيم داشت و اصلا محل شرط ايجاد نميشود. بهعنوان پرسش پاياني بفرماييد که آيا ندادن ليست و نداشتن نامزد در حوزههاي انتخابيه مختلف باعث شرکتنکردن انتخابات هم ميشود يا صرفا بايد شاهد ندادن ليست و درعينحال تأکيد بر مشارکت در انتخابات باشيم؟ ندادن ليست اصلا به معناي تحريم انتخابات نيست و پيشفرض اصلاحطلبان حضور در انتخابات است. ما به قطعيت ميگوييم که هنوز تنها روزنه اصلاحطلبان شرکت در انتخابات است، ولو در مناطقي ليستي نداشته باشند.