بیاعتبار کردن دولت، رمز انتخاباتی
ايران/ بيراه نيست اگر فضاسازيهاي انتخاباتي اين روزهاي مجموعه سياسي مخالف دولت را مصداق اين جمله حکيمانه دانست که «به عمل کار برآيد به سخنداني نيست.» البته آنچه اصولگرايان عليه دولت و اصلاحطلبان انجام ميدهند همان «سخنداني» هم نيست و در «سخنراني» باقي مانده است. دوم اسفندماه سال جاري قرار است مردم ايران ترکيب يازدهمين مجلس شوراي اسلامي را مشخص کنند و قاعدتاً از ميان برنامهها و راهکارهاي مختلف ارائه شده از سوي ائتلافها يا گروههاي سياسي متفاوت يکي را انتخاب کنند تا در نهايت ديدگاه يا گفتماني که اکثريت کرسيهاي سبز بهارستان را به دست آورد البته با همفکري و همکاري ديگر ديدگاهها امر قانونگذاري و نظارت را عهدهدار شود. امروز که 70 روز تا انتخابات باقي مانده است و ثبت نام نامزدها و روند بررسي صلاحيت آنها در هيأتهاي اجرايي شروع شده، اما آنچه در اردوگاه اصولگرايان ديده ميشود، چيزي جز هجمه به دولت و مجلس مستقر نيست. آنها تلاش دارند با سوار شدن بر موج نارضايتيهايي که در جامعه وجود دارد و بخصوص بعد از اعتراضات بنزيني آبان ماه، در قامت منجي کشور ظاهر شوند. در همين راستا از صفحات روزنامهها گرفته تا سايتها و خبرگزاريها و سفرهاي استاني نامزدهاي اين مجموعه سياسي، آنچه برجستهسازي ميشود، ادعاهايي عليه رقيبان سياسي است بدون بيانيهاي يا اعلام موضعي که حکايت از راهکارهاي آنها براي برون رفت از وضعيتي باشد که آن را تيره و تار نشان ميدهند و اساساً به روي خود هم نميآورند که کارشکنيهاي خود در مسير اجراي برنامههاي دولت منتخب چه سهمي در اين وضعيت داشته است. در غياب معنادار طيفهاي ريشهدارتر اصولگرا و بخش ميانهرو آنها، يک بار ديگر اين رويکردهاي سلبي و پوپوليستي است که ميدانداري ميکند. وجهه همت اين جريان هم نه بر آباداني و ساختن که بر زير و رو کردن و تخريب و انتقام استوار است. از مجلس نو و ايدههاي نو سخن گفته ميشود اما نشانههاي آن ديده نميشود.