برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
برگزیده
سیاسی

خاطره خواندنی از اولین مصاحبه مطبوعاتی امام خمینی(ره)

منبع
جماران
بروزرسانی
خاطره خواندنی از اولین مصاحبه مطبوعاتی امام خمینی(ره)
جماران/ در سالگرد نخستين مصاحبه مطبوعاتي امام خميني (س) در اول دي ماه 1331 جماران خاطره اي اين موضوع را منتشر کرده است. در اين مطلب آمده است؛ در پي بازگشت آقاي سيد علي اکبر برقعي از کنفرانس صلح سوسياليستها در «وين» به شهر قم و جسارت و توهين عوامل حزب توده به دين مقدس اسلام و مرجعيت شيعه در پوشش حمايت از آقاي برقعي، شهر قم ملتهب شد. مردم مسلمان طي اجتماعي خواستار دستگيري و مجازات وي شدند. نيروهاي مسلح شهرباني براي خاموش کردن اعتراضات مردمي اقدام به تيراندازي به سوي آنان کردند که در نتيجه يک نفر کشته و تعدادي مجروح شدند. آقاي بروجردي از مراجع بزرگ تقليد، امام خميني را (که در آن زمان به حاج آقا روح اللّه معروف بود) مسئول تحقيق و رسيدگي به موضوع کردند. در آن شرايط خبرنگار مجلۀ ترقي براي تهيۀ گزارش از ماجرا به آقاي بروجردي در قم مراجعه مي نمايد. آقاي بروجردي اعلام مي دارند: اگر نظريۀ مرا مي خواهند، نزد آقاي سيد روح اللّه خميني، نمايندۀ رسمي من بروند. از اين رو خبرنگار نزد امام خميني رفته و با ايشان به گفتگو مي نشيند که بخشي از آن در مجلۀ ترقي شمارۀ ۳۲ به سال ۱۳۳۱ ه. ش. به اين شرح درج شده است: ‌ [‌آقاي بهرامي (مخبر مجلۀ ترقي): ساعت دو بعدازظهر براي مصاحبه به اتفاق آقا شيخ فضل الله ‌‎ ‎‌محلاتي به در منزل آيت الله بروجردي رفته و ايشان چون حالشان مساعد نبود از اين لحاظ فرمودند اگر‎ ‎‌نظريۀ مرا مي خواهند، نزد آقاي حاج سيد روح الله خميني نمايندۀ رسمي من در اين مورد بروند لذا من‌‎ ‎‌به منزل آقاي خميني رفته و پس از تعارفات معمولي تقاضاي خود را به ايشان عرض کردم و معظمٌ له هم‌‎ ‎‌فرمودند:‌]‌ ‌‎نظريۀ آيت الله العظمي اين بوده که بايد برقعي از قم که شهر مذهبي است خارج و‎ ‎‌بانوان هم در انتخابات شرکت ننمايند.‌ ‌[‌از ايشان راجع به عدۀ کشته شدگان سؤال شد، فرمودند:‌]‌ ‌‎ تا آنجايي که من مي دانم يک نفر به نام سيد محمد‎ و عده اي در حدود يازده نفر‎ ‎هم از طلاب مجروح و مضروب گرديده اند و به طوري که شايع است گويا چند نفري هم‌‎ ‎‌مفقود شده باشند. روز دوشنبه من به نمايندگي از طرف حضرت آيت الله بروجردي به‌‎ ‎‌بيمارستان فاطمي رفته و از آقاي دکتر پورکريمي صورت معاينه ها را خواستم. موقعي که‌‎ ‎‌صورت مجروحين و مضروبين را آوردند، ديدم واضح نيست (بدين معني که ذکر نشده‌‎ ‎‌است در اثر چه چيز مضروب و مجروح شده اند). لذا از اين جريان عصباني شده و‎ ‎‌اعتراض نمودم و پس از عيادت از بيماران به نزد آيت الله بروجردي رفته و جريان را به‌‎ ‎‌عرض معظمٌ له رساندم و ايشان فرمودند: فردا خودم شخصاً به بيمارستان خواهم رفت؛‌‎ ‎‌ولي متأسفانه به واسطۀ کسالت نتوانستند در بيمارستان حاضر شوند. من به اتفاق تيمسار‎ ‎‌مدبّر، آقاي ملک اسماعيلي و آقاي دکتر مدرسي به بيمارستان رفته و به وسيلۀ آقاي دکتر‎ ‎‌مدرسي، معاينه تجديد شد و معلوم شد که چند نفر پا و دستشان هدف گلوله و چند نفر‎ ‎‌ديگر هم مقداري فلز به بدنشان فرو رفته که معلوم نشد چه بوده است (ولي به طوري که‌‎ ‎‌سرتيپ مدبّر مي گفت اين تيکه هاي فلز مربوط به گاز اشک آور بوده است).‌ ‌[‌و در اينجا خواستم عکسي از معظمٌ له بگيرم که ايشان موافقت نفرمودند. ساعت ۴۷:۲ دقيقۀ بعدازظهر‎ ‎‌از حضور اين عالِم روحاني مرخص شديم.‌]‌
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد