آخرين خبر/ پنجمين جلسه محاکمه روح الله زم در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامي تهران به رياست قاضي صلواتي برگزار شد.
قاضي صلواتي در ابتداي جلسه دادگاه ضمن گراميداشت ياد و خاطره امام خميني(ره) و شهيدان به ويژه سردار شهيد حاج قاسم سليماني عنوان کرد: مورخ ۱۳ خرداد سال ۹۹ پنجمين جلسه محاکمه متهم روح الله زم در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامي تهران با حضور مستشار، وکيل مدافع و نماينده دادستان در اجراي ماده ۳۵۲ قانون آيين دادرسي کيفري به صورت علني اعلام ميشود.
وي ضمن تفهيم مواد ۳۵۴ و ۳۵۸ قانون آيين دادرسي کيفري از متهم زم خواست تا ضمن حضور در جايگاه به سوالات پاسخ دهد.
رئيس دادگاه خطاب به متهم زم گفت: خانم هنگامه شهيدي با شما همکاري داشته و در ارتباط با اين موارد محکوم شده و حکم وي نيز قطعي است، خانم شهيدي در چه مقطع زماني با شما همکاري داشته و در چه زمينههايي بوده است؟
متهم زم بيان کرد: خانم شهيدي اخبار و مطالبي را ارسال ميکرد .
قاضي گفت: به شما کمک فکري ميداد؟
متهم زم پاسخ داد: کمک فکري نميداد؛ اما زياد صحبت ميکرد مثلا راجع به فردي صحبت کرده بود که خارج از ايران کارش را پيگيري ميکرد و نام او شادي صدر بود که من ده بار با او تماس گرفتم.
رئيس دادگاه عنوان کرد: اکثر خبرها را او (هنگامه شهيدي) تاييد ميکرد و شما بايد به نوعي از او اجازه ميگرفتيد.
متهم زم پاسخ داد: نه اين طور نبوده که من از او اجازه بگيرم، اما شخصيتي عصباني داشت.
قاضي اظهار کرد: آيا از خانم هنگامه شهيدي براي آمد نيوز پولي قرض کرديد؟
متهم پاسخ داد: يک بار از او پول گرفتم.
رييس دادگاه ضمن قرائت اظهارات هنگامه شهيدي در خصوص ارتباط وي با متهم زم عنوان کرد: در اظهارات وي آمده است: «با زم از خرداد سال ۹۵ ارتباط داشتم و به من علاقه پيدا کرد و از من خواستگاري کرد. او از من خواست از کشور خارج شوم و اين موضوع مربوط به زماني بود که هدايت آقايي از من جدا شده بود. روح الله مرا در جريان خيلي از چيزها قرار ميداد و بعد از فوت تاجيک تنها شده بود و به من اعتماد داشت. من اگر ميخواستم ميتوانستم روح الله زم را در چنگ خود بگيرم. او به من اعتماد دارد و هر خبري را که بگويم کار ميکند. فرانسه به او اسلحه داد ، من روح الله را ۹ ماه بالا و پايين کردم».
قاضي در ادامه با قرائت بخش ديگري از اظهارات هنگامه شهيدي گفت: خبرهايي که در آمدنيوز منتشر ميشد را من ويرايش ميکردم».
متهم زم بيان کرد: من به او ميگفتم تو چه جور روزنامه نگاري هستي که اين طور خبر مينويسي. مطالبي که او ميفرستاد را خودم ويرايش ميکردم و اين طور نبود که او ويرايش کند.
متهم زم عنوان کرد: ما در بازداشت سوم با هم دعوا کرديم،سه چهار ماه قبل از بازداشت ارتباط من با او قطع شد.
رييس دادگاه در ادامه از متهم زم پرسيد: توانا محمدي را ميشناسيد؟ در چه زمينهاي با او همکاري داشتهاي؟ اظهاراتي عليه شما دارد؟
متهم پاسخ داد: بله ميشناسم.
قاضي از ماموران خواست توانا محمدي را به دادگاه بياورند.
پس از حضور توانا محمدي در دادگاه قاضي صلواتي از او خواست خود را معرفي کند.
محمدي ضمن معرفي خود گفت: توانا محمدي هستم. متولد ۲ تير ۷۴ و مدير فني رسانه ضد انقلاب و معاند آمدنيوز. با احتساب مدتي که حبس هستم حدود ۵ سال است که با روح الله زم و آمدنيوز در ارتباط بودهام و همکاريهاي زيادي داشتهايم.
رئيس جلسه دادگاه از توانا محمدي خواست همکاريهاي خود با متهم زم را شرح دهد.
محمدي در پاسخ گفت: از مهمترين مسائل قضيه موشک بود. من راکتهاي کوچکي را براي درست کرده بودم.
روح الله زم به من پيشنهاد داد يک سري مکان هاي حساس کشور را بزنم.
وي ادامه داد: به دستور روح الله زم قرار بود براي زدن يک پايگاه سپاه به صورت پايلوت ۵۰۰ هزار دلار و پس از آن براي بقيه جاها ۲ ميليون دلار دريافت کنم.
وي گفت: روح الله زم به من اعتماد کامل داشت و حتي عکس پاسپورت و گواهينامه خود را براي من ارسال ميکرد. به حساب مالي روح الله دسترسي داشتم و آدرس پستي، قبض آب و برق و گاز را نيز داشتم.
وي ادامه داد: من به عنوان ادمين حفاظتي کنترل اينستاگرام آمدنيوز را داشتم و در صفحه شخصي او (زم) بودم و به من اعتماد کامل داشت.
قاضي از محمدي پرسيد: اين صحت دارد که آقاي زم به شما پيشنهاد خارج شدن از ايران را داده بود؟
محمدي پاسخ داد: چندين بار از طريق او پيشنهاد خارج شدن از ايران مطرح شد که تحت حمايت او قرار گيرم، اما قبول نکردم.
قاضي از متهم زم خواست تا در مورد موضوع ۴ هزار دلار توضيح دهد.
محمدي عنوان کرد: زماني که حساب مالي آمد نيوز مسدود شد، ۴ هزار دلار از طريق شبکه کلمه تي وي، براي زم ارسال شد. زم به هر حسابي که پول ميفرستاد مسدود ميشد، اما من از طريقي توانستم اين پول را برگردانم و از آن استفاده کنم.
رييس دادگاه خطاب به محمدي گفت: آيا اين صحت دارد که آقاي زم از شما پاسپورت آمريکايي ميخواسته است؟
محمدي پاسخ داد: من يک دوست آمريکايي داشتم که با او در وب آشنا شده بودم. او ميتوانست پاسپورت آمريکايي و انگليسي درست کند. روح الله زم از اين طريق از من خواست براي او پاسپورت آمريکايي درست کنم.
رييس دادگاه عنوان کرد: آيا اين صحت دارد که آقاي زم از شما ميخواست که صفحات اينستاگرام افرادي را که با آنها مشکل دارد هک کنيد؟
محمدي پاسخ داد: بله تاييد ميکنم. به طور مثال از من خواست صفحه امير عباس فخرآور يا افراد ديگر را هک کنم.
قاضي صلواتي از محمدي پرسيد شما توانايي ساخت موشک داريد؟
محمدي پاسخ داد: من توانايي ساخت موشکي که ردگيري نشود و بتوانم آن را جايي بزنم ندارم، قصد داشتم پول از او بگيرم و بعد بگويم بازداشت شدم که بيخيال من شود.
محمدي در پايان اظهارات خود گفت: خواسته روح الله زم ساخت پهپاد و موشک و زدن آنها به مراکز حساس کشور بود.
رييس دادگاه خطاب به متهم زم گفت: پيرامون اظهارات آقاي توانا توضيحات خود را ارائه دهيد.
متهم زم گفت: به اين فرد اعتماد کامل نداشتم و با او در تماس بودم، وقتي صفحه اول آمدنيوز در اينستاگرام با ۳۰۰ هزار عضو هک شد، او با ادمين تماس گرفت و گفت ميتوانم صفحه را برگردانم.
وي ادامه داد: از او پرسيدم که هستي؟ گفت: کرد هستم با جوانمردي موضوع را چک کردم، جوانمردي گفت قابل اعتماد است و با من کار ميکند. من هم پسورد و رمز صفحه را به توانا دادم.
متهم زم افزود: در سال ۹۵ يا اوايل ۹۶ بود که با توانا ارتباط داشتم اين ارتباط ادامه داشت تا اين که يک روز گفت من با يک جن ازدواج کردم، بعد عاشق دختر ديگري شدم و آن جن من را بيچاره کرد. با او چت ميکردم و اين چيزها را ميگفت.
وي گفت: توانا صفحهاي را در اينستاگرام که سابقه آن براي يک دختر جنجالي بود که به همه فحاشي ميکرد براي ما بالا آورد. يک سال بعد متوجه شديم که صفحه آمدنيوز صفحه فلان دختر بوده است. فلش بک که زديم ديديم توانا اين صفحه را به ما داده است.
متهم زم ادامه داد: در مورد قضيه موشک و پهباد بايد بگويم اين موضوع براي اوايل آشنايي و در سال ۹۵ و ۹۶ بود که توانا خودش را با آنها معرفي ميکرد. يک فيلم برايم فرستاد و گفت فلان چيز را درست کردم تا جاهايي را بزنم. به من گفت ميخواهد پادگاني را که نام آن را به خاطر ندارم در محلشان بزند. گفتم پادگان ميزني، از کسي هم پولي ميگيري پاسخ داد پولي نميگيرم، اما اگر اسپانسر باشد ميتوانم بزنم، من سر اين موضوع پرسيدم اگر فلان جا را بزني چقدر ميگيري؟
وي مدعي شد قبول دارم اسم آوردم، اما نيت اين کار را نداشتم ميخواستم او را محک بزنم و ببينم تا کجا ميتواند پيش برود.
قاضي خطاب به متهم گفت: در پيامکهايي که رد و بدل شده تو به او گفتهاي مراکز حساس را بزند و فلان قدر پول ميدهيد.
متهم زم پاسخ داد: چنين نيتي نداشتم. ميخواستم ببينم چه شخصيتي دارد به او اعتماد نداشتم.
قاضي گفت: به او اعتماد داشتي که رمزت را دادي.
وي در مورد کارتهاي بانکي و مدارک شناسايي و پاسپورت که در اختيار توانا قرار داده بود گفت: من به کارهاي فني آشنايي ندارم آن مدارک را براي برگرداندن صفحه اينستاگرام دادم.
وي در ارتباط با بحث اصرارش بر خروج توانا از کشور گفت: من اصراري نداشتم از کشور خارج شود. توانا پراکسي کانالي در تلگرام بود که علي جوانمردي در تلگرام داشت،. توانا به اسم آمدنيوز و جوانمردي پراکسي زد. يک ماهي طول کشيد تا بفهمم پراکسي چيست، او براي نزديک کردن خودش به آمدنيوز کلاهبرداري کرد. گفته بود جزء تيم آمدنيوز هستم و پراکسي زدهام. پول گرفت که به اسم خودش پراکسي بزند، اما اين کار را نکرد و پول آن افراد را خورد و آنها بر سر ما آوار شدند.
متهم زم گفت: توافقي شد که براي ۴۰ تا ۵۰ پست تبليغاتي فلان مبلغ بدهيم، توانا به من گفت پول را به او بدهم تا در حساب خارجياش روي بيت کوين برايم سرمايه گذاري کند که کلاهبرداري کرد و ۴ هزار يورو از او طلبکارم.
قاضي صلواتي گفت: پول را از کجا آوردي، آن شبکه که تبليغ کردي متصل به وهابيت است
متهم زم پاسخ داد: ما صرفا تبليغات ميکرديم.
متهم زم در خصوص اظهارات توانا مبني بر اين که زم از او درخواست پاسپورت آمريکايي کرده بود گفت: توانا در همين آمد و رفتنها يک برگ پاسپورت براي من فرستاد و گفت دستگاهي دارم که ميتوانم پاسپورت بزنم. براي خودم هم ميزنم و ميخواهم از کشور خارج شوم.
متهم زم در خصوص هک صفحه اينستاگرام فخرآور گفت: توانا اصل را ميگويد، اما جور ديگري ميگويد فخر اور به من فحاشي ميکرد ،فخرآور تکليفش مشخص است به همه فحاشي ميکند، توانا اين فحاشيها را براي من ميفرستاد و پيشنهاد ميداد صفحه آنها را هک کند و من ميگفتم اگر ميتواني اين کار را بکن .
قاضي گفت: پيامکهاي رد و بدل شده در مورد موشکها موجود است تصوير آن را نشان دهيد.
نماينده دادستان تصوير متن پيامکها را روي صفحهاي نشان داد و گفت: موشکي که در چتها موجود است موشک جنگي به حساب ميآيد.
نماينده دادستان گفت: شما در چتتان گفتهايد «خوب است براي امتحان».
متهم زم گفت: به فرض به او گفتهام فلان مرکز حساس را هم ميتواني بزني، اما مگر زد؟!
نماينده دادستان خطاب به متهم زم ادامه داد: شما شماره تلفن سردسته گروه ري استارت را براي او فرستاديد، اين کار به چه منظور بود؟
متهم زم پاسخ داد : مسخره بازي درآوردم
نماينده دادستان گفت: يعني براي خنده شماره حسيني را فرستاديد؟
متهم زم پاسخ داد: احتمالاً خودش ميخواست با حسيني در تماس باشد .
نماينده دادستان گفت: در مورد همکاري با اداره امنيت ملي آمريکا توضيح دهيد.
متهم زم پاسخ داد: در سه چهار سال اخير چندين جا از جمله عربستان و امارات مشخصاً درخواست ملاقات با من را داشتند توسط واسطهاي گفتند ماهي ۲۰ هزار يورو حقوق ميدهند و همه سخت افزارهاي مربوط به آمدنيوز و همه امکانات را در اختيارم قرار ميدهند ، ولي در مورد صحبت با اداره امنيت ملي آمريکا در خارج از کشور همه ارتباط دارند پليس فرانسه نيز به من گفت جاهايي که با آنها ارتباط داري را به ما اطلاع بده و ما را در جريان قرار بده.
وي ادامه داد: زماني که تهديدات عليه من زياد شده بود دوستي در آمريکا داشتم که به من گفت اگر به آمريکا بيايي ديگر در خطر نيستي. گفت: من افراد مختلفي را به آمريکا آوردم که هر کدام اسم و رسمي دارند. يک دفتر مهاجرتي را به من معرفي کرد که با آن دفتر به نتيجه نرسيدم پس از آن دوستم به من گفت که يک دوستي در اداره امنيت ملي آمريکا دارد که يک وکيل ايراني – آمريکايي است و ميتواند تو را منتقل کند.
متهم زم افزود: يک قرار با او در اسپانيا گذاشتم.
قاضي پرسيد اسم آن فرد را به خاطر داري؟
متهم زم گفت: نامش نيکولاس بود .
قاضي گفت: ولي شما اطلاعات را به او داديد
متهم زم گفت: سوء نيتي نداشتم ،ميتوانستم با صدجا در ارتباط باشم، اما دنبالش نبودم. از انتخابات ۹۶ به بعد اشتباه کردم .
در اين بخش از جلسه دادگاه نماينده دادستان خطاب به متهم زم گفت: موضوع سلاحي که بين شما و آقاي نيکولاس مطرح شد چه بود؟
متهم زم پاسخ داد: او به من گفت آدمي را در کشور پيدا کرده و سايتي را به تو ميدهم که به آن فرد معرفي کني تا اگر سلاح و يا چيزي خواستند از اين شرکتي که مال رفيق ماست خريداري کنند.
نماينده دادستان مطرح کرد در خصوص مايک مرادي توضيح دهيد.
متهم زم گفت: ايميلي را به من داد و گفت اگر کسي خواست صحبت کند بگو که با مايک مرادي صحبت کنند.
نماينده دادستان عنوان کرد: شما مايک را به نيکولاس وصل کرديد؟
متهم زم گفت: گفتم صاحب شرکت کيست؟ گفت مايک مرادي به نام صاحب شرکت ايميل دهند.
نماينده دادستان گفت: شما دائماً بيان ميکنيد که کار شما خبري بوده، اما اين مسائل خبري نيست.
قاضي عنوان کرد: کار موشکي و راکتي و ديدار با افسر اطلاعاتي، کار رسانه و خبر نيست.
متهم زم گفت: پس از اين که اين موضوع را فهميدم کات کردم. براي شکل گيري هر رابطهاي دو سه ماه فرصت لازم است.
رئيس دادگاه گفت: اين کارها کار رسانهاي نبوده است.
متهم زم گفت: اگر ارتباطي بوده اين ارتباط در کشوري که بودم انجا خلاف قانون نبوده است.
قاضي گفت: شما يک ايراني نبوديد؟
متهم زم پاسخ داد: ده سال خارج از کشور بودم و بر اساس قوانين آن کشور جرمي نداشتم.
نماينده دادستان نيز اظهار کرد: قانون اجازه به کشور متبوع ميدهد که اگر بزهکار تبعه کشور باشد در هر جاي دنيا جرم کرده باشد او را به کشور بازگرداند و محاکمه کند، ارتباط با افسر ان اساي و مايک مرادي مامور سرويس جاسوسي جرم است.
متهم زم گفت: من جرمي مرتکب نشدهام.
نماينده دادستان در واکنش به اظهارات متهم زم گفت: در خصوص آموزش ساخت سلاح و ارتکاب اعمال مجرمانه در آمدنيوز توضيح دهيد.
متهم زم گفت: در جلسه دوم توضيح دادم . البته قطعاً اشتباهاتي شده و نميخواهم بگويم که اشتباهاتي نشده است.
متهم زم عنوان کرد: ما ۴، ۵ نفر بوديم و در هر مقطع يکي از ما کاري انجام داد من اين اخيراً مسئوليت داشتم و در زماني نيک نام و سرابي مسئول بودند.
نماينده دادستان خطاب به متهم گفت: در خصوص مکان و زمان ملاقاتها با افسرهاي جاسوسي و همچنين در مورد تحويل پول توضيح بدهيد.
متهم زم پاسخ داد: کلاً در يکي دو جا بود، يک بار در بارسلونا بود و يک بار در آمستردام پايتخت هلند.
نماينده دادستان اظهار کرد: شما در اقرارهاي خود به آلمان نيز اشاره کرده بوديد.
متهم زم گفت: قبلاً گفته بودم که اشتباه است. يکي دو بار هم به ترکيه رفتم. ترکيهايها سيستم فاسدي دارند و در آن سازمان چند دسته وجود دارد.
متهم زم در ادامه گفت: به قطعيت رسيده بودم که اينها نون دوني باز کرده بودند به اين صورت که از يک سايت حمايت مالي ميکردند که ماهي ۲ هزار يورو ميدادند و از طرفي احساسم اين بود که ماهي ۲۰ هزار يورو ميبرند و خيلي بيشتر براي خودشان سود مادي داشت .
نماينده دادستان در اين بخش از جلسه دادگاه عنوان کرد: در کانال آمدنيوز يک سري آموزشهاي ساخت سلاح و اقدامات خشن ارائه ميشد که نمونههايي از آن را در دادگاه پخش ميکنيم.
پس از پخش فيلم آموزش سرنگوني موتور سواران متهم زم گفت: اين مربوط به قبل از فيلتر تلگرام است و من تازه اين فيلم را ديدم .
در ادامه پس از پخش فيلم آموزش ساخت اسپري فلفل نماينده دادستان عنوان کرد: کانالي که دايه کار خبري دارد نبايد آموزش ساخت سلاح بدهد.
در ادامه فيلم آموزش ساخت کوکتل مولوتف که در کانال آمدنيوز منتشر شده بود در دادگاه نشان داده شد.
نماينده دادستان از متهم زم پرسيد: نقش شما در اغتشاشات ۹۶ و در کانال آمدنيوز چه بود؟
متهم زم پس از اين که نفس عميقي کشيد گفت: شايد بايد بيشتر نظارت ميکردم من مسئوليتي نداشتم.
نماينده دادستان از متهم زم خواست تا در خصوص راه اندازي کازينو توضيح دهد.
متهم گفت: رد پول بايد گم ميشد و با توجه به معاملات مواد مخدر و اقدامات تروريستي بايد رد آن گم ميشد.
وي تصريح کرد: در فرانسه نگه داري ۵۰ هزار يورو آن هم به صورت نقد در خانه جرم است و پليس ميتواند وارد عمل شود، به همين دليل بايد اين پول را در کازينو بچرخاني تا رد آن گم شود.
نماينده دادستان در واکنش به دفاعيات متهم زم گفت: به اين کار از نظر حقوقي پول شويي ميگويند.
در ادامه قسمتي از چت متهم زم با ساغر کسرايي در دادگاه نشان داده شد و نماينده دادستان ضمن قرائت محتواي اين چت بيان کرد: در اين متن آمده است که ساغر جان سلام به حمايت مالي بسيار نياز داريم. تظاهراتي را که راه مياندازيم نيرو نداريم که کمک کنيم لطفا لابي کنيد.
وي ادامه داد: از کسي که در وزارت امور خارجه آمريکا کار ميکند درخواست پول در اوج تحريمها ميکنيد چه توضيحي داريد؟
متهم زم گفت: ساغر کسرايي گفت پول ميگيريم من نيز گفتم بگيريد.
نماينده دادستان گفت: شما در جلسه قبل گفتيد ساغر کسرايي منشي بوده در صورتي که يک ايراني آمريکايي است که در کنگره کار ميکند و در معرفي خود به شما گفته است براي براندازي نظام در ايران فعاليت ميکند. متهم زم در پاسخ به او نوشت من آمادهام به شرطي که ساپورت مالي وجود داشته باشد.
متهم زم گفت: اين مربوط به مقطعي بود که به براندازي اعتقاد داشتم، اما زماني که جريانات خارج از کشور را ديدم عقب کشيدم.
در اين هنگام قاضي صلواتي ختم جلسه را اعلام کرد و گفت: جلسه بعدي متعاقبا اعلام ميشود و در آن جلسه دفاعيات وکيل و آخرين دفاع از متهم اخذ خواهد شد.
بازار