پیش‌بینی الله‌کرم درباره انتخابات ۱۴۰۰

نامه نيوز/ يک استاد دانشگاه گفت: امروز ما هم دولت منطقه‌اي را در قالب امت-امامت داريم دنبال مي‌کنيم و هم دولت قدرتمند ملي مي‌خواهيم، تنها يک فرد با توانايي چند وجهي در حوزه‌هاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي، دفاعي، نظامي و استراتژيک مي‌تواند ما را به اهداف مان برساند. اما اگر يک فردي که فقط در حوزه سياسي و اقتصادي توانايي دارد رئيس جمهور شود، از آنجا که بُعد مقاومت را کم دارد بنابراين نمي‌تواند انتظارات جامعه را برآورده کند.

کمتر از 9 ماه ديگر پروسه انتخابات رياست جمهوري سال 1400 به طور رسمي با نام نويسي نامزدها آغاز مي شود اما اصولگرايان بايد با چه مکانيزمي وارد شوند؟ برخي معتقدند همان شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب مي تواند براي رقابت سياسي پيش رو نيز کارکرد داشته باشد و برخي ديگر جنس انتخابات رياست جمهوري را متفاوت از انتخابات مجلس مي دانند. درباره اين مسئله با حسين الله کرم گفتگو کرديم.

مشروح گفتگوي نامه نيوز با حسين الله کرم را در ادامه بخوانيد:

---

بازار

---

*مکانيزم اصولگرايان براي انتخاب نامزد براي رياست رياست جمهوري چگونه بايد تعريف شود؟
اصولگرايان ضمن توجه به راي آوري نامزد اصلي که متکي بر مکانيزم هاي داخلي است ، بايد به دوموضوع:
۱- آرايش انتخاباتي رقيب
۲- استراتژي اجرايي خودشان توجه کنند.
از آنجا که رقابت در انتخابات رياست جمهوري عمدتا ميان نيروهاي اصولگرا و غيراصولگرا(ملقب به اصلاح طلب) بوده، اين آرايش مي تواند در سال 1400 هم دنبال شود. البته برخي معتقدند بدليل اينکه ليست اصلاح طلبان در مجلس ۱۱ به شدت ناموفق بود(بطوريکه سرليست آنها با حدود ۶۰ هزار راي درمقابل يکميليون و۲۶۵ هزار راي قاليباف قرار گرفت)نمي توانند در انتحابات ۱۴۰۰ بااصولگرايان رقابت کنند، ازاينرو شاهد نوعي رقابت داخلي ميان اصولگرايان خواهيم بود.
اين تحليل درست است مگر اينکه رقيب اصلاح طلب از نامزد اجاره اي استفاده کند.
اصلاح طلبان به دليل عملکرد بسيار منفي خود در دولت ۱۱ و۱۲ و همچنين مجلس دهم شانسي براي رقابت در انتخابات رياست جمهوري ۱۴۰۰ ندارند لذا مانند دوانتخابات رياست جمهوري ۹۲ و۹۶ چاره اي جز تن دادن به حمايت از نامزد اجاره اي خاص ندارند. در اين وضعيت رقابت شکل ديگري به خود مي گيرند، زيرا آرايش رقيب دراتحاد اصلاح طلب اقتصادي(کارگزاران)اصلاح طلب ميانه رو(اعتدال گرايان) اصلاح طلب سياسي(روحانيون ،حزب ملت و...)واصلاح طلب راديکال درحمايت ازنامزد اجاره اي براي اصولگرايان مهم مي شوند. در چنين مدلي اصولگراها از رقابت بين خود دست برداشته با يک کانديداي مشخص پا به ميدان رقابت مي گذارند.درغير ازآن، رقابت انتخابات رياست جمهوري سال 1400 بطور قطع بين نامزد اصولگراي انقلابي و نامزد نئواصولگرا شکل خواهد گرفت.
موضوع دوم که در مکانيزم تصميم گيري اصولگراها درانتخاب نامزد اصلي بايد مهم باشد توجه به تبيين استراتژي اجرايي است. آنها مي توانند در قالب استراتژي اجرايي به فرد مطلوب دست يابند. استراتژي اجرايي براساس 4 پارامتر نقاط ضعف، نقاط قوت، فرصت ها و تهديدها تعريف مي شود که دو ماتريس را شکل خواهد داد.
در حوزه نقاط قوت اصولگرايان بايد از خود بپرسند که مزيت اصلي بر چه اساسي مي باشد؟ اين مزيت مشخصا با رويکرد داخلي (توجه به توانائيهاي درون کشور در توليد) برون نگر(توجه به صادرات غيرنفتي) در تامين معيشت وجهش توليد اقدام کرد. در اينجا ژئو پولتيک منحصر به فرد ايران مي تواند به عنوان نقطه قوت براي اصولگراها محسوب شود.
نقاط ضعف همان عوامل عقب نگهدارنده هستند که مي توانند تقويت هم بشوند. به طور مشخص ،منابع ارزي مورد نياز کشور براي تأمين مواد اوليه کارخانه ها چه طور بايد تأمين شود تا جهش توليد رقم بخورد.
در پارامتر فرصت ها،از چين به عنوان يک فرصت مشخص ومعين نام برده ميشود و در حوزه تهديدها نيز آمريکا قرار دارد.
در نظر گرفتن اين چهار پارامتر در دو ماتريس SWOT «نقاط قوت، ضعف، فرصت، تهديد» و همچنين ماتريس TOWS«تهديد، فرصت، نقاط ضعف، نقاط قوت» قابل تعريف است.

در ماتريس اول که اصولگراها مي توانند استفاده کنند از فرصتي به نام چين و نقطه قوت ژئوپولتيک منحصر به فرد بهره ببرند و به مسئله تأمين منابع ارزي کشور وتهديد تحريمهاي آمريکاپاسخ دهند. امروز چيني ها اگر بخواهند از اقيانوس آرام،هند واطلس عبور کنند مجبورند با 6 ارتش آمريکا مواجه شوند اما آنها مي توانند از طريق مسير جاده ابريشم به شکل ريلي و جاده اي که از ژئو پلتيک منحصر به فرد ايران مي گذرد، انرژي را از خليج فارس به آسياي ميانه و سپس از منطقه آيغور به کشور خود وارد و برعکس صادرات شان را نيز از همين مسير به آفريقا و اروپا ارسال کنند. در اين حالت نقاط ضعف ما درتامين ارز با فروش ۸/۵ميليون بشکه نفت تامين پاسخ مي شود و نقاط قوت ما درحمايت از مقاومت مي تواند تهديدات تحريمي آمريکا را به حداقل برساند.
در ماتريس دوم بايد بدانيم که آمريکايي حاضر نيستند قدرت اول منطقه بودن، قدرت هسته اي و قدرت موشکي-دفاعي ايران را بپذيرند بنابراين تداوم چنين حالتي براي آمريکا امکان ادامه ندارد و مرتب به درگيري هاي محدود بين ايران و آمريکا مي انجامد، کما اينکه در سالهاي اخير در چنديم نوبت شاهدرخ دادن آن بوده ايم. براي مقابله با اين تهديد ما فرصتي به نام چين و روسيه را داريم. معتقدم چيني ها حاضرند درحمايت از سرمايه گذاري در ايران ازساختارامنيتي-نظامي شانکهاي استفاده کنند وبا اجرتي طرح۲۸۰ ميليارد دلاري در انرژي ايران و طرح۱۲۰ ميليارد دلاري در احداث ياتکميل مسير ترانزيت شرق به غرب درجنوب ارتفاعت البرز امکان گسترش مقاومت ازايران به مديترانه ودرياي سرخ رافراهم کنند.
اگر در تحليل اين دو شکل از ماتريس توجه بيشتري کنيم،چين و آمريکا را در اين تحليل ماتريسي حداقل خنثي کننده يکديگر با نتيجه بي اثرشدن تحريمها وحداکثر شاهد شکوفايي ايران اسلامي خواهيم شد دراين وضعيت نامزدي از اصولگراي موفق است که توانايي اجراي استراتژي فوق باشد به نظر ميرسد نامزد اصولگراي انقلابي، بهتر از نامزد نئواصولگرا مثمر ثمر خواهدبود.لازم به ذکراست که درحالت اول يعني در رقابتي شدن انتخابات ۱۴۰۰، نامزد نئواصولگرا موفق تر خواهدبود.

*امروز راست سنتي چه موقعيت اجتماعي دارد؟ اگر نامزد معرفي کند مي تواند آراي چشم گيري به دست آورد؟
گرچه الفاظ راست وچپ ودرجات داخلي هريک ازآنها در ايران باماهيت محافظ کار وتجديدنظرطلب غربي اش فاصله زيادي دارد،بطوريکه به اولي،لفظ اصولگرا وبه ديگري لفظ اصلاح طلب گفته مي شود.بااين حال راست سنتي متداول ومورد نظر شما ازابتداي انقلاب باترکيبي از روحانيت مبارز ، بازار وهيئت هاي موتلفه ،نقش گروههاي مرجع را داشتند که بدليل حضورمستقيم در عرصه قواي سه گانه،جايگاهشان از گروه مرجع به نقش احزاب سياسي تبديل شد. بطوريکه هيئت هاي موتلفه به حزب موتلفه تبديل شد. درحال حاضر راست سنتي تلاش دارد درغالب طيف اصولگريي در دونقش گروه مرجع وحزب سياسي عمل کند.اکنون جريان اصولگرا شامل طيفي از اصولگراي سنتي در بخش راست طيف واصولگراي انقلابي در سمت چپ طيف، اصولگراي تحول خواه ونئو اصولگرا نيز درميان طيف قرار دارند.
در واقع فهرست انتخابات مجلس ۱۱جريان اصولگرايي، مرکب از نامزدهاي مورد حمايت اين چهارجريان، تحت عنوان ائتلاف اصولگرايان بود، اين ائتلاف اميدوار است در انتخابات 1400 نيز تأثيرات و توفيقات بيشتري در تعيين نامزد مورد نظر داشته باشد و اين چهار گروه را به صورت متحد و متفق در ائتلاف نگه دارد.
ازآنجا که گروه اصولگراي سنتي در مجلس۱۱ ظهور وبروز کمتري از سه جريان ديگر اصولگرا دارد وبه همين نسبت داراي تاثيرگذاري کمتري نيز در ائتلاف۱۴۰۰ اصولگرايان باشد امکان دارد در صورت، حمايت دو جريان اصلاح طلب کارگزاران و اعتدال گرايان از نامزدش، وسوسه شده و ائتلاف با آنها را در انتخابات رياست جمهوري بپذيرد.
البته مدل ائتلاف گروه اصولگراي سنتي با دو جريان کارگزاران و اعتدالي، براي اين گروه بسيار اهميت دارد. بطوريکه آنها بايد نامزد ۱۴۰۰ اصولگراي سنتي رابپذيرند والا فارغ از اين مسئله اگر جايگاه گروه اصولگراي سنتي در ائتلاف اصولگرايان تقويت شود، آنها به سمت ائتلاف با دو جريان کارگزاران و اعتدالي نمي روند.

در مجموع اگر ائتلاف گروه اصولگراي سنتي با کارگزاران واعتدال گراين شکل بگيرد شاهد تحولي در آرايش سياسي کشور بعد از انتخابات رياست جمهوري سال 1400 خواهيم بود. در اين وضعيت شاهد شکل گيري «جريان سرمايه سالار» و «جريان چپ عدالت خواه» خواهيم بود.

*با توجه به موقعيت داخلي و بين المللي ايران، آيا مردم در انتخابات رياست جمهوري 1400 به يک نامزد نظامي اقبال نشان مي دهند؟
برخي معتقدند مردم دنبال فردي هستند که بتواند اقتدار را به قوه مجريه بازگرداند. از اين رو بحث نامزدي افراد نظامي، خصوصا پاسداران و يا کسانيکه سابقه پاسداري دارند مطرح شده است. اين درحالي است که مردم به سپاه در چارچوب قانون اساسي به عنوان مدافع انقلاب اسلامي نگاه مي کنند. اين مدافعان روزي، رزمنده 8 سال دفاع مقدس شدند و روز ديگر در بازسازي ونوسازي کشور حضور قدرتمندانه اي داشتند. پاسداران امروز در دفاع بيولوژيک، رفع مشکلات معيشتي ، راه اندازي پروژه هاي فضايي تا آبرساني، جاده سازي،ريل گذاري، ايجاد مراکز بزرک صنعتي، نفت وگاز وپالايشگاه سازي و...شرکت وتاثير بسزايي دارند و از طرفي نيز وظيفه هدايت جريان مقاومت و بازدارندگي استراتژيک را همچون دوره دفاع مقدس انجام مي دهند بنابراين مردم، پاسداران را افرادي صرفا نظامي نمي‌دانند بلکه مجاهداني که به وظيفه قانوني خود در غالبهاي مورد نياز مي پردازند.
اينجانب معتقدم پاسداران در دفاع از انقلاب اسلامي به اشکال مختلف نقش آفرين بودند، از جمع آنها افرادي چند بعدي و استراتژيک همچون شهيد حاج قاسم سليماني به وجود آمده است. اين افراد مي توانند همزمان با تعميق دفاع استراتژيک، جريان مقاومت را نيز سامان دهند، اينها علاوه بر شم نظامي داراي ديدگاه هاي اجتماعي وسياسي ويژه اي هستند که آنها را در مسئله مقاومت موفق نگه مي دارد بنابراين کساني که سابقه حضور در سپاه پاسداران را دارند مورد توجه مردم هستند همانطور که عرض شد چون آنها صرفا افرادي نظامي محسوب نمي شوند و در واقع وجود توانايي هاي چندوجهي در حوزه هاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي ودفاعي، آنها را مورد توجه مردم قرار مي دهد.
درمجموع از آنجا که انقلاب اسلامي ازيک سو دولت منطقه اي را در قالب امت-امامت دنبال مي کندو ازسوي ديگر جمهوري اسلامي نيز دولت قدرتمند ملي مي خواهد، افرادي با توانايي چند وجهي در حوزه هاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي ودفاعي، مي تواند انقلاب وکشور را به اهداف متعالي برسانند. لذا در حال حاضر اگر فردي که فقط در حوزه سياسي يا اقتصادي،توانايي دارد رئيس جمهور شود، از آنجا که بُعد مقاومت را ندارد نمي تواند انتظارات انقلاب وکشور را برآورده کند.
شايد برخي بگويند پيدا کردن فردي با توانايي هاي چندوجهي در حوزه هاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و دفاعي به عنوان رئيس جمهور مشکل خواهد بود ضمن اينکه برخي از آنان با چنين خصوصياتي در اين عرصه آزموده شده و رأي نياوردند اما اينجانب معتقدم در انتخابات 1400 فردي از اين جنس مي تواند مورد اقبال مردم قرار گرفته و رئيس جمهور شود چون نياز داخلي کشور و نياز منطقه اي انقلاب چنين مسئله اي را طلب مي کند.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar