اسپوتنیک: توافق ایران و چین «آخرین میخ بر تابوت فشار حداکثری آمریکا» است
فارس/ تحليلگر روابط بينالملل و خبرنگار روس در يادداشتي در خبرگزاري اسپوتنيک نوشت که «مشارکت استراتژيک ايران و چين» ميتواند آخرين ميخ بر تابوت سياست «فشار حداکثري» آمريکا عليه ايران باشد.
يک تحليلگر روس در يادداشتي به چرايي جنجالهاي غربيها درباره «توافق ۲۵ ساله ايران و چين» و همچنين تاثيرات اين توافق بر شکست مواضع ضد ايراني واشنگتن پرداخت.
«اکاترينا بلينُوا» در اسپوتنيک يادداشتي با اين عنوان منتشر کرد: «چگونه مشارکت استراتژيک ايران- چين شايد آخرين ميخ را بر تابوت سياست فشار حداکثري ايالات متحده وارد کند». بلينُوا در يادداشت خود با يک تحليلگر مسائل ايران هم مصاحبه کرده و نظرات او را جويا شده است.
اين خبرنگار روس در ابتداي يادداشت نوشت: «پيش نويس يک توافق اقتصادي و امنيتي بين جمهوري خلق چين و جمهوري اسلامي ايران که توسط نيويورک تايمز منتشر شد، همچنان در رسانههاي بينالمللي بازتاب دارد. ماهان عابدين تحليلگر سياسي ايران درباره جنجالها درباره اين توافق توضيح داده و تغيير استراتژيک ايران به سمت شرق را به روشني توضيح داده است».
بلينُوا ادامه داد: «طبق اين سند ۱۸ صفحه به زبان فارسي، سرمايهگذاريهاي چندين ميليارد دلاري چين در اقتصاد ايران و همچنين تخفيفهاي قابل توجه نفتي براي جمهوري خلق (چين) پيشبيني ميشود. اين توافق همچنين شامل همکاري امنيتي، تبادل اطلاعاتي و رزمايشهاي نظامي مشترک ميشود. محمد جواد ظريف وزير خارجه ايران در اظهارنظر درباره انتشار اين گزارش تاييد کرد که کشورش در حال مذاکره با چين درباره مشارکت استراتژيک ۲۵ ساله است اما چنين توافقي هنوز به تصويب پارلمان ايران نرسيده است. تهران هنوز صحت (گزارش نيويورک تايمز درباره توافق ايران و چين) را تاييد نکرده است».
چرا کشورهاي غربي در حال دادن هشدار هستند؟
در يادداشت آمده است: «چشم انداز يک همکاري بلندمدت چيني- ايراني باعث برانگيختن واکنشهاي متنوع ناظران مسائل بينالمللي شده است. بر همين اساس (نشريه آمريکايي) فارين پاليسي ادعا کرد که اين توافق "خبر بدي براي غرب" است و پيشبيني يک تغيير سازماندهي مجدد ژئوپليتيکي در خاورميانه و آسيا را کرد که بر اساس آن چين جاي پاي خود را در مناطق مهم استراتژيک تقويت ميکند».
به نوشته او «دوم آگوست (۱۲ مرداد) مايک پامپئو وزير خارجه ايالات متحده هم به اين دسته هشداردهندگان (درباره توافق ايران و چين) وارد شد و در مصاحبه با فاکس نيوز مدعي شد که ورود چين به ايران "خاورميانه را بي ثبات خواهد کرد" و اسرائيل، عربستان سعودي و امارات عربي متحده را "در معرض خطر" قرار ميدهد. هيچ موضوع شگفت اوري درباره مخالفت رسانههاي جريان اصلي و دولتهاي غربي با توافق چين و ايران وجود ندارد؛ توافقي که نمادي از تغيير قاطعانه ايران به سمت شرق است».
اين خبرنگار روس نوشت: «ماهان عابدين، روزنامه نگار کارکشته و تحليلگر امور ايران و خاورميانه در اين باره اينطور توضيح ميدهد که "ايران براي تجارت، سرمايهگذاري، آموزش و به طور کلي تعامل به مدت بيش از ۱۵۰ سال به غرب و به طور ويژه به اروپا نگاه کرده است حتي جمهوري اسلامي ايران هم اين فرايند را متوقف نکرد و طي بيش از چهار دهه گذشته بحثهاي داغي در درون حلقههاي سياست در ايران درباره مفيد بودن( يا نبودن) تعميق تعامل با غرب در جريان بوده است اما شکست توافق هستهاي (برجام) به همراه ناتواني اروپا در مواجهه با قلدري ايالات متحده به از دست رفتن اعتماد به غرب در ايران منجر شده است"».
به روايت بلينُوا، «اين تحليلگر خاطر نشان ميکند که اگرچه توافق (ايران و چين) شايد هنوز امضا نشده باشد اما "هيچ ترديدي وجود ندارد که هر دو طرف ايران و چين در مراحل پاياني رسمي کردن يک توافق بلندمدت و احتمالا ۲۵ ساله هستند"».
در ادامه يادداشت آمده است: «عابدين معتقد است که هم تهران و هم پکن به نظر مي رسد که به تقويت همکاري امنيتي بين يکديگر علاقهمند باشند و البته فرضيات رسانههاي خبري غربي درباره استقرار نيروهاي نظامي جمهوري خلق چين در جرايز ايران در خليج فارس را پوچ ميخواند. به گفته او "ايران هرگز حضور نيروهاي خارجي در خاکش را به خاطر مجموعه اي از دلايل مرتبط با قانون اساسي، تاريخي، سياسي و ايدئولوژيکي نخواهد پذيرفت"».
ايران و چين دو قدرت اصيل آسيايي هستند
در ادامه يادداشت ميخوانيم: «اين کارشناس خاورميانه (ماهان عابدين) در پاسخ به بدبيناناني که درباره جديت نيات تهران و پکن و همچنين نگراني چين از دور کردن امارات عربي متحده و عربستان سعودي از خود در نتيجه همکاري با جمهوري اسلامي ابراز ترديد ميکنند، توجهات را به سمت اين واقعيت مي برد که "ايران براي طرح جاده و کمربند (جاده ابريشم جديد) چين مهم است. ايران براي دسترسي سرزميني به اروپا حياتي است و به طور کلي موقعيت استراتژيک بالاي ايران (با توجه به مجاورتش به آسياي ميانه، درياي مکران، اروپا و حتي روسيه) اين کشور را براي سرمايهگذاران چيني بسيار جذاب ميکند". به اعتقاد او، بعيد است جمهوري خلق چين به خاطر تهديد تحريمهاي ايالات متحده يا ناخرسندي احتمالي رياض و ابوظبي از همکاريهاي چين-ايران پا پس بکشد».
عابدين افزود: «ايران و چين، دو قدرت اصيل آسيايي و شايد مهمترين قدرتهايي هستند که در دو سوي قاره آسيا غالب هستند. بين اين دو کشور، احترام متقابل عميقي وجود دارد و براي آنها بجا و مناسب است که در سطوح اقتصادي، سياسي و به طور بالقوه نظامي همکاريهاي نزديکتري داشته باشند».
ناکامي سياست فشار حداکثري واشنگتن
به نوشته اکاترينا بلينُوا، «اين روزنامه نگار ايراني در موضوع رژيم تحريمهاي يکجانبه واشنگتن عليه جمهوري اسلامي تاکيد کرد که سياست "فشار حداکثري" دولت ترامپ مشخص است که موثر نبوده است».
عابدين به اين خبرنگار روس گفت: «ايران کشوري انعطافپذير با يک سياست خارجه گسترده و توسعه يافته است. علاوه بر اين، ايران براي چهار دهه است که به تحريمها عادت کرده است در نتيجه به فوت و فن دور زدن و شکست دادن تحريمها دست يافته است. مضاف بر آن اينکه اقتصاد ايران پيچيده تر و خوداتکاتر از آن چيزي است که بسياري فکر ميکنند و اين انعطاف پذيري اقتصادي يعني اينکه ايران امکان تداوم پيش بردن امور خودش و حتي شکوفايي بدون فروش نفت خام را دارد».
بلينُوا در ادامه يادداشت خود مي افزايد: «تهران علنا از تهديدها و محدوديتهاي يکجانبه ايالات متحده را با کمک کردن به ونزوئلا سرپيچي کرده است؛ کشوري در آمريکاي لاتين که از محاصره واشنگتن رنج مي برد. تابستان اخير جمهوري اسلامي کشتي هاي حاوي غذا، تجهيزات پزشکي و قطعات يدکي براي صنعت نفت در اختيار کاراکاس قرار داد».
به اعتقاد او، «فراتر از همه اينها، راي گيري ماه آگوست در سازمان ملل در رد قطعنامه کاخ سفيد به منظور تمديد نامحدود محدوديتهاي تسليحاتي ايران، بيني ايالات متحده را خونين کرد ؛ محدوديتهايي که طبق توافق هستهاي (برجام) ۱۸ اکتبر (۲۷ مهر) منقضي ميشود. قطعنامه تنها مورد حمايت ايالات متحده و جمهوري دومنيکن قرار گرفت و چين و روسيه با ان مخالفت کردند و ۱۱ کشور ديگر (عضو شوراي امنيت سازمان ملل) به آن راي ممتنع دادند».
ماهان عابدين از تاثيرات توفق بلندمدت ايران و چين بر سياست و خط مشي تهران در سطح جهان اشاره ميکند و ميگويد که چنين توافقي (در صورت تصويب توسط طرفين) «تا آنجايي تاثير بزرگتري بر سياست جهاني ايران خواهد داشت که ايران از ناحيه فشار آمريکا احساس محدود شدن و تحت تهديد قرار گرفتن کمتري خواهد داشت».
وي افزود: «قطعا اگر توافق چين و ايران به شکل يک اتحاد رسمي انجام شود (و البته اين يک اگر بزرگ است)، در آن صورت ايران اعتماد به نفس بيشتري در ايفاي نقش جهاني فعالتر احساس خواهد کرد مثلا با سرمايه گذاري بيشتر در امريکاي لاتين».
اين تحليلگر در مصاحبه با اسپوتنيک تاکيد کرد، البته انعقاد توافقها بعيد است که سبب تغيير اصول سياست منطقهاي ايران شود.
عابدين گفت: «ايران محور مقاومت که يک مفهوم سياسي- ايدئولوژيکي است را در پيش مي گيرد تا سياستهايش را در سراسر منطقه و به طور ويژه در مناطق درگيري از قبيل يمن، سوريه، عراق و لبنان پيش ببرد. توافق چين و ايران اين موضوع را تغيير نميدهد».
در انتهاي يادداشت اسپوتنيک آمده است: «اين روزنامه نگار در پايان به اين جمعبندي مي رسد، مخلص کلام اين است که مشارکت استراتژيک ايران و چين با منافع ملي جمهوري اسلامي همخواني دارد و به حفظ امنيت ملي اين کشور کمک خواهد کرد».