هوشمصنوعی تا چه اندازه به ذهن ما کمک میکند؟
مجله علمي ايلياد/ گاهي اوقات ميزان اطلاعات ورودي به مغز آنقدر زياد است که توانايي مديريت آن بهصورت همزمان وجود ندارد. مانند وقتي که به دنبال راه خروج از بزرگراه هستيد و دوست شما در صندلي کناري، در حال گفتن داستان است. چه اندازه سر تکان ميدهيد و تاييد ميکنيد؟ احتمالاً کمي با تاخير؛ زيرا خيلي چيزهاي ديگري هست که براي شما مهم است و شما به آنها فکر ميکنيد. شما در آن زمان بايد حرفي منطقي بزنيد، مانند «واقعا؟ چه کسي اين کار را کرده؟» همين اتفاق براي سربازان هم رخ ميدهد يا حداقل ميتواند رخ دهد. آزمايشگاه تحقيقاتي ارتش ايالات متحدهي آمريکا، با همکاري چندين متخصص هوشمصنوعي و علوم اعصاب، اميدوار است که از هوشمصنوعي بهمنظور مديريت جريان اطلاعات ارسالي به سربازان و خلبانان در ماموريتهاي استرسزاي مربوط به جنگ، استفاده کند. هدف چيست؟ اينکه هوشمصنوعي تمام دادهها را مديريت کند و اجازه دهد انسانها بر مديريت تفکر انتقادي و خلاق تمرکز کنند. «جاناتان توريان»، دانشمند عصبشناسي که تحقيقات نظامي انجام ميدهد، در نشريهاي مطبوعاتي، گفت: «واضح است که انسانها نميتوانند ميزان اطلاعاتي که بهصورت بالقوه در دسترس است را پردازش کنند. با اين حال انسانها در توانايي خود براي انطباق با شرايط پيچيده و پويا، مانند ميدان مبارزه، بينظير هستند. ما به توانايي بيشتري نياز داريم تا بتوانيم تغييرپذيري، رفتار و هدف انسان در زمينههاي مختلف را برآورده و پيشبيني کنيم.» برنامههاي اختصاصي براي اين هوشمصنوعي با مديريت لجيستيک، هنوز مشخص نيست، اين در حالي است که محققان بر روي بخش علمي آن تمرکز کردهاند. يعني انرژي خود را صرف درک علم و مهندسيِ مورد نياز براي محصولي که به اين هدف ميرسد، کردهاند. کاربردهاي خاص آن بعداً اعلام ميشود. اما ما ميدانيم که اين ابزارها ضروري هستند. چندين سال است که ارتش در حال کار کردن روي شبکهي تاکتيکي اطلاعات جنگي است، کسي که سعي ميکند ماموريت عظيمي را انجام دهد بايد اطلاعات زيادي را از طريق آن مرتبسازي کند. به تازگي محققان آزمايشهايي را انجام دادهاند که در آنها، ضربان قلب و فعاليت مغز راننده در هنگام رانندگي در بزرگراهي شلوغ را اندازهگيري کردند؛ نگران نباشيد، اين آزمايش در شبيهسازي واقعيت مجازي بوده است. محققان ميخواستند بدانند که افراد تا چقدر ميتوانند اطلاعات گيجکننده را محکم نگه دارند؛ در حالي که با سناريوي استرسزايي، مانند تغيير مسير در جادهاي شلوغ يا نزديکشدن خودرويي با سرعت زياد از روبهرو، مقابله کنند. در عين حال، محققان فعاليت مغز شرکتکنندگان را با استفاده از ابزار جديدي که توسط ارتش ساخته شده است و «CLIVE» نام دارد، يعني رابط روشنايي قابل سفارشيسازي براي تجسم EEGs، روي نمايشگر نشان دادند. آنها ميخواستند ببينند که آيا توانايي يادگيري اطلاعات جديد به نحوهي همتراز شدن امواج مغزي بين راننده و مسافر مربوط است يا خير؟ معياري که «synchrony» نام دارد. در برخي مطالعات، سطح بالاترِ اين معيار بيانگر برقراري ارتباط بهتر و درک بهتر است، به معناي واقعي کلمه يعني چاخان کردن و چربزباني، هرچند علم زير سوال رفته است. در نهايت، ارتش ميخواهد بداند که سربازان در چه زماني و چگونه از نظر احساسي غليان احساسات ميشوند، تا بتوانند الگوريتمهاي هوشمصنوعياي طراحي کنند که بتواند اطلاعات مربوطه را در زمان مناسب ارسال کند. اين دستاورد به مهرهي اصلي در عملياتهاي نظامي تبديل نميشود، بلکه بيشتر مانند استفادهي استراتژيکي از کامپيوترها است که وظايفي از انسانها که در انجام آن کوتاهي ميکنند را بيابند.