تایید نظریه داروین درباره شاپرک ها به چه معناست؟
بيگ بنگ/ دانشمندان، تئوري داروين در مورد شاپرکها را تاييد کردهاند و آن را به عنوان مثالي از پديدۀ ملانيسم صنعتي در نظر مي گيرند. پژوهشگران اين نتايج را با استفاده از مدلسازي ديد پرندگان و فناوري پردازش تصوير انجام دادهاند. در اواسط قرن نوزدهم، چارلز داروين، زيستشناس ِ مشهور، طيف وسيعي از شاپرکهاي فلفليِ بريتانيايي را توصيف کرد. داروين متوجه شد که رنگِ پريدۀ شاپرکها به آنها کمک مي کند که در لابهلاي گلسنگهاي که بر روي تنه درختان رشد مي کنند، پنهان شوند. اما او در طي اين بررسيها شيوع گونه تيرهتري را نيز مشاهده کرد. اين گونه جديد احتمالا تحت تاثير دودههايي که در طول انقلاب صنعتي در آسمان بريتانيا به وجود آمده بود، قرار گرفته است. در واقع، داروين پيشبيني کرد که گونۀ تيرهتر به خاطر مشکلات آلودگي بريتانيا به وجود آمده است. داروين متوجه شد که گونۀ تيرهتر شاپرک فلفلي به صورت يکپارچهاي با پوستۀ آلوده به دوده درخت آغشته مي شود. از آنجايي که مشکل دوده در بريتانيا متوقف نشد، گلسنگهايي که بر روي درختان رشد مي کردند، به کلي از ميان رفتند. با اين حال، قوانين وضع شده براي کاهش آلودگي، ميزان توليد اين دودهها را محدود کرد و زمانيکه که گلسنگهاي درختي دوباره رشد کردند، گونه پريده رنگِ شاپرکهاي فلفلي نيز دوباره شايع شدند. پديدۀ ملانيسم صنعتي، ظهور گونههاي تيرهتر در مناطق آلوده را توضيح ميدهد. اگرچه دانشمندان بارها فرگشت شاپرک فلفلي را بررسي کردهاند، اما آنها هرگز ارتباط ميان شکل ظاهري و ميزان شيوع و بقاي اين شاپرکها را مطالعه نکرده بودند. مارتين استيونز، اکولوژيست در دانشگاه اکستر گفت: «اين مورد يکي از مثالهاي برجسته فرگشت است که در کتابهاي درسي زيستشناسي در سراسر جهان براي تاييد اين نظريه بيان شده است، که برخي به شدت اين مثال را مورد حمله قرار داده تا نظريه فرگشت را بي اعتبار جلوه دهند. نکته جالب توجه اين جاست که تاکنون در هيچ پژوهشي استتار شاپرکهاي فلفلي و ارتباط ميان نحوۀ استتار آنها با ميزان شکار شدنشان توسط شکارچيان بررسي نشده است.» با استفاده از فناوري پردازش تصوير، دانشمندان توانستند ديد فرابنفش پرندگان را اقتباس کرده و اين موجودات را از نگاه پرندگان بررسي کنند. آنها موفق شدند تا با استفاده از چشمان پرندهاي خود به دقت ببيند که چطور گونه پريده رنگ و تيرهتر شاپرک فلفلي با گلسنگهاي درختي ادغام مي شوند. دانشمندان همچنين شاپرکها را طعمه کرده و پرندگان را جذب نمودند تا ميزان شکار در بين اين دو گونه را مشاهده کنند. اوليويا والتون، پژوهشگر در دانشگاه اکستر، ميگويد: «اگر از چشم يک پرنده به شاپرکهاي فلفلي نگاه کنيم، پوستۀ بيرون آنها را شبيه به گلسنگ مي بينيم، در حاليکه گونۀ ديگري يافت شده است که پوستي تيره و بدون خال دارد. چيزي که مهم است اين است که، اين امر را مي توان بعنوان فرآيندي که براي بقا بسيار سودمند است در نظر گرفت؛ زيرا شاپرکهاي کمرنگتر در مقايسه با گونۀ تيرهتر، کمتر توسط پرندهها ديده شده و شکار مي شوند.»