گجت نيوز/ نظريه علمي گردش زمين به دور خورشيد تنها يکي از تئوري هاي علمي بزرگي است که در ابتدا توده مردم آن را قبول نميکردند، اما پس از گذشت زمان درستي آن ثابت شد. در ادامه 4 مورد از اين نظريه هاي علمي شگفتانگيز را بررسي ميکنيم.
1. رانش قارهاي
در ششم ژانويه سال 1912 ژئوفيزيکدان و هواشناسي به نام آلفرد وگنر (Alfred Wegener) ايده شگفتانگيزي را در مورد قارههاي زمين ارائه کرد؛ وگنر بر اساس مشاهدات خود گفت که قارههاي سياره ما در گذشتههاي دور به يکديگر چسبيده بوده و خشکيهاي زمين پيش از اين يکپارچه بودهاند.
مدارک جمعآوريشده توسط اين دانشمند 32 ساله شامل فسيلهايي ميشد که در بين قارهها مشترک بودند و همچنين تطابق ويژگيهاي زمينشناسي بين مناطق مختلف قارهها و اين حقيقت که خشکيهاي سطح سياره به شکلي هستند که ميتوان آنها را مانند تکههاي پازل در کنار يکديگر قرار داد، بخشي از شواهد علمي ادعاي وگنر بودند.
همانطور که انتظار ميرفت دانشمندان و ساير مخاطبان با اين نظريه علمي به شکل گستردهاي مخالفت کردند و گفتند که وگنر شخصي مريضاحوال است و ادعاي او چيزي بيشتر از توهمات يک ذهن بيمار نيست. در آن زمان دانشمندان باور داشتند که قارههاي سياره ما به وسيله پلهاي زميني به يکديگر وصل ميشدند و دليل به وجود آمدن رشتهکوههاي گوناگون، انقباض پوسته زمين است.
جريان غالب علمي در رابطه با اين پديده زمينشناسي تا دهه 60 ميلادي تغييري نکرد؛ در اين سالها نسل جديدي از محققان با بررسي دقيقتر شواهد موجود در کف اقيانوسها و کشف مدارکي از حرکت صفحات تکتونيکي زمين، توانستند که تئوري وگنر را تاييد کنند و به اين ترتيب نظريه او جايگزين تئوريهاي پيشين شد. البته آلفرد وگنر تا آن زمان زنده نماند و در سال 1930 از دنيا رفت.
2. چرخش زمين به دور خورشيد
با اين که از دوران باستان و قبل از تولد مسيح بحث چرخش زمين به دور خورشيد يا همان نظريه خورشيد مرکزي (Heliocentrism) به شکلهاي مختلف اثبات شده بود و دانشمندان مختلفي اين نظريه را در مقابل تئوري چرخش جهان به دور زمين ارائه کرده بودند، در زمان قرون وسطي چنين ايدهاي به شدت دور از ذهن بود.
با اين حال در نيمه اول قرن 16 ستاره شناسي به نام نيکلاس کوپرنيک (Nikolaus Kopernikus) مجددا نظريه خورشيد مرکزي را ارائه کرد و با وجود جلبتوجه دانشمندان همعصر خود، با مقاومت زيادي از سوي رهبران مذهبي آن زمان مواجه شد.
به اين ترتيب نظريه علمي کوپرنيک به صورت گسترده رد شد و تا زماني که ستاره شناس ايتاليايي گاليلئو گاليله (Galileo Galilei) در قرن هفدهم مجددا آن را مطرح کرد، صحبتي از خورشيد مرکزي به ميان نميآمد. گاليله در زمان خود با جمعآوري شواهد محکم و معتبر علمي ادعاي کوپرنيک را مطرح کرد و اين اتفاق باعث شد تا دادگاههاي تفتيش عقايد که بر اساس باور موجود در انجيل، هرگونه حرکت کردن زمين را رد ميکردند، به شدت با او مخالفت کنند.
در فوريه سال 1616 نظريه کوپرنيک رسما ممنوع شد و اين حق از گاليله گرفته شده که بحث خورشيد مرکزي را به هر شکلي به ديگران بياموزد و يا در اين زمينه فعاليت علمي داشته باشد. با اين وجود گاليله در سال 1632 کتابي را منتشر کرد که در آن به صورت تلويحي به چرخش سياره به دور خورشيد اشاره شده بود. اين کتاب پس از انتشار سوزانده شد و يک سال بعد گاليله به جرم کفر گويي به حبس خانگي تا آخر عمرش محکوم شد.
نظريه علمي خورشيد مرکزي تا سال 1697 و فعاليتهاي علمي ايزاک نيوتن همچنان مورد قبول نبود، اما پس از تلاشهاي نيوتن ايده کوپرنيک توسط عموم مردم پذيرفته شد. البته واتيکان تا قبل از سال 1992 و بعد از گذشت چند قرن از اثبات درستي ادعاي گاليله و کوپرنيک، به صورت رسمي عذرخواهي نکرد.
3. ضدعفوني کردن
امروزه هيچ جراحي بدون ضدعفوني کردن وسايل و محل مورد نظر در بدن بيمار، دست به تيغ جراحي نميزند و موضوع مرگ و مير ناشي از عفونت جراحي به عنوان يک خطر مهم در نظر گرفته ميشود. با اين حال در گذشته تقريبا تمامي پزشکان بدون در نظر گرفتن بحث ضدعفوني بيماران خود را زير تيغ ميبردند.
امکان وجود ارگانيسمهاي بسيار ريزي که با چشم ديده نميشوند و ميتوانند باعث ايجاد عفونت شوند، تا پيش از اينها مطرح شده بود، اما تا قبل از تلاشهاي جراحي انگليسي به نام جوزف ليستر (Joseph Lister)، موضوع ضدعفوني کردن در محيطهاي بيمارستاني از اهميت چنداني برخوردار نبود. ليستر در زمان خود سالها تلاش کرد که با کار بر روي اطلاعات جمعآوري شده توسط لويي پاستور در مورد دانش ميکروبيولوژي، مادهاي را توليد کند که خطر مرگ ناشي از عفونت پس از عملهاي جراحي را کاهش دهد.
جوزف ليستر
اما همانطور که انتظار ميرفت جامعه پزشکي آن دوران نظريه علمي ليستر را قبول نکرد و حتي برخي از معتبرترين ژورنالهاي پزشکي مقالاتي را براي زير سوال بردن ايدههاي اين جراح منتشر کردند. با اين وجود ليستر تسليم نشد و با جمعآوري شواهد قوي علمي نشان داد که بحث استفاده از ضدعفونيکنندهها در جراحي بسيار مهم است و بايد نسل جديد جراحان به صورت گسترده با تکنيکهاي استفاده از مواد مربوط به اين موضوع آشنا شوند.
4. سفرهاي فضايي
در بين علاقهمندان به ستاره شناسي و سفرهاي فضايي، نام رابرت گُدارد (Robert H. Goddard) بسيار شناخته شده است. او فردي بود که باور داشت ميتوان با استفاده از موشک از جو زمين خارج شد و فضاي اطراف سياره ما آنقدرها هم دستنيافتني نيست. گدارد دانشمندي بود که با وجود تمسخر جامعه علمي و انتقادهاي مختلف، ايده سفرهاي فضايي را پايهگذاري کرد.
تنها يکي از مقالههاي منتشرشده براي زير سوال بردن صلاحيت علمي اين دانشمند، در سال 1920 در روزنامه معروف نيويورک تايمز منتشر شد و مخاطبان زيادي را جذب خود کرد. با اين وجود گدارد دست از تلاشهايش برنداشت و در سال 1926 اولين پرواز موفقيتآميز با استفاده از يک موشک سوخت مايع را عملي کرد. اين پرواز که تنها دو ثانيه طول کشيد و موشک آن فقط تا ارتفاع 12 متري بالا رفت، نشان داد که ايده پرواز به کمک موشکهاي سوخت مايع ميتواند به حقيقت بپيوندد.
در 17 جولاي سال 1969، درست سه روز قبل از قدم گذاشتن اولين انسان بر روي ماه، تيم روزنامه نيويورک تايمز مقاله خود را پس گرفتند و به نوعي براي انتشار آن عذرخواهي کردند. گدارد زماني در يکي از مصاحبههايش گفته بود که هر ايدهاي در ابتدا مورد تمسخر قرار ميگيرد و تا زماني که شخصي آن را عملي نکند، موردقبول عموم قرار نميگيرد.
بازار