تغییر اقلیم درس های جدی تری برای ما دارد
ايسنا/ بر اساس آمارهاي جهاني از ميان ۴۱ بلاي طبيعي، ۳۱ نوع آن در ايران رخ ميدهد که خشکسالي به دليل تغييرات اقليمي و وقوع سيل بيشترين خسارات را وارد کرده است، به گونهاي که بر اثر کاهش بارندگيها و حفر چاههاي غير مجاز تعداد دشتهاي ممنوعه کشور از ۱۵ مورد در سال ۱۳۴۷ به ۳۱۹ دشت در سال ۱۳۹۳ رسيده است و به گفته محققان آثار پديده فرونشست در حوالي اسلامشهر، پالايشگاه نفت تهران، مناطق ۱۶ و ۱۷، منطقه ري و شاهعبدالعظيم و همچنين فرودگاه مهرآباد قابل مشاهده است. علاوه بر بلاياي ناشي از بروز جنگها و منازعات، ۴۱ بلاي طبيعي در دنيا شناخته شده است. بر اساس شواهد و اطلاعات تاريخي، حوادث طبيعي در سدههاي اخير نشان ميدهد ايران يکي از ۱۰ کشور بلاخيز دنيا است، به گونهاي که از ۴۱ نوع بلاي طبيعي شناخته شده در جهان، ۳۱ نوع آن در ايران رخ داده است، ضمن آنکه ۹۰ درصد جمعيت کشور در معرض خطرات ناشي از حوادث طبيعي قرار دارند. با اين حجم حوادث، ايران از نظر آمار وقوع حوادث طبيعي در مقام ششم جهان قرار ميگيرد. تهديدات کشور جز زمينلرزه، سيل، زمين لغزش و آتشفشان که خطر آن براي ما شناخته شده بود، امروزه با مخاطرات جدي ديگري روبرو هستيم و آن فرونشست زمين است. فرونشست عبارت است از فرو ريزش و يا نشست سطح زمين که به علتهاي متفاوتي در مقياس بزرگ روي ميدهد. به طور معمول اين اصطلاح به حرکت قائم رو به پايين سطح زمين که ميتواند با بردار اندک افقي همراه باشد، گفته ميشود. اين تعريف پديدههايي همچون زمين لغزشها را به دليل اينکه حرکت آنها داراي بردار افقي قابل توجهي است و همچنين نشست در خاکهاي دستي که داراي مکانيسم متفاوتي است، شامل نميشود. اين پديده به دليل خشکساليهاي مداوم و کاهش بارندگيها رخ ميدهد. آمارها نشان ميدهد متوسط بارندگي در دنيا ۸۵۰ ميليمتر است، ولي اين ميزان در ايران در حدود ۲۳۵ ميليمتر است. اين وضعيت خشکسالي تنها متوجه ايران نيست، بلکه کل جهان به دليل تغييرات اقليمي با آن مواجه هستند، به گونهاي که سازمان ملل متحد هشدار داده است که اگر جهان به ميزان فعلي به مصرف آب ادامه دهد، تا سال ۲۰۲۵ بيش از ۲ ميليارد و ۷۰۰ ميليون نفر با کمبود آب مواجه خواهند شد. همچنين هشدار ميدهد که ۲ ميليارد و ۵۰۰ ميليون نفر ديگر نيز در نقاطي زندگي خواهند کرد که يافتن آب شيرين براي برطرف کردن نيازهاي روزمره با دشواري همراه خواهد بود. اين نشان ميدهد در آيندهاي نزديک ۳۱ کشور جهان با کمبود آب مواجه خواهند شد و از ايران نيز به عنوان يکي از بحرانيترين کشورهاي درگير کمبود آب در آينده ياد شده است. مقايسه وضعيت خشکسالي در ايران و جهان در سالهاي ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ و پيشبيني سالهاي ۲۰۳۰ تا ۲۰۳۹ ارزيابي ميانگين بارش در سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۸۲ نشان ميدهد ميانگين بارش در ايران در طي اين مدت حدود نيم ميليمتر در سال کاهش يافته است. بر اساس گزارش سازمان هواشناسي کشور و بر اساس سنجش ميزان بارش سالانه بين سالهاي ۱۳۳۰ تا ۱۳۹۰، فقط در سه استان "گيلان"، "چهار محال و بختياري" و "مازندران" بارندگي ساليانه بالاتر از ۷۵۰ ميليمتر در سال بوده است. در عوض در ۸ استان "يزد"، "سمنان"، "قم"، "اصفهان"، "خراسان جنوبي"، "هرمزگان"، "کرمان" و "سيستان و بلوچستان" بارش ساليانه کمتر از ۲۰۰ ميليمتر در سال بوده و استان يزد با ۶۰ ميليمتر در سال کمترين بارش ساليانه را تجربه کرده است. نگاهي به آمار متوسط بارش در ايران نشان ميدهد اگرچه بارندگي متوسط ساليانه در اين مدت ۶۰ ساله تغيير قابل ملاحظهاي در ايران نکرده، ولي ميانگين بارش به هر حال کم شده است. در عوض ارزيابي ميانگين متوسط دماي روزانه در سالهاي بين ۱۳۳۰ تا ۱۳۹۰ نشان ميدهد که حدود ۲.۵ تا ۳ درجه افزايش دما در اين مدت براي بيشتر ايستگاههاي هواشناسي ايران مشاهده ميشود. از جمله نمادهايي که نشاندهنده دخالت انسان در تغييرات اقليمي است را ميتوان به مواردي چون "استفاده نامتعادل از منابع آب"، "آمايش غلط سرزمين ايران در سالهاي بعد از جنگ تحميلي" و "مساله خشکسالي" که تمرکز نامتناسب در مراکز استانها و در کلانشهرها را موجب شده است، اشاره کرد. اين موضوع را ميتوان به ويژه در تهران و کرج مشاهده کرد. فر چاههاي مجاز (به تعدادي که بر هم زننده تعادل اکولوژيک مناطق مختلف کشور بوده است) و حفر عميق غير مجاز که معمولاً تعدادشان فراتر از (گاه چند برابر) تعداد چاههاي مجاز است، الگوي نامتناسب کشت در بسياري از نواحي که با کمبود آب مواجه هستند، انتقالهاي آب از حوزههايي که منابع آب در آنها موجود بوده به اجبار به کلانشهرها (در تعريفي که در ايران به کار ميرود: شهرهاي با جمعيت بيش از يک ميليون نفر) مانند تهران، تبريز و کرمان و احداث جادههاي مطالعه نشده در مناطق ويژه از نظر زيست محيط مانند "جنگل ابر" و "درياچه اروميه"، نمونههايي از اين توسعه ناپايدار و در جهت تغييرات اقليمي در ايران هستند. انتقال آب بين حوزهاي عليالاصول کاري اشتباه از نظر تعادل و پايداري اقليمي است و نمونه آخر آن انتقال آب از حوزه درياي مازندران به استان سمنان است که متأسفانه در دستور کار قرار گرفته است. بر اساس برآوردهاي سازمان زمينشناسي و اکتشافات معدني ميزان فرونشست زمين در دشت تهران ۱۷ سانتيمتر و اين ميزان در دشت مشهد ۲۵ سانتيمتر، دشت زرند کرمان ۲۵ سانتيمتر و دشت کرمان ۲۰ سانتيمتر گزارش شده است. وضعيت فرونشست در ۱۰ دشت کشور به اين شرح است: به دليل ادامهدار بودن خشکساليها، حفر چاههاي غير مجاز و افزايش جمعيت، کشور با مخاطره فرونشستهايي مواجه است که به اعتقاد محققان در کلانشهري مانند تهران با ادامه اين پديده، زير ساختهاي شهري در معرض مخاطره قرار دارند. بر اساس آمارهاي اعلامشده، حدود ۱۲۰ کيلومتر خط راهآهن و ۲۵ کيلومتر از خطوط مترو، حدود ۲۰۰ کيلومتر اتوبانهاي بينشهري، حدود ۲۳۰۰ کيلومتر راهها و معابر شهري و بينشهري اصلي و فرعي در معرض مخاطرات ناشي از فرونشست قرار دارند و بايد مواردي چون ۲۱ پل و بيش از ۲۵۰ هزار ساختمان و حدود ۳ ميليون نفر جمعيت در استان تهران را به آن اضافه کرد. مساله فرونشست زمين در ايران، مخاطرهاي طبيعي و جدي است؛ به گونهاي است که تعداد دشتهاي ممنوعه کشور در سال ۱۳۴۷ حدود ۱۵ دشت بوده و در سال ۱۳۹۳ به ۳۱۹ دشت افزايش يافته و بر اساس گزارش سازمان زمينشناسي و اکتشافات معدني فرونشست در بسياري از دشتهاي ايران خسارتهاي جبرانناپذيري را به زيرساختها وارد کرده است. تغييرات کيفي آب، ايجاد فروچاله و شکافهاي بزرگ در دشتها و ايجاد تهديد براي شهرها و روستا از جمله اثرهاي فرونشست زمين است. فرونشست زمين در دشت "شهريار" و جنوب "شهر قدس" به حداکثر ۳۵ سانتيمتر در سال و در منطقه "ورامين" و "جنوب تهران" به حدود حداکثر ۲۵ سانتيمتر در سال ميرسد. اين مساله در استان تهران بهويژه در حدود ۳۷ سال گذشته موجب مشکلات جدي زيرساختي شده است. حدود ۲۵ کيلومتر از طول کمربندي "آزادگان"، حدود ۲۸ کيلومتر از طول "اتوبان قم"، حدود ۲۱ کيلومتر از "جاده ساوه" و بزرگراه "بهشت زهرا" که همگي اين نقاط به عنوان اصليترين محورهاي جابهجايي کالا و مسافر در استان تهران شناخته ميشوند، با پتانسيل فرونشست مواجه هستند. علاوه بر آن راهآهن "تهران-جنوب" و "تهران- تبريز"، شاخههاي جنوبي مترو به سمت "اسلامشهر" و همچنين بخشهايي از "جنوب غربي تهران"، در اين محدوده مخاطرهآميز قرار ميگيرد. در کل، حدود ۱۲۰ کيلومتر خط راهآهن و ۲۵ کيلومتر از خطوط مترو، حدود ۲۰۰ کيلومتر اتوبانهاي بينشهري، حدود ۲۳۰۰ کيلومتر راهها و معابر شهري و بينشهري اصلي و فرعي، ۲ انبار مواد نفتي و سوختي و ۴۴ جايگاه پمپ بنزين و ۱۵ جايگاه پمپ گاز، ۷ ايستگاه گاز، ۳۰ کيلومتر طول لوله نفت و نيز بيش از ۷۰ کيلومتر خطوط فشار قوي و بيش از ۲۰۰ کيلومتر خطوط اصلي گاز در محدوده فرونشست تهران قرار دارند. مناطق قرار گرفته در مسير فرونشست طول مسير کمربندي آزادگان ۲۵ کيلومتر اتوبان قم ۲۸ کيلومتر جاده ساوه و بزرگراه بهشت زهرا ۲۱ کيلومتر خط راه آهن ۱۲۰ کيلومتر خطوط مترو ۲۵ کيلومتر اتوبانهاي بينشهري ۲۰۰ کيلومتر راهها، معابر شهري و بينشهري اصلي و فرعي ۲۳۰۰ کيلومتر انبار مواد نفتي و سوختي ۲ مورد جايگاه پمپ بنزين ۲ مورد جايگاه پمپ گاز ۱۵ مورد ايستگاه گاز ۷ کيلومتر طول لوله نفت ۳۰ کيلومتر خطوط فشار قوي برق ۷۰ کيلومتر خطوط اصلي گاز ۲۰۰ کيلومتر در اين مناطق، آسفالت خيابانها ناهموار شده، جداول خيابانها جابهجا شده و ترک در ديوارها و حتي ساختمانهاي کجشده ديده ميشود که بعضي از آنها بايد تخريب شوند. همچنين شکافهاي بزرگ با چندين کيلومتر طول و تا ۴ متر عرض و عمق، اين ناحيه را به سمت "جنوب شرقي تهران" شکافته و بعضي از آنها تهديدي براي واژگوني خطوط انتقال نيرو و خطوط راه آهن هستند. در حال حاضر سفرههاي زيرزميني "دشت تهران" حدود ۳۰ ميليون مترمکعب، سفرههاي زيرزميني "شهريار" حدود ۸۵ ميليون مترمکعب و سفرههاي زيرزميني "ورامين" حدود ۳۵ ميليون مترمکعب در سال بيلان منفي دارند. اين محدوده فرونشست بهويژه در دشت "شهريار" در کنار گسلهاي فعال "شمال تهران"، "پرديسان و گسل "ماهدشت – جنوب کرج"، قرار گرفته است. ۳ هزار و ۲۰۰ حلقه چاه در دشت "ورامين" وجود دارد. از اين تعداد، ۱۷۶۰ حلقه مجاز و مابقي غيرمجاز هستند که سالانه ۳۰ ميليون مترمکعب آب از همين چاهها برداشت ميشود. سالانه با يک متر و ۳۰ سانتيمتر افت سطح آب زيرزميني و ۱۶ سانتيمتر فرونشست زمين در سطح دشتهاي "ورامين" مواجه هستيم و در برخي مناطق اين دشت، فرونشستها ناهمگون است؛ ضمن آنکه گسل "پيشوا"، "قرچک" و "کهريزک" در بخشهايي از اين ناحيه فرونشست واقع است. اين الزاماً به معني رخداد بلافاصله زلزله نيست، ولي نشان ميدهد که زمينه رخداد زمينلرزه در گسلهاي فعالي که بدون رخداد فرونشست زمين نيز توانايي رخداد زمينلرزه را دارند، ايجاد شده است. پديده فرونشست از دشتهاي اطراف شهرها آغاز ميشود و دشت شهريار، جنوب غربي تهران در حوالي اسلامشهر، پالايشگاه نفت تهران، مناطق ۱۶ و ۱۷، منطقه ري و شاهعبدالعظيم و همچنين فرودگاه مهرآباد با مخاطره فرونشست مواجه هستند. دشت اصفهان مطالعات اخير کارگروه ملي زلزله و لغزش لايههاي زمين در دشتهاي اصفهان نشان ميدهد در محدوده مياني دشت "مهيار" و در شمال شرقي اصفهان و در فاصله تقريبي ۲۲ کيلومتري از مرکز شهر و در امتداد "بلوار زينبيه" که به اراضي اطراف مسکن مهر "طلاب حبيب آباد اصفهان" منتهي ميشود، به دليل مصرف بيرحمانه آبهاي زير زميني و افت شديد سطح آبهاي زيرزميني فرونشستهاي مستمر در حال تکوين است. علاوه بر آن پلهاي تاريخي قرار گرفته روي بستر رودخانه "زايندهرود" نزديک به کوهپايه بنا شده و قرار گرفتن قسمتي از آن بر روي لايههاي رسي خاک موجب احتمال فرونشست زمين در محدوده پلها در آينده خواهد شد. همچنين سطح آبهاي زير زميني در اطراف رودخانه زاينده رود به شدت پايين رفته و انتظار اين را داريم که پديده فرونشست در اين مناطق به وجود آيد. وقوع ۵ مورد فرونشست زمين در استان اصفهان در اراضي "جنوب فرودگاه شهيد بهشتي"، "گلشهر"، "اردستان"، "روستاي پرمه حيدرآباد" در بخش "چنارود چادگان" و شهر دامنه شهرستان "فريدن" از موارد گزارش شده و مهم فرونشست زمين در اين استان است. سيلابهايي که شهرها را شست و برد طبق آمارهاي رسمي، بيش از ۵۰ درصد تلفات ناشي از بلاياي طبيعي در ايران اختصاص به پديده سيل دارد. سيلاب علاوه بر آسيبهاي جاني جبران ناپذير، خسارتهاي مالي فراواني به بار آورده و به شدت بر روي فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي مناطق تحت پوشش تأثير ميگذارد. در اين راستا، بيشترين خسارت به بخش کشاورزي، مسکن و زيرساختها وارد ميشود. بنابراين مديريت اين نوع از حوادث طبيعي به منظور کاهش اثرات جاني و مالي آن امري ضروري است. در سال گذشته شاهد وقوع چندين سيل بوديم که از جمله آن شکسته شدن سيل بند روستاي "مچريه" از توابع بخش بستان در شهرستان دشت آزادگان در غرب خوزستان بوده است. افزايش دبي سد کرخه و سد دز باعث جاري شدن سيلاب در برخي مناطق خوزستان به ويژه مناطق حاشيهاي اين ۲ رودخانه شده است. علاوه بر آن، بارندگي جنوب استان کرمان باعث وقوع سيل و آبگرفتگي در شهرستانهاي ارزوئيه، کهنوج، رودبار جنوب و ريگان شد. بر اثر جاري شدن سيلاب خساراتي به شهر و روستاهاي چيل آباد، سالاري، عشاير قاسمي، عشاير منظري، تهمينه، شهرک بندکو و کهنوج وارد شد. بارندگي و جاري شدن سيل در شهرستان ميرجاوه استان سيستان و بلوچستان از ديگر حوادث در سال گذشته بوده است. بارش شديد باران در لرستان سبب وقوع سيلي بيسابقه در استان شد و خسارات زيادي به ۳ شهر "پلدختر"، "نورآباد" و "خرمآباد" وارد و منجر به طغيان رودخانههاي کشکان و خرمرود شد. بر اساس بارندگيها از روز ۲۰ تا ۲۵ بهمن سال گذشته استانهاي اصفهان، ايلام، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختياري، خراسان جنوبي، خراسان رضوي و خراسان شمالي، خوزستان، سمنان، سيستان و بلوچستان، فارس، قزوين، کرمان، کرمانشاه، کهگيلويه و بويراحمد، گلستان، لرستان، مازندران، مرکزي، هرمزگان و يزد متأثر از سيل، برف و کولاک شدند.