افسردگی عمر افراد سرطانی را کوتاه می کند
ميگنا/ دردي که رنج و درد بيشماري براي مبتلايان به سرطان به بار مي آورد و مي تواند روند بهبود بيماري را تاخير بياندازد. دکتر اميد رضايي، روانپزشک در اين خصوص گفت: هم اکنون سرطان جزو موقعيت هاي تهديد کننده حيات به حساب مي آيد و از مجموعه تجارب نزديک به مرگ شناخته مي شود. جدا از مساله سرطان، نارسايي قلبي، انجام دياليز، از کار افتادگي کليه ها و ... نيز از جمله موقعيت هاي نزديک به مرگ شناخته مي شوند. اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي افزود: کنار آمدن با تجربه نزديک به مرگ، چند مرحله دارد. وقتي کسي براي نخستين بار متوجه مي شود که دچار بيماري سرطان شده است، اولين فکري که به ذهن او خطور مي کند اين است که پس من نزديک به پايان خط هستم. وي اظهارداشت: اين فرد پنج مرحله نشانه را طي مي کند. ابتدا شوکه شده و انکار مي کند. پس از آن دچار خشم مي شود و با خود مي گويد چرا من؟ سپس تلاش مي کند راههايي براي حل و فصل مساله پيدا کند. متوسل شدن به انبياء و نذر و نذور کردن، قسم يادکردن براي جبران اشتباه هاي گذشته از جمله راه حل هايي است که اغلب به ذهن او خطور پيدا مي کند. اسم فني اين کار چانه زدن است. پس از آن افسردگي و در نهايت پذيريش بيماري به سراغ او مي آيد. پس افسردگي يک واکنش قابل پذيرش ولي بيمار گونه در موقعيت هاي نزديک به مرگ شناخته مي شود. همچنين اين نشانه ها براي نزديکان افراد مبتلا به موقعيت هاي نزديک به مرگ نيز ممکن است رخ دهد. مثلا وقتي به کسي مي گويي که پدرت به کما رفته است ابتدا شوک شده و انکار مي کند. بعد دچار خشم مي شود و مي گويد چرا پدر من؟ نهايتا غم و اندوه و افسردگي، ياس و نا اميدي به سراغش مي آيد. در آخر با خود فکر مي کند چکار مي توانم بکنم، کاري از دست من ساخته نيست. اين روانپزشک افزود: اغلب کساني که بيماري شان طولاني مي شود مثلا چند سال مبتلا به سرطان هستند يا افرادي که يکي از عزيزانش در کما است، بخش يا سوگ پس از مرگ عزيزش را طي کرده است يعني پيشاپيش براي بيماري آن عزيزش گريه و سوگواري کرده ، نذر و نذور داده است بنابراين نبايد انتظار داشته باشيم که کسي 3 ماه در کما بوده موقع مرگش مراسم سوگواري اش مانند کسي باشد که همان لحظه خبر مرگش را شنيده ايم. اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي در پايان گفت: هرچند افسردگي واکنش به موقعيت ها است اما باز هم بيمارگونه است و بايد درمان شود. طبق مطالعه اي که من انجام داده ام يک مريض مبتلا به سرطان که دچار افسردگي شده را اگر درمان کنيم، باقي مانده زندگي اش با کيفيت بهتري طي خواهد شد. طول مدت زنده ماندن و اميد به زندگي او نيز افزايش پيدا خواهد کرد و نتيجه درمان سرطانش نيز بهتر خواهد شد.