وجود درخت در محل سانحه موجب آرامش روانی می شود
سيناپرس/ نتايج يک پژوهش نشان ميدهد وجود درخت در محل سانحه پس از وقوع حادثه ميتواند موجب ايجاد آرامش رواني در فرد و جامعه سانحه ديده شود. از ديرباز عوامل طبيعي نقش مهمي در عرصه زندگي ايرانيان داشته و تأثير قابل توجهي بر هويت ايراني دارند. به بيان ديگر، سالهاست که ايرانيان در تمام ابعاد زندگي فردي و جمعي خود، ارتباط نزديکي با باغها و نخلستانها داشتهاند که همواره به عنوان يک سنت و پديده کهن مطرح بوده است. پژوهشگران در مقالهاي با عنوان نقش درخت به عنوان يک شاخص طبيعي در بازسازي پس از سانحه (مورد مطالعاتي: نخلستانهاي بم، پس از زلزله سال ۱۳۸۲) به بررسي نقش درخت در فرايند بازسازي پس از سوانح پرداختند. در پژوهشي که توسط فرشته اصلاني، دانشجوي دکتري عمران گرايش مهندسي زلزله پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله، نعيمه اسديان زرگر، دانشجوي دکتري معماري منظر دانشگاه تربيت مدرس و مريم منتظريون، کارشناس ارشد مهندسي معماري گرايش بازسازي پس از سانحه دانشگاه شهيد بهشتي انجام شده، آمده است: «در بازسازي پس از سوانح، درختان از چهار منظر به عنوان عاملي تأثير گذار در موفقيت آن نقش دارند. آنها ميتوانند به عنوان مصالحي براي اسکان موقت، باز زندهسازي خاطرات جمعي، ايجاد آرامش و انگيزهاي براي مردم در نواحي سانحه ديده باشند. همچنين به عنوان يادبودهاي زنده، يادآور سانحه بوده و ضرورت آمادگي در برابر سوانح را تاکيد کنند.» در بخش ديگري از اين مطالعه آمده است: «اين مقاله سعي بر آن دارد تا با به کارگيري روش پژوهش کيفي نظريه زمينهاي، به بررسي نقش درخت در بازسازي پس از سانحه در نخلستانهاي بم بپردازد. بدين منظور، دادههاي موردنياز از طريق مصاحبه عميق، طي چندين مراجعه به بم گردآوري شدند. دادههاي تجربي در قالب مصاحبه با ۲۰ نفر از اهالي بومي و کسبه حوزه مورد مطالعه، هر يک در مدت زمان حدود ۳۰ دقيقه و از خود محيط پژوهش به دست آمدند.» محققان در اين مقاله ميگويند: «محدوده مورد مطالعه در شهر بم است. مطالعه و بررسي بستر پژوهش بيانگر آن است که از قرنها پيش محيط طبيعي بم متأثر از باغداري و پرورش درختان خرما و مرکبات بوده و خانه- باغها در ارتباط تنگاتنگ با طبيعت شکل گرفتهاند. رابطه نزديک انسان با طبيعت به واسطه حياط و محيط باز پيرامون خانه ميسر ميشده که همهي اين عوامل طبيعي بيانگر تصوير ذهني و هويت مردم بم است.» اصلاني و همکارانش در اين مطالعه ميگويند: «در کنار مشاهدات، پيمايش و برداشتهاي ميداني از حوزه مورد مطالعه، بخش اصلي يافتههاي مقاله، از ميان مصاحبههاي عميق با مردم و با کمک روش کيفي انجام شد. بدين منظور از «کدگذاري باز، محوري و گزينشي» در روششناسي گراندد تئوري استفاده شده است. دادهها از بررسي سطر به سطر مصاحبه عميق با ساکنين محدوده مطالعاتي به دست آمدهاند. براي مصاحبه عميق، ابتدا پرسشهايي باز و انعطافپذير پيرامون موضوع نقش درخت در بازسازي پس از سانحه تدوين شد. سپس جهت استنتاج مفاهيم از مصاحبهها، اين پرسش کليدي مطرح شده که «فکر اصلي موجود در سطر به سطر گفتارهاي مردم چيست؟» اين فکر اصلي، تحت عنوان " مفاهيم" برچسبگذاري و نامگذاري شده است. در واقع به منظور استنتاج مفاهيم سعي شد به اين پرسش کليدي پاسخ داده شود که «از آن چه مصاحبهشونده گفته، چه تعبيري ميشود؟» از اين رو، به بررسي خرد دادهها پرداخته شده و عبارات برگرفته از مصاحبه عميق، بدون کوچکترين تغييراتي بررسي شدند.» در اين پژوهش آمده است: «با توجه به يافتههاي مقاله حاضر، ميتوان حضور درختان را از چهار منظر در بازسازي پس از سانحه مورد بررسي قرار داد: حضور درختان از منظر ايجاد آرامش رواني در فرد و جامعه سانحه ديده؛ حضور درختان از منظر هويت و خاطره جمعي؛ حضور درختان در اسکان موقت و دائم؛ حضور درختان از منظر پايداري پس از سانحه.» محققان در اين مقاله ميگويند: «برنامهريزان بازسازي با شناسايي پوششهاي گياهي هويتبخش منطقه سانحهديده و ميزان آسيبديدگي آنها ميتوانند از طريق طراحي برنامههايي همچون باغچههاي عمومي و بازسازي پارکهاي محلهاي سبب مشارکت مردم، به يادآوري خاطرات رخداد پيش از سانحه و ايجاد انگيزه براي بازسازي شوند و نهايتاً تابآوري جامعه در برابر سوانح آتي ارتقا يابد.» در بخش ديگري از اين مطالعه آمده است: «اين مقاله نتيجه ميگيرد در بازسازي انجام شده به دنبال زلزله سال ۱۳۸۲ بم، تفاوتهاي اساسي بين فضاي شهري بازسازي شده با گذشته بم مشاهده ميشود. در واقع، هدف از بازسازي بم، تنها حيات کالبدي بوده و متأسفانه در روند بازسازي شهر، توجه خاصي به عوامل طبيعي هويتبخش نشده است. دستاورد بازسازي انجام شده به دنبال زلزله بم اين است که نخلستانها که زماني تداعيگر خاطرات خوش کودکي بودند، امروز تداعيگر خاطرات ناخوشايند زلزله و عزيزان از دست رفته هستند. هم چنين پس از زلزله، نخلستانها به حال خود رها شده و بازسازي نيمهکارهي آنها، روح شهر را ميآزارد.» به گفته نويسندگان اين مقاله امروز، سوزاندن نخلها به سهولت انجام شده تا در زمين نخلستانها آپارتمانسازي شود؛ غافل از اين که در حافظه تاريخي ايرانيان، سوزاندن و از بين بردن نخلها، مترادف است با قتل يک مرد. ارج نهادن به نخلستانها و بازسازي آنها، ميتواند منجر به باز زندهسازي ارزشها و بازگرداندن نشاط و پويايي به جامعه بم باشد. مقوله مرکزي مقاله حاضر، «کمرنگشدن نقش نخلستانها در بازسازي پس از زلزله و ضرورت باز زندهسازي هرچه سريعتر آنها» را مورد تاکيد قرار ميدهد؛ از اين رو، احيا و بازسازي نخلستانها و برگزاري مراسمي نظير جشن خرما در آنها، علاوه بر پويايي اقتصادي نقش بسياري در سرزندگي محلات خواهد داشت. اين پژوهش در دومين شماره دوره نهم فصلنامه "دانش پيشگيري و مديريت بحران" منتشر شده است.