برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

چرا از «فیزیک کوانتومی» سوء استفاده می شود؟

منبع
بيگ بنگ
بروزرسانی
چرا از «فیزیک کوانتومی» سوء استفاده می شود؟
بيگ بنگ/ اين روزها همه از فيزيک کوانتومي صحبت مي کنند. از رمال ها و فالگيرها و شيادان مستند راز و درمانگرهاي معنوي و شعور کيهاني گرفته تا ساير مروجان شبه علم و خرافات. کافيست نگاهي به شبکه هاي اجتماعي و رسانه ها و نشريات زرد بيندازيد تا ببينيد بسياري از باورهاي شبه علمي معاصر با کلماتي مانند فيزيک کوانتوم؛ الکترومغناطيس؛ فرکانس ؛ انرژي و نظاير آن توضيح داده مي شوند. بسياري از افراد خرافاتي و مروجان شبه علم در صحبت هاي خود اصرار دارند که بگويند از علم و مفاهيم علمي سر در مي آورند. در اين بين؛ فيزيک کوانتومي به دليل نام پرطمطراق و پرطنيني که دارد و همچنين به دليل پيچيدگي محتوايي اش بيش از هر شاخه ديگر علمي، مورد سوء استفاده مجريان برنامه فريب عمومي و اصحاب شبه علم قرار گرفته است. اين گزافه گويي از آنجا ناشي مي شود که اين افراد نمي خواهد به کهنه پرستي و خرافه باوري متهم شوند. چنين افرادي اغلب به صورت ناشيانه از کلمات و واژگان حيطه علم مانند انرژي و کوانتوم و کوارک و … استفاده مي کنند تا عقايد خود را سازگار با علم جا بزنند. فيزيک کوانتومي از هر جهت سوژه جذاب اي براي سوء استعمال مجريان برنامه فريب عمومي است. اجازه بدهيد بدون تعارف بگويم. عباراتي نظير “اسرار کوانتومي موفقيت” يا “انديشه کوانتومي مولانا” و “روانشناسي کوانتومي“ و نظاير آن بي محتوا هستند. نه موفقيت انسان، اسرار کوانتومي دارد و نه انديشه مولانا ارتباطي به فيزيک کوانتومي دارد. کوانتومي بودن يک چيز در حقيقت يک آپشن براي آن مفهوم محسوب نميشود و من متوجه نمي شوم اساسا چه اصراري هست که هر چيزي کوانتومي باشد و چرا هواخواهان شبه علم و خرافات اين همه تلاش مي کنند که از کيسهء فيزيک خرج کنند؟ چه بخواهند چه نخواهند، چه خوششان بيايد و چه بدشان بيايد؛ نه هاله و چاکرا توسط روش علمي تاييد مي شود و نه شعور کيهاني و قانون جذب. کلماتي مانند، انرژي مثبت و انرژي منفي٬ بي پايه و بي معنا هستند و درمانگرهاي انرژي درماني؛ ذهن خوان ها و کساني که از روي زمين بلند مي شوند ؛ ميخ مي خورند و سيخ در حلق خود فرو مي کنند يا پرواز مي کنند؛ آنهايي که فال قهوه يا فال تاروتي مي گيرند که درست از آب در مي آيند جز شيادي و حقه و نيرنگ؛ هنري ندارند. «اگر کسي بگويد فيزيک کوانتوم را فهميده، پس چيزي نفهميده است.» – نيلز بور – از بنيانگذران فيزيک کوانتوم در خلال بسياري از گفتگوهايم با هواخواهان شبه علم و چاکرادرماني؛ غالبا از آنها مي‌پرسم که چرا براي توضيح و تفسير ايده و ادعاي خود دست به دامان کلماتي مي‌شوند که معناي صحيح آنها را نمي‌دانند. آيا ايده و ادعاي شبه علمي آنها کمبودي دارد که بايستي آن را با وام گرفتن کلمات و اصطلاحات علمي جبران کرد؟ اغلب اين افراد حتي بدون داشتن درک پايه اي از ساده ترين مفاهيم و تعاريف فيزيک دبيرستان؛ تلاش مي کنند که لابلاي صحبت هايشان از کلماتي مانند کوانتوم؛ فوتون؛ پوزيترون؛ الکترون و … استفاده کنند. غافل از آنکه ادعاي آنها با به کار بردن يک تعداد اصطلاح و کلمات علمي؛ علمي نمي شود و همچنان در دايره خرافات و شبه علم باقي مي ماند. استقبال عمومي از هر تعبيري که يک پيشوند يا پسوند ٬کوانتوم٬ به آن چسبانده شده باشد چنان مبتذل و لوث شده است که مي توان هر جا رد پايي از آن يافت. مثلا در ماجراي آلن سوکال(Alan Sokal) که به نيرنگ سوکال يا ماجراي سوکال Sokal affair يا Sokal hoax مشهور است باز هم يک سوي داستان؛ بحث سوء استعمال از مفاهيم و اسم فيزيک کوانتومي است. آلن سوکال براي شماره ۴۶ و ۴۷ بهار و تابستان ۱۹۹۶ يک نشريه مطالعات فرهنگي آمريکا به نام Social Text تعمدا يک مقاله مهمل و بي سر و ته با عنوان پرطمطراق٬ تخطي از حدود؛ به سوي تاويلي متحول کننده از گرانش کوانتومي٬ ارسال کرد. در نهايت تعجب مقاله اش در نشريه پذيرفته و در صفحات ۲۱۷ تا ۲۵۲ منتشر شد. در اين مقاله آسمان و ريسمان به هم بافته مي شود و آلن سوکال از کلمات و واژگان درهم و مغشوش استفاده مي کند. کلماتي مثل علم پسا کوانتومي را به ديالکتيک گرايي ربط مي‌دهد، هرمنوتيک نسبيت عام کلاسيک را با توپولوژي ديفرانسيلي مخلوط مي کند و از دل اين معجون ؛ نتايج مغالطه آلود و بي سر و تهي هم مي گيرد. او بعد از انتشار اين مقاله، نقشه خود را بر ملا کرد تا نشان دهد که چگونه فضاهاي ادبي و روشنفکري تحت تاثير زرق و برق ادعاهاي توخالي قرار مي‌گيرند. ادعاهاي پوچي که با روکش کلمات علم مدرن پوشانده شده اند و طنين شان مخاطب ناآگاه را مرعوب مي‌کند. يکي از مجريان فريب عمومي که خود را مربي متافيزيک معرفي مي کند (متاسفانه اين افراد تصوري از متافيزيک ندارند و فکر مي‌کنند متافيزيک به معناي اعمال خارق العاده و ماوراء الطبيعي است) در يکي از برنامه هاي تبليغاتي خود مي نويسد: « علم فيزيک کوانتوم که ذرات زير اتمي را بررسي مي کند توانسته تمام پديده هاي عجيب و شگفت انگيز ماورائي را به اثبات برساند، پديده هايي نظير: پرواز جسم، تصرف در ماده، تله پاتي، آينده نگري و غيره .» ديگري که خود را پزشک و دکتر بيورزونانس مي‌داند (اما در واقع مروج درمانهاي جعلي شبه علمي است) در وبسايت خود ؛ مانند اغلب گروه هاي مروج شبه علم و خرافات سرفصل هايي را به چاکرادرماني؛ قانون جذب و طبق معمول (فيزيک کوانتوم) اختصاص داده است. آقاي دکتر در يکي از توضيحات سراسر مغشوش و اشتباه اش با عنوان “آيا مي‌دانيد فيزيک کوانتوم چيست؟”مي‌فرمايند: « بر اساس فرضيه نسبيت اينشتن الکترون گاه ذره اي و گاه موجي است . پس اگر الکترون ميداند که کجا بايد ذره اي باشد و کجا بايد موجي باشد، داراي شعور است.» متاسفانه مجريان فريب عمومي در سوء استفاده از مردم کم اطلاع و ساده دل هيچ مرز اخلاقي را مراعات نمي کنند. آنها درآمد هنگفتي از اين راه عايد خود مي کنند. فروش کتاب و سي دي موفقيت کوانتومي يا سنگ جذب کننده انرژي مثبت و بازکننده چاکراي سوم ؛ راهي است براي کسب درآمد از مردمي که حاضرند براي خوشبخت شدن هزينه کنند. عده اي پا را از اين فراتر گذاشته و براي عکسبرداري از هاله و چاکرا و تفسير آن نوبت مي دهند. اين روش هاي شيادانه متاسفانه روز به روز گسترش پيدا مي کنند و در نهايت تاسف کاري هم از دست ما برنمي آيد. صفحات فريب عمومي در شبکه هاي مجازي با استقبال هزاران نفر روبرو مي شوند در حاليکه حرف ها و نوشته هاي ما در اغلب موارد لابلاي هياهو و اظهار فضل رمالان و شيادان شبه علم و دکترهاي قلابي انرژي درماني که از فيزيک کوانتومي و شعور آب مي نويسند گم مي شود.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره