برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

یک بیماری که به توضیح “خودآگاهی” کمک می‌کند!

منبع
بيگ بنگ
بروزرسانی
یک بیماری که به توضیح “خودآگاهی” کمک می‌کند!

بيگ بنگ/ تصور کنيد کاملاً نابينا شده‌ايد اما هنوز مي‌توانيد ببينيد. آيا غيرممکن به نظر مي‌رسد؟ خب اين اتفاق قبلا رخ داده است.
چند سال پيش مردي (بيائيد او را “باري” بناميم) دو سکته مغزيِ سريع پشت سر هم کرد. در نتيجه “باري” کاملاً نابينا شد و با عصاي نابينايي راه مي‌رفت. يک روز چند روانشناس “باري” را در راهرويي پر از مانع‌هايي مانند جعبه و صندلي قرار دادند. عصايش را از او گرفتند و به او گفتند تا آخر راهرو راه برود. نتيجۀ اين آزمايشِ ساده براي درک ما از آگاهي قابل توجه بود. “باري” توانست بدون اينکه حتي به يک مانع گير کند يا زمين بخورد، راه خود را در ميان موانع پيدا کرد و جلو رفت.

“باري” کوربيني دارد، اين بيماري بسيار نادر و به همين اندازه‌اي که به نظر مي‌رسد متناقض است. افرادِ کوربين دائما انکار مي‌کنند که نسبت به چيزهايي که در جلويشان وجود دارد خودآگاهي دارند، اما از شاهکارهاي شگفت‌انگيزي برخوردارند که نشان مي‌دهد حتما چيزهايي که در جلويشان قرار دارد را به نوعي مي‌بينند.
در يک مورد ديگر، در جلوي مردي که کوربيني داشت(بيائيد او را “ريک” بناميم) يک صفحه نمايش گذاشته شد و به او گفته شد (از بين چندين گزينه) حدس بزند که چه چيزي روي صفحه نمايش است. “ريک” اصرار داشت که نمي‌دانست روي صفحه نمايش چيست و فقط حدس زده بود، اما با اين وجود بيش از 90٪ از آنها را درست حدس زد.

به درون مغز
کوربيني ناشي از صدمه به ناحيه‌اي از مغز به نام قشر بينايي اوليه است. همان‌طور که احتمالاً حدس زده‌ايد، قشر بينايي اوليه يکي از نواحي مغز است که مسئول بينايي مي‌باشد. آسيب به قشر بينايي اوليه مي‌تواند موجب کوربيني شود- گاهي اوقات کوربيني کامل، گاهي اوقات جزئي. خب کوربيني چطور عمل مي‌کند؟ چشم‌ها نور را دريافت و آن را به اطلاعاتي تبديل مي‌کنند که به مغز منتقل مي‌شود. سپس اين اطلاعات از طريق يک سري مسيرها از طريق مغز عبور مي‌کند و در نهايت به قشر بينايي اوليه مي‌رسد.

در افرادي که کوربين هستند اين ناحيه دچار آسيب شده و اين افراد نمي‌توانند اطلاعات مربوطه را پردازش کنند و در نتيجه اين اطلاعات هرگز به سمت خودآگاهيِ آگاهانه سوق نمي‌يابد. اما با اين حال، اطلاعات توسط نواحيِ ديگر سيستم بينايي که سالم هستند پردازش مي‌شود و در نتيجه افرادي که کوربيني دارند مي‌توانند آن نوع کارهايي که در مورد “باري” و “ريک” ديديم را انجام دهند.

کوربيني به عنوان نمونۀ بارزي از يک پديدۀ کلي عمل مي‌کند، يعني دقيقا چيزي که در مغز و در زير سطحِ خودآگاهي رخ مي‌دهد. اين امر به همان اندازه که براي افرادِ غيرکوربين صدق مي‌کند و صورت مي‌گيرد، به همان اندازه هم براي افراد دچار کوربيني صورت مي‌گيرد. مطالعات نشان داده که تصاير برهنه از افراد جذاب مي‌تواند توجه ما را جلب کند، حتي اگر کاملاً از آن ناآگاه باشيم. مطالعاتِ ديگري نشان داده که مي‌توانيم در مورد رنگ يک شيء، بدون داشتنِ هيچ گونه آگاهيِ آگاهانه‌اي نسبت به آن، به درستي قضاوت کنيم.

از کوربيني پرده‌گشايي شده است؟
کوربيني جنجال‌هاي زيادي به پا کرده است. برخي فيلسوفان و روانشناسان معتقدند افرادي که دچار کوربيني هستند ممکن است نسبت به چيزي که در جلوي آنها قرار دارد آگاه باشند، البته به شيوه‌اي که مبهم است و توصيف آن، دشوار. اين پيشنهاد موجب دشواري و مشکل مي‌شود زيرا بررسي اينکه فردي از يک چيز خاص آگاهي دارد يا خير، کار بسيار پيچيده و حساسي است. هيچ «آزموني» براي خودآگاهي وجود ندارد. نمي‌توانيم يک کاوشگر يا مانيتور را کنار سر کسي قرار دهيم تا آزمايش کنيم که از آن چيز آگاه است يا خير- اين تجربه کاملاً خصوصي است. البته مي‌توانيم از آنها بپرسيم. اما تفسير چيزي که افراد درمورد تجربه‌شان مي‌گويند احتمالاً کار پرزحمتي است.

گزارش‌ها گاهي اوقات حاکي از آن است که اين افراد نسبت به چيزهايي گه در جلويشان قرار داد هيچ‌ گونه خودآگاهي ندارند (“ريک” يک بار اصرار داشت که باور نمي‌کند واقعاً چيزي در جلويش باشد). ساير افرادي که دچار کوربيني هستند گزارش کرده‌اند که «رنجشِ بصري تحمل‌پذير» يا «سايه‌هاي تيره‌اي» را احساس مي‌کنند، و اين حاکي از اين احتمالِ جالب اما دست‌نيافتني است که اين افراد ميزاني از خودآگاهي آگاهانۀ خود را از دست داده‌اند.

 مرزهاي آگاهي
خب کوربيني چه چيزي در مورد آگاهي به ما مي‌گويد؟ اينکه دقيقاً چگونه به اين سؤال پاسخ دهيد به شدت به اينکه کدام تفسير را قبول داريد وابسته است. آيا فکر مي‌کنيد افرادِ دچار کوربيني نسبت به چيزي که در اطرافشان وجود دارد يا ندارد به نوعي آگاه هستند؟ اگر آگاه نيستند، آن وقت کوربيني مي‌تواند ابزار مهيجي را فراهم کند که مي‌توانيم با استفاده از آن، به طور دقيق پي ببريم که خودآگاهي براي چيست. با بررسي اينکه مغز مي‌تواند چه کارهايي را بدون آگاهي انجام دهد، مي‌توانيم بفهميم کدام کارها در نهايت نياز به خودآگاهي دارند.

از اين رو مي‌توانيم پي ببريم که عملکرد تکامليِ خودآگاهي چيست؛ چيزي که در مورد آن هنوز تقريبا چيزي نمي‌دانيم. از سوي ديگر، اگر بتوانيم ثابت کنيم که افراد دچار کوربيني نسبت به چيزي که در جلويشان قرار دارد آگاه هستند، باز هم سؤالات جالب و مهيجي در مورد حدود خودآگاهي مطرح مي‌شود.

خودآگاهي آنها واقعاً چطور است؟ چه تفاوت‌هايي با انواع خودآگاهي‌هايي که برايمان آشناتر است، دارد؟ و دقيقاً در کجاي مغز خودآگاهي آغاز مي‌شود و به پايان مي‌رسد؟ اگر اين افراد آگاه هستند، عليرغم آسيبي که به قشر بينايي‌شان وارد شده، اين مسئله، درمورد نقش اين ناحية مغز در ايجاد آگاهي چه چيزي به ما مي‌گويد؟

 محقق “هنري تايلور” از دانشگاه بيرمنگام مي‌گويد: «من در تحقيق خود به شيوه‌اي که کوربيني از مرزهاي فازيِ بين بينايي و خودآگاهي پرده بر مي‌دارد، علاقمند هستم. در مواردي مانند کوربيني، به طور فزاينده‌اي نامعلوم‌تر مي‌شود که آيا مفاهيمي عادي نظير «ادراک»، «خودآگاهي» و «ديدن» توصيف و توضيح مناسبي از آنچه که واقعاً رخ مي‌دهد را انجام مي‌دهند يا خير.

هدف من ايجاد ديدگاه‌هايي ظريف‌تر در مورد ادراک و خودآگاهي است که بتواند در درک مرزهاي کاملاً فازيِ آنها به ما کمک کند. براي درک نهايي اين موارد، بايد از تأملات دقيق فلسفي در مورد مفاهيمي که استفاده مي‌کنيم و فرضياتي که ارائه مي‌دهيم بهره ببريم و دقيقا به همين اندازه به بررسي علمي جامعي در مورد مکانيکِ مغز نياز داريم.»

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره